ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
تحلیلگر مسایل اجتماعی:

تبلیغات در کشور افسار گسیخته است

شهروندان:
روانشناس و تحلیلگر مسایل اجتماعی معتقد است، تبلیغات در کشور افسار گسیخته و از هیچ قانونی پیروی نمی کند، و به همین علت رسانه ها صرف دریافت پول و بدون درنظرگرفتن محتوا، آگهی ها را پوشش می دهند.

تبلیغات به گزارش ایرنا، «شهرام وزیری» در مقاله ای با عنوان جایگاه «تبلیغات در نفی باورهای ملی» تاکید دارد که سبک زندگی غربی در تبلیغات وطنی و آگهی های تجاری تلاش می کند بهترین ها را به مخاطب القا کنند.

در این مقاله که در جدید ترین شماره نشریه «بسته مقاله» انتشار یافته، آمده است: هدف آگهی های تجاری، سلب عقلانیت برای دستیابی به سودهای کلان است، حقیقت گمشده ای است که در بسیاری از این تبلیغات ها نمی توان یافت و از سوی دیگر قانون نیز دست صاحبان کالا وخدمت را بازگذاشته تا هر طور که می خواهند، تبلیغ کنند.

تلاش آگهی های تبلیغاتی بر القای بهترین بودن

این روزها با حجم گسترده ای از تبلیغات مواجه هستیم، از در و دیوار شهر گرفته تا رسانه ها، جاده ها، داخل و سطح اتوبوس های شهری، مترو که همه از اشکال مختلفی از تبلیغات انواع و اقسام کالاها و خدماتی پوشیده شده که هر کدام مدعی «بهترین» بودن هستند و تلاش می کنند تا در هجمه تکرار و تلقین، این بهترین بودن را به مخاطب القا کنند.

مهمترین چالش های تبلیغات در کشور ما

تلاش برای جذب خریدار بیشتر از ویژگی های تبلیغات است، اما مشکلات تبلیغ در کشور ما بی سامانی این مقوله است.

مهمترین چالش تبلیغات در ایران، خالی و عاری بودن آنها از حقیقت است، تبلیغات در اصل برای ایجاد بازار و جلب مشتری صورت می گیرد، در همه جای دنیا تبلیغات را برای گرفتن شانس از رقیب و نشان دادن خود در عرصه، عرضه کالا بیشتر مطرح می شود.

معنای تبلیغات تحت تأثیر و تحت نفوذ قرار دادن دیگران است اما آسیب شناسی این مقوله در ایران از چند منظر قابل بررسی است و می تواند جامعه را با چالش هایی مواجه سازد.

تبلیغات یا بزرگنمایی و دروغگویی

به طور نمونه در برخی تبلیغات آموزشی وجود دارد که بنیان آن از منظر علمی رد شده است. تبلیغاتی مانند «یادگیری زبان انگلیسی در خواب»، «با ما از خواندن کتاب بی نیازمی شوید» یا تبلیغاتی درباره فال و طالع بینی که به طور کلی با فرهنگ ایرانی و اسلامی ما درتضاد است.

این تبلیغات نشان می دهد عده ای برای دور ساختن جامعه از فرهنگ کار و تلاش این باورها را با استفاده از تکنیک های تبلیغاتی، سایت های اینترنتی و حتی پیامک به جامعه تزریق و القا کنند.

چنین باورهایی ممکن است جوانان با استناد به فلان طالع بینی، تصور کنند سرنوشت و شرایط او غیرقابل تغییر است در صورتیکه مطابق آموزه های سنتی و دینی ما با کار و تلاش، دستیابی به همه چیز امکانپذیر است و می توان شرایط را تغییر داد.

تبلیغاتی مانند «آموزش همسرداری درسه جلسه» امری غیرممکن وغیرعلمی است، البته باید گفت بخش مهمی از شیوع این مشکلات در آگهی های بازرگانی به رسانه ها برمی گردد، از آنجاییکه رسانه ها سیستم خود را بر پایه درآمد حاصل از تبلیغات بنا کرده اند، بدون توجه به محتوای آگهی ها، فقط درآمدهای ناشی ازآن را در نظر می گیرند.

تبلیغات در کشور ما افسارگسیخته است

تبلیغات در کشور ما از هیچ قانونی پیروی نمی کند و افسارگسیخته است به همین دلیل رسانه ها صرف دریافت پول و بدون درنظرگرفتن محتوا، آگهی ها را پوشش می دهند.

زمانیکه چنین فرآیندی بر عرصه اطلاع رسانی حاکم می شود، عده ای که تنها منافع مالی خود را دنبال می کنند تا برای دستیابی به این منافع مادی، واقعیت ها را معکوس جلوه دهند یا از هر موقعیتی به نفع خود بهره برداری کنند.

به عنوان نمونه در مناسبت های سال مانند زمان خانه تکانی عید نوروز، شاهد تبلیغاتی از جمله، بخارشوی و مواد شوینده ای که ادعا می شود با داشتن آن همه چیز پاکیزه می شود مواجه هستیم.

مخاطب وقتی درآگهی های تلویزیونی، سایت ها و روزنامه ها این موارد تبلیغ را می بیند، باور می کند و از این وسایل خریداری می کند غافل از اینکه هر خریدی یک خرید مکمل دارد و در نهایت فرد را به دنبال ظواهر می کشد.

آگهی های تجاری نوعی تولید نیاز می کنند، نیازهایی که در واقعیت وجود ندارند و فقط بازارفروش سرمایه گذار را تضمین می کنند.

آگهی های تجاری در بیشتر موارد پیغام خود را جایگزین خردمندی مخاطب می کند و در نهایت سبب می شود تا افراد جامعه به جای عقلانیت خود از چشمهایشان استفاده کنند.

بسیاری از کالاهای تجاری که در رسانه ها تبلیغ می شود چنین قابلیت هایی ندارند و شاید در تمام طول زندگی یک بار مورد استفاده قار گیرد ولی با این وجود به وسیله آگهی های تجاری آن کالا به ارزش تبدیل شده و نداشتن آن ضد ارزش می شود.

پرداخت هزینه های گزاف برای داشتن کالایی با برند معروف

خیلی از افراد در اثر القا تبلیغات به سمت کالاهایی با برندهای معروف می شوند درحالیکه هر کالایی باید کارآمد و بادوام باشد اما در بسیاری از موارد ما فقط در برابر برند و آرم کالاها با تصور اینکه داشتن آنها نشانه اشرافیت است، هزینه می کنیم.

تبلیغات فرهنگ و سبکی از زندگی را ارایه می کنند

در گذشته ها ما کالسکه سوار می شدیم و فرهنگی متناسب با آن داشتیم هنگامی که ماشین آمد، فرهنگ خود را به همراه آورد و کم کم پارکینگ ها شکل گرفت.

گاهی اوقات ابزار و فرهنگ هایی وارد زندگی ما می شود که هیچ همخوانی با باورها، ارزشها و شیوه زندگی ما ندارد اما برخی از تبلیغات با خودشان فرهنگ های خطرناکی می آورد.

تبلیغات و نقش آن در مد سازی

تبلیغات کیفیت کالا را به صورت حقیقی نشان نمی دهند تا مردم بتوانند با در نظر گرفتن مزیت ها و امکانات، انتخاب مناسبی داشته باشند، در واقع در بسیاری از تبلیغات ما انتخاب نداریم و به عقلانیت ما احترام نمی گذارند.

تبلیغات همواره در مقابل خردمندی ما صف آرایی می کند و کمتر تبلیغی است که عقلانیت و خردمندی را به چالش بکشد.

سطحی نگری، فریب اذهان عمومی و افراد ساده دل از مواردی است که برخی از صاحبان صنایع و کالاها در خلاءهای قانونی سرلوحه کار خود قرار می دهند.