تفاوت رویکردها؛ چرا؟
شهروندان – محمد هاشمیرفسنجانی*:
تفاوت رویکرد صداوسیما در مواجهه با دولت گذشته و فعلی، امری مشهود است. نوع پوشش اخبار فعالیتهای دولت در حوزههای داخلی و به ویژه سیاست خارجی، گامهای اقتصادی دولت، فعالیتهای فرهنگی و بهطور کلی اقدامات بااهمیت آن، این مساله را به خوبی نشان میدهد.
در هشتسال دولت پیشین، سفرهای منطقهای عادی یا حضور برخی کشورهای نهچندان شناختهشده در ایران، با عنوان دیپلماسی فعال دولت نام برده شده و صدای منتقدان دلسوز کشور در انتقاد به این رویهها در این رسانه جایی نداشت. در حوزه اقتصادی هم دهها اقتصاددان، نسبت به شیوههای در پیش گرفتهشده ابراز نگرانی کرده و برای مناظره در برنامههای مختلف، اعلام آمادگی میکردند اما اثری از آنان دیده نمیشد.
این سوال باید از صداوسیما پرسیده شود که «چرا اینگونه عمل میکند؟» نمونه دیگر این موضوع، همین گفتوگوهای مستقیمی است که روسایجمهور با مردم دارند و دیده شد که در دومین گفتوگوی زنده دکتر روحانی، چه شرایطی برای ایشان ایجاد شد و با یکساعتونیم تاخیر روی آنتن رفت که چالشهای زیادی را در بخشهای مختلف کشور ایجاد کرد.
روال پخش «برنامه زنده» با حضور روسایجمهور در سیمای ملی، قالب مصوب و غیرقابل تغییری ندارد. رویه پخش چنین برنامههایی را «عرف» یا «توافق» میان رییسجمهوری و نمایندگان رسانهای او با مسوولان رسانه ملی تعیین میکند و این رویه در سالهای گذشته، مبنای پخش «برنامه زنده» روسایجمهور بوده است.
در دولت گذشته، مجری اغلب برنامههای زندهای که آقای احمدینژاد در سیما داشت، فرد مشخصی بود. بنابراین، چنین روشی در مسیر توافق با رییسجمهور در زمینه گزینه مطلوب وی برای اجرای برنامه زیبنده رسانهای در ابعاد «ملی» نیست زیرا رییسجمهوری، نماینده تمامی ایرانیان است و باید به نظر او درباره انتخاب مجری، احترام گذاشت. باید این مساله را فراتر از آنچه به نظر میرسد دید. بههرحال از زمان استقرار دولت «تدبیر و امید»، مشی رسانه ملی پیرامون عملکرد تحسینبرانگیز و کارنامه قابل دفاع رییسجمهوری و دولت، تا حدی دور از انصاف است.
این واقعیت هنگامی ملموستر میشود که رویکرد صداوسیما به دولت یازدهم را با نگاه رسانه ملی به دولت پیشین، مقایسه کنیم. در حال حاضر، برخی بخشهای خبری و برنامههای خاص و میزگردها، جهتگیری تخریبی در قبال دولت دارند اما مسوولان صداوسیما از این نکته غافلند که اگر چنین تبلیغاتی میتوانست بر افکار عمومی تاثیر بگذارد، مردم در ۲۴ خرداد نباید به روحانی رای میدادند.
برخی عملکردهای جهتدار سیاسی در صداوسیما طی سالیان گذشته هم سابقه داشته است و در مورد بعضی دیگر از چهرههای ملی یا طرفداران گرایشهای سیاسی باسابقه، به همین شکل رفتار شده است. همه میدانند آیتالله هاشمیرفسنجانی تاریخ زنده انقلاب است و با حکم امام، فرماندهی جنگ را بر عهده داشتند. مدتهاست به اشکال مختلف، برخی جملات بیانشده در دیدارهای رییس مجمعتشخیصمصلحت بدون بررسی جملات قبلی و بعدی به شکل گزینشی و بعضا در بخشی که گوینده لحن طنزی دارد، منعکس شده و پس از آن هم تعریضی به ایشان که مورد احترام قاطبه مردم ایران بوده و در جهان شناخته شده هستند، توسط گوینده با لحنی نامناسب انجام میشود!
این امر در بهترین حالت، نوعی کجسلیقگی را نشان داده و در نمای واقعیتر، بهنوعی تخریب شخصیت ایشان را نشان میدهد. در نقطه مقابل، این رسانه با حامیان برخی دیگر از طیفهای سیاسی رویهای کاملا متفاوت داشته و به آنان تریبون داده و در برنامههای خود، کوشیده است بهطور صریح یا ضمنی آنان را مورد حمایت تبلیغی قرار دهد. چنین رویکرد دوگانهای از چشمان تیزبین افکار عمومی پنهان نمانده و باعث شده اعتماد بخشی از مخاطبان به رسانه ملی تضعیف شود.
این در حالی است که بارها در دوران امام(ره) که نگارنده مسوولیت سازمان صداوسیما را داشت، ایشان بر حفظ حرمت و رعایت نکات حرفهای در امور رسانهای تاکید داشتند. حتی در زمانی که نسبت به یکی از گویندگان خبر سیما، جبههگیری در بیرون سازمان صورت گرفت امام از من خواست یکی از بیانیههایی که صادر کردند را فرد مورد نظر بخواند.
انتظار این است که رویه فعلی صداوسیما، اصلاح شود. برخوردهای افراطی با دولتی که وارث شرایط نامساعد در همه حوزههاست، چه توسط تعداد معدودی تندرو در مجلس صورت گیرد و چه در رسانه ملی که با بودجه بیتالمال اداره میشود، سودی برای عاملان آن نخواهد داشت اما گویا، بعضی اصرار دارند اشتباهات چندباره گذشته را تکرار کنند و تمایلی ندارند از خروجی نهایی اقدامات ناکام پیشین خویش، پند گیرند.
با این حال واقعیت این است که رییس صداوسیما همیشه تصمیمگیر نیست و بعضی سیاستگذاریها به گونهای دیگر صورت میگیرد. این روند در خود صداوسیما نیز قابل رویت است و میبینید رفتارها متفاوت است. مثلا بخش خبری ۲۰:۳۰ دست افرادی است که کمتر اخلاق رسانهای را رعایت میکنند اما در شبکههای دیگر متفاوت از آن عمل میشود. اگر از دیدگاههای سیاسی بگذریم، از نظر فرهنگی نیز برخی از برنامهها دارای اشکالات جدی است و اینکه چرا پخش آنان همچنان ادامه دارد یا در بازبینی، اجازه پخش صادر شده است و چه جریانی در این میان وجود دارد، از آن اطلاعی ندارم. وقتی بهعنوان ناظر بیرونی به این برنامهها و تولیدات نگاه شود، تفاوت کیفی برنامهها و متضادبودن سیاستهای صداوسیما کاملا مشهود است.
*رییس پیشین سازمان صداوسیما
شرق