ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

آموزش‌وپرورش و پاسداشت محیط‌ زیست

شهروندان – محمدرضا نیک‌نژاد:
هرکسی گذرش به شهرهای زیبای کناره دریای خزر بیفتد و با چشم نه‌چندان تیزبین پیرامون خویش را بنگرد، نخستین چیزی که چشم‌ها را می‌آزارد، آلودگی محیط‌زیست، دریا و جنگل است.

محمد رضا نیک نژاددر جاده بهشتی فومن تا ماسوله اگر بخواهی لختی بیاسایی و از چشم‌اندازهای چشم‌نواز طبیعت بهره‌مند شوی، کوهی از زباله و قوطی‌های فلزی و پلاستیکی را می‌بینی که کنار جاده و رودخانه را به کشتزاری از زباله بدل کرده‌اند و تنها کاری که از آدم برمی‌آید، کشیدن آهی و برآمدن دردی در دل است. البته می‌توان نزدیک‌تر را هم دید. برای نمونه شهروندانی که برای تفریح و لذت بردن از فضای سبز به بوستان‌های پایتخت می‌آیند، چندان توجهی به رعایت پاکی محیط پیرامون خود ندارند و به آلوده کردن آن می‌پردازند.

گاهی دیده می‌شود با این‌که سطل زباله در یکی دو متری این شهروندان قرار دارد، زباله‌‌ها را روی زمین و چمن رها کرده و با خیالی آسوده به خانه بازمی‌گردند. البته با تلاش‌های شهرداری و کارگران زحمتکش شرکت‌های خصوصی مسئول پاک‌سازی شهر، بی‌انضباطی و سر به هوایی این دسته از شهروندان چندان به چشم نمی‌آید. هدف و بهانه این رنجنامه، بازگشت دوباره خانم ابتکار به ریاست سازمان محیط‌ زیست است. آنچه در این چند روز به چشم خورد و در خبرها هم بازتاب یافت، استقبال کارمندان این سازمان و نهادهای مردم‌نهادِ کنشگر در گستره محیط‌زیست بود. تجربه خانوادگی، شخصی و مدیریتی معصومه ابتکار جان تازه‌ای در کالبد طرفداران محیط‌زیست دمیده و امیدهای فراوانی برای دگرگونی رویکردها، برنامه‌ها و تلاش‌های این سازمان پدید آورده است. اما ناگفته پیداست که تلاش برای جلو‌گیری از ویرانی بیشتر محیط‌زیست و نگه‌داشت زیست بوم به دو دسته کلی درازمدت و کوتاه‌مدت تقسیم می‌شوند.

نجات دریاچه ارومیه، پاک‌سازی هوای کلانشهرها، جلوگیری از تلف شدن جانوران کمیاب و… در بخش کوتاه‌مدت برنامه‌های سازمان محیط‌زیست جا می‌گیرد؛ اگرچه چندین سال زمان می‌برند. اما پدیدآوری نگاهی فرهنگی- اجتماعی به موضوع نگه‌داشت و پاسداشت زیست‌بوم تلاشی چند ۱۰ساله را در پی خواهد داشت. این‌که پدر یا مادری در برابر دیدگان تیزبین فرزند خویش پوست میوه را از اتومبیل به بیرون پرتاب می‌کند و فرزند را هم در یک کنش ناخودآگاه به ویرانی و بی‌توجهی در نگه‌داشت محیط فرا می‌خواند، کاری نیست که بتوان در فاصله یکی، دو ساله از فرهنگ زدود و پاک کرد. اینجاست که نقش آموزش از پایه در دبستان‌ها و مدرسه به‌شدت پررنگ می‌شود و راهی جز آموزش در برابر جامعه بی‌مهر با محیط‌زیست باقی نمی‌ماند.

از این روست که معصومه ابتکار نیز در مراسم معارفه خویش می‌گوید: «آموزش و فرهنگ‌سازی عمومی از مهم‌ترین برنامه‌های محیط‌زیست است و باورهای زیست‌محیطی همواره در مردم ایران وجود داشته، فقط باید فرصتی فراهم شود تا این باور‌ها بازخوانی و این فرهنگ به عمل ترجمه شود زیرا دیگر فرصتی برای تکرار اشتباه خود و دیگران نداریم و نمی‌توانیم درجا بزنیم یا عقب برویم، بنابراین کفش‌ها و کلاه‌‌ها را محکم ببندید که از قطار پرشتاب حفاظت از محیط‌ زیست جا نمانیم.» (خبرگزاری ایلنا، ۲۰/۶/۹۲)

آموزش نگه‌داشت و پاسداشت زیست‌بوم، از آموزش‌های پایه‌ای شهروندی به‌حساب می‌آید و در جهان کنونی به شدت مورد توجه فرادستان محیط‌زیستی و آموزشی قرار دارد. در برنامه‌های وابسته به پرورش شهروند، درس‌ها، کتاب‌ها و درونمایه‌های آموزشی به‌گونه فزاینده‌ای به نگه‌داشت محیط‌زیست می‌پردازند و با کنش‌هایی مانند داستان‌نویسی، اجرای نمایشنامه و طرح پرسش در کلاس‌ها و گفت‌وگو‌های دراز‌مدت و کارا، موضوع‌های زیست‌محیطی، اندیشه و احساس نوباوگان را درگیر کرده و به‌آرامی و حوصله آن را نهادینه می‌کنند. با بردن دانش‌آموزان به گردش‌های علمی- تفریحی و بازدید از مکان‌هایی مانند باغ‌وحش، پارک‌های جنگلی، مکان‌های آسیب‌دیده از پیشرفت‌های انسان و… افزون بر آموزش برای پاسداشت زیست‌بوم، بخشی از کارهای محیط‌زیستی را بر عهده خودِ دانش‌آموزان می‌گذارند و آن‌ها را به کنش‌هایی برای نگه‌داشت آن برمی‌انگیزند.

اگرچه آموزش‌وپرورش ما درگیر دشواری‌های بنیادینی مانند اقتصاد، ناکارآمدی آموزش، افت آموزشی و… است اما به‌نظر می‌رسد بخش درازمدت برنامه‌های خانم ابتکار و سازمان محیط‌زیست بدون همکاری آموزش‌وپرورش و فرهنگ‌سازی از پایه در سامانه آموزشی پیش نخواهد رفت. پس خانم ابتکار! پس از محکم بستن کفش‌ها و کلاه‌تان نیمی – یا شاید بیشتر- از نگاه‌تان را به سوی آموزش‌وپرورش بیندازید و دل‌استوار باشید که در درازمدت پاسخ درخور را خواهید گرفت.

برچسب‌ها : ,