شیوه صحیح نقد
شهروندان:
درک و تفاهم با دیگران از طریق گوش دادن و همدلی مستلزم شنیدن پیام آنها، هم به صورت کلامی و هم به گونه غیرکلامی است. این خود موجب درک محتوا، مقصود، احساسات و عواطف مرتبط با آنهاست و اینها خود وابسته به انتقال درک خویشتن به آنهاست.
به هنگام اندیشیدن و گفتوگو درباره ارتباطات، بیشتر مردم معمولا به گفتن و سخنوری توجه دارند و تصور میکنند که نقش اصلی را در فراگرد ارتباطی فرستنده پیام بازی میکند. در بیشتر جوامع، تصورات غلطی در مورد گوش دادن وجود دارد که میتوان گفت اغلب بین بیشتر مردم مرسوم و متداول است.
بیشتر مردم چنین فکر میکنند که آنان گوش دهندگان خوبی هستند اما باید آموخت که گوش دهندگان بهتری شوند و بین گوشدادن موثر و شنیدن ساده تفاوت وجود دارد.اکثر ما انسانهایی هستیم که به درستی خوب گوش نمی دهیم، هر چند ممکن است خود به گونه ای دیگر بیندیشیم. چنین بررسیها در مورد همدلی کمتر انجام گرفته است، اما میتوان حدس زد که نتیجه یکسان است.
بدینمعنی که هرچند ما تصور میکنیم که با دیگران به راحتی همدلی میکنیم،اما واقعیت امر آن است که ما در همدلی با دیگران کمتر توفیق حاصل میکنیم. همدلی با کسی گاه بسیار دشوارتر از گوش دادن موثر است.
درک و تفاهم با دیگران از طریق گوش دادن و همدلی مستلزم شنیدن پیام آنها، هم به صورت کلامی و هم بهگونه غیرکلامی است. این خود موجب درک محتوا، مقصود، احساسات و عواطف مرتبط با آنهاست و اینها خود وابسته به انتقال درک خویشتن به آنهاست.لازم است به چند دسته از عوامل که به گوش دادن و همدلی ما تاثیر میگذارند و باعث اعتلای آنها میشوند، اشاره داشته و روشهایی را که میتوان از آنها استفاده کرد،بیان کنیم.
گسستگی هایی که در این مورد وجود دارد عبارتند از دشواریهای فیزیکی، دشواریهای ناشی از معنی، دشواریهای ذهنی و روانی و دشواریهای ناشی از واقعیت امر. ما میتوانیم دشواریهای ناشی از واقعیت امر را به وسیله توجه به نکات اساسی موضوع کمتر کرده و به مقابله با آنها بپردازیم.
باید در نظر داشت ما از طریق پرسش و روشهای دیگری که وجود دارند این دشواری را کمترمی کنیم. باید درنظر داشته باشیم در ارتباط میان فردی و چهره به چهره باب پرسش همواره به روی ما باز است و هرکجا که نکتهای را در نیافتیم، با پرسش میتوان آن را دریافت. در شرایط مهیا میتوان از فرستنده پیام خواست نکات اساسی مورد نظرخود را بنویسیم یا آنکه شمرده و آهسته آنها را بیان دارد تا ما بتوانیم به خاطر سپرده و منظور او را درک کنیم.
دشواریهای مبتنی بر معنی میتوانند به حداقل خود کاهش یابند.اگر ما این نکته مهم را همواره در نظر داشته باشیم که کلمات هر یک نمادی اختیاری یا قراردادی هستند، از این رو معنی ویژه ای برآنها مترتب است. کلمات معنی ذاتی و طبیعی که برای همه یکسان باشند، ندارند بلکه همانطور که اشاره شد بر اساس قرارداد آنها برای خود معنی ویژه ای یافتهاند.
از اینرو میتوان گفت هر کلمه برای هر کس یک معنی خاص دارد که میتواند با زمینه ای که او در آن زیسته است پیوند داشته باشد و طبیعی خواهد بود اگر دیگری آن زمینه و شرایط را در نیابد، معنی و مفهوم موردنظر آن کلمه را درنمییابد. کلمه درخت در جنگل، برای یک نقاش با احساس یک معنی دارد و برای یک بازرگان چوب معنی دیگر و برای هیزم شکن میتواند معنی کاملا متفاوت باشد.
اگر شخص مقابل ما کلمه ای را به کار گیرد که ما معنی آن را به درستی در نیابیم یا ما را دچار سردرگمی کند، برای جلوگیری از این دشواریها و مشکلات بعدی بهتر است از او بخواهیم که کلمه را برای ما معنی کند و یا معنی و مفهومی را که خود از آن دارد برای ما بازشکافد. در مفاهیم علمی این کار با طرح تعریف عملیاتی انجام میپذیرد و دو طرف فراگرد تحقیق بدین وسیله به نقطه مشترک میرسند و با یکدیگر ارتباط لازم را برقرار میکنند.
به جای اینکه اجازه دهیم سفرهای دور و دراز روانی و رویاهای بیداری هنگام ارتباط با دیگران ما را در خود ببلعند و ما را از پیام، فرستنده پیام دور کنند میباید زمان را با تمرکز روی مقصود و محتوای پیام او در اختیار خود گیریم.
با پرهیز از موضوعات و عوامل غیر مرتبط با پیام میتوانیم توانایی خود را در گوش دادن و درک مفاهیم به میزان قابل ملاحظهای گسترش دهیم.عوامل فیزیکی نامناسب مانند سر و صدا، نور شدید، بوهای نامطبوع و غیره به راحتی قابل کنترل میباشند. در بیشتر موارد جابهجایی و حرکت ساده از اطاقی به اطاق دیگر مشکل را حل میکند.عوامل بازدارنده مبتنی بر خویشتن که منجر به حالات تدافعی، خودبرتربینی و خودمداری میشوند دشوارتر از عوامل نامبرده فوق قابل کنترل میباشند.
باید در نظر داشت که این عوامل دشوارتر قابل کنترل اند نه اینکه قابل کنترل نمی باشند باید بدانیم اگر به چنین عاداتی متصف میباشیم چاره ای جز تغییر آنها نمی باشد و این مقدور نیست مگر آنکه خود را تغییر دهیم تا به درستی به دیگران گوش فرا دهیم و آنان را درک کنیم. اگر مشکل خودبرتربینی باشد،چاره ای جز اجازه اظهار نظر دادن به فرد مقابل و توجه زیاد به نظرات او نیست.
بی صبری نسبت به کسی که تجربه و اطلاعات زیادی در زمینه ای ندارد و ما با اطلاعات و تجربه بالای خود احساس کسالت کرده و عکسالعمل خود را با بی توجهی و گوش ندادن به او بروز میدهیم، حاصل جز گسستگی ارتباطی ندارد. گوش دادن به آنها و همدلی با آنان موجب حل مشکل میشود و آنها را با ما نزدیک میکند.به سخنان آنها گوش فرا دهیم.ممکن است چیز تازه ای بیابیم.اشخاصی که بیش از حد به خود متکی بوده و خود را در محور کلیه امور قرار میدهند با این دشواری مواجه میشوند که تحمل گوش دادن به دیگران را از دست داده و حالت همدلی با دیگران کمتر در ما پدید میآید.
درمان تکبر و کبر ورزیدن
یکی از بیماریهایی که بستر رشد و اثرگذاری آن در روح و دل انسانهاست، بیماری تکبر و کبر ورزیدن میباشد و معصومین ما برای درمان این بیماری داروهای معنوی تجویز کردهاند. پیامبر خدا(ص) در تعریف کبر و تکبر میفرمایند:ای ابوذر! هر کس بمیرد و در دلش ذرّهای تکبّر باشد، بوی بهشت را استشمام نمیکند مگر این که پیشتر توبه کند. عرض کرد:ای رسول خدا! من زیبایی را دوست دارم، حتّی دوست دارم بند تازیانهام و دوال کفشم زیبا باشد.
آیا از این حالت بیم کبر و خودپسندی میرود؟ فرمود: دلت را چگونه مییابی؟ عرض کرد: آن را شناسای حقّ و آرام گرفته بدو، مییابم. فرمود: پس این حالت، کِبر نیست. بلکه کبر، آن است که حقّ را فروگذاری و به ناحقّ روی آوری و به مردم با این دید نگاه کنی که هیچ کس آبرویش چون آبروی تو و خونش چون خون تو، نیست۱٫ امام علی(ع) در حدیثی راه علاج این بیماری را عبادت میدانند و درباره این که کدام عبادت، کبر را از بین میبرد؟ میفرمایند: خداوند، ایمان را برای پاک کردن از (آلودگیهای) شرک واجب فرمود و نماز را برای دور کردن از کِبر۲٫
پیامبر خدا(ص) نیز فرمودند: هر کس خودش گوسفندش را بدوشد و جامهاش را وصله کند و کفشش را پینه زند و با خدمتکارش همغذا شود و کالایش را از بازار (به خانه) حمل کند، بیگمان از کبر پاک شده است۳٫
همچنین امام علی(ع) در پاسخ با این پرسش که چه کاری انسان را از تکبر دور میکند؟ میفرمایند: فروتنی را جوییدم و آن را جز در پذیرش حقّ، نیافتم. (پس) حقّپذیر باشید؛ زیرا پذیرش حقّ (و حقیقت، آدمی را)، از تکبّر دور میسازد۴٫ آن حضرت همچنین درباره این که خداوند چگونه تکبر را از دل بندگانش بیرون میبرد؟ فرمودند: امّا خداوند بندگان خود را به انواع سختیها میآزماید و با سختکوشیهای گوناگون آنان را به عبادت و بندگی میگیرد و به انواع ناملایمات و ناخوشایندیها امتحانشان میکند، تا تکبّر را از دلهایشان بیرون بَرد و افتادگی و خاکساری را در جانهایشان بنشاند و نیز تا این آزمایشها را درهای گشودهای به سوی فضل (و احسان) خویش قرار دهد۵٫
منابع احادیث:
۱- بحارالأنوار: ۷۷ / ۹۰ / ۳ منتخب میزان الحکمة: ۴۸۰ ۲- نهج البلاغة: الحکمة ۲۵۲ منتخب میزان الحکمة: ۴۸۲ ۳- کنز العمّال: ۷۷۹۳ منتخب میزان الحکمة: ۴۸۰ ۴- بحارالأنوار: ۶۹ / ۳۹۹ / ۹۱ منتخب میزان الحکمة: ۴۸۰ ۵- نهج البلاغة: الخطبة ۱۹۲ منتخب میزان الحکمة: ۴۸۲ .