آفت اتلاف منابع درمان
شهروندان – کاظم عباسیون*:
براساس اعلام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، حدود 33درصد از بودجه تخصیص دادهشده به این وزارتخانه برای تامین داروی مورد نیاز هموطنان هزینه شده است.
اگر به خانوادههای ایرانی اعلام عمومی شود که داروهای مصرفنشده مذکور در منازل خود را جمعآوری و تحویل دهند، بدون شک کوهی از دارو میتوان ساخت. بهطور معمول در اغلب نقاط دنیا نسخههای پزشکان بین یک تا سه قلم دارو را شامل میشود.
تجویز داروهای متعدد، هفت قلم داروی مختلف یا دو نسخه متفاوت پشتسر هم در بسیاری از نقاط دنیا مرسوم نیست و بهطور جدی با آن برخورد میشود. باید نمایندگان پزشکان، مدیران وزارت بهداشت و حتی داروسازیهای کشور گرد هم جمع شوند و یک الگوی تمیز، علمی و مناسب تعریف و به صورت دستورالعمل اجرا کنند.
در این میان مصرف ویتامینها نیز از روندی فزاینده و غیرمنطقی برخوردار است. در شرایطی که در کشوری زندگی میکنیم که میوههای متنوع و قابل دسترس میتواند جایگزین مناسبی برای اینگونه داروها باشد، شاهدیم که حتی هموطنان با وجود مصرف میوهها و سبزیها، مجددا اقدام به خوردن داروهای ویتامین میکنند.
به نظر نگارنده، این روند مناسب و در شأن کشور ما نیست که در گوشهای از ایران، بیماری به دلیل نبود یک آنتیبیوتیک ضروری و حیاتی جان خود را از دست بدهد، اما برای یک فرد ۸۰ ساله مبتلا به سرطان داروهای جدید و گرانقیمت تجویز کنیم که شاید طول عمر این بیمار فقط چند روز افزایش نامحسوسی داشته باشد.
تحریک بیماران سرطانی به اینکه اگر داروی جدید ضدسرطان را مصرف نکنید جان خود را از دست میدهید و… با هدف تجویز داروهای گرانقیمت که شاید تنها چند درصد جزیی تاثیر داشته باشد، اقدامی غیراخلاقی است و در برخی اوقات همین تجویزها موجب افزایش میزان تقاضا در کشور و فشار بر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی خواهد شد که مجبور شود داروهای گرانقیمت جدید را با ارزبری بسیار زیاد وارد کشور کند و نظام دارویی را از تعادل خارج سازد.
از سوی دیگر متاسفانه چهره دیگری از این تهدید بر بدنه بهداشت، درمان و اقتصاد خانوادهها اثر میگذارد و آن مساله راهاندازی مراکز متعدد تصویربرداری پزشکی از جمله سیتیاسکن و امآرآی است. برای مثال فردی با کمردرد و انجام سه مورد امآرآی در یک سال به مطب مراجعه میکند، پس از معاینه بالینی بیمار، تشخیص نهایی اسپاسم عضلانی بین مهرههاست که نیاز به استراحت، فیزیوتراپی، استخر و… دارد و متاسفانه این تعداد تصویربرداری امآرآی از بیمار به هیچ عنوان کمکی نکرده است.
باید هزینه خدمات سرپایی به طور کامل بر عهده خانواده قرار گیرد، از این رو افراد برای یک عارضه ساده چندین بار پزشک خود را تغییر نمیدهند. در مقابل این مساله اگر فردی مجبور به بستری در بیمارستان شد باید حداکثر پرداختها توسط بیمهها یا بهداشت و درمان کشور انجام شود تا از ضرر و زیانهای مالی و جانی و آسیب اقتصادی بر پیکر خانواده جلوگیری کرد. با این کار پزشکانی که روزانه ۷۰ تا ۸۰ بیمار ویزیت میکنند سعی خواهند کرد برای ارتقای کیفی تشخیص و درمان، وقت و دقت بیشتری صرف کنند. چون در برابر مراجعات سرپایی و عمومی بیماران تا آخرین لحظه تشخیص و اقدامات درمانی، مسوول هستند.
* استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران
شرق