ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
گفت‌وگو با بنيان‌گذار پژوهشكده آرتمياي درياچه اروميه

۸۰درصد آب دریاچه ارومیه خشک شده است

شهروندان:
دریاچه ارومیه دیگر نیاز به توضیح ندارد که چه شده است و چقدر حالش بد است.

دریاچه ارومیهاین دریاچه در روندی از خشکی قرار گرفته است که دولت تدبیر و امید در اولین جلسه‌اش با اعضای هیات دولت از تشکیل کارگروه برای نجات این دریاچه سخن گفت و «معصومه ابتکار»رئیس جدید سازمان محیط زیست، در اولین سفر کاری‌اش در سازمان محیط‌ زیست، به این دریاچه رفت تا در مورد وضعیت آن و راهکارهای ارائه شد تحقیق کند.

این دریاچه در خطر خشک‌شدن کامل قراردارد و طی ۱۶سال گذشته ۸متر کاهش سطح داشته‌است. حالا این دریاچه بزرگ در معرض مرگ قرار دارد. خشکی به جانش ریخته است و اگر باز هم در نجاتش تاخیر کنیم خواهد مرد، از بس که جان ندارد. در پی خشکی این دریاچه با دکتر ناصر آق ،عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه و بنیان‌گذار پژوهشکده آرتمیا به گفت‌وگو نشسته‌ایم تا بگوید برای حال دریاچه ارومیه چه باید کرد.

  •  روند خشکی دریاچه ارومیه از چه زمانی آغاز شده است؟

دریاچه ارومیه از سال ۱۳۷۶ خشکسالی‌اش شروع شد.البته در این مدت میزان بارندگی در این منطقه ۶۰ میلی‌متر نسبت به سال‌های قبلش کمتر شده است. یعنی همیشه چیزی در حدود ۳۶۰ میلی متر میانگین بارندگی در این منطقه بوده است، که در این ۱۵_۱۶سال گذشته به حدود ۳۰۰ میلی‌متر رسیده است و ۶۰ میلی‌متر کم شده است.از یک طرف کاهش میزان بارندگی را داریم و علاوه بر این،کاهش میزان بارش برف را هم داریم که در واقع یک ذخیره‌گاهی وجود نداشت که بخواهد آرام آرام منابع آب‌های زیر زمینی را تغذیه کند و هم دریاچه را حفظ کند. در حقیقت آن‌چیزی که الان از دریاچه ارومیه باقی مانده دیگر نمی‌شود بهش گفت دریاچه؛ باید بگوییم دریاچه سابق ارومیه. چون تنها ۱۵تا ۲۰درصد است آب دریاچه باقی مانده است.

  •  چرا دریاچه ارومیه به این سرعت آبش کم شده است؟

باید بدانیم چیزی در حدود ۲۵ میلیارد متر مکعب و یا شاید هم بیشتر آب در این مدت کم شده است.این موضوع نشان می‌دهد آب زیادی از دست رفته است و تبخیر بسیار زیادی صورت گرفته است.در این سال‌ها سدسازی‌ها نسبت به دوره‌های قبل افزایش پیدا کرد،هرچند میزان آب‌هایی که پشت سدها هستند،هنوز خیلی زیاد نیست که بخواهد تاثیر خیلی زیادی بر خشکسالی دریاچه بگذارد. در حقیقت آن چیزی که الان از دریاچه ارومیه باقی مانده دیگر نمی‌شود بهش گفت دریاچه؛ باید بگوییم دریاچه سابق ارومیه. چون تنها ۱۵تا ۲۰درصد آب دریاچه باقی مانده است.

  •  یعنی شما معتقدید نمی‌توان مقصر اصلی خشکسالی دریاچه ارومیه را فقط سدسازی‌های بی‌رویه دانست؟

نه! اصلا نمی‌شود گفت فقط سدسازی،مقصر خشکسالی دریاچه است.من خودم با سدسازی مخالف نیستم .زیرا سدسازی‌ها برای کنترل آب و جلوگیری از هدر رفتن آب نیاز است. سدسازی باید وجود داشته باشد،اما باید درست از آن استفاده کرد. سدسازی برای شرب مردم،صنعت،کشاورزی و اهداف مختلف استفاده می‌شود. سدها باید ایجاد شود و اگر سد نباشد، همه آب می‌آید و می‌رود،در صورتی که ذخیره آب شیرین هم نیاز داریم. ولی سدسازی باید متناسب با شرایط بحرانی منطقه باشد،این موضوع تا حدودی از تناسب خارج شده است.

  •  خب در مورد بحث کشاورزی و میزان دخیل بودن این حوزه در خشکسالی دریاچه ارومیه چه نظری دارید؟

با توجه به افزایش جمعیت،مواد غذایی بیشتری مورد نیاز است، اشتغال بیشتری برای مردم لازم است و منطقه ارومیه چون یک منطقه‌ای است که پتانسیل کشاورزی‌اش بالا است، بیشتر به کشاورزی روی آورده‌اند و کشاورزی به طرز بی‌رویه‌ای توسعه پیدا کرده است و سطح زیر کشت کشاورزی در این مدت بسیار زیاد شده است. از سویی دیگر، میزان آبیاری هم در زمین‌های اطراف دریاچه ارومیه زیادتر شد و چون راندمان آبیاری کشاورزی حداکثر ۳۰درصد است،این موضوع باعث شد هدر رفتگی آب بیش از حد افزایش پیدا کند. براساس آمارهای موجود در حدود ۴میلیارد متر مکعب آب برای کشاورزی در این منطقه مصرف می‌شود، اگر راندمان آبیاری کشاورزی ۳۰درصد باشد یعنی در حدود یک میلیارد و سیصد الی چهار صدمیلیون متر مکعب بدرستی مصرف می‌شود و حدود دو و‌نیم میلیارد متر مکعب هدر می‌رود. خب این بخش بزرگی از آب منطقه است که بدلیل غیرمکانیزه بودن آبیاری کشاورزی از دسترس خارج می‌شود.

  •  باغات در منطقه اطراف دریاچه ارومیه بسیار افزایش پیدا کرده است. باغات و حفر چاه‌های غیرمجاز در خشکسالی دریاچه چقدر تاثیرگذار هستند؟

بله، باغات منطقه بسیار توسعه پیدا کرده است و این باغات عمدتا از آب‌های زیرزمینی استفاده می‌کنند؛ به همین خاطر حفر چاه‌های غیرمجاز بسیار زیاد شده است.در منطقه آذربایجان غربی در حدود ۲۴ هزار حلقه چاه غیرمجاز وجود دارد،و در منطقه آذربایجان شرقی در حدود ۶ هزار حلقه چاه غیرمجاز وجود دارد که جمعا در حدود ۳۰هزار حلقه چاه غیرمجاز در آذربایجان می‌شود که آب زیادی را از زیر‌‌ زمین بالا می‌کشند. همیشه باید یک تناسبی بین آب‌های زیرزمینی و آب‌های سطحی وجود داشته باشد، اکنون این تعادل به هم خورده است.آب دریاچه ارومیه معمولا هم توسط رودخانه‌ها که آب‌های سطحی هستند،تامین می‌شود و هم توسط آب‌های زیرزمینی تامین می‌شود؛ وقتی سطح آب‌های زیرزمینی خیلی پایین بیاید، نه تنها از طریق آب‌های زیرزمینی آب دریاچه تامین نمی‌شود،بلکه نشت معکوس صورت می‌گیرد،یعنی آب دریاچه ارومیه به سمت چاه‌های حفر شده و سفره‌های زیرزمینی می‌رود. بدین ترتیب بخشی از آب دریاچه به‌طرف سفره‌های آب‌های زیر زمینی رفته و باعث شور شدن آب چاه‌ها نیز شده است.

  •  وضعیت خشکسالی که ایران با آن رو به‌رو است و افزایش دمای این منطقه تاثیراتش چه میزان است؟

دمای این منطقه در این چند سال میانگینش دو درجه بیشتر از سال‌های دور شده است و این موضوع باعث شده است که سطح تبخیر افزایش پیدا کند.سالانه از روی دریاچه ارومیه حدود یک متر آب تبخیر شده است.یعنی اگر وسعت دریاچه ارومیه ۵ هزارکیلومتر مربع باشد،تبخیر سالانه می‌شود ۵میلیارد مترمکعب آب،یعنی به ازای هر کیلومتر مربع،یک‌میلیارد مترمکعب آب تبخیر شده است،در حال حاضر بخش بسیار زیادی از آب از سطح دریاچه ارومیه رفته است،اما به خاطر این که مصرف آب در کشاورزی، باغات، تبخیر آب‌های زیرزمینی و سدسازی بیش از حد بوده است،این موضوع نیز مزید بر علت شده است و بر خشکسالی دریاچه افزوده است. به همین خاطر در عرض چند سال آب دریاچه ارومیه به سرعت یک‌متر، یک‌متر پایین آمد.

  •  منطقه ارومیه دارای نیروگاه‌ها و توسعه صنعتی است.آیا این نیروگاه‌ها برای چرخاندن چرخ صنعت از آب این دریاچه استفاده می‌کنند؟

صنعت در این منطقه توسعه پیدا کرده است،نیروگاه‌ها هم برای ادامه کار به آب نیاز دارند و آب زیادی هم از دریاچه به مصرف صنعتی می‌رسد.از سویی دیگر،مصرف شهری هم وجود دارد،اما چون هیچ‌گاه مصرف ما علمی و درست نیست در نتیجه در اینجا هم اصل هدررفتگی و اسراف هم زیاد به چشم می‌خورد.

  •  چه کارهایی برای کاهش خشکسالی دریاچه ارومیه انجام شده است و آیا موثر بوده‌اند؟

چندین عامل به صورت همزمان برای تشدید خشکسالی دریاچه ارومیه اتفاق افتاده‌اند.اما در مورد این که آیا کاری برای کاهش خشکسالی دریاچه شده است، باید گفت:بله کاری انجام شده است اما کافی نبوده؛به طور مثال: زمین‌های کشاورزی را آبیاری قطره ای و بارانی کرده اند،اما بسیار ناچیز است در برابر حدود ۴۰۰هزار هکتار زمینی که تحت پوشش کشاورزی در کل این منطقه است.

  •  آیا انتقال آب از رودخانه ارس،کارون و یا دریای خزر فایده‌ای برای کاهش خشکی دریاچه ارومیه دارد؟

ببینید از هر کجا آب به دریاچه بیاید،شرایط را عوض می‌کند.ولی این که آب چقدر طول خواهد کشید تا به این دریاچه برسد مهم است.دریاچه ارومیه حداکثر ۲الی ۳سال دیگر،کاملا خشک خواهد شد و دیگر فرصتی وجود ندارد که بخواهیم آب برای این دریاچه بیاوریم.باید طرح‌های زود بازده را انتخاب کنیم، طرحی که هر چه سریع‌تر به نتیجه برسد تا دریاچه را از خشکی نجات بدهد. بنابراین من با انتقال آب از خزر به شدت مخالفم، زیرا یک پروسه بسیار طولانی و هزینه‌بر است.هرچند تنها منبعی است که می‌تواند به طور دائمی به دریاچه ارومیه آب بدهد خزر است،زیرا آب بسیار زیادی دارد.

  •  آب رودخانه‌های دیگر آیا می‌توانند کمکی کنند؟مثل رودخانه ارس؟

خوب است اگر آب رودخانه‌ای مانند ارس به دریاچه ارومیه برسد ولی چون آب ارس شیرین است ممکن است تا به ارومیه برسد مصرف شود و مقدار بسیار کمی به دریاچه برسد. دیگری رودخانه زاب است که بخشی از پروژه آن اجرا شده است که اگر بتواند انتقال پیدا کند،شاید نزدیک‌ترین و عملی‌ترین همین رودخانه زاب باشد که در زمان کوتاه‌تر می‌تواند انجام بگیرد. البته باید توجه داشت که کلیه این آب‌ها با کشورهای همجوار مشترک است و ممکن است زمان طولانی برای توافق جهت انتقال آب از آنها صرف شود.

  •  آیا انتقال آب این رودخانه موجب خشکسالی در مناطق دیگر نمی‌شود؟

رودخانه زاب به طرف عراق می‌رود و از ایران کلا خارج می‌شود، اگر بتوانیم یک قسمت از آن را به طرف دریاچه ارومیه منحرف کنیم،کمک بزرگی به کاهش خشکسالی دریاچه کرده‌ایم.

  •  یعنی شما بهترین روش برای کاهش خشکسالی دریاچه را همین روش می‌دانید؟

خیر. بهترین روش برای کمک فوری به دریاچه ارومیه،روشی است که ما از طریق دانشگاه ارومیه اعلام کرده‌ایم و آن این است که آب‌های موجودی که به صورت طبیعی هر سال وارد دریاچه ارومیه می‌شود را مهار و مدیریت کنیم.در بدترین شرایط بحرانی هر سال بیش از یک میلیارد مترمکعب آب از طریق رودخانه‌ها وارد دریاچه ارومیه می‌شود،ولی این میزان آب‌به‌آب موجود در دریاچه نرسیده و قبل از رسیدن تبخیر شده است. طرحی که من خودم به اتفاق تعدادی از همکاران ارائه کرده‌ام این است که همین آب را که گاهی تا یک‌میلیارد و هفتصد، هشتصد میلیون مترمکعب رسیده است در جایی کوچک‌تر در دریاچه ارومیه متمرکز کنیم،قسمت کوچکی را احیا کنیم و بعد به نقطه اصلی سرریزش کنیم.یعنی به صورت تکه‌تکه دریاچه را احیا کنیم.این طرح می‌تواند در عرض یک سال فاز اول دریاچه را احیا کند.در همین بخش احیا شده می‌توانیم «آرتمیا» را هم تولید کنیم، یعنی به این بخش احیا شده دریاچه اکوسیستم قدیمش را بازگردانیم.پرندگان بازگردند، آرتمیا زیاد شود،ایجاد اشتغال شود و دولت تشویق شود تا فازهای دیگر احیای دریاچه را انجام دهد.

  •  با این‌روش‌ها دریاچه ارومیه به شرایط قبلی‌اش برمی‌گردد؟

وقتی از حالت قبلی دریاچه صحبت می‌کنیم، اگر منظور همان سال ۱۳۷۵ است که دریاچه در پرآب‌ترین حالت ممکن قرار داشت، باید بدانیم هرگز دریاچه به آن شرایط برنخواهد گشت و هیچ وقت این اتفاق نخواهد افتاد.چون آن قدر آب در منطقه وجود ندارد.زیرا با افزایش جمعیت،صنعت و کشاورزی رو‌به‌رو هستیم و هرگز آن میزان آب به دریاچه ارومیه وارد نخواهد شد. بنابراین در هر حال باید دریاچه ارومیه کوچک‌تر شود، شاید نصف دریاچه ارومیه قبلی شود تا بتوان احیایش کرد که در آن حد هم حدود ۱۰سال شاید طول بکشد.البته نباید منتظر شویم از یک جای دور آب بیاوریم که چندسال طول بکشد، چون تا آن موقع دریاچه خشک شده، نمکش پخش شده و تمام روستاها و زمین شور خواهد شد.

  •  چندسال طول می‌کشد دریاچه ارومیه به حالت‌مطلوب برسد؟

رسیدن به حالت مطلوب یک برنامه درست و یک پشتوانه مادی خوب می‌خواهد.اگر یک برنامه‌ریزی درستی انجام بگیرد و یک بودجه مناسب در اختیار این کار قرار بگیرد،من فکر می‌کنم در عرض ۵ سال می‌شود به یک ترازی که قابل قبول باشد که حداقل تمام بخش‌هایی که نمک دارد زیر آب برود و آب هم بالا بیاید،رسید.به شرطی که متولی یک ارگان باشد،اما اکنون همه ارگان‌ها متاسفانه متولی این امر شده اند.

  •  آیا این کارگروهی که تشکیل داده‌اند توسط رییس‌جمهور و سازمان‌ها می تواند کاری را از پیش ببرد؟

کارگروه خودش که نمی‌تواند، کارگروه سیاست‌گذاری خواهد کرد و اصولا بایستی بیاید و ماموریت بدهد به یک بخش علمی و ما پیشنهاد داده‌ایم بیایند و ماموریت را به دانشگاه ارومیه بدهند زیرا دانشگاه ارومیه فقط ۱۵ کیلومتر با دریاچه فاصله دارد، حدود یک صد متخصص داریم که رشته تحصیلی آنها به‌نحوی با دریاچه ارومیه مرتبط است،ده‌ها پژوهش در این زمینه هم انجام داده اند.

  •  در خبرها گفته می‌شود زاد و ولد آرتمیا ارومیه متوقف شده است. شما به عنوان بنیان‌گذار پژوهشکده آرتمیای ارومیه در این زمینه چه کاری انجام می‌دهید؟

در پژوهشکده فعالیت‌های پژوهشی مختلفی انجام می‌دهد و یکی از فعالیت‌ها تولید آرتمیا به صورت مصنوعی است که استان‌های مختلف پیگیری می‌شود که اخیرا نیز در بوشهر اجرا شده است.اما برای بازگرداندن دریاچه ارومیه به حالت سابقش، یعنی شکل مولدش،آرتمیا کلید حل معماست. اجرای فاز اول طرح احیای دریاچه ارومیه باعث می‌شود حدود صد تن تخم آرتمیا، هر سال تولید شود که در حدود ۵۰میلیارد تومان ارزش دارد؛که این موضوع باعث اشتغالزایی برای ۲۰۰نفر می‌شود، از سویی دیگر،درآمد ریالی و ارزی ما را بالا می‌برد.زیرا در حال حاضر حدود ۲۰ تن نیاز داخلی‌مان است که از خارج وارد می‌شود و حدود ۸۰ تن را می توانیم صادر کنیم به اضافه آرتمیای زنده و خشک شده که در حدود ۸ میلیون دلار هم می‌توانیم درآمد ارزی داشته باشیم.

  •  آیا مسئولان تا به حال از طرح‌های شما استقبال کرده‌اند؟

بله همه تقریبا به این نتیجه رسیده اند این طرح بهترین طرح است و هم از لحاظ زیست‌محیطی،اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی همه موارد لحاظ شده است.بودجه لازم برای این طرح احیای دریاچه ارومیه در چند فاز ۵۰ میلیارد تومان است که قابل بازگشت است.

  •  اگر دریاچه ارومیه خشک شود، چه اتفاقی می‌افتد؟

در وهله اول این فاجعه زیست محیطی باعث تاثیر بر اطرافش می‌شود.پیشروی نمک کشاورزی منطقه را رو به نابودی خواهد برد.در حال حاضر هم توسعه بیابان زایی نمکی وجود دارد. اگر دریاچه ارومیه کاملا خشک شود در حدود ۸ میلیارد تن نمک روی زمین باقی می‌ماند!با فرسایش این نمک با ریزگردها به طرف باغات و زمین‌های کشاورزی می‌رود، وارد شهرها و روستاها می‌شود و این نمک حاوی انواع فلزات سنگین است که میزان سرطان را در خردسالان، بیماری‌های پوستی، زایمان‌های زودرس و بیماری‌های ریوی شود. از سوی دیگر، یک منبع عظیم اقتصادی را از دست می‌دهیم و هم کشاورزی در آن منطقه نابود می‌شود و هزاران نفر بیکار می‌شوند و کوچ اجباری شکل خواهد گرفت و این فاجعه زیست‌محیطی نباید به فاجعه انسانی بدل شود.

سا را غضنفری

 تهران امروز