آموزههای آزادی مرزبانان
شهروندان – داوود محمدی*:
سرانجام ماجرای مرزبانان گروگان گرفتهشده، ختم به خیر شد. هرچند، شهادت جمشید داناییفر از شیرینی فرجام ماجرا کاست اما بازگشت چهار مرزبان باقیمانده به آغوش وطن، در جامعه موجی از شادی آفرید.
آغاز و پایان این گروگانگیری، همانند هر رخداد دیگری، حاوی نکات و آموزههایی است:
۱- از همان ابتدای انتشار خبر گروگانگیری، موضوع، موردتوجه افکار عمومی قرار گرفت و موضعگیری منفی مردمی را برانگیخت. اعلام خبر اعدام جمشید داناییفر توسط گروهک «جیشالعدل» تحول مهمی بود که اعتراضها را به «انزجار» تبدیل کرد. در این میان، فضای مجازی و بهویژه «شبکههای اجتماعی»، در بازتابدادن خشم عمومی از اقدام گروگانگیرها، نقش بسزایی ایفا کردند. این نکته، مهر تایید مجددی بود بر نقشآفرینی جدی ابزارهای نوین ارتباطی در گستره داخل و خارج کشور. اقدامات «جامعه مدنی» نیز از دیگر رخدادهای موثر بود. تحویل نامه ۱/۵میلیون امضایی ایرانیان به نمایندگی سازمان ملل در تهران که «بانکیمون» را مخاطب قرار داده و خواستار آزادی مرزبانان ایرانی شده بودند، فقط یک نمونه از تحرک تاثیربرانگیز جامعه مدنی در چارچوب منافع ملی بود.
در چنین فضایی بود که اقدام گروگانگیرها با واکنشهای منفی جهانی نیز مواجه شد که از آن جمله میتوان به موضعگیری آمریکا و دبیرکل سازمان ملل در محکومسازی اقدام گروهک تروریستی«جیشالعدل» اشاره کرد.
۲- مقامات امنیتی، نظامی و دیپلماتها نیز کارنامه قابلتوجهی از خود برجای گذاشتند. آنان با وجود توصیههای شتابزده برخی که خواهان بهکارگیری سریع «مشت آهنین» بودند، ترجیح دادند در سکوت خبری، راهکارهای کمهزینهتر و موثرتری را پیگیری کنند که نهتنها به آزادی گروگانها بینجامد، بلکه انزوای گروهک «جیشالعدل» را هم تشدید و بستر اقدامات مشابه آتی را بخشکاند. تحمل انتقادهای تند برخی عجولها و پیگیری مداوم و نتیجهبخش راهکارهای غیرنظامی، نقطه درخشان عملکرد این مقامات بود که شاید بنا به ملاحظات ملی هرگز نتوانند تمامی تلاش خود را اطلاعرسانی کنند.
۳- هموطنان اهلسنت و بهویژه شخص مولوی عبدالحمید، به نوبه خود و همگام با عزم ملی، عملکرد شایسته تقدیری داشتند و علاوه بر نفی صریح و علنی اقدامات خشن گروگانگیرها، در حد توان خویش به روند رایزنیهای منتهی به آزادی مرزبانان، مدد رساندند. رویکرد هوشیارانه هموطنان و علمای اهلسنت به ماجرای گروگانگیری، در زمره عوامل تاثیرگذاری بود که تلاش «جیشالعدل» را برای ایجاد شکاف میان ایرانیان شیعه و سنی خنثی کرد و نشان داد در چارچوب منافع ملی و الزامات اخلاقی، ایرانیان، فارغ از گرایش مذهبیشان، در همدوشی و همگامی با یکدیگر، تردیدی به دل راه نمیدهند.
۴- هرچند، ناکامی گروگانگیرها و آزادی مرزبانان در کانون توجه افکار عمومی قرار گفته، اما فراسوی این دستاورد درخشان باید توجه کرد که اثبات انزوای هر تفکر خشونتگرایی همانند گروهک «جیشالعدل» و نیز تقویت همگرایی شیعه و سنی، نتیجه درخشانتری است که پیامدهای آن تا مدت مدیدی بر فضای سیاسی و مذهبی کشور حاکم خواهد بود. این توفیق گرانسنگ، مرهون مدیریت هوشیارانه بحران و اولویتدهی راهکارهای مبتنی بر فشار افکار عمومی و رایزنی در چارچوب منافع ملی بود.
۵- از تجارب منفی ماجرا هم باید روی اطلاعرسانی ضعیف انگشت نهاد که در موضوعی ملی، نوعی سردرگمی ایجاد کرده بود. تعدد افرادی که در مناصب مسوول و غیرمسوول، همزمان، خبرهای متفاوت و گاهی متناقضی را اعلام میکردند و موجبات شادی یا نگرانی بیپایه مردم را فراهم میکردند، نشان داد در چنین مواقعی باید نهاد، کمیته مشترک یا شخصی بهعنوان اطلاعرسان و سخنگو معرفی شود تا اطلاعرسانی سریع و دقیق پدید آید.
*سردبیر
شرق