تبلیغات نامناسب برای حل مشکل جمعیت
شهروندان:
یکی از ویژگیهای یک جامعه قدرتمند این است که مساله اجتماعی را به موقع متوجه شود و سپس آن را بهخوبی تحلیل کرده و بشناسد و در ادامه، بهترین راهحل را ارایه کند و در نهایت هم کارآمدترین سازماندهی را برای اجرای آن راهحل شکل دهد.
برای اینکه بدانیم قدرتمندی جامعه ایران چگونه است، به یکی از نمونههای مهم که بیشتر مردم با آن آشنا هستند، اشاره میکنیم. ایران در دهه۶۰ با رشد شتابان در زاد و ولد و جمعیت مواجه شد، بهطوریکه در مقاطعی رشد سالانه جمعیت آن به ۹.۳درصد رسید که رقم بسیار بالایی بود.
این پدیده موجب افزایش شدید کودکان و سپس دانشآموزان و در سالهای بعد دانشجویان شده بود و اخیرا نیز در تعداد روزافزون متقاضیان کار، خود را نشان داده و مشکلات متعددی را برای جامعه ایجاد کرده است. از این رو از ابتدای دهه۷۰ سیاستهای کنترل جمعیت در دستورکار دولت قرار گرفت و در اجرای این هدف، چنان موفقیتی حاصل شد که برخلاف انتظار همه ناظران جمعیتی، رشد جمعیت ایران به شدت کاهش یافت؛ بهطوری که جایزههای جهانی هم به وزیر بهداشت و درمان وقت ایران اهدا شد.
این کاهش جمعیت موجب شد که ساختار جمعیتی ایران درحال حاضر به یکی از بهترین ساختارهای جمعیتی دنیا تبدیل شود و سهم نیروهای بیشتر از ۱۵سال و کمتر از ۶۵سال از کل جمعیت کشور به بالاترین حد خود برسد (به بیش از ۷۰درصد کل جمعیت کشور رسیده است؛ درحالیکه در سال ۶۵ حدود نیمی از جمعیت در این فاصله سنی بودهاند) و به اصطلاح پنجره جمعیتی ایران در بهترین موقعیت از حیث افزایش اشتغال و رشد و توسعه قرار گیرد.
ولی در این میان اتفاقی هم افتاده که زنگ خطر را به صدا درآورده است، چرا که کاهش مذکور خیلی بیش از حد انتظار است، اگرچه هنوز هم رشد جمعیت ایران نزدیک به ۳.۱درصد در سال است و در شرایط عادی جای هیچ نگرانی نیست و اگر کمتر از این هم بود، اشکالی نداشت ولی متوسط تعداد فرزندان خانوارها به حدود ۸.۱ رسیده است که در صورت ادامه وضع کنونی رشد جمعیت ایران در ۲دهه دیگر به صفر خواهد رسید و سپس منفی خواهد شد. این نگرانی مورد توجه اکثر کارشناسان جمعیتی است و به همین دلیل هم مقامات کشور ازجمله مقام معظم رهبری چندبار در اینباره تذکر دادهاند و در چند روز اخیر هم وزیر بهداشت در این زمینه اظهارنظر کرده است. از اینرو طبیعی است مطابق با آنچه که در ابتدا گفته شد، این مساله تحلیل شود و سپس راهحل متناسب با تحلیل برای آن ارایه و در نهایت سازماندهی و برنامه مناسب جهت انجام آن راهحل اجرا شود، البته عجلهای هم نیست و باید در فرصت کافی این کار انجام شود، ولی در عمل چه پیش آمده است؟
عدهای افراد که هیچ شناختی از ابعاد ماجرا ندارند، مسالهای به این مهمی را به مسالهای تبلیغاتی تنزل داده و با یک نقاشی بیلبوردی به مقابله با روند کاهش جمعیت پرداختهاند، غافل از اینکه به قول معروف
«از قضا سرانگبین صفرا فزود» این تبلیغ نهتنها اثر مثبتی نداشته است، بلکه اقدامات و طرحهایی که در نقد آن انجام یا کشیده شد، بسیار کارآمدتر و موثرتر از این طرح از آب درآمدند. این طرح مردی را نشان میدهد که با دوچرخهای بزرگ و یک هندوانه و چندین فرزند قد و نیمقد که بادکنک در دستشان است و با خوشحالی به گردش میروند و در کنار آن یک مرد با تک فرزندش غمگین به گردش میرود! ایرادهای متعددی به طرح گرفته شد و باعث مضحکه آن شد، ازجمله نبودن مادر خانواده یا تعداد بیشتر فرزندان پسر و آخر نشستن فرزند دختر و… ولی از همه اینها گذشته این طرح نوعی توهین به شعور مخاطب بود، زیرا درصدد القای مفهومی است که هرکس با پوست و گوشت و استخوان خود میداند که چنین مفهومی دروغ است.
امروز داشتن ۵ فرزند کوچک، هیچ امکانی را برای گردش رفتن پدر خانواده آن هم خوشحال و خندان باقی نمیگذارد. تامین مایحتاج این تعداد فرزند بهطور معمول از عهده پدر خانواده خارج است، و اصولا یکی از دلایل کم شدن تعداد زاد و ولد، همین زحمت فراوانی است که نگهداری از کودک ایجاد میکند، پس ببینده خواهد پرسید که چگونه میتوان خوشحال و شاد و خندان با ۵ کودک خود به گردش رفت؟ کدام آدم عاقلی میپذیرد که با این تعداد کودک میتوان تفریح شادی داشت و در عین حال زندگی آنان را هم تامین کرد؟ اتفاقا این ایده به معنای افتادن در بازی کسانی است که فرزند کمتر دارند، زیرا حداقل برخی از آنان برای آسایش و راحتی خود، فرزندآوری را ترک کردهاند، و در نتیجه با چنین طرحی حتما نمیتوان فرزندآوری را تقویت کرد.
برای فرزندآوری نباید بر شادی بیشتر تاکید کرد، بلکه باید بر مولفههای دیگر انگشت نهاد. طرح تبلیغاتی، فقط نقاشی نیست، بلکه باید با مشاورههای اجتماعی و جامعهشناختی و روانشناسانه همراه باشد. مشابه اینگونه طرحها فقط برای رفع مسئولیت از نهاد سفارشدهنده و احیانا ارایه گزارش کار به مقامات بالاتر است. ولی هیچگاه مسئول ذیربط در گزارش خود نخواهد نوشت که پاسخهای داده شده به این طرح دهها برابر موثرتر از اصل طرح بود. به عبارت دیگر، اثرات منفی این طرح برجستهتر از هرچیز دیگری است. تا وقتی که مسائل مهم جامعه را تا این حد سطحی و بیمحتوا و نیز تبلیغاتی مطرح کنیم، هیچگرهای از مشکلات و مسائل اجتماعی کشور گشوده نخواهد شد و فقط چندسال دیگر خواهیم گفت دستهای بیگانه مانع از انجام برنامه افزایش جمعیت شدند درحالیکه هیچ دست مریی یا نامریی در کار نیست؛ باید قدری از فسفر مغز استفاده کنیم.
شهروند