ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

وقتی یادگیری زبان فارسی در دنیا هیچ منفعت تجاری ندارد، نباید منتظر جهانی شدن ادبیاتمان باشیم

شهروندان:
مجید قیصری می‌گوید: جهانی نشدن ادبیات ایران فی‌نفسه ارتباطی با ادبیات ندارد بلکه به دلیل نبود منفعت تجاری و اقتصادی در آموزش زبان فارسی است که کمتر کسی در دنیا امروز حاضر می‌شود به آموختن این زبان روی بیاورد و در نتیجه ادبیات ما نیز که حاصل این زبان است کمتر می تواند راهی به میان توده‌های مردم پیدا کند.

مجید قیصریمجید قیصری از نویسندگان ایرانی حاضر در نمایشگاه بین‌المللی فرانکفورت همزمان با برگزاری این نمایشگاه در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به سئوالی در مورد اینکه چرا ادبیات ایران تابه حال نتوانسته است در عرصه‌های بین‌المللی جایگاهی در خور اعتنا به دست بیاورد اظهار داشت: اول از همه باید به این مساله توجه کرد که نرسیدن صدای ادبیات ایران به عرصه‌های جهانی مختص ادبیات معاصر نیست. حتی آثار ادبیات کلاسیک ایرانی نیز که به زبان‌های انگلیسی و …ترجمه شده است چندان قدمتی ندارد و تنها میان برخی از دانشگاهیان مطرح شده و مورد توجه بوده است.

وی افزود: آثاری مانند رباعیات خیام و یا مثنوی معنوی در بهترین حالت نزدیک به ۱۰۰ سال است که در دنیا شناخته شده است و تنها یک دهه است که می‌شود به نوعی گفت که مخاطب عام هم پیدا کرده اما به طورکلی نمی‌توانیم بگویم ادبیات کلاسیک ما در دنیا مانند آنچه شکسپیر از خود بر جای گذاشت دارای تاثیر بوده است و جریان سازی کرده است.

قیصری ادامه داد: آنچه میان ادبیات ما و ادبیات جهان که توانسته مخاطبی بین‌المللی پیدا کند، فاصله می‌اندازد به معنای عام ربطی به نفس ادبیات ندارد. ما در دنیا صاحب یک زبان در اقلیت هستیم که چند ویژگی دارد. نخست اینکه شاعرانه است و دیگر اینکه به نوعی دینی است و پشتوانه اسطوره‌ای دارد و این نوع از ادبیات به سختی می‌تواند مخاطبی عمومی در دنیا برای خود دست و پا کند.

این نویسنده در ادامه افزود: به اعتقاد من جهانی شدن زبان ادبیات در دنیا به این باز می‌گردد که اقتصاد یک کشور تا چه اندازه می‌تواند قوی باشد و اقتصاد آن چقدر شکوفاست. آنهایی که در دنیا زبان کشور دیگری را یاد می‌گیرند و به خواندن کتاب از آن کشور نیز روی می‌آورند فی نفسه به خاطر ادبیات به این کار نمی‌پردازند بلکه به دلیل تجارت و سودآوری تجاری و مشغله‌شان است که به آن زبان تمایل پیدا می‌کنند و در کنار این ورود که به بیزینس آنها مربوط می‌شود، رفته رفته به مساله کتاب و ادبیات هم تمایل پیدا می‌کنند.

قیصری تصریح کرد: یک پزشک تنها به خاطر حس انسان‌دوستی نیست که پزشک می‌شود بلکه به این نکته نیزباور دارد که پزشکی در ذات خود یک بیزینس قوی است. پس اگر زبان ما چندان مود توجه برای یادگیری نیست و کسی در نتیجه تمایلی برای ترجمه ادبیات ما ندارد به دلیل این است که حضور تجاری ما در دنیا آنچنان که باید تعریف نشده است و این هم به اهالی ادبیات و خود ادبیات ربطی ندارد.

این نویسنده در ادامه افزود: آموختن زبان فارسی امروز در دنیا برای کسی نفع تجاری ندارد و در نتیجه تنها برخی از دانشگاهیان و شیفتگان فرهنگ مشرق زمین است که به آموختن فارسی علاقه مند می‌شوند و آثاری را هم که ترجمه می‌کنند مخاطبانی در میان همین طبقه دارد و هرگز عمومیت پیدا نمی‌کند.

وی در ادامه به مساله کپی رایت در حوزه نشر نیز اشاره کرد و گفت: جذابیت ادبیات ما چیزی کمتر از جذابیت ادبیات وارداتی غرب نیست اما این جذابیت باید در کنار سود تجاری بنشیند و صنعت نشر را مبدل به یک بیزینس کند. ما باید بازار مقصد را درست بشناسیم و بتوانیم درست سرمایه‌گذاری کنیم. در کشور ما دو اتفاق در حوزه ارتباط ادبی با خارج از کشور در حال اتفاق است. یا کسی اثری را می‌خواند و از آن خوشش می‌آید و به ترجمه‌اش دست می‌زند و یا اینکه دولت خودش تصممی به ترجمه اثری می‌گیرد که دیگر در اینجا مساله تجاری بودن این کار مطرح نمی شود. به نظر من باید نگاه اول که نگاه تجاری و خصوصی به تجارت کتاب است تقویت شود تا فروش و چرخه نشر تقویت شود. اگر توانستیم نگاه دولتی به نشر را تقویت کنیم آن وقت شاید بشود گفت در راه جهانی کردن ادبیاتمان کاری در خور توجه صورت داده‌ایم.

برچسب‌ها : ,