ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

سیاست، شادمانی و جامعه

شهروندان – حسین ایمانی جاجرمی:
شادمانی طرفداران کاندیدای پیروز در انتخابات بدیهی است و جای شگفتی ندارد. در هر جایی که انتخابات یا رقابتی بر پا بوده در پایان که نتایج مشخص شده، دو دسته چهره و حالت را می توان دید.

شادمانی و جامعهپیروزمندان که با شادی و هیجان فریاد می کشند و یکدیگر را در آغوش می گیرند و شکست خوردگان که چهره مغموم بر خود گرفته و در گوشه و کنار سر به زیر می اندازند و پنهانی اشک می ریزند.

برای من این صحنه ها همیشه یادآور مسابقات فینال جام جهانی فوتبال یا فینال جام اروپا است اما شادمانی پس از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری در روز گذشته از این نوع نبود. شادمانی به سبب شکست حریف نبود، نوعی غرور ملی بود که پس از سال ها مردمان عادی هم فرصت تجربه آن را یافته بودند. به نظر می رسید چیزی شبیه کشیدن نفس راحتی باشد پس از نگرانی های بسیار. نوعی شادمانی فروخفته و فرصت بروز پیدا نکرده، صبر کشیده و در بیم و امید به سر برده که درست در اوج آن ورق بخت برگشته است.

باید دید که چه عواملی در کار بوده که سبب پیدایش این ویژگی شده است. واقعیت آن است که پس از رویدادهای چند سال گذشته که خواسته یا ناخواسته دلسردی و یاس را بر گروه های وسیعی از مردم حاکم کرد، امید به آینده و بهبود اوضاع بدل به کالای کمیابی شد که پیدا کردنش در فضای پس از انتخابات سخت و طاقت فرسا بود. در این شرایط صداهایی که سربلندی ایران و ایرانی را نمی پسندیدند، مدام بر اصلاح ناپذیری و بدتر شدن شرایط زیست اصرار می کردند.

بدتر شدن اوضاع اقتصادی هم نقش تقویت کننده این صداها را داشت. به همه اینها شدت گرفتن تهدیدهای بیرونی را هم باید افزود که حجم نگرانی ها را بیشتر می کرد. این شرایط ناگوار زمینه ساز پیدایش وضعیت نگرانی عمومی شد که در آن آدمیان متفاوت از آنجایی که در شرایط مشابهی قرار گرفته اند، به ناچار به یکدیگر پیوسته و راه چاره می جویند. وضعیتی که در آن روح همگانی یا وجدان جمعی جامعه خود را بروز می دهد.

خوشبختانه اصل جمهوریت نظام با سازوکار انتخابات فرصت تغییر و اصلاح امور را برای جامعه و نخبگان سیاسی فراهم آورده است و می توان با بهره گیری از آن دور باطل سیاست های نادرست و ناکارآمدی که جامعه را به بن بست می کشاند، شکست. با این وجود نگرانی از بدتر شدن اوضاع مانع از این نشد که کورسوی امید دیده نشود و با سخنان و موضع گیری حکیمانه رهبر معظم انقلاب، کید مکاران و دشمنان که بر طبل احتمال تقلب و دستکاری در آرا می کوبیدند هم خنثی شد و جنبشی گسترده برای شرکت در انتخابات هر چند در چند روز آخر به راه افتاد. گروه هایی از جامعه، ساعات پر هیجانی را گذراند و اطلاع رسانی قطره چکانی نتایج را با ترس و لرز تحمل کرد.

این صبر و انتظار بر شور و هیجان افزود و مانند سدی آب های خروشان آن را در پشت خود نگه داشت. با نهایی شدن نتیجه انتخابات که پیروزی طرفداران تغییر بود، سد شکست و هیجان و شور فرصت بروز یافت که نمونه های آن را در جشن های شادمانی مردم می توان دید. جالب است که این شادمانی تنها اختصاص به کلانشهرها نداشت و به نوعی در همه جا اتفاق افتاد.

چندان دور از واقعیت نیست که بگوییم مردم در روز جمعه ناممکنی را ممکن کردند و از یاس و دلسردی امید آفریدند. بنابراین می توان این شادمانی را این گونه تفسیر کرد که همگان حتی به ظاهر شکست خوردگان در آفرینش یک پدیده مهم سهیم بودند. آن پدیده بی همتایی ایران در صحنه جهانی سیاست است.

در شرایطی که همه ناظران بیرونی سناریوی بدبینانه را عملی ترین سناریوی ممکن می دانستند و امید به بسط شکاف ایجاد شده میان لایه های مدرن طبقه متوسط و حاکمیت و بیشتر شدن نگرانی و ترس داشتند، آنچه در نهایت با خردمندی رهبران سیاسی و مشارکت گسترده مردم پدید آمد، ترمیم آن شکاف و ایجاد رشته های جدیدی برای استحکام سیاست بود.

بنابراین عمومیت شادمانی جای شگفتی ندارد زیرا برنده این رقابت همه بودند حتی رقبا. در خاورمیانه یی که جابه جایی قدرت خونین است و جانگیر، در مرکز این منطقه پر آشوب، در ایران، انتخابات به عنوان ابزاری مدرن از عهده نقش خویش به خوبی بر می آید و فرهنگ مدنی نقش بستر کارآمدی دموکراسی را فراهم می آورد.

این در حالی است که در همسایگان یا دموکراسی اصلاوجود ندارد یا تحمیلی است و وارداتی. امیدهای بسیار به حاصل اتفاق روز جمعه بسته شده است و کسانی که بار مسوولیت امور اجرایی کشور بر دوش آنها نهاده شده است چهار سال فرصت دارند تا پاسخی شایسته به اعتماد مردم بدهند.

برچسب‌ها : , ,