مشکل از صداوسیماست نه سریال
شهروندان:
پخش سریال سرزمین کهن از صدا و سیما با انتقادات تندی مواجه شد تا جایی که ادامه پخش آن تا مذاکره با منتقدان و معترضان متوقف شده است. موضوع قومیتها در ایران همواره با حساسیتهای فراوانی مواجه بوده و باید در این باره وسواس بسیاری به خرج داد. ظاهرا نکته حساسیت برانگیز این سریال نقل جملهای درباره قوم بختیاری بوده که با واکنش و اعتراض هموطنان بختیاری همراه بوده است.
فارغ از اینکه رویکرد سریال سرزمین کهن چه بوده یا اینکه اعتراضات مطرح شده تا چه حد درست یا غلط بوده، مسئله اساسی این است که آستانه تحمل در جامعه امروز ایران به حداقل رسیده است. هیچکس کوچکترین نقدی را برنمیتابد. هر زمان در رسانهای مطلبی در نقد شخص یا ارگانی منتشر میشود بلافاصله با واکنش عصبی طرف مقابل روبهرو میشویم.
درباره اعتراضات اخیر به صدا و سیما، حکایت کمی متفاوت است. این بار اعتراضات نه سیاسی است و نه حزبی اما هر کس باد بکارد توفان درو خواهد کرد. صدا و سیما به عنوان رسانهای که باید برای جامعه فرهنگسازی کند خود یکی از مهمترین علل پایین آوردن آستانه تحمل در جامعه است.
در سالهای اخیر رسانهای که باید ملی باشد تبدیل به یک ابزار برای انتقامگیری از کسانی شد که با صدا و سیما و تفکر مدیران آن همسو نبودند. مدیران حاکم بر صدا و سیما از رسانهمتبوعشان به عنوان یک رانت برای هجمه به جریانهای غیر همسو سوءاستفاده کردند. همین چند هفته پیش بود که برخی رسانههای جریان افراطی، هجمهای کاملا سازمان یافته علیه روزنامه قانون به راه انداخته و به بهانه طرح یک موضوع حقوقی و انتشار گزارشی از یک معضل اجتماعی، از هیچ کوششی برای فشار بر این روزنامه دریغ نکردند.
در این بین صدا و سیما که باید بیطرفی خود را در این کارزار حفظ میکرد به صف رسانههای خاص پیوست که و در چند بخش خبری خود، در قامت بولتن جریانی خاص خواستار برخورد با روزنامه قانون شد! حال آنکه صداوسیما با روزنامه قانون که به عنوان رسانهای مستقل نه به شخص خاصی وابستگی دارد و نه سنگ جریان سیاسی خاصی را به سینه میزند، چه خصومتی دارد جای سوال است.
از این دست نمونهها درباره عملکرد صداوسیما کم نیست. این تنها رسانه تصویری و انحصاری کشور یکی از بزرگترین مروجان خشونت رسانهای است. صدا و سیما کوچکترین نقدی را نه به خود و نه جریانات همسو با خود برنمیتابد. حواشی پخش مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر نیز دسته گل دیگر این سازمان است.
صداوسیما بخشهایی از این مراسم را سانسور و حذف کرد که هیچ دلیل منطقی غیر از نگاه حذفی و نقدناپذیری این سازمان نمیتوان بر آن متصور بود. تا زمانی که صدا و سیما آشکارا حقوق و حیثیت شهروندان منتقد را بی هیچ واهمهای مورد هجمه و تخریب قرار میدهد نباید انتظار داشته باشیم مردم عادی هرگونه توهین یا حتی نقد منصفانه را بپذیرند. به نظر میرسد تا زمانی که صدا و سیما به عنوان فراگیرترین رسانه رسمی رویکرد خود را تغییر ندهد نمیتوان از جامعه انتظار خویشتنداری و تساهل و تسامح داشت.
مسعود کاظمی
قانون