شکرانه برف و باران در سرزمین کویر و بیابان
شهروندان:
یقیناً بهترین مثال برای وضعیت آب وهوایی کشور، نگاهی به وضعیت آلودگی هوای کلان شهرهایی همچون تهران، اهواز، اراک، تبریز، کرج ومشهد است که در بهترین شرایط پس از بارش باران و احیاناً برف، تنها یکی – دو روز از آلودگی پاک میشود ومردم ساکن در این شهرها و سایر شهرهای بزرگ میتوانند نفسی تازه کنند؛ و چه بسا روزهایی درعین بارش برف و باران، آلودگی هم هست.
سرزمین خشک و نیمه خشک و فراوان کویر و بیابانی فلات ایران هم، در ریزشهای جوی اخیر و مانند آن در گذشته و آینده ؛چنین حالتی دارد و ما اجازه نداریم با دیدن برف و باران گمان بریم که جغرافیای سرزمین ما به جغرافیای پرآب تبدیل شده است و چه بسا بروز چنین ذهنیتی حتی به صورت آنی، سبب از بین بردن بیشتر منابع آبی هم شود که باید بسیار از شکل گیری چنین توهمی پرهیز کرد.
عجیبتر این که چنین وضعیتی حتی در شمال کشور ما که به اصطلاح سرزمین آب و هوایی معتدلی دارد، به شکل دیگری حکمفرماست و به دلیل نبود یا ضعف امکانات ذخیره سازی آب، علیرغم بارشهای فراوان در پاییز و زمستان، کشاورزان در ماههای خرداد، تیر و مرداد، با مشکل بیآبی مواجه میشوند و موارد فراوانی از نابودی شالیزارها آن هم به دلیل بیآبی در استانهای شمالی گزارش میشود.
پس هیچگاه فراموش نکنیم وضعیت جغرافیایی خشک و نیمه خشک کشور، کمبود جدی منابع آب، رشد فراوان شهر نشینی، افزایش سرسام آور هزینههای تصفیه و بازیافت آب، مصرف ۹۰ درصد آب شیرین موجود در کشور دربخش کشاورزی، هرز روی آب در این اراضی و شبکههای انتقال، کانالهای روباز و خاکی، شبکههای فرسوده، وبه ویژه تبخیر فراوان سبب شده که ماهیچگاه نمیتوانیم ادعا کنیم با شرایط موجود میتوانیم از بیآبی و سایه مخوف خشکسالی خلاص شویم.
پس آنچه اکنون به عنوان محور اصلی خشکسالی در کشور مطرح میشود، فقط کاهش ریزشهای جوی نیست بلکه مشکل عمده در عدم مصرف بهینه آب در کشور است تا حدی که به یقین میتوان مدعی بود که آب در کشور ما در توسعههای صنعتی، کشاورزی و شهری و جمعیتی جایگاهی ندارد و با این که سالانه با مواهب الهی حدود ۳ میلیارد و ۷۰۰ میلیون مترمکعب آب نصیب این سرزمین میشود، کارایی همین مقدار آب در سایر کشورها نصیب ساکنان این سرزمین نمیشود.
در کشور ما متاسفانه عملکرد دستگاههای دولتی در حوزه تامین و مصرف آب در تقابل هم قرار دارند و به نوعی معتقدند هر وزارتخانهای تنها در حوزه وظایف خود مسئول است در حالیکه حیطه آب و محیط زیست یک حیطه عمومی و ملی بلکه فراملی است و نباید ساخت مسکن، شهرسازی، توسه صنایع، کشاورزی و… را به مدد نابودی آبهای سطحی و زیرزمینی ادامه داد.
برای جلوگیری از کاهش سرانه آب در کشور باید در کنار اصاح قیمتها طرحی جامع تدارک دید که بر اساس محوریت آب تدوین شده باشد که متاسفانه علیرغم اینکه مادر منطقهای خشک و نیمه خشک قرار داریم هنوز تهیه چنین برنامهای تهیه نشد. ما هنوز در سطح فرهنگی آموزشهای قداست آب را از سطح دبستان و دبیرستان به طوردقیق شروع نکردهایم و دانش آموزان شهری همانند تهران همان اهمیتی را برای آب قایل نیستند که دانش آموزان مناطق روستایی و خشک گرفتار خشکسالی و کمبود آب سالم و بهداشتی هستید و دانشجوی تربیت یافته در شهری همانند تهران حتی اگر مهندس هم شود جایگاه واقعی و ارزش آب را در برنامه ریزیها لحاظ نخواهد کرد که اتفاقا برای آن بخش هم با به فکرها و برنامههای گستردهای تهیه و اجرا کرد در غیر اینصورت بحرانهای آب هر روز شدیدتر و شرایط و وخیمتر خواهد شد.
از طرف دیگر افت منابع آبی در بسیاری از مناطق کشور که از آب چاه استفاده میشود باعث عدم کیفیت آب شرب خصوصا در روستاها شده است تا حدی که بر اساس آمارها در برخی از این چاهها و قنوات آب به کمتر از نیم لیتر در ثانیه رسیده است و باروند روبه رشد خشکی درکشور،تابستان سال آینده خصوصا برای کشاورزان و روستائیان و ساکنان برخی از استانهای دچار مشکل یا در آستانه بحران خشکسالی سال سختتری خواهد بود همچنانکه وضعیت رقت بار خشکی دریاچه ارومیه در طول تاریخ، اکنون بیسابقه است. و هرچه بارشها کاهش یابد میزان استفاده از آبهای زیرزمینی هم افزایش مییابد.
آنچه مسلم است کاهش بارندگی تاثیر بیشتری درمحیط زیست و بخش کشاورزی میگذارد و این بخشها با کاهش شدید تولید مواجه خواهد شد چراکه براساس اولویت تامین آب بخش شرب مردم ضرو تراست.
چه باید که در سرزمین خشک ونیمه خشک کشور کشاورزی و مردم ما تا این حد دچار کمبود آب مواجه نشوند؟
در این باره مهندس حسین علمی کارشناس امورتامین آب میگوید: نمیخواهم بگویم کشاورزان ما آب مورد نیاز خود رانداشته باشند، امااز طرف دیگرهم باید قبول کرد که اکنون حدود ۹۰ درصد آب شیرین مصرفی در کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود که میتوان با افزایش راندمان مصرف آب با مصرف کمتر آب، همین مقدار و حتی بیشتر هم محصولات کشاورزی برداشت کرد.
وی میافزاید: البته کشاورزان ما در این بخش به هیچ وجه مقصر نیستند،زیرااز هزاران سال قبل مصرف آب پس از شرب به استفاده کشاورزی میرسید و کشاورزان مالکان اولیه آب در کشور ما محسوب میشوند اما شرایط جوی کشورمان ایجاب میکند که دولت برای مصرف بهینه آب در بخش کشاورزی برای نجات کشور از بحران کمبود آب برنامه ریزی و سرمایهگذاری وسیعتری انجام دهد.
وی میگوید: نقاط گرم و خشک در کشور که بخش عمده اقلیم آب و هوایی ایران را هم شامل میشود، در فصل تابستان از ۳۵ تا ۵۰ درجه سانتیگراد درجه حرارت دارد که آبهای سطحی به شدت تبخیر میشود. و این شرایط اقلیمی ایجاب میکند که ما هیچ مسیری را بدون لولهگذاری و انتقال آب به صورت غیر سرپوشیده انجام ندهیم.
مهندس علمی ادامه میدهد: در چنین شرایطی که هم باران کم داریم و هم گرما شدید است؛ باید شیوههای کشت برخی از محصولات کشاورزی در برخی از نقاط کشور تغییر کند تا مصرف آب کاهش یابد و اجازه بدهید انتقاد کنم که چرا برخی از کشاورزان در استانهایی مثل خوزستان و حتی سیستان و بلوچستان به کشت محصول پرآب برنج میپردازند وزارت جهاد کشاورزی برای تبدیل کشت این محصول به محصولات کشاورزی با مصرف کم آب بیتفاوت است؟ درحالیکه برای تولید یک کیلو برنج ۶ هزار لیتر آب باید مصرف شود.
وی در همین راستا ادامه میدهد: برای حل مشکلات کمبود آب باید فرصتهای تازهای برای فعالیت بخش خصوصی معرفی شود زیرا بخش خصوصی در این حوزه محروم است و از استعدادهای مردمی و امکانات مالی گسترده صاحبان سرمایههای غیردولتی استفاده نمیشود.
مهندس قاسمی از کارشناسان ارشد بخش آب و فاضلاب کشور هم به مشکلات مصرف غیر بهینه آب در بخش شهری اشاره میکند و میافزاید: اگرچه در دهههای متوالی مصرف بیرویه آب در بخش شرب سبب نابودی حجم فراوان آب سالم در کشور شده که امیدواریم با فرهنگ سازی بیشتر در این بخش، سبب کاهش محسوس آب شود.
وی میگوید: در ۵۰ سال گذشته، سهم سرانه آب تجدیدپذیر کشورمان ۷ هزار مترمکعب بوده است؛ اما اکنون همین سرانه ۱۷۰۰ مترمکعب است یعنی در طول ۴۰ سال از مقدار این منابع ۱۹۹ برابر کاسته شده است در حالیکه براساس شاخصهای جهانی، اگر در کشوری سهم سرانه آب تجدیدپذیر بین ۱۰۰۰ تا ۱۷۰۰ مترمکعب باشد، دچار تنش آبی است.که نشان میدهد در ایران برای توسعه یافتگی هماهنگی وجود ندارد و همین مشکل بزرگترین معضل منابع جمعیتی و ساختار شهری , صنعتی و کشاورزی ایران شده است.
وی به عنوان نمونه میافزاید: در کشور ما شهر بزرگی همانند پردیس در نزدیکی تهران با هزینه چندین هزار میلیارد تومان ساخته میشود اما برای آن طرح اولیه تامین آب انجام نمیشود یا سایر کارهای صنعتی و تولیدی در کشور ما که بدون تامین آب ابتدا احداث میشود و پس از آن به سراغ حفر چاه یا سایر راههای تامین آب پیش میروند و برای تامین آب صنایع آب بر همچون فولاد، مس و آهن صدها کیلومتر خط انتقال اب را از یک حوزه آبی دیگر به نفع خود مصادره میکنند و پس از آن پساب بسیار خطرناکی هم روانه آبهای زیرزمین میکنند که در کشورما حتی به این معضل هم پرداخته نمیشود.
مهندس قاسمی میافزاید: پس میتوانم بگویم تا زمانیکه آب به عنوان محور حیاتی برای انسان و محیط زیست تا محور فعالیتهای اقتصادی، صنعتی و جمعیتی ما قرار نگرفته باید منتظر روزهای بد خشکسالی برای بخش وسیعی از مساحت کشورمان باشیم.
این کارشناس حوزه آب و فاضلاب کشور ادامه میدهد: چگونه است در استانی مثل یزد صدها کیلومتر قنات هست واولین فکر آبرسانی با کوزه هم به ذهن آن مردم تراوش میکند، ولی در جای دیگر به وفور آب مصرف میشود بدون آنکه برای بهینه سازی مصرف آب کاری انجام دهند زیرا آب به آسانی به دست آنها رسیده و برای مراقبت از آن اهمیتی قایل نمیشوند.
مهندس قاسمی ادامه میدهد: چرا ما میگوئیم سرانه آب در اختیار در شهرهای بزرگ کشور به مرز بحران رسیده برای اینکه تا خشکسالی پیش نیاید مسئولان مملکتی به فکر چاره برنمی آیند
وی معتقد است: در کشورما ابتدا باید تخریب منابع آبهای زیرزمینی، محیط زیست،محیط شهری اتفاق بیفتد تا پس از آن از جهت مقابل باصرف هزینههای هنگفت برای حل آن همانند معضل آلودگی هوا اقدام کنیم.
این کارشناس ارشد حوزه آب وفاضلاب درباره راههای چاره ساز برای حل مشکلات کم آبی درکشور خصوصاشهرهای بزرگ میگوید: به نظر من باید در اطراف شهرهای بزرگ کشور خط بکشیم و جمعیت را به هر نحو ممکن مهار کنیم زیرا آمار رشد جمعیت شهری در کشور و روند مهاجرت بسیار وحشتناک است و هر سال هم بدتر میشود. در بخش کشاورزی باید کارهای وسیع و اساسی انجام شود وقتی که ۸۵ تا ۹۰ درصد آب مصرف موجود در کشوردر بخش کشاورزی مصرف میشود در حالکیه میزان بهره وری این مقدار آب تنها ۳۰ درصد است چگونه میتوان امیدوار بود آب در این بخش بهینه مصرف شود؟
وی میگوید: دربخش صنعتی هم باید صنعتی را برای کشور تعریف کنیم که آب محور باشد یعنی کمترین میزان مصرف آب را داشته باشد و پساب آن هم قابل کنترل و بازچرخانی باشد.
جواد طباطبایی، رئیس انجمن سطوح آبگیر باران ایران هم اخیراً در نشست هماهنگی همایشهای ملی و بینالمللی آب دانشگاه بیرجند با بیان اینکه یکی از اصول آبخیزداری کنترل در مبدا است، با بیان اینکه ۷۰ درصد از منابع سالیانه آبی کشور تبخیر میشود، گفت: این میزان برابر با ۳۰۰ میلیارد متر مکعب است. لذا هرچه این کنترل در بالادست بهتر باشد، موثرتر است.
وی با بیان اینکه در حال حاضر بسیاری از کشورهای دنیا برای جذب ۷۰ درصد آب تبخیری برنامه ریزی مدیریتی دارند، افزود: ولی هنوز این کار شایسته در کشور ما صورت نگرفته است. پس برای جبران کم آبی در کشور باید نحوه مصرف تغییر کند.
مهندس محمد حاج رسولیها مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب کشور هم با اشاره به کاهش ۱۸ درصدی بارندگی در کشور گفت: امسال شرایط کشور در بخش آب شکننده است؛ به همین دلیل نیز پیشگیری از ایجاد بحران در این زمینه نیازمند مدیریت جدی و اصولی است.
وی علت این موضوع را کاهش بارندگی و نیز پراکنش نامناسب بارندگیها در سطح کشور دانست و افزود: میانگین بارندگی در کشور امسال ۱۲۰ میلی متر بود که به نسبت پارسال ۱۸ درصد کاهش را نشان میدهد.
وی یکی از چالشهای آبی کشور را استفاده بیش از حد از آب زیرمینی و ارزشگذاری نامناسب آب ذکر و اظهار کرد: در حال حاضر ۳۰۰ دشت آبی در کشور موجود بوده و لازم است تا منابع آب زیرزمینی این دشتها به صورت صحیح مدیریت شود.
***
البته مشکلی که در کشور ما وجود دارد و علیرغم افزایش سالانه قیمت آب نمیتوان کاری برای آن انجام داد این است که توسعه کشور را بر اساس موجودی آب تدوین نمیکنیم. یعنی اول شهرها را میسازند، طرح توسعه را اجرامی کنند و… بعد از آن به سراغ تامین آب میروند. در حالیکه تمام اصول توسعه شهری، کشاورزی و صنعتی کشور باید آب محور باشد تا اینگونه گرفتار خشکسالی نشویم.در حالیکه به جای صحبت کردن و افتتاح کردن، باید به دنبال راهکارهای جامع و کاملی برای برون رفت از کم آبی و پرمصرفی بود.
بهتازگی گزارشی از طرف ناسا درباره شرایط جوی زمین در ۳۰سال آینده منتشر شده که باعث نگرانی بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای خاورمیانه شده است.
در این گزارش آمده است که به دلیل شرایط لایه اوزن و همچنین انحراف زمین به میزان یکمیلیونمدرصد از مسیر چرخشی خود به دور خورشید ۴۵ کشور جهان دچار خشکسالی شدید شده و در صورت عدم ذخیره منابع آبی دچار بحران در تولید کشاورزی و همچنین دامداری خود میشوند؛ اما نکته قابلتوجه در این گزارش رتبه چهارم ایران در فهرست ۴۵ کشور در معرض خطر است.
در ادامه این گزارش بر ادامه گسترش بیابانها در کشورهای خشک تاکید شده است در حالیکه حدود ۸۰درصد از مساحت کشور ایران زیر پوشش بیابان است و همین موضوع باعث نگرانی بیشتر میشود. در این گزارش تاکید شده است: در حالی که پیشبینی میشود تا سال ۲۰۴۵ تقاضای مصرف آب شیرین در خاورمیانه ۶۰درصد افزایش یابد، اما طبق مطالعات انجامشده منابع آب شیرین خاورمیانه تا سال ۲۰۵۰ حتی به رقمی ۱۰درصد کمتر از میزان کنونی خواهد رسید.
در این گزارش دلیل کاهش محسوس منابع آب خاورمیانه بهویژه کاهش منابع آب شیرین دو رودخانه مهم دجله و فرات، سوءمدیریت، افزایش تقاضا برای استفاده از منابع زیرزمینی آب و نیز خشکسالی کم سابقه سال ۲۰۰۷ در خاورمیانه عنوان شده است.
براساس این گزارش در فاصله سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ مجموع آب شیرین ذخیره شده دو رودخانه دجله و فرات بیش از ۱۱۴ کیلومتر مکعب کاهش داشته است که این رقم کاهش پس از هندوستان دومین کاهش بزرگ منابع آب شیرین در جهان محسوب میشود. در این گزارش آمده که علت ۶۰درصد از دستدادن این منابع آب شیرین دو رودخانه دجله و فرات،حفر بیش از هزار حلقه چاه عمیق در عراق بوده است و ۲۰درصد علت آن نیز خشکسالی سال ۲۰۰۷ در منطقه خاورمیانه و کاهش نزولات آسمانی (برف) و خشکشدن خاک بوده است؛ اما این داستان شامل ایران هم میشود. ایران در سالهای اخیر به دلیل سوءمدیریت در حفظ منابع آبی خود و همچنین زیرساختهای هدایت منابع آبی زیرزمینی نتوانسته فکری به حال خشکسالی پیشبینی شده انجام ندهد.
اینها مسایل بسیار حساسی است که باید به آن پرداخته شود و تا این معضلات برطرف نشود روند حرکتها به سمت تخریب زیر ساختهای کشور پیش میرود، دلخوش بودن به بارشهای موردی درکشور ساده لوحانه است.
مجید زندی
جمهوری اسلامی