ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

سامان بخشی سمن‌ها در جوامع محلی

شهروندان – سعید نوری نشاط*:
سخت است باور کنیم که می شود به جز تهران و چند شهر بزرگ دیگر، که بیشتر اتفاق های سازمان های غیردولتی در آنها می افتد، در جاهای دیگر هم از این دست اتفاقات رخ دهد. اما واقعیت این است که مردم در شهرهای کوچک و روستاها کارهایی برای بهبود زندگی خود می کنند که فعالان مدنی حتما به آن افتخار خواهند کرد.

طرحپدیده رشد سازمان های کوچک در این شهرها و شکل گیری گروه های محلی در روستاها پدیده قابل توجهی است که نباید از دید فعالان اجتماعی شهرهای بزرگ و سازمان های غیردولتی مهم کشور به دور بماند. این موضوع در حوزه های مختلفی نظیر حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی، ارائه خدمات به افراد کم توان، توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، تلاش برای بهبود وضعیت روستاها و کاهش آسیب های اجتماعی یا حتی پیشگیری از بلایای طبیعی و … رخ داده است.

روزی نیست که به عنوان یک فعال غیردولتی، خبری از یک طرح یا پروژه کوچک محلی به دستمان نرسد. این گروه از فعالیت ها را تحت عنوان فعالیت های اجتماع محور (یا جامعه محور) نامگذاری می کنند که در طی آن، این مردم، گروه محلی، یا این اجتماع کوچک، محله یا روستا، یا ایل یا عشیره است که اقدام کننده است و این اقدام کنندگان خود طراحی می کنند، خود تضمین می کنند که مردم از ابتدا مشارکت کنند، خود اجرا می کنند و خود ارزیابی می کنند و در این مسیر، تنها به پیش نمی رود بلکه با یک رویکرد پذیرنده مشارکت، تمام دست اندرکاران و ذی ربطان موضوع را به همکاری و مشارکت فرا می خوانند. در واقع مردم آگاه در سطح محلی – بهتر می توانند در کنار هم – برای تغییر زندگی خود و بهبود آن و حفاظت از منابع و محیط خود و تواناتر کردن مردم و تلاش برای نظارت بر ارائه خدمات و کاهش آسیب ها فعالیت کنند و در عین حال در کنار سازوکارهای محلی موجود نظیر شوراهای محلی، تعاونی ها و سازمان های محلی و مقامات آن همکاری کنند.

در این حرکت رو به رشد، بی شک سازمان های غیردولتی در شهرهای بزرگ نقش مهمی داشته اند، زیرا بخشی از تولید ادبیات در این حوزه، کندن از تهران یا شهرهای بزرگ و فعالیت در شهرهای کوچک و روستاها، ایجاد ارتباط با سازمان های هم موضوع (تجربه های قشنگی از شبکه های موضوعی در این زمینه موجود است) و درگیر شدن در فرآیند تواناتر سازی مردم در سطح محلی و حتی میانی مدیون فعالیت های نظام مند و پیگیرانه تشکل هایی است که به اهمیت این موضوع پی برده اند. بنابراین لازم است این حرکت رو به رشد به رسمیت شناخته شده و سازوکارهای تصمیم گیری نظام در سطح کلان بپذیرد که این ابتکارات محلی، هر چند کوچک، ولی موثر هستند و در واقع تقویت این ابتکارات، منجر به تقویت همان فضای میانی می شود که کشور امروز نیازمند آن است.

ممکن است گفته شود که سیاست های کلی نافی این موضوع نیست یا مقرراتی برای جلوگیری از آن وجود ندارد، یا اینکه دولت در برخی از حوزه ها موافق این جریان تواناسازی محلی است یا اینکه حتی برخی از سازمان های دولتی در سطح محلی همراه این توانمندسازی در کنار تشکل های غیردولتی بوده اند. واقعیت این است که این شکل از مشارکت محلی – در کنار اشکال دیگر مشارکت – نیازمند آن است که از سوی دولت جدید به رسمیت شناخته شده و دولت این گروه از فعالیت های اجتماعی را در سیاست های اجتماعی خود به طور جدی وارد سازد و بپذیرد که این بازیگری تشکل های غیردولتی در سطح محلی می تواند – به توسعه پایدار کشور بینجامد. این فعالیت ها اگر چه تدریجی هستند و فرآیند آن همواره مهم تر از نتیجه آن است، ولی حاصل آن تضمین یک توسعه پایدار با تکیه بر مشارکت واقعی و آگاهانه مردم است.

این رویکرد مشارکت جو، رویکردی است عملی که اینک تجربه چندین ساله آن در کشور موجود است. این رویکردی است که وزارت رفاه و سازمان های تابعه آن (به ویژه سازمان بهزیستی کشور)، سازمان محیط زیست، وزارت جهاد کشاورزی و سازمان های تابعه آن، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت تعاون و حتی دانشگاه ها نیازمند آن هستند. این رویکرد لازم است به عنوان یک جریان غالب در این نهادها خود را نشان دهد و دولت با نگاه مثبت و مقوم آن – به حمایت برخاسته و سیاست های تسهیل کننده را اتخاذ نماید.

* تسهیلگر زندگی انجمنی

برچسب‌ها : ,