دولت نباید رقیب بخش خصوصی شود
شهروندان:
در حال حاضر در ایران حدود 420شرکت در عرصه زیستفناوری فعال هستند، اما بر اساس چشمانداز سند توسعه 1404، برای آنکه کشور بتواند سهدرصد از سهم اقتصاد زیستفناوری دنیا را تولید کند، لازم است که این رقم به 10برابر این تعداد یعنی به چهارهزار شرکت برسد.
به عقیده برخی از متخصصان و صاحبنظران در حال حاضر مهمترین مشکل شرکتهای دانشبنیان، تبدیل تولیدات آنها به محصولات قابلعرضه در بازار است که اگر اعتبارات مورد نظر تامین شود، میتوان این کار را با حمایت از این شرکتها و تشویق تولیدکنندگان صنعتی به سرمایهگذاری برای تولید عمده این محصولات انجام داد.
برای آشنایی با ماهیت شرکتهای دانشبنیان و همچنین تواناییهای آنان برای تحولآفرینی در اقتصاد کشور به سراغ دکتر «سیروس زینلی» رفتیم. دکتر «زینلی» متخصص ژنتیک انسانی، عضو هیاتعلمی انستیتو پاستور ایران و رییس شبکه پزشکیمولکولی ایران است.
علاوه بر این وی اکنون نایبرییس انجمن ژنتیک پزشکی انسانی و رییس انجمن بیوتکنولوژی است. دکتر «زینلی» بعد از سالها فعالیت در حوزه ژنتیک پزشکی و راهاندازی تشخیص قبل از تولد تالاسمی در انستیتو پاستور ایران با تاسیس «آزمایشگاه ژنتیک پزشکی دکتر زینلی» (در سال ۱۳۷۹) فعالیتهای تشخیص ژنتیکی را در بخش خصوصی آغاز کرد. وی در ادامه تصمیم گرفت شرکت زیستفناوری کوثر را تاسیس کند. شرکت زیستفناوری کوثر که یکی از شرکتهای دانشبنیان است که در سال ۱۳۸۵ فعالیت خود را در زمینه تولید فرآوردههای بیوتکنولوژی، ارایه خدمات تخصصی و انتقال فناوری در کشور آغاز کرد. در ادامه گفتوگوی شرق با وی را بخوانید.
- در ابتدا بفرمایید شرکتهای دانشبنیان چه شرکتهایی هستند و این شرکتها با دیگر شرکتهای تولیدی-تجاری چه تفاوتهایی دارند؟
شرکتهای دانشبنیان شرکتهایی هستند که از نظر مدیران و کارشناسان، نیروهای تحصیلکرده دارند و محصولات تولیدی آنها نیز بر اساس دانش و تحقیق تولید شدهاند. این شرکتها در موضوعات اولویتدار مانند فناوری نانو، بیوتکنولوژی، سلولهای بنیادی، میکروالکترونیک، بیوانفورماتیک و امثال آن فعالیت میکنند. شرکتهای دانشبنیان باید یک واحد تحقیق و توسعه فعال داشته و اکثر محصولات آنها از طریق تحقیق و توسعه بهدست آمده باشد. محصولات این نوع شرکتها دایم در حال تحول و بهینهشدن هستند. فناوری ایجادشده در این نوع شرکتها باید با رقبای خارجی مقابله کند و در رقابت پایدار باشد.
- چه شد که به فکر تاسیس یک شرکت دانشبنیان افتادید و هدفتان از تاسیس این شرکت چه بود؟
به عنوان یک محقق و نیز به ضرورت ورود محققان در عرصه تولیدات دانشبنیان، شرکت زیستفناوری کوثر را ایجاد کردم. البته تجربه سالها تحصیل و کار در کشورهای غربی مانند آمریکا و انگلستان، در این تصمیمگیری بیتاثیر نبوده است. هدف، تولید محصولاتی بوده و هست که اولا نیاز مراکز علمی و تحقیقاتی و نیز تشخیصی را در عرصه ژنتیک و زیستفناوری تامین کند و بعد بتوان دانش ایجادشده را به خارج صادر کرد.
- برای تاسیس و اداره این شرکت با چه مشکلاتی مواجه بودید؟
تاسیس شرکت در ایران چندان مشکل نیست، ولی بهعنوان یک محقق، تاسیس و اداره یک شرکت کار آسانی نیست زیرا تجربه مدیریت علمی و تحقیقاتی با مدیریت تولید و فروش محصولات نو و جدید و نیز دانشبنیان فرق دارد. ما محققان کشور را برای ورود به عرصه صنعت آماده نمیکنیم. یک شرکت باید از پس بوروکراسی و پیچوخمهای سازمان امور مالیاتی و ممیزین آن برآید. معمولا ماموران این سازمان هدف اصلی خود را گرفتن مالیات میدانند، حال به هر روشی که امکانپذیر باشد، حتی اگر شرکتی به سوددهی نرسیده باشد.
قوانین و مقررات کشور در سالهای قبل، بر اساس کمک به تاسیس و اداره شرکتهای دانشبنیان و بقای آنها نبوده است، البته حرف زیاد زده میشد یا میشود ولی قوانین کشور حمایتی نیستند. بنابراین با مشکلات گمرک، امور مالیاتی، بیمهکردن کارکنان و چندین مشکل دیگر آشنا شده و بهتدریج آنها را حل کردیم. یعنی یاد گرفتیم چگونه مقررات را شناسایی و بر اساس آنها، اقدامات لازم را بهکار گیریم. در کشورهای پیشرفته غربی، اساس، حمایت از تاسیس و بقای شرکتهاست، اما در کشور ما اینگونه نیست، مثلا یکی از داروهایی که در فکر تولید آن هستیم، دارویی است که برای درمان بعضی از سرطانهای سینه استفاده میشود.
کشور هر ساله دههامیلیاردتومان برای واردات آن از کشور آمریکا هزینه میکند، ولی برای تولید آن در داخل، قرار شد به شرکت ما ۶۰۰میلیونتومان وام دهد و بعد از گذشت چهارسال، فقط ۳۰۰میلیون را پرداخت کردهاند. البته بنده از راههای دیگر، هزینههای متعدد تولید آن را تامین کرده و این دارو به مرحله کارآزمایی بالینی رسیده است و انشاءالله تا قبل از پایان تابستان۹۳ وارد بازار میشود. ولی اگر خوب دقت کنیم متوجه میشویم که با ۳۰۰میلیونتومان یا چندین برابر آن، تولید چنین دارویی امکانپذیر نخواهد بود و اگر من درآمد دیگری نداشتم، قطعا این پروژه ملی به شکست منجر میشد. بنابراین باز هم میگویم قوانین و مقررات کشور و نحوه حمایت از شرکتها تاکنون بر اساس حمایت واقعی و تاثیرگذار نبوده و بیشتر شعار بوده است.
- با این اوصاف، آیا فکر میکنید توانستهاید به اهداف مدنظر خود درباره تاسیس یک شرکت دانشبنیان دست پیدا کنید؟
پاسخدادن به این پرسش آسان نیست زیرا اگر حمایتهای بیشتر و بهموقعتری صورت میگرفت، تاکنون شاهد اثرگذاری بیشتر این شرکت بودیم. مثالی میزنم. شرکت «سینا ژن» برای تاسیس، حمایت مالی اندکی دریافت کرد و سالها طول کشید تا شرکت به سوددهی برسد، ولی به محض سوددهی سریعا گسترش یافت و طی سه،چهارسال گذشته توانسته است افتخارات زیادی برای کشور در زمینه تولید داروهای دانشبنیان کسب کند از جمله صدور دارو به کشور روسیه که خود یک کشور بسیار پیشرفته است.
یادمان نرود ۱۰سال پیش، از کشور کوبا انتقال فناوری در این زمینه داشتیم ولی امروزه فناوری تولید داروهای هوشمند را به کشور ترکیه صادر میکنیم. مثال موفقیت شرکت «سینا ژن» یا «آریوژن» مثالهای تلخ و شیرینی است. تلخ از آن جهت که اگر حمایتهای مناسب و درست و بهموقع، در سالهای گذشته صورت میگرفت، امروزه دهها بلکه صدها شرکت دانشبنیان بزرگ و مهم داشتیم. بنابراین در خصوص رسیدن به اهداف باید عرض کنم پاسخم منفی است زیرا کار انجامنشده زیادی در پیش است و کارهای انجامگرفته اندک هستند ولی خدا را برای این موفقیتها شکر میکنیم.
- در شرکت شما چه اهداف یا برنامههایی دنبال میشود؟
در شرکت چندین خط کاری فعال داریم: ۱- تولید محصولات، ملزومات مورد نیاز تحقیق و تشخیص، مثلا کیت تشخیص اختلالات کروموزومی دوره بارداری، کیت تعیین هویت، انواع استانداردهای آزمایشگاههای ژنتیکی، کارت نگهداری خون و DNA و… . ۲- تولید تجهیزات مورد نیاز مراکز تحقیقاتی و تشخیصی.
هرچند در این زمینه اول کار هستیم و نیاز است سریعا آن را گسترش دهیم. ۳- خدمات تخصصی و دانشبنیان مانند تعیین توالی، الکتروفورز مویین، تفسیر نتایج با کمک بیوانفورماتیک و… . ۴- تولید داروهای هوشمند. اولین داروی ما تولید داروی مشابه هرسپتین برای درمان سرطان سینه است. دومین داروی ما برای جلوگیری از پسزدن کلیه پیوند زدهشده است. چند داروی دیگر نیز در مراحل ابتدایی کار است. لازم به ذکر است که اکثر محصولات تولیدی و فعالیتهای خدماتی ما برای مراکز تحقیقاتی و تشخیص ژنتیکی است. برای هر محصول تولیدی مراکز دانشگاهی و تشخیصی کمککار ما هستند و با مصرف و تایید محصولات تولیدی، ما را در هدفی که برگزیدهایم امیدوارتر و با برطرفکردن اشکالات کار، ما را مصمم میکنند.
- چه محصولاتی را توانستهاید به بازار عرضه کنید؟
محصولات زیادی هستند. چند نوع آنزیم تکپلیمراز برای تکثیر DNA تولید کردهایم. از این آنزیمها یا ترکیبی از آنها، کیتهای مختلف تشخیصی درست کردهایم. محیط کشت سلولی، کیت خالصسازی محصول تکثیریافته، کیت تشخیص اختلالات کروموزومی یا سندرم داون در دوره بارداری، کیت تعیین طرحواره انسان برای تعیین هویت، کیت تعیین طرحواره انسان برای نمونههای تخریبشده و قدیمی مخصوصا استخوان شهدای جنگ تحمیلی، کیت تعیین نسب از طریق مادر، کارت نگهداری خون و DNA که مورد استقبال مراکز و بیمارستانهای متعددی قرار گرفته است، ساخت DNA استاندارد برای استفاده در آزمایشگاههای ژنتیک پزشکی از دیگر محصولات ماست. در خصوص تجهیزات نیز باید عرض کنم چندین محصول تولید کردهایم، ولی یکی از آنها که کاملا ساخت خودمان است و از هیچ الگوی خارجی (اگر وجود داشته باشد) استفاده نکردیم، دستگاهی است که برای آزمایشگاههای سیتوژنتیک کاربرد دارد.
- برنامههایتان برای آینده چیست؟
قطعا گسترش شرکت در ابعاد مختلف با روش مدیریتی متفاوت از حال. قانون شرکتهای دانشبنیان بهشدت از طرف معاونت محترم علمی و فناوری ریاستجمهوری حمایت و پیگیری میشود. در صورتیکه با اعطای وامهای درخواستی موافقت به عمل آید، اولا فضای شرکت را گسترش خواهیم داد و دوم چندین بخش مجزا برای ساخت دارو، کیت و ملزومات، تجهیزات و خدمات تخصصی ایجاد کرده و وضع فعلی را گسترش میدهیم.
- شرکتهای دانشبنیان یا شرکتهایی که در زمینه فناوریهای نو فعالیت میکنند، در همه جای دنیا درآمد بسیار زیادی دارند، اما در کشور ما شرکتهای دانشبنیان نیازمند کمکهای دولتی هستند. علت این مساله را در چه چیزی میبینید؟
هر شرکت نوپا در ابتدا نیاز به حمایت دارد. در ضمن برای گسترش فعالیتها باید حمایتهای خاص مالی و صنعتی صورت گیرد ولی پس از آن، شرکت خوداتکا خواهد شد. اگر شرکت فعلی ما نخواهد اقدامات سریع و بزرگ انجام دهد، با همین درآمد میتواند وضع مالی خوبی داشته باشد، ولی اگر بخواهد سرمایهگذاری چنددهمیلیاردتومانی کند، به حمایت نیاز دارد. در ضمن حمایت مالی دولت به همراه حمایتهای دیگر نیز است.
مثلا در تولید داروی ضدسرطان داخلی، مسوولان وزارت بهداشت خیلی حمایت کردند مخصوصا سرکار خانم دکتر «دستجردی» وزیر محترم سابق بهداشت. قطعا اگر حمایتهای خاص مسوولان محترم سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت نبود، امروزه ما در زمینه تولید داروهای دانشبنیان به این موفقیت نمیرسیدیم.
ما میبینیم که در وزارت جهاد کشاورزی و محیطزیست در سالهای گذشته از زیستفناوری کشاورزی حمایت نشد و کشور در این زمینه خیلی عقب مانده است. پس حمایت دولت در ابعاد مختلف، ضروری و لازم و حیاتی است. امیدواریم با اجرای کامل و دقیق قانون شرکتهای دانشبنیان و اعتماد مسوولان به محققان و فراهمآوردن شرایط رشد و بالندگی در آینده نزدیک، شاهد شکوفایی هرچه بیشتر شرکتهای دانشبنیان برای خودکفایی و صادرات در کشور باشیم.
- فکر میکنید این حمایتها تحت چه شرایطی بهترین نتیجه را میدهد؟
حمایتها اثربخش هستند، ولی باید بدانیم که نظام اداری ما هنوز آمادگی پذیرش این اقدامات را ندارد. در مواردی این ساختارها فاسد، رشوهگیر، کند، ناکارآمد و بیتفاوت هستند. یک کارمند جزء یک اداره یا بانک و… میتواند دستور یک مقام سطح بالای مملکت را بیاثر یا کُند کند. مثالهای زیادی در این زمینه میتوان زد.
حمایتها در ابعاد مختلف باید ادامه یابد و گلوگاهها شناسایی شوند و موانع رفع شود. باید تمامی ساختارهای نظام از دادگستری، بازرسیها، پلیس، مسوولان کشور و هر سازمان یا نهاد نظارتی فعال شوند و افراد ناکارآمد یا فاسد یا مخالف را از سر راه رشد و تعالی کشور بردارند. نباید رشد و بالندگی کشور فدای منافع تعدادی آدم فاسد و معاند قرار گیرد.
- عدهای از کارشناسان معتقدند در تخصیص اعتبارات به شرکتهای دانشبنیان و همچنین تمایز آنها از دیگر شرکتها، مشکلاتی وجود دارد. نظر شما در این باره چیست؟
فکر کنم هر ساختار حمایتی باید ساختارهای نظارتی خاصی را بهکار بگمارند تا گلوگاهها شناسایی و رفع شوند. مثلا در سازمان مالیاتی، گمرک، شهرداریها، وزارت صنایع، ثبت شرکتها و دهها محل دیگر، شرایط باید بهگونهای شود که هیچ مدیر یا کارمند دولتی جرات کمکاری، رشوهگرفتن، سنگاندازی، مخالفت بیمورد و… را نداشته باشد. همان کاری که پلیس برای سرعت غیرمجاز به کار گرفته است و در اتوبانها و آزادراهها شاهد هستیم، باید در نظام اداری کشور و برای نیل به هدف پیشرفت کشور وسیعتر بهکار گرفته شود. چین چنین کاری کرد و امروزه دنیا را گرفته است. باید تعارف را کنار بگذاریم.
- چه راهکار یا راهکارهایی را برای آنکه اعتبارات شرکتهای دانشبنیان، فقط به این شرکتها اختصاص یابد، پیشنهاد میکنید؟
قبل از پاسخ به پرسش شما لازم میدانم که ابتدا نکتهای را عرض کنم. باوجود مصوببودن قانون شرکتهای دانشبنیان توسط مجلس شورای اسلامی، تدوین آییننامههای مربوطه و نیز ایجاد صندوقهای حمایتی در راستای قوانین مربوطه از جمله قانون شرکتهای دانشبنیان، ساختارهای حمایتیای مانند صندوقها و نیز بانکها از اجرای این قوانین حمایت کافی و لازم را به کار نبستهاند. بهطور مثال معاون محترم علمی و فناوری ریاستجمهوری در سخنرانیهای متعدد صحبت از حمایت مالی از پروژههای دانشبنیان میکند، ولی در عمل بانکهای عامل یا صندوقها در اقدام کوتاهی کرده یا اقدامی نکردهاند.
ما خود در چند درخواست وام سالهاست که در پیچوخم اداری و بوروکراسی گرفتار شدهایم و اگر کمکگرفتن از درآمدهای شرکت و آزمایشگاه نبود، تاکنون چندبار ورشکست میشدیم یا اقدام به شروع پروژه جدید نمیکردیم. یک مثال میزنم. برای داروی هرسپتین که برای درمان سرطان سینه استفاده میشود، سالانه بیش از ۵۰میلیاردتومان واردات از آمریکا داریم. برای تولید محصول داخلی در سال ۸۹ ۶۰۰میلیونتومان وام تصویب شد و تاکنون فقط نیمی از آن را تخصیص دادهاند و برای بقیه، دههابار مراجعه تاثیری نداشته است. (پروژه به لطف خدا عالی پیش رفته و باوجود عدمحمایتهای دولتی، امیدواریم تا آخر تابستان وارد بازار شود.)
بنابراین نمیتوان با حمایتهای قطرهچکانی شاهد تحول در بحث دانشبنیان و تاثیرگذاری شرکتهای دانشبنیان باشیم. مجلس محترم شورای اسلامی باید از صندوقهای حمایتی سوال کند که منابع مالی را چرا در صندوق نگه داشته و برای اجرای پروژههای ارزشمند ملی تخصیص داده نمیشوند. اما در جواب سوال شما باید بگویم که راهکارهای متعددی وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به اجرای قانون، نظارت دقیق بهنحوه تخصیص منابع، جلوگیری از تصمیم یک مدیر یا مسوول صندوق یا بانک به سلیقهای عملکردن اشاره کرد. به مدیران باید جرات داد و از افراد موثر قدردانی و با افراد خلافکار برخورد قاطع کرد.
منابع صندوقها باید هرچه سریعتر برای اهداف تعیینشده صرف شوند. مسوول صندوق برای نگه داشتن پول در صندوق بازخواست شود. زمانی در کشور اگر سازمان و وزارتخانهای در پایان سال پول زیاد میآورد، باید آن را به خزانه برگشت میداد و تشویق میشد. به نظر من چنین مدیر نالایقی که نتوانسته است پول تخصیصی برای پیشرفت سازمان و اداره خود را خوب و کامل خرج کند، باید لقب نالایق بگیرد. یک مدیر موفق هرساله باید پول کم بیاورد زیرا اگر کار انجام شود، پول همیشه کم خواهد بود حتی در بخش خصوصی.
- نقش تجربیات بینالمللی را در این بین چگونه میبینید؟
کشورهای پیشرفته غربی و در راس آنها آمریکا و کشورهای دیگری مثل ژاپن و کرهجنوبی فکر کردند، موانع را شناسایی کردند و در رفع آنها کوشیدند و امروزه به موفقیتهای بزرگی رسیدند. چرا اکثر جوانهای تحصیلکرده به آمریکا میروند؟ چرا ما کاری نکردهایم تا این جوانها را در کشور نگه داریم؟ چند تحقیق صورت گرفته است تا علت شناسایی شود و در رفع این مشکلات چقدر موثر اقدام کردهایم؟ مثالهای زیادی در خصوص رفتار کشور آمریکا یا آلمان و… در خصوص نحوه حمایت از شرکتها و دانشمندان خود میتوان زد، ولی نیازی نیست.
حتما خوب عمل کردهاند که اولا نخبگان کشورهای دیگر را جذب میکنند و دوم محصولات خود را به دنیا صادر میکنند. چرا کشور امارات یا قطر با روشهای مختلف سمینار و همایش و… برگزار میکنند تا توریست علمی جذب کنند، ولی در کشور ما برای برگزاری یک همایش بینالمللی باید از ریاستجمهوری اجازه گرفت، آن هم بعد از طی هفتخوان رستم. واقعا با اینگونه نگاهها میخواهیم پرش علمی و رشد اقتصادی دانشبنیاد داشته باشیم؟!
- چشمانداز وضعیت شرکتهای دانشبنیان کشور در آینده را چگونه ارزیابی میکنید؟
کلا کشور در مسیر رشد و ترقی حرکت میکند و انشاءالله این موانع یکی بعد از دیگری برداشته میشود، ولی سرعت بسیار کند است و معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری تنها و بییاور. همه دستگاههای دولتی و نظام باید در مسیر رشد واقعی کشور حرکت کنند و موانع مختلف برداشته شود. دولت نباید رقیب بخش خصوصی شود. بسیاری از کارهای دولت باید به بخش خصوصی سپرده شود و مسوولان دولتی که فعالیتهای غیرحاکمیتی را واگذار میکنند، باید مورد تشویق قرار گیرند.