غربت اعتدال در جام جم
شهروندان:
روزهای خرداد با همه ایام تقویم ایرانیان متفاوت است. اگر از بهمن که ماه پیروزی انقلاب اسلامی است بگذریم، وقایع روزهای خردادماه محل بحث و مناقشه است. دوم خرداد، سوم خرداد، 22 خرداد و 24 خرداد در کنار دو مناسبت مهم و ملی 14 و 15 خرداد هر کدام برگهای مهمی از تاریخ معاصر ایران را رقم میزنند.
در نگاه مورخان بحث و مجادله بر سر هر حادثه، نشانی از پویایی و اهمیت آن رویداد است. حوادث نهفته در ایام خرداد اغلب از این قماش است. در تحلیل و قضاوت پیرامون این حوادث، گریز و گزیری از اختلاف رأی نیست. کما این که هر جریان فکری و جناح سیاسی از منظر عقاید خویش به ارزیابی این حوادث مینشیند اما آنچه مهم است، زبان و منطق هر جریان برای بازخوانی تاریخ است و این که یک فرد یا یک گروه با چه ادبیات و عیاری «گذشته سیاسی» یک ملت را توصیف و تبیین میکند. اما مسئولیت رسانهها در نقل و توصیف وقایع تاریخ، متفاوت از افراد و گروههای جامعه است، زیرا مشروعیت و اعتبار رسانهها در نوع برخورد آنها با حوادث رقم میخورد.
در عصر امروز که رسانهها در جایگاه راویان اول تاریخ نشستهاند، هر خطا و خدشه در انعکاس حوادث تاریخی میتواند به قیمت بی اعتباری یک رسانه تمام شود. بر این اساس عملکرد رسانهها به هنگام روایت حوادث تاریخ زیر ذرهبین نگاه مردم قرار میگیرد و از جمله خطاهای نابخشودنی در پیشگاه افکار عمومی این است که رسانهای بخواهد حوادث تاریخ را به میل و مراد خویش دستخوش تحریف سازد. به باور صاحبنظران، این اتفاق تلخ یکی از عوامل رویگردانی افکار عمومی از برخی رسانهها است.
این معضلی است که اکنون گریبان رسانه ملی را گرفته است. هر دو قسم از برنامههای این رسانه (اعم از برنامههای مناسبتی و مذهبی و برنامههای سیاسی) همواره منتقدانی دارد که معتقدند صدا و سیما از خط اعتدال و بی طرفی عبور میکند. این انتقادها هم به محتوا وارد است هم به نوع توزیع و جهت گیری برنامه، یعنی افراط و تفریط در هر دو بخش. تکگویی صدا و سیما چنان است که در بسیاری از برنامههای مناسبتی و مهم میتوان رد پای آن را یافت. مثال تازه آن در برنامه «رأی مردم» هویدا شد. برنامهای که با پیشآگهی زیاد از شبکه اول به روی آنتن رفت.
صدا و سیما در پوشش این برنامه برای زنده کردن مناقشهای گام برداشت که ۲ روز قبل از آن رئیس جمهوری در جمع خبرنگاران همه جریانها را به عبور از آن فراخواند. به ظاهر سوژه و بهانه این برنامه، سالگرد انتخاب روحانی به ریاست جمهوری بود اما در عمل، سناریست برنامه، زخمهای کهنه انتخابات ۸۸ را زنده کرد و نتیجهگیریهای آن حاوی احکام شداد و غلاظ علیه یک جریان سیاسی بود.
برنامه موسوم به «رأی مردم» نه تنها حوادث یک قطعه مهم از تاریخ را به میل و مقصود خویش روایت کرد، بلکه درباره مهمترین مسأله دوران دولت یازدهم نیز به قضاوتی عجیب دست یازید. قضاوت درباره منشأ تحریمهای غرب علیه ایران که تدوینگران تلویزیون کوشیدند برخلاف حتی رأی نخبگان اصولگرا، تندرویهای دولت سابق را نادیده گرفته و همه کاسه کوزهها را بر سر یک جریان سیاسی بشکنند که سال هاست نقشی در مدیریت سیاسی کشور ندارد. اما واقعیت این است که این سنت فرافکنی در تحلیل حوادثی مثل تحریم، مدتها است که برافتاده و روشن نیست که اصحاب جام جم پس از ۴ سال و در شرایطی که دولت مورد حمایت اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل با طرح و تدبیر گام به گام از تحریمها عبور میکند، چرا مدعیات از مد افتاده را دوباره دستمایه تحلیل خویش قرار میدهد و تا آنجا پیش میرود که حتی گناه نابسامانیها و گرانیها را به حوادث آن دوره گره می زند.
این همه تلاش برای تبرئه مجریان و مدیران مسئول و مقصر در بحران تورم و تحریم برای چیست؟
رفتارهای اکنون صدا و سیما مهر تأییدی بر نظریه کارشناسانی است که میگویند هنوز صدای رسای ۲۴ خرداد هم جام جم نرسیده است. پیام رسای ۲۴ خرداد و رأی مردم ایران چیزی جز این نیست که اعتدال باید محور و مدار استراتژی همه نهادها و دستگاههای مسئول در نظام باشد.
اعتدال به معنای نادیده گرفتن واقعیتها نیست بلکه یافتن راه حلهای عبور از بن بستها، بحرانها و موانع تحقق اهداف سیاسی و اقتصادی و… کشور است. اعتدال چراغ راه سخت جذب حداکثری و ریزش حداقلی است. لکن تلویزیون به عنوان یک نهاد و رسانه مهم به این مطالبه ملی وفادار نیست.
رسانهای که هر لحظه و هر دقیقه دیگران را به نقد میکشاند، آیا اندکی اقبال و اهتمام به شنیدن صدای منتقدان نشان میدهد؟ فراموش نکنیم این نخستین مطالبه حسن روحانی در اولین حضورش در استودیوی تلویزیون هنگام مبارزات انتخاباتی بود که دوران تکگویی به پایان آمده است بنابراین حاجتی به تکرار این گفته نیست. چه آن که اگر مدیران جام جم آنتنی برای شنیدن نظرات و خواستههای مردم بر بام جام جم برپا میکردند، امروز این همه بشقاب در پشت بامها به سوی آن سوی مرزها برقرار نبود.
ناصر پیران
ایران