ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

یارانه= یارا+ نه

شهروندان – محمدرضا عباسی‌فرد*:
اولین روزی که با آن آشنا شدم اسمش سوبسید بود، در آن وقت حضوری وسیع وگسترده، اما بی‌سروصدا و بی‌نام و نشان در زندگی روزمره جامعه داشت.منابع آن از کجا و چگونه تامین می‌شد؟ میزان و مقدار و حجم آن چقدر بود؟ در چه جاهایی به کار گرفته می‌شد؟

محمدرضا عباسی‌فرداین عناوین و امور زیادی از این قبیل و نیز ارزیابی مثبت و منفی اجرای آن صرفا به وسیله کارشناسان و دست‌اندرکاران بررسی و اجرا می‌شد و بحث و سخن از حقیقتی که از محل بیت‌المال عمومی نه‌تنها بر سر سفره آحاد مردم و در بخش‌هایی مانند آب و برق و گاز بلکه در بخش اعظم ارزاق عمومی جامعه حضور آرام و تاثیرگذار داشت، نقل محافل و سخن کوچه و بازار نبود.

اما کم‌کم افراد و جریان‌هایی علیه آن موضع گرفتند که این واژه لعنتی بیگانه اگر می‌خواهد ما را همراهی کند باید اسمش عوض شود و سوبسید هم بحق به سرنوشت هلیکوپتر و کامپیوتر و فاکس و دیگر دوستانش گرفتار شد و با انتخاب نام و عنوان یارانه غائله ختم به خیر شد، ولی این آرامش قبل از توفان دیری نپایید و با وجود اصرار و عنایت امام اعلی‌الله مقامه الشریف و مقام معظم رهبری مدظله‌العالی که همواره و به خصوص در فصل بررسی بودجه کل کشور بر توجه به تامین شرایط مناسب و عملی در معاش و زندگی عادی عمومی و پرهیز از آنچه منتهی به تورم افسارگسیخته می‌شود، این بار اصل پرداخت آن مورد هجمه و بحث هدفمندی و استفاده بهینه از آن در دستور قرار گرفت و بیش از دو دهه و در چندین دولت ایده هدفمندی یارانه‌ها و استفاده بهینه از این بودجه عظیم در امور زیربنایی و هدایت آن به سمت تولید و شکوفایی در بخش‌هایی مانند کشاورزی و صنعت و سرمایه‌گذاری در بخش سلامت و درمان عاقلانه و عالمانه و کارشناسانه و در راستای منافع ملی و مصالح عمومی با ملاحظه شرایط حاکم بر کشور و جامعه در دستور کار قرار گرفته و مطرح بود.

ولی با درک واقعیت‌های موجود اجتماعی و با محاسبه پیامدهای حاصل از آن که ممکن بود مانند بمبی مخرب علیه مردم خصوصا اقشار آسیب‌پذیر عمل کند تیر ملامت ضعف و ناتوانی را به جان خریدند و شرایط را آماده این شوک فراگیر و این ریسک بزرگ ندیدند و شجاعانه اعلام کردند میوه‌یی که قبل از موعد چیده شود جز دور‌ریز مصرفی ندارد.اما در ادامه مقطعی از تاریخ را تجربه کردیم که در آن قطعنامه‌های سازمان ملل کاغذ پاره بود و ما می‌توانستیم در کنار مدیریت جهانی در طول سفری کوتاه و در جلسه‌یی چند‌ساعته صدها طرح عمرانی با سند معتبر تصویب و اعلام کنیم.

در این مقطع می‌توانستیم بودجه سالانه کل کشور را خیلی مختصر و در چند بند و هر وقت از سال که خواستیم تصویب کنیم و برای عملیاتی کردن آن هیچ نیازی به سازمان برنامه و نهادهای موازی و مزاحم نداشته باشیم.در این مرحله بر این باور بودیم که جیب ما و مردم تفاوت چندانی ندارد و کلید اندوخته‌های خود در بانک‌ها را به ما سپرده‌اند تا هر جا لازم شد حسب مورد مانور دهیم. رویاهای خوش پس‌انداز برای تمام آنانی که در عهد ما از مادر متولد می‌شوند و طرح ویلاهای هزارمتری که علی‌القاعده احتیاج به آب و برق و گاز و سایر خدمات شهری ندارند برای عموم خانواده‌ها و بالاخره در هنگامه انتقال دریای خزر به سیستان و بلوچستان و در کنار بلندپروازی‌هایی از این دست طرح پرداخت یارانه نقدی مجلس و مردم و همه را غافلگیر کرد و حاصل آن بحث و مذاکرات سالیان سال با صرف هزینه‌های گزاف پرداخت ۴۴۵۰۰ تومان برای هر ایرانی که چند ماهی هم پول خرد و سیاهی به عنوان یارانه نان در کنار آن پرداخت می‌شد از محل آزادسازی قیمت حامل‌های انرژی بود و می‌دانیم و می‌دانید و می‌دانند که آثار مخرب و ویرانگر این مبلغ اعطایی در قبال افزایش بی‌رویه و گرانی کمرشکن ناشی از آن تشتی است که از بام فرو افتاده و این کمتر از یک روی سکه است.

در روی دیگر سکه نمایش زمینگیر شدن و ناتوانی تولید به خصوص در بخش‌های کشاورزی و صنعت به علت گرانی بی‌رویه حامل‌های انرژی است، شکست این طرح و آثار تخریبی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن نه در مقاله که در کتاب نمی‌گنجد و من در بین بارهای منفی همواره ذهن و فکرم متوجه این نکته است که چرا و چگونه این ملت بزرگ به این پرداخت کم و کوچک وابسته شدند. افسوس و غصه بزرگ‌تر این است که آنچه از محل آزادسازی یارانه‌ها به دست می‌آید، با همه آثار منفی آن پرداخت‌های نقدی سرانه را تامین نمی‌کند و دولت باید هر طور شده مبالغی را از سایر درآمدها صرف این اقدام ابتکاری کند.

در افسانه‌های یکی از معاریف آمده بودکه ده عدد تخم‌مرغ را به قیمت ده ریال خریداری کرده و بعد از پختن و رنگ کردن آن را به ۹ ریال می‌فروخت و در فلسفه اقدام خود می‌گفت این کم نیست که مردم ما را بازرگان می‌پندارند.امید است با این مختصر معنی هدفمندی را خوب فهمیده باشیم تا دولت کنونی در ادامه راه و دنباله‌روی از وضع گذشته سبد کالا را خام و ناپخته عرضه و ارائه نکند که مردم اگر در انتخابات به شعارها توجه می‌کنند ولی در دولت‌ها به اقدامات علمی و رفتار آن نمره می‌دهند.

من شخصا بر این باور بودم که دولتی با شعار تدبیر و امید طرح یارانه‌ها را به اطاق عمل خواهد سپرد و روی آن جراحی سخت و سنگینی برای معالجه و نجات انجام خواهد داد، ولی آرام‌آرام امید به آن تدبیر کم و کمتر می‌شود.دولت بداند ماجرای یارانه‌ که وقتی سوبسید نام داشت آرام و بی‌سروصدا همه را پشتیبانی می‌کرد اکنون به زخمی عمیق و کهنه و خطرناک تبدیل شده که اگر آن را به رای مردم بگذارند، ترجیح می‌دهند دکمه برگشت (آندو) را فشار داده و آن را به جایگاه اول خود برگردانند. باور کنید اکثر مردم حاضرند به جای گرفتن ۴۴۵۰۰ تومان، مبلغ ۴۵۰۰۰ هزار تومان به دولت یارانه بپردازند، ولی قیمت‌ها به زمان سلامت اقتصاد برسد.و در یک جمله بسیاری از مردم درخصوص این هدفمندی می‌گویند:

از طلا گشتن پشیمان گشته‌ایم

مرحمت فرموده ما را مس کنید.

*نماینده سابق مجلس

اعتماد

برچسب‌ها : ,