ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
مرتضی مبلغ:

انقلاب ایران از تئوری خشونت پیروی نمی‌کرد

شهروندان:
بازخوانی انقلاب در روزهایی که «امید» به جامعه ایرانی بازگشته، موضوع گفت‌وگوی ما با «مرتضی مبلغ» معاون سیاسی وزارت کشور دولت محمد خاتمی است. او مهم‌ترین مشکل ایجادشده پس از انقلاب اسلامی را شکل‌گیری جریان متحجر و واپس‌گرا در کشور می‌داند؛ مشکلی که به اعتقاد او، انقلاب مدنی ایران را تحت‌تاثیر قرار داده است.

مرتضی مبلغمبلغ برای این تهدید، هوشیاری و مقابله همگانی را ضروری می‌داند؛ هرچند معتقد است اصلاح‌طلبان در مبارزه با این جریان متحجر، وظیفه بیشتری برعهده دارند.

  •  ‌‌ در جریان انقلاب مهم‌ترین ویژگی‌ای که برای انقلاب می‌توان در نظر گرفت، از نظر شما چیست؟

انقلاب اسلامی ایران ویژگی‌هایی دارد که با انقلاب‌های جهان آن را متمایز می‌کند. یکی زمان است. دقت داشته باشید که تمام تحلیل‌ها به‌گونه‌ای بود که رژیم شاه از یک ثبات پایدار برخوردار و به‌نوعی تمام گروه‌های مخالف را سرکوب کرده بود، همچنین از نظر فضای جهانی احساس می‌شد بازکردن فضای سیاسی امکان‌پذیر است.

  • ‌‌ این بازشدن فضای سیاسی دقیقا به چه مقطعی برمی‌گردد؟

از سال ۵۶ فضای سیاسی کشور به مرور باز شد و همه فکر می‌کردند این روند، پایدار است. به همین دلیل است که می‌گویم یکی از ویژگی‌های انقلاب، زمان وقوع آن است. چون انقلاب بسیار غافلگیر‌کننده بود. مطلب دوم مدنی‌بودن انقلاب بود. در سال‌های اخیر که بحث انقلاب‌های مخملی در سراسر جهان مطرح می‌شود، اگر یک نگاه دقیق و منصفانه به انقلاب ایران بشود متوجه می‌شویم که انقلاب ایران که قبل‌تر از اینها هم انجام شد، بسیار مدنی‌تر بود.

دقت کنید که ماشین نظامی رژیم پهلوی بسیار قوی بود. ارتش ایران که به‌عنوان ژاندارم منطقه از او نام برده می‌شد، به‌شدت وفادار به شاه بود و حتی می‌گفتند اینگونه افراد را تربیت می‌کردند که به شاه وفادار بمانند. اما دقت کنید که این انقلاب توانست ارتش را با این سازوکار و این وضعیت را با گل و شعار تسخیر کند و انقلاب را دور از خشونت نگه دارد. می‌بینیم که ارتش در یک مقطعی سعی می‌کند تمام فرازهای خشونت را ایجاد کند اما سازوکار انقلاب و رهبری انقلاب، آن را سد می‌کند.

نهایتا این ارتش به سمت مردم می‌آید و مردم ارتش را با گل تسخیر می‌کنند؛ ارتشی که ویژگی‌اش این است که فدایی شاه است. حتی خیلی از گروه‌هایی که مبارزه مسلحانه می‌کردند یا دسترسی به این نوع عملیات داشتند، سعی می‌کردند امام را متقاعد کنند که از این مسیر استفاده کند اما امام همواره این افراد را منع می‌کردند و اجازه اسلحه‌به‌دست‌گرفتن را نمی‌دادند تا انقلاب مدنی باشد.

  • ‌‌ در طول انقلاب هم می‌بینیم تعداد افرادی که از سوی حکومت شهید می‌شوند به نسبت کشورهای دیگر که انقلابی در آنها رخ داده بسیار کمتر است و این تاییدی بر مدنی‌بودن انقلاب است که شما بر آن تاکید می‌کنید.

بله، نکته این بود که در فضای آن زمان، افکار چپ تاثیر جدی و غلبه تام بر جوامع کشور‌های دیکتاتوری داشت و مبارزان به‌شدت تحت‌تاثیر این تفکر بودند. تفکرات مارکسیستی یک دیدگاه دارند که حتی باید مبارزه مسلحانه انجام شود که این افکار تاثیر جدی روی مبارزان ایران داشت و دیدگاهشان این بود که باید قدرت نظامی رژیم را برای موفقیت درهم بپاشی. حتی برخی گروه‌های چریکی مذهبی هم چنین دیدگاهی داشتند.

  • ‌‌ درواقع این همان نکته‌ای بود که شاه فکر می‌کرد چون این نیروها را سرکوب کرده‌ به ثبات رسیده‌ و جریان انقلاب را متوقف کرده است.

بله، زمانی که ساختار این گروه‌های چریکی را در هم شکستند، فکر کردند توانستند جلوی جریان انقلاب را بگیرند، اما این انقلاب نشان داد که کاملا مدنی بوده و از تئوری خشونت پیروی نمی‌کند و این یک پدیده عجیب بود که چطور در کشوری که نوعا چنین تفکراتی قوی است اما با یک جریان مدنی گسترده مواجه می‌شویم. ویژگی سوم مردمی‌بودن انقلاب است. مردمی یعنی اقشار آسیب‌دیده، حاشیه‌نشین‌ها و روستاییان به صحنه بیایند چون انقلاب‌ها نوعا حاصل نارضایتی مردم است. اما در انقلاب ایران می‌بینیم که همه طبقات جامعه متوسط و حتی طبقه مرفه و مستضعف بودند.

در ابتدا انقلاب از طبقه متوسط شهری شروع شد و به سرعت تمام جامعه را در بر گرفت و این مردمی‌بودن از ویژگی‌های برجسته انقلاب بود. ویژگی «چهارم» در انقلاب به ویژگی‌ای مربوط می‌شود که کمتر به آن توجه شده و مورد توجه قرار گرفته است. معمولا انقلاب‌ها اگر پیروز هم بشوند سال‌ها طول می‌کشد تا به دموکراسی برسند. اما بعد از انقلاب می‌بینیم که در سال‌های ابتدایی تمام ساختارهای «جمهوریت» شکل گرفت و تحقق پیدا کرد. قانون اساسی نوشته شد و رفراندوم برگزار شد. در صورتی که در انقلاب‌های دیگر مانند انقلاب کمونیستی در شوروی و انقلاب فرانسه که پیش از انقلاب ایران هم اتفاق افتاد، چنین چیزی دیده نمی‌شود.

  • ‌‌ با توجه به فساد گسترده اداری، ورود نظامیان به اقتصاد، ویژه‌خواری و رانت‌خواری در حلقه نزدیکان شاه، فضای امنیتی و برخوردهای سخت با فعالان سیاسی، فضای بسته رسانه‌ها و نقد، تا جایی‌که حتی در برخی موارد نمی‌شد به هویدا نقدی داشت و همچنین ارایه تحلیل‌های اشتباهی که از سوی اطرافیان شاه از وضعیت جامعه به او وجود داشت؛ از نظر شما مهم‌ترین دلایلی که در آن‌زمان به این خیز مردمی منجر می‌شود، چیست؟

در تحلیل انقلاب اسلامی حتی باید تحلیل چندعاملی باشد، چون حتی انقلاب‌هایی وجود داشته است که تک‌عاملی بوده و بقیه عوامل در حاشیه قرار می‌گرفته. اما در انقلاب ایران عوامل مختلفی موثر بوده است، یکی از مهم‌ترین مسایل این بود که رژیم شاه به‌دلیل بلندپروازی‌هایی که داشت در بخش اقتصاد تلاش‌های گسترده‌ای انجام داد. به قولی شاه می‌خواست ایران را به دروازه تمدن‌های بزرگ تبدیل کند. دو تناقض جدی در این مساله وجود داشت؛ یکی اینکه خود سازوکاری که در پیش گرفته بود، مشکل داشت.

  • ‌‌ یعنی به جای اینکه به دنبال اقتصاد ملی و بومی باشد، به خیلی از الگوهای خارجی رو آورده بود. شاه فکر می‌کرد با توسعه اقتصادی، توسعه سیاسی را هم می‌تواند جلو ببرد.

یک عامل دیگر به آگاهی‌های مردم برمی‌گردد. به دلیل ارتباط با جهان چون سطح روابط پیشرفت کرده بود و این آگاهی‌ها با توسعه غیربومی و فضای بسته و حاد پلیس امنیت که وجود داشت در تعارض قرار می‌گرفت مشکلات اجتماعی گسترده ایجاد می‌کرد. چهارم بحث اعتقادات مذهبی بود چون جایگاه خاصی در مردم داشت و در دو، سه‌دهه منجر به انقلاب شد که فعالان و نخبگان مذهبی تلاش‌های گسترده‌ای در مذهب و جامعه ایران کرده بودند. مذهب را در عمق طبقه متوسط ترویج می‌دادند؛ به‌عنوان نمونه بحث حسینیه ارشاد و دکتر شریعتی و در روحانیون آیت‌الله مطهری در حوزه این کار را انجام داده بودند و توانسته بودند مسایل دینی را با زبان جدید و متناسب با زمان خود به مردم تحویل بدهند.

  • ‌‌ مهم‌ترین مساله پس از انقلاب را چه می‌دانید؟

مهم‌ترین مشکل و مساله‌ای که در سال‌های پس از انقلاب به‌وجود آمد بحث شکل‌گیری جریان متحجر و واپس‌مانده بود که نمی‌توانست با شرایط جدید خود را همراه کند. این نگاه همیشه بوده و در آینده هم حتما خواهد بود اما چون در قدرت رخنه کردند، مشکل‌ساز شدند. حتی امام در پایان عمرشان به کرات نسبت به این جریان‌ها تذکر می‌دادند حتی به‌عنوان «اسلام آمریکایی» و «شاهی» از آن نام می‌بردند و می‌گفتند اگر رشد کند و بر انقلاب حاکم شود اساس انقلاب را به خطر می‌اندازد.

اینها قرائتی را پایه‌‌گذاری و ترویج کردند که با قرائت امام از انقلاب و جمهوری اسلامی بسیار فاصله داشت و این جریان در زمان‌هایی حتی خود را به‌عنوان تفکر انقلاب جا زده و این مهم‌ترین مشکلی است که انقلاب ما و جمهوری اسلامی به آن مبتلا شده است. بر عهده همه دلسوزان و آنهایی که شهید داده‌اند است که با این جریان متحجر مبارزه کند که مبادا انقلاب از هویت خودش خارج شود. مصداق همان صحبت امام که گفتند: «نگذارید انقلاب به دست نااهلان بیفتد.»

  • ‌‌ به اعتقاد شما مهم‌ترین موضوعی که در۲۲ بهمن امسال باید بر آن تاکید کرد، چیست؟

۲۲ بهمن به نظر من روزی است که برای همه جامعه ایران مشخص است که سالگرد انقلاب است. اما ۲۲ بهمن در سال‌هایی که در آن قرار داریم ضمن اینکه سالگرد انقلاب است روزی است که باید بیشترین تلاش برای بازخوانی آموزه‌ها و آرمان‌های انقلاب، آنچنان که مورد نظر مردم و امام به‌عنوان بنیان‌گذار جمهوری اسلامی باشد و باید تلاش گسترده‌‌ای صورت گیرد تا این آرمان‌ها آسیب نبیند و حفظ شود و در این میان اصلاح‌طلبان به‌عنوان جریان ریشه‌دار جامعه که از پشتیبانی گسترده‌ اجتماعی برخوردار هستند وظیفه خطیرتری برعهده دارند.

 علی ذهابی

شرق