ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
خاطرات یک بانوی انقلابی؛

دوران طاغوت آزادی واقعی دینی را از ما گرفت

شهروندان:
یک بانوی انقلابی بشرویه گفت: آن زمان که حکومت مستبد پهلوی عرصه را بر دین داران تنگ و در برابر تمام مقدساتمان قد علم کرده بود، با این وجود طعم شلاق‌های امنیه را بر تن می خریدیم و چادرها را بر سر می گذاشتیم.

معصومه حسین زاده اولبه گزارش ایسنا، دستورات راه گشای دین مبین اسلام، برای هدایت بشر و همچنین حفظ سلامت، صلابت، ارزش‌ها و حرمت‌های انسانی صادر شده است. همچنین برنامه ریزی‌های مدون و اصولی انجام وظایف محوله برای زنان و مردان به صورت مجزا از دیگر معجزه‌های دین اسلام است.

از موضوعات بسیار مهمی که آیات الهام بخش قرآن کریم به کرات به آن اشاره کرده، حفظ حریم های بین نامحرم و همچنین حجاب و عفت است که البته بیشتر بر بانوان تاکید شده که به دلیل روشن آن، بانوان همچون پروانه لطیفی هستند که با حفظ حجاب و عفاف خود را از گزند چشم های هوس بازی که در اطرافشان پرسه می زند محفوظ دارند، چه بسا که برهنگی‌ها و بی بندباری در خانواده‌های غربی سبب فروپاشی و تنزل شده و اکنون جوامع غربی به نتیجه‌ای که معجزه الهی در هزاران سال قبل بیان کرده بود رسیده اند و آن هم حفظ حجاب و حرمت بین نامحرم است.

دوران طاغوت آزادی واقعی دینی را از ما گرفت

معصومه حسین زاده اول، بانوی سالمند انقلابی در گفت‌وگو با خبرنگار«زنان» ایسنا، در بیان خاطرات خود گفت: در زمان حکوت طاغوت رضا شاه ظالم، دوران سختی را سپری کردیم و بیشتر بر بانوان سخت می گذشت، چرا که آزادی واقعی و دینی خود را از دست داده بودند و ترس از دست دادن عفت خود بدست طاغوتیان بی غیرت روزگار تیره ای را برایشان رقم زده بود.

وی ادامه داد: زنان پرهیزکار آن دوران آنچنان در حفظ حجاب و عفت خود مقید بودند به نحوی که برای رفتن به گرمابه های داخل شهر، از ۷ پشت بام عبور می‌کردند تا چشم نامحرم به آنان نیفتد.

طعم شلاق های امنیه را بر تن می خریدیم و چادر را برسر نگاه می داشتیم

این بانوی سالمند در ادامه خاطراتش افزود: آن زمان که حکومت مستبد پهلوی عرصه را بر دین داران تنگ کرده بود و در برابر تمام مقدساتمان همچون عزاداری‌های حسینی، نماز جماعت‌ها و بویژه حفظ حجاب برترچادر، قد علم کرده بود، با این وجود طعم شلاق‌های امنیه “نیروهای نظامی طاغوت” را بر تن می‌خریدیم و چادرها را بر سر می گذاشتیم.

حسین زاده اول گفت: به یاد می آورم دختر ۱۰ ساله ای بودم که با پدرم از کوچه ها به قصد مکتب خانه عبور می کردم و مادرم به من یادآوری کرده بود که خطر برخورد با نیروهای ساواک در پیش است، لذا من ۲ روسری و ۳ لباس کاملاً بلند پوشیده و چادرم را به سر کردم، گویا دل مادرم خطر بزرگ را حس می کرد، نیروهای ظالم و پست رضا شاه به محض رویت چادر برسرم مانند کفتارهای گرسنه حمله برده و چادر را از سرم کشیدن با برداشتن چادر احساس کردم حرمت و شان من شکسته شد.

وی با چشمانی اشک بار ادامه داد: تلخ ترین خاطره عمرم همین است که با وجود آنکه خود را کامل پوشانده بودم ولی با برداشتن چادر احساس کردم حفظ و شانم پایین آمده است.

ما برای سیرکردن شکم هایمان انقلاب نکردیم

این بانوی انقلابی با نگرانی از وضع حجاب و عفاف در جامعه اسلامی گفت: ما برای سیر کردن شکم هایمان انقلاب نکردیم، برای برگرداندن آزادی دینی خود که همان احیاء عزاداری ها و حفظ حجاب و عفاف است انقلاب کردیم، کشور ما را چه شده است که در مدت ۳۵ سال باید اینگونه جوانان و دختران ما تغییر کنند؟! ما در آن زمان برای اینکه چادرها ازسر برداشته می شد از خداوند طلب مرگ می کردیم که نباشیم و نبینیم این بی حرمتی ها را و اکنون باید خواهش کنی تا دختران چادر به سر کنند؟!.