ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

درباره سازمان‌های مردم‌نهاد در ایران

شهروندان:
با خاتمه یافتن جنگ جهانی دوم و سرد شدن آتش جنگ و نفرت در مغرب زمین کشورهای درگیر به فکر نهادینه کردن صلح و امنیت افتادند.

طرحدر واقع آنها که خود آغازگر جنگ و بانی این همه ویرانی بودند در پی تاسیس جامعه ملل و متعاقب آن سازمان ملل متحد برآمدند که هدف اصلی آن استقرار و صیانت از صلح و امنیت، توسعه و ترویج حقوق بشر بود، بازیگران اصلی این سازمان ها مانند سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و… دولت ها هستند، که با توسعه روزافزون روابط بین المللی و رشد و گسترش ارتباطات و همکاری های بین المللی وضعیت های جدیدی را در جهان معاصر رقم زده است در این بین سازمان های غیردولتی، شرکت های چند ملیتی و حتی گروه های مخالف دولت ها نیز به موازات همه آن پیشرفت جایگاه خاصی در مناسبات روابط سازمان های بین المللی و تعامل دولت ها به وجود آورده اند.

متعاقب جنگ جهانی دوم و براساس احساس نیاز جوامع و دولت ها، سازمان ها، بنیادها و موسسات فراوانی به منظور حمایت و پشتیبانی از مقاصد کلی و برنامه های اصلی سازمان ملل یعنی استقرار و حفاظت از صلح جهانی، امنیت همه جانبه، توسعه و ترویج و حمایت از حقوق بشر پا به عرصه وجود گذاشتند.

اگر ما به تاریخ نیم قرن گذشته دقتی کافی داشته باشیم تشکیل سازمان های غیردولتی نوعا در کشورهای مبدا با هدف پشتیبانی، تغذیه و حمایت از دولت ها بوده است. سازمان ها و بنیادهای مختلف که خود را متولی اموری از قبیل امنیت، صلح، سیاست، توسعه و حقوق بشر می دانند اکثرا دولت های در سایه هستند منتها با لباس و ظاهر غیردولتی، شاید برای بسیاری این اسم و حتی عنوان کامل آن از حیث تشکیلاتی ناشناخته است و با توجه به نقش بسیار مهم این ساختار تشکیلاتی و پس از گذشت نسل های گوناگون این قبیل سازمان ها در واقع با نقش ایده آلی که در عرصه روابط بین الملل به خود اختصاص داده اند این اعتقاد را به وجود آورده اند که سازمان های غیردولتی بیشتر از سازمان های دیگر می توانند بر پایه حقوق بشر ایفای نقش کنند.

با این حال نوع مسوولیت و ساختار این سازمان ها و نوع پاسخگویی و حیطه مسوولیت آنها به طور کلی با سازمان های دولتی متفاوت است و از همه مهم تر اینکه در اکثر کشور های غربی شاهد حجم کمتر سازمان های دولتی در مقایسه با سازمان های غیردولتی هستیم که خود این موضوع فی حد نفسه در تخصیص منابع مالی بسیار موثر و تعیین کننده است. سازمان های غیردولتی به جهت ساختار پرسنلی، تشکیلات مالی، حیطه وظایف و مسوولیت ها بسیار دقیق، کارآمد و عمل گرا هستند که با توجه به اهداف خاص تشکیل این نوع ساختار اجتماعی شاهد رشد روزافزون آنها هستیم.

در بسیاری از کشورها به دلیل عمل گرا بودن این سازمان ها دولت ها ترجیح می دهند که بسیاری از فعالیت های اجتماعی و سیاسی از این مسیر و با این ساختار انجام شود، در واقع به دلیل درگیری دولت ها در عرصه سازمان های بین المللی و به دلیل اجتناب از رویارویی کشورها و نمایندگان آنها با یکدیگر نقش این گونه سازمان ها برجسته می شود خصوصا زمانی که این نوع تشکیلات به ظاهر از خود موضعی مستقل نشان می دهند و در عمل علاوه بر پیشرفت ممتاز و مثبت نسبت به مسائل حاد جهانی و منطقه یی، موضع انتقادی و سازنده نسبت به دولت های متبوع خود نیز پیدا می کنند.

زمانی که این سازمان ها در قالب ساختاری غیردولتی فعالیت کنند و نسبت به بحران ها تحلیلی ارائه می دهند که علاوه بر رعایت نکات مورد قبول معیارهای جهانی، سبک و سیاق انتقادی نیز داشته باشد طرف مقابل را می تواند نسبت به بسیاری از مطالب ارائه شده به مقصد خاص راهنمایی کند. این سازمان ها در بخشی که متصدی برداشت انتقادی از برخی معضلات جامعه هستند به شکلی این سبک و سیاق انتقادی را مطرح می کنند که حساسیت موضوع از ذهن برطرف می شود یا لااقل طرف مقابل از جواب ارائه شده راضی شود.

در این راهبرد کلی تحلیل های انتقادی تایید نظام سیاسی است لکن با قبول برخی کاستی ها و کمبودها در بسیاری از مواقع جناح ها را خلع سلاح می کند و مانع اثرگذاری تصمیمات مخرب آنها می شود. سوالی که درباره سازمان های غیردولتی از اهمیت زیادی برخوردار است این است که آیا واقعا این سازمان ها غیردولتی هستند؟ چرا که در بسیاری از موارد تاسیس و تشکیل این سازمان ها با پشتیبانی همه جانبه دولت ها و با مقاصد کاملاسیاسی به فعالیت اجتماعی می پردازند.

شناخت سازمان های غیردولتی به لحاظ محتوا و ساختار حقوقی بدون شناخت کامل بروکراسی نوین در مغرب زمین امکان پذیر نیست شاید نقطه عطف این بروکراسی در تشکیل سازمان ملل متحد به عنوان یک سازمان دولتی بین المللی (IGO) باشد حتی شناخت همه جانبه (GO) یک سازمان حکومتی نیز می تواند به ما کمک کند تا عملکرد یک سازمان غیردولتی را در ابعاد گوناگون بهتر بشناسیم .

برچسب‌ها : ,