ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

امید به افزایش «سرانه نهادهای مدنی»

شهروندان – زهرا رحیمی خامنه *:
فعالیت سازمان های غیردولتی و نهادهای مدنی در هر جامعه، نمادی از پویایی و زنده بودن آن جامعه است و به زبان دیگر: جوامع توسط نهادهای مدنی نفس می کشند.

طرحاین شاخص با میزان امید به زندگی در جامعه نیز بی ارتباط نیست؛ چرا که در جوامع با نرخ امید به زندگی بالا، شاخصی به نام «سرانه نهادهای مدنی» وجود دارد. برای مثال در کشور سوئیس که سن امید به زندگی در آن ۷۵ سال (در بالاترین رده های امید به زندگی در سطح جهان) قرار دارد، حدود یک میلیون و ششصد نفر از کل جمعیت هفت و نیم میلیون نفری این کشور، بخشی از وقت خود را به ارائه خدمات داوطلبانه در سازمان های غیر دولتی اختصاص می دهند (گزارش VMI در زمینه مقایسه تطبیقی عملکرد جامعه مدنی در سوئیس). بنابراین با کسر جمعیت کودکان و سالمندان از کل جمعیت سوئیس، به نظر می رسد حدود نیمی از جمعیت فعال این کشور مقید به ارائه خدماتی داوطلبانه به جامعه خود باشند.

در جوامعی که امید پژمرده شده است، مردم امیدی به اصلاح نواقص و کاستی ها نداشته و اقدامی نیز در این راستا صورت نمی دهند، بلکه سر در لاک خود فرو برده و سعی می کنند برای بقا، به طور فردی دست و پا بزنند. در این جوامع، معمولابه تدریج، باورهای دگرخواهانه جای خود را به خودخواهی و برتر دانستن منفعت فردی بر جمعی می دهد و به همین دلیل شاید فقط افراد معدودی باشند که در این وضعیت غرق نشده و فرصت نگاه آگاهانه از بیرون را از دست نداده باشند و مهم ترین رسالت خود را زنده نگه داشتن تحرکات اجتماعی و مطالبات جمعی تشخیص دهند.

مشابه این اوصاف شاید برای بسیاری از همکاران ان.جی.او یی ناآشنا نمی آید: در میان نوسانات سکه و دلار و اضطراب های ناشی از تحریم ها، تورم و صعود تصاعدی قیمت مسکن و ماشین، فراخواندن هموطنان به توجه به وضعیت کودکان محروم و کودکان کار، زنان سرپرست خانوار و کودکان معتاد و در معرض تجاوز و مواردی از این دست در سال های اخیر، اندکی غریب می نمود. تا به آنجا که حضور یک سازمان غیر دولتی و تداوم فعالیتش در این عرصه های نوع دوستانه، نگاه های شک آلود و گاه انگ آلود را به دنبال داشته و صدور مجوزها و پروانه های فعالیت برخی سازمان ها را نیز در حالتی از ابهام فرو برد.

افرادی که بسیاری از آنها داوطلبانه و خالصانه، تمام هم و غم خود را صرف بهبود وضعیت جامعه می کردند، شاید در بسیاری از جوامع مورد تشویق و تقویت قرار می گرفتند، اما در این شرایط باید دائم به اتهامات موجود پاسخ گفته و بیشتر وقت خود را صرف شفاف سازی حضور خود در جامعه می ساختند. این در حالی بود که این افراد گاه ناچار بودند در طوفان بحران های اقتصادی، بار مسوولیت اجرایی ناشی از غیبت بسیاری از نهادها و سازمان های مسوول را نیز به دوش کشیده و در عدم حضور آنها در عرصه های مرتبط، نقائص موجود را در حد توان خود جبران کنند.

این امر باعث شد که در میان بسیاری از مسوولان، رسالت وجودی سازمان های غیردولتی و نهادهای مدنی مخدوش شده و نقش نظارتی و مشورتی آنها جای خود را به نقش اجرایی، آن هم در خط مقدم مشکلات و کاستی ها دهد. درست است که در عرصه اجرا سازمان های غیردولتی نیز به دلیل توانمندی ها و برخورداری از موقعیت متمایز خود از دولت می توانند موثرتر، کم هزینه تر، متمرکزتر و متخصص تر عمل کنند، اما توجه به این مهم ضروری است که سازمان غیردولتی نباید مهم ترین نقش خود را که نظارت بر عملکرد دستگاه های مسوول، به چالش کشیدن سیاست گذاری ها در مواقع لزوم، ارائه راهکارها و مشاوره های تخصصی و مهم تر از همه فرهنگ سازی در جامعه است را به فراموشی بسپارند و از نگرش کلان به عرصه موضوعات غافل شده و خود را در کلاف تو در تو و پیچیده امور روزمره محبوس کنند.

به نظر می رسد، به رسمیت شناختن این نقش و دادن میدان در عرصه حل کلان معضلات و ارائه راهکار و بهره گیری از تجارب ذی قیمت این سازمان ها، مشارکت در عرصه انتخاب های کلیدی در عرصه افراد و موضوعات مرتبط با مسائل اجتماعی و زدودن نگاه های امنیتی از نهادهای غیرسیاسی از جمله مهم ترین مطالبات ان.جی.اوهای اجتماعی کشور نظیر جمعیت امداد دانشجویی-مردمی امام علی (ع) از نهاد دولت می باشد.

*مدیرعامل جمعیت امداد دانشجویی مردمی امام علی(ع)

برچسب‌ها : ,