ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

زنجانی؛ چرا در «اوین»؟

شهروندان- نعمت احمدی*:
با زندانی‌کردن بابک زنجانی مخالفم؛ بازداشت این فرد سودی ندارد که هیچ، همه‌اش ضرر است. بپذیریم بابک زنجانی نه کارآفرین است و نه حتی رانتخوار. بابک زنجانی واسطه‌ای است که عوامل مختلفی دست به دست هم داد و انتخاب شد تا اعمالی را انجام دهد، مدعی بود که «بسیجی اقتصادی» است اما نه معنای «بسیج» را می‌فهمید و نه مفهوم «اقتصاد» را.

نعمت احمدیاو همان جوان سربازی بود که مبالغ قابل‌توجهی را صبح از بانک مرکزی تحویل می‌گرفت و به افرادی که گفته بودند تحویل می‌داد و دستمزد بالایی می‌گرفت. او اینقدر، این فعالیت بی‌زحمت را انجام داد تا به چم‌وخم کار اشراف پیدا کرد تا بتواند با واسطه‌گری پولدار شود اما اقدام دیگری را هم کم‌کم شروع کرد چون ظاهرا حساب‌وکتابی درکار نبود! «پول، پول می‌آورد»! آن بخش از پولی را که «من غیرحق»، برداشت کرد باتوجه به موقعیت جدیدی که پیدا کرده بود و پول‌هایی هم که به دست آورده بود این‌بار سراغ «رانت» رفت.

حالا دیگر می‌دانست که چه باید بکند. شرایط وضعی را پیش آورد که لقمه‌های آماده را دودستی به‌نامش کردند. جوانی که روزگاری به یک تومان از هر دلار قانع بود شامه‌اش تیز شده بود و بوهای ناصواب را به‌خوبی حس می‌کرد و این‌بار همه دلارها را به‌نفع خود تصاحب کرد، کسی که به گفته خودش، هنوز به اروپا نرفته، وجب‌به‌وجب خاورمیانه را رصد کرد؛ از ترکیه تا تاجیکستان و فراتر تا مالزی و با پول‌هایی که باید به صاحب آن می‌رساند؛ شد بانکدار.

تحریم‌ها بهانه خوبی بود… «اگر کسی توانست یک دلار از خارج به بانک مرکزی ایران ارسال کند من دومیلیارددلار می‌فرستم»؛ این گفته بابک زنجانی شاهد مدعایی است که اصل و فرع پول‌ها را فعلا تصاحب کرده است. به این کار ندارم که آیا قصد آن داشت وجوه در اختیار را به ایران برگرداند. شاید وقتی که وارد معاملات طلا شد درصدد بود بخشی از پول‌های در اختیار را در معامله طلا به ایران برگرداند تا از آشفته‌بازار به‌وجودآمده سود ببرد. پرونده بابک زنجانی هرچه هست مسوولان بهتر می‌دانند اما او از آشفته‌بازاری که در دولت دهم بود سود جست و به بهانه عدم امکان ارسال پول به ایران در دیگر کشورها بانک زد، هتل خرید و سرمایه‌گذاری کرد.

آری اینچنین بود برادر که بابک زنجانی یک‌شبه شد «بزرگ سرمایه‌دار». بپذیریم واقعیت چیز دیگری بود. ایشان امینی بود که باید امانتداری می‌کرد اما خیانت در امانت کرد و اموال امانی را به‌نام خود کرد. اموالی که هم‌اکنون به اسم بابک زنجانی است یا داخل کشور است یا خارج از کشور. یا این اموال منقول است یا غیرمنقول. حال باید دید با بازداشت او تکلیف اموال چه می‌شود.

فرض کنیم امکان شناسایی و نگهداری اموال به‌نام وی در داخل کشور ممکن باشد که باور دارم بسیاری از اموال نزد این و آن است و حیف‌ومیل خواهد شد؛ اموالی که فاقد سند رسمی یا دلیل و مدرک است و تنها شخص بابک زنجانی قادر است این اموال را شناسایی و معرفی کند. بخش دیگر اموالش در خارج کشور است. زمانی که بابک زنجانی را بازداشت کردیم آیا دسترسی به اموال متصرفی او در خارج از کشور امکان‌پذیر است؟ وقتی رضا ضراب از وی به نام رییس خود یاد می‌کند آیا بهتر نبود با پدیده بابک زنجانی بهتر از این برخورد می‌کردیم؟

اتفاقا خیلی‌ها از بازداشت او راضی و سود می‌برند. باید به موضوع بابک زنجانی به نوعی دیگر برخورد می‌کردیم. بهترین شیوه تحت‌نظر قراردادن وی و آزادبودنش زیرنظر قضات پرونده به نحوی است که امکان دسترسی کارشناسان اقتصادی و قضایی به وی و پرونده‌اش باشد. باید ترتیبی داده می‌شد بدون اینکه موضوع تحت‌نظربودن وی رسانه‌ای شود همه اموال به‌نام وی در خارج؛ از وجوه نقد تا سهام و اموال غیرمنقول وی در خارج از کشور شناسایی و با مدیریت اعمال‌شده به مالکیت شرکت‌هایی درآید یا در همان شرکت‌ها با تنظیم صورتجلسه‌ای به‌سادگی بتوان نسبت به انتقال قانونی اموال همه اموال را تحت کنترل درآورد. طلبکار بابک زنجانی تنها وزارت نفت نیست.

وی ظاهرا طرف حساب نهادها و سازمان‌های مختلفی بوده که وی در آنها حکم واسطه را داشته است اما واسطه‌ای که توانسته پول‌های امانی را به‌نام خود تصاحب کند. امثال ایشان مدیریت خاص و ویژه‌ای دارند تا بتوانند حباب اموال به‌نام خود را مدیریت کنند. در پرونده بابک زنجانی می‌طلبد مدیریتی خاص اعمال شود تا بتوان اموال امانی تصاحب‌شده را اعاده به وضع سابق کرد، خصوصا وقتی که اموال در خارج از کشور است. هنوز هم دیر نشده است! بودن بابک زنجانی در انفرادی «اوین» دردی از اموال به‌تاراج‌رفته مردم به‌وسیله او دوا نمی‌کند. او را تحت‌نظر در رأس مدیریت امپراتوری یغماگرش قرار دهید تا امکان استرداد همه اموال میسر شود، والا، هستند دیگرانی که هم‌اکنون هلهله شادی آنان از بازداشت بابک زنجانی به گوش می‌رسد.

*حقوقدان

شرق