ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

پایان افسانه سرباز میلیونر، لزوم اطلاع‌رسانی صادقانه

شهروندان:
نقل است روزی مردی در گوشه‌ای خلوت مشغول استراحت بود و حضور دیگران در اطراف او آرامش و استراحت وی را به مخاطره انداخته بود. به فکر راه حل افتاد.

بابک زنجانیبه مردم گفت کمی آن طرف‌تر به صورت رایگان غذا پخش می‌کنند. مردم ساده‌دل هم به همین گمان ظرف‌های خود را برداشته و برای دریافت غذا به راه ‌افتادند. نتیجه حاصل شد و آن مرد در آسایش کامل به استراحت پرداخته بود که دید مردم فوج فوج به دنبال مکانی که او آدرس داده بود می‌روند. به ناگاه خود نیز به شک افتاد و اندیشید که شاید واقعا غذایی در کار است و ظرف غذای خود را برداشت و به همان جا رفت. دروغ خود را باور کرده بود!

ماجرای بابک زنجانی هم از همین دست داستان‌های تخیلی است. چند ماه پیش نام بابک زنجانی، میلیاردر نفتی همه جا بر سر زبان افتاده بود. مردم و رسانه‌ها می‌پرسیدند این همه ثروت از کجا آمده است. زنجانی طی گفت‌وگویی داستانی تخیلی و هوشمندانه تعریف کرد.

او مدعی شد در دوران زمامداری مرحوم نوربخش در بانک مرکزی، به عنوان سرباز راننده رئیس بوده و روزی ۱۷ میلیون دلار از بانک مرکزی دریافت و در بازار آزاد آن‌را به ریال تبدیل می‌کرده است و از این فعل و انفعال ۱۷ میلیون تومان در روز به دست می‌آورده است! این داستان به گونه‌ای بود که ظاهرا میلیاردر نفتی خود نیز آن را باور کرده بود. در این چند ماه، زبان ما به جای مو، سیخ درآورد بس که گفتیم و نوشتیم رئیس وقت بانک مرکزی به رحمت خداوند رفته، بانک مرکزی که با خاک یکسان نشده است، یک نفر بیاید و توضیح دهد که این افسانه تا چه حد می‌تواند رنگ واقعیت بگیرد.

بالاخره بعد از ماه‌ها و پس از نزدیک به یک‌ماه از به زندان رفتن زنجانی، بانک مرکزی جمهوری اسلامی طی اطلاعیه‌ای رسمی اعلام کرد ادعای زنجانی کذب محض است. گرچه این سکوت چند ماهه خود بسیار سوال برانگیز است و اصل اطلاعیه را در هاله‌ای از ابهام فرو می‌برد اما اکنون با استناد به همین اطلاعیه، تکلیف روشن است. بابک زنجانی در آن مقطع این ثروت افسانه‌ای را به دست نیاورده است.

اگر اظهارنظر دیرهنگام بانک مرکزی درباره ادعاهای زنجانی و افسانه سرباز میلیونر را هم نادیده بگیریم، در همان مصاحبه های میلیاردر زندانی، تناقضات فاحشی در بیان تاریخ‌ها و فعالیت‌های مورد ادعا وجود دارد که در این مقال نمی‌گنجد. هم اکنون افرادی در جزیره کیش وجود دارند که مدعی هستند بابک زنجانی چند سال پیش در مرکز تجاری کیش مغازه کوچکی داشته و به کار فروش عطر و ادکلن اشتغال داشته است.

حال و پس از چند هفته که از بازداشت بابک زنجانی سپری شده است زمان آن فرا رسیده تا نهادهای مسئول در خصوص این پدیده اطلاع رسانی کنند. طبیعتا نمی‌توان متصور شد که یک عطرفروش یا یک شهروند عادی با طی کردن مسیری طبیعی به چنان رانتی دست پیدا کند که در مخیله مردم عادی نمی‌گنجد. هر روز در رسانه‌ها و بعضا در سخنان درگوشی که در جامعه رد و بدل می‌شود نام افراد حقیقی و نهادهای حقوقی در پس پرده این پرونده شنیده می‌شود.

به نظر می‌رسد راهکار رهایی از شایعات، اطلاع رسانی دقیق و صادقانه درباره ابعاد مختلف و متفاوت این پرونده و پرونده‌های مشابهی باشد که وجود دارند اما هیچ سخنی از آنها به میان نیامده است. به احتمال فراوان زنجانی تنها فردی نیست که از شرایط تحریم سوءاستفاده کرده و به ثروتی هنگفت دست پیدا کرده است و به یقین در این راه دست‌های پنهان فراوانی وجود دارند که هم خود منتفع شدند و هم افرادی که در ویترین قرار داشتند را به نان و نوایی رساندند. ریشه‌ای برخورد و صادقانه اطلاع رسانی کنید.

 مسعود کاظمی

قانون