ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

تا شهروندان پای کار نباشند، جنگل و مرتع روی خوش نمی‌بیند

شهروندان:
هر سال هنگامی که به اسفندماه و موعد درختکاری می‌رسیم با کاشت درخت و حتی تبلیغات نمادین در کشور ما اهمیت درخت و درختکاری و حفاظت و صیانت از جنگل‌ها مراتع و… جلوه گر و پس از آن این رویکرد حفاظتی و صیانتی برای طول سال کمرنگ می‌شود ونکته‌ای که پیش روی مردم گشوده می‌شود این است که منابع طبیعی در کشور ما در حال پس رفت است و طرح‌های حمایتی به کندی پیش می‌رود.

جنگلامروز هم که در هفته منابع طبیعی و درختکاری قرار داریم روز جوامع محلی، سازمان‌های مردم نهاد و تشکل‌های مردمی خوانده شده که به اهمیت حضور مردم در کمک به منابع طبیعی تاکید دارد چرا که تا مردم پای کار نباشند تلاش‌های دولتی و فرهنگ سازی به جایی نخواهد رسید.

این موضوعی کاملا شفاف و روشن است که اگر آن میزانی که در فصل درختکاری در کشور درخت کاشته می‌شود و یا آمار آن همه ساله ازطریق مجاری رسمی به اطلاع مردم می‌رسد به فضای سبز و جنگل تبدیل می‌شد الان وسعت جنگل‌های کشور ما به جنگل‌های سیبری و استوا رسیده بود! چرا که براساس آمارهای رسمی سالانه در کشور ما ۵۰ میلیون اصله نهال از گونه‌های مختلف جنگلی و بومی تولید و کاشته می‌شود. چرا چنین نیست و حتی میزان اراضی طبیعی در کشور و به ویژه اراضی جنگلی کاهش هم می‌یابد؟ سئوالی است که پاسخ آن تنها با بررسی دقیق علل و عوامل پس رفت منابع طبیعی ممکن خواهد شد.

البته پاسخ این سئوال هم تا حدودی آشکار است زیرا در کشور ما بنا به دلایل مختلف از جمله نبود همین حضور و نظارت مردمی برنامه ریزی دقیق توسعه‌ای با رویکرد حفاظت و صیانت ازمنابع طبیعی بهره‌برداری غیر مجاز و همچنین مشکلات قانونی حفاظت از منابع طبیعی ضعف عملکردهای اجرایی دستگاههای دولتی، آزادی دام در اراضی جنگلی و مرتعی و… فشار به جنگل‌ها و مراتع حدود سه تا چهار برابر قدرت تولیدی آن است و به همین دلیل جنگل‌ها و مراتع در ایران همواره در معرض تهدید هستند.

نمونه‌هایی از این دست آنقدر فراوان است، که همه افرادی که به نوعی در محدوده اراضی طبیعی سکونت دارند، چشم و گوش آنها از تعدی به این اراضی پر است که حتی با حمایت‌های آشکار و پنهان پس از تبدیل اراضی طبیعی به ملک شخصی، برای آن سند مالکیت هم دریافت می‌کنند و همین شرایط در کشور مدام تکرار می‌شود که رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری اخ?راً با نگرانی از سرعت زمین خواری در کشور بیان می‌دارد که سالانه دهها هزار هکتار از اراضی ملی از سوی زمین خواران به اراضی شخصی تبدیل می‌شود و با همه تلاش‌های پرهزینه‌ای که انجام می‌شود، از این حجم تنها ۳۰ هزار هکتار به جای قبل باز می‌گردد؛اگرچه می‌دانیم سال بعد دوباره این اراضی با اشکال مختلف مورد تعدی و تعرض قرار می‌گیرند که متاسفانه دست سازمان‌ها و نهادهای دولتی، نظامی و انتظامی هم در این تخلفات آشکار است.

این نگرانی از آن جهت مطرح می‌شود تا فراتر از حرف‌های رسمی و اختصاص اعتبارات دولتی برای کمک حقیقی به منابع طبیعی در کشور، باید کاری اساسی شکل گیرد و در این عرصه تا مردم فعال نشوند، مشکلات کماکان خواهد بود زیرا گستردگی فراوان سرزمینی و وجود بیش از ۶۵ درصد از اراضی کشور ما در منطقه خشک و نیمه خشک، حفاظت و صیانت از منابع طبیعی به خصوص جنگل‌ها و مراتع را بسیار بااهمیت می‌سازد. کافی است به وضعیت هجوم بیابان و کویر به ۱۸ استان کشور توجه کنیم که چگونه عملا ۱۰۰ میلیون هکتار از اراضی کشور ما در معرض پدیده بیابان زایی قرار دارند که می‌توانند از اراضی مرتعی فعلی به بیابان و برهوتی از شن و ماسه خشک و روان تبدیل شوند!

پس، حداقل هفته منابع طبیعی و روز درختکاری این کمک را به ما می‌کند تا به هر حال یک روز باید متوجه نتایج ارزشمندتر حفاطت واقعی از اراضی طبیعی هم باشیم؛ چرا که بدون این اراضی حیات ما آدمها هم تهدید می‌شود ما نمی‌گوئیم کاری نشده و نمی‌شود که اگر چنین اقداماتی هم صورت نمی‌گرفت بحران‌هایی نظیر بیابان زایی و کاهش سطح جنگل‌ها و تخریب مراتع از وضعیت امروز بسیار بدتر می‌شد.اما راه چاره چیست؟

در این زمینه دکتر حسین سروستانی کارشناس آب و منابع طبیعی در گفت وگو با گزارشگر ما می‌گوید: جنگل‌ها و منابع طبیعی کشور به جهت وسعتی که دارند و همچنین به دلیل معارضانی که همیشه در کمین نشسته‌اند و مشکلاتی که برای حفظ و نگهداری آن وجود دارد، کاری کلان و بسیار گسترده در کشور محسوب می‌شوند که حل همه مسایل مربوط به آن نه تنها از دست یک سازمان که وزارتخانه جهادکشاورزی هم برنمی آید کمااینکه ما در گذشته در ایران وزارتخانه مستقلی به نام وزارت منابع طبیعی داشتیم و مشکلات آن حل نشده بود.

دکترسروستانی می‌گوید: به نظر می‌رسد مادامی که یک نگاه وسیع ملی و مردمی و مدیریتی و حمایت‌های فکری و فرهنگی مردمی از جنگل‌ها و منابع طبیعی نشود مشکلات این حوزه حل نخواهد شد و تغییرات چند درصدی در اعتبارات این حوزه هم دردی را درمان نخواهد کرد. و نباید خیلی هم امیدوار بود که با تغییر ردیف‌ها تحولی جدید در وضعیت منابع طبیعی کشور پدیدار شود.

این کارشناس آب و منابع طبیعی ادامه می‌دهد: در کشور ما می‌بایست رویکردهای کلان و ملی به منابع طبیعی و جنگل‌ها تغییر کند همان شیوه‌ای که در بخش آبخوان‌داری و آبخیزداری پدید آمد که حتی مردم با هزینه‌های خود در بسیاری مناطق وارد کار شدند که این نحوه عملکردها مایه امیدواری است که می‌توان کارهای بزرگتری هم در سایر بخش‌های مربوط به جنگل‌ها و منابع طبیعی انجام داد.

وی ادامه می‌دهد: اگرچه همچنان بر نظر خود ثابت قدم هستم که بخش منابع طبیعی نیازمند طرحی نو است تا از این وضعیت موجود بیرون بیائیم و مشکلات این بخش به صورت ریشه‌ای و با حمایت مردمی حل شود؛ در غیراینصورت حتی اگر با ادغام‌های گسترده وزارتخانه‌ای مستقل هم به نام جنگلها و منابع طبیعی ایجاد شود، نمی‌توان امیدوار به حل مشکلات این بخش بود. امروزه در دنیا مردم خود حامی اصلی منابع طبیعی هستند و در کشور ما هم در نقاط مختلف باید با بسیج فرهنگی با شیوه فنی و مهندسی و نه به شیوه عامیانه آن بر این گرفتاری فائق آمد. زیرا دولت‌ها در هیچ کشوری توان تامین حجم گسترده نیروهای حفاظتی را ندارند خصوصا اینکه در کشور ما رویکرد خصوصی سازی هم این اجازه را به دولت نمی‌دهد که نیروهای حفاظت را افزایش دهد.

وی می‌گوید: در این بخش می‌توان از شیوه عمل جهاد سازندگی در روستاها در سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی کمک گرفت و شمار انبوه جوانان روستا به ویژه سربازان را در محل خدمت خود به کار گرفت تا با ساماندهی بسیج مردمی و الگوهای مشابه حداقل بحث حفاظت و حراست و حتی احیا جنگل و منابع طبیعی را تحرک بخشیم که این بسیج هم البته باید با سازماندهی نظام‌مند با سیستم اجرایی کشور مرتبط باشد و از کارهای موازی و دوباره کاری و متضاد جلوگیری کرد.

دکترسروستانی می‌گوید: از این جهت می‌گویم که بسیج مردمی باید شکل بگیرد به این دلیل است که حتی اگر نیروهای دولتی در این بخش افزایش یابند ساختار اداری و قرطاس بازی موجود اجازه تحرک به این نیروها را نمی‌دهد و نمی‌توان به کارهای جدی این نیروها امیدوار بود.

وی درباره نظارت بر عملکرد نیروهای مردمی با توجه به گستردگی دامنه آن و احتمال شکل گیری تخلفات و آفت‌ها در این حوزه هم می‌گوید: من از این جهت موضوع جهادسازندگی سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی را به عنوان نمونه مطرح کردم که بگویم این نهاد هم مردمی بود هم اجرایی و هم نظارتی؛ضمن آنکه در بطن خود باید خلوص کاری و باور به نجات منابع طبیعی و جنگل‌ها را با فرهنگ سازی داشته باشد این کاری است که هم فرهنگی است و هم چون خارج از سیستم‌های هزارتوی اداری کشور است می‌تواند در مرحله عمل هم موفق باشد در غیراینصورت اگر بخواهد مشابه طرح‌های گذشته باشد که با حضور بهره برداران جدید از جنگل‌ها و منابع طبیعی بعدا نتوان آنها را از اراضی جدا کرد، مشکل را پیچیده‌تر می‌سازد.

وی در خصوص تعدی آن دست از مردم ساکن در محدوده، به اراضی طبیعی هم می‌افزاید: توجه به وضعیت معیشت و ارتزاق حاشیه نشینان جنگل و مرتع و منابع طبیعی وبه خصوص سوخت زمستانی به همین دلیل اهمیت می‌یابد و در این نگاه قطعا دولت باید به وضعیت معیشت این نیروهای مردمی هم توجه کند تا از این طریق هم برای افراد ایجاد انگیزه شود و هم اینکه با داشتن قوانین اجرایی و نظارتی بتوان از کمک مردم استفاده کرد.

وی همچنین با انتقاد از آمارهای اعلام شده در اسفندماه برای کاشت دهها هکتار درخت در هفته منابع طبیعی اعلام می‌دارد: متاسفانه اینها هم همان آمارهایی هستند که در سیستم اداری و اجرایی دولتی مطرح می‌شود در حالیکه این آمارها هر سال در همان منطقه اعلام می‌شود که اگر قرار بود این حجم جنگلکاری در سال در کشور انجام می‌شد ما اکنون هیچ کمبودی در این حوزه نداشتیم.

وی درباره علت عدم اجرای چنین طرح‌هایی در کشور هم می‌افزاید: به نظرم می‌رسد که ما در مراجع خاص تصمیم گیری کلان کشور از نیروهای توانمند در حد کافی نداریم که بتوانند در راستای دفاع از بخش و همچنین برنامه ریزی و سیاستگذاری کلان اقدامی اساسی انجام دهند.

وی فشار اقتصادی و اجتماعی را عامل بسیار موثر در تخریب جنگل‌ها و مراتع در ایران می‌داند و می‌افزاید: پس علت عمده این فشار را هم می‌توان نوعی بدشانسی خواند چرا که عمده اراضی جنگلی کشور در مناطق مرزی و دور از مراکز استانی و کشوری واقع است و چون در طول دهه‌های گذشته فعالیت‌های توسعه‌ای و رفاهی در این مناطق کمتر صورت گرفت زندگی مردم این مناطق همچنان به جنگل‌ها و مراتع وابسته است در نتیجه این عقب ماندگی نرخ بیکاری در این مناطق هم بسیار بالاست.

مهندس خداکرم جلالی رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور هم صیانت از منابع طبیعی را تقریباً مشکل عمومی می‌داند که کل کره زمین را تهدید می‌کند و با شاهد مثال آوردن آلودگی آب و هوا، ذوب شدن برف‌ها، گرما و سرماهای غیر طبیعی، سیل، رانش، زلزله و سونامی و… اعلام می‌کند: بهره‌برداری‌های بی‌رویه در جهان، باعث بروز پدیده‌های مختلفی شده و امنیت زیستی را با خطر روبه‌رو کرده است. سطح جنگل‌ها در دنیا از هشت میلیارد هکتار بر اثر بهره‌برداری‌های بی‌رویه به چهار میلیارد هکتار رسیده است.

وی این مشکلات را برای کشور ما نیز حاد می‌داند و می‌گوید: ریشه خشک شدن دریاچه ارومیه و سایر آب‌های سطحی و به ویژه رودخانه تمدن ساز زاینده رود را نیز بهره‌برداری‌های بی‌رویه و کاهش پوشش سطح گیاهی در آبخیزهاست چراکه بیلان منفی آب‌های زیرزمینی و فرونشست زمین حاکی از آن است که وضعیت بخش منابع طبیعی مناسب نیست.

جلالی همچنین می‌افزاید: جنگل‌کاری در اراضی شمالی در دستور کار است که در این راستا در برنامه داریم که سطح افزایش نیابد، اما برای جوان‌سازی جنگل‌ها اقداماتی انجام شود که بر اساس آن، طبق برنامه‌ریزی برنامه پنجم توسعه، با همکاری محیط زیست تلاش می‌شود که بهره‌برداری‌ها محدود شده و در سطح یک میلیون هکتار باقی بماند. میزان بهره‌برداری از جنگل‌های شمال در سطح ۸۰۰ هزار مترمکعب پیش‌بینی شده و در برنامه داریم که به زیر ۵۰۰ هزار مترمکعب کاهش یابد که این اقدام در راستای به‌سازی محیط جنگل و بهبود شرایط جنگل‌ها است.

رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور فرسایش خاک را یکی از این مشکلات داخلی می‌داند و می‌گوید: طرح‌ها و مطالعات گسترده‌ای برای استفاده از آبخوان‌ها در کشور انجام شده که از هر هکتار آبخیزداری و آبخوانداری ۵۰۰ مترمکعب آب جدید ایجاد می‌شود که بدین ترتیب اگر جلوی فرسایش خاک و رسوبات که ۶٫۵ میلیون تن است، گرفته شود، بیش از ۲۰۰ میلیون مترمکعب رسوبی که پشت سدها ذخیره می‌شود، کاهش پیدا می‌کند. با انجام عملیات آبخیزداری، حداقل ۱۲۰ کیلوگرم در هکتار تولید علوفه می‌شود که این امر یکی از مصادیق اقتصاد مقاومتی است و یکی از اولویت‌های کشور با توجه به محدودیت منابع آب است.

معاون وزیر جهادکشاورزی درباره آبخیزداری نیز خاطرنشان می‌کند: انجام عملیات آبخیزداری که به برنامه پنجم توسعه هشت میلیون هکتار پیش‌بینی شده است و با توجه به قرار داشتن در سال چهارم برنامه توانستیم بیش از دو میلیون هکتار را انجام دهیم.البته به‌دلیل محدودیت‌های اعتباری، نتوانستیم به اهداف برنامه دست پیدا کنیم.برای هر هکتار، حدود یک میلیون تومان اعتبار نیاز است.

وی درباره سطح جنگل‌ها هم می‌گوید: در مقایسه سال‌های ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۰ سطح جنگل‌های کشور حدود ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار هکتار کاهش یافت و در حال حاضر ۱۰ درصد مراتع درجه یک، ۲۰ درصد درجه دو یا متوسط یا ۷۰ درصد در سطح مراتع ضعف وجود دارد.

معاون وزیر جهادکشاورزی درباره مشکلاتی که درسالهای اخیر برای جنگل‌های زاگرسی داده نیز می‌گوید: سطح این جنگل‌ها که حدود شش میلیون هکتار برآورد شده است، در سال‌های ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ دچار پدیده خشکیدگی بلوط‌ها شد که البته عوامل مختلفی در ایجاد آن مؤثر بوده است.تغییر اقلیم، کاهش بارندگی، به‌وجود آمدن بیماری ذغالی و سوسک‌های چوب‌خوار باعث شد که ۱۰ تا ۱۵ درصد یک میلیون هکتاری این جنگل‌ها دچار خشکیدگی شود. در این راستا، حدود ۷۸ هزار درخت قطع شد که ۱۸ هزار درخت آن کاملاً خشک و ۶۰ هزار درخت نیز کف‌بر شده است.البته برای احیای جنگل‌های زاگرسی در سال آینده، ۴۳ میلیارد تومان افزایش بودجه‌ای داشتیم که رقم ۲۵ میلیارد تومان آن از محل حوادث غیرمترقبه از ستاد بحران تخصیص پیدا خواهد کرد.

مهندس جلالی با اشاره به اینکه همیشه باید اظهارنظرها براساس آمار واطلاعات دقیق باشد، ادامه می‌دهد: گاهی در رسانه‌ها اعلام می‌شود که زمانی سطح جنگل‌ها در شمال ۳۰ میلیون یا ۱۸ میلیون بوده و حالا شده دو میلیون و… اینها برآوردها و حدس و گمان است زیرا چون براساس نقشه و آمار نیست نمی‌توان به آن استناد کرد و آنچه که مطالعه شده و مستند است در دست تحصیلکردگان این بخش قرار دارد و من درباره آن سخن می‌گویم.

وی با مقایسه فاصله بسیار زیاد تعداد جنگلبانان به نسبت اراضی طبیعی در کشور ما با میانگین جهانی آن به وضعیت نیروهای بخش جنگل‌ها اشاره می‌کند و یادآور می‌شود: ۱۲۵ میلیون هکتار عرصه جنگلی وجود دارد که دوهزار و ۴۰۰ نفر نیرو مشغول فعالیت هستند؛ یعنی برای هر ۵۶ هزار هکتار، یک نفر نیرو وجود دارد. در جنگل‌ها نیز برای هر ۱۳ هزار هکتار، یک نفر جنگل‌بان تعبیه شده است که این پوشش بسیار ضعیف است و باید تقویت شود.

رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور درباره خشکیدگی شمشادهای جنگل‌های شمال اظهارمی دارد: این خشکیدگی در سطح ۵۰ هزار هکتار اتفاق افتاد و برای جلوگیری از آن، از محققان و اساتید صاحب‌نام خواسته شده است تا موضوع را پیگیری کنند. بیماری قارچی عامل این پدیده بوده و از سازمان فائو نیز خواسته شده که در نشست اردیبهشت‌ماه که گروهی از کارشناسان آن به ایران سفر می‌کنند، موضوع تحت بررسی قرار گیرد.

***

به هر حال همه باید به این باور حقیقی برسیم که جنگل‌ها و سایر منابع طبیعی هر کشور قبل از اینکه سفره مصرف امروز باشد به عنوان میراث آیندگان این کشور و حتی میراث کل بشریت و کل جهان هم محسوب می‌شود ضمن آنکه حفظ و نگهداری از این اراضی نه تنها محدود به دولت و دستگاههای دولتی نیست که همه مردم موظفند در کمک به حفاظت از این موهبت الهی تلاش کنند.

امروزه منابع طبیعی ما نه از لحاظ کمیت که از لحاظ کیفیت هم باید مورد توجه جدی قرار گیرد زیرا کمیت اراضی طبیعی خصوصا جنگل‌ها و مراتع نقش تعیین کننده‌ای در وسعت آن در آینده دارند زیرا حتی اگر مردم هم رعایت کنند اما شیوع آفت‌ها و قارچ‌ها همانند بهره‌برداری غلط از این منابع تهدیدکننده هستند که نمی‌توان از آن نیز چشم پوشی کرد.

علاوه بر آن روند تخریب این اراضی در راستای استفاده از معادن موجود در آن، شهرسازی و راه سازی سدسازی و سایر فعالیت‌های توسعه‌ای بدون توجه به دستورالعمل‌های زیست محیطی می‌تواند حتی با مجوز قانونی کمر به تخریب جنگل‌ها و مراتع ببندد که دقت در آن نیز ضرورتی غیرقابل انکار است زیرا توسعه‌ای که منجر به تخریب محیط زیست شود توسعه نیست یک بیماری توسعه‌ای مطرح است.

مجید زندی

جمهوری اسلامی

برچسب‌ها : ,