ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

توزیع ناعادلانه ثروت با پرداخت نقدی یارانه

شهروندان – دکتر حسین راغفر:
پرداخت یارانه نقدی جز اتلاف منابع ملی حاصل دیگری به همراه نداشته است. آنچه امروز به‌عنوان حذف یارانه 3دهک بالای جامعه عنوان شده است در واقع 3دهک جمعیتی است نه 3دهک درآمدی. در واقع 22میلیون نفر حدود 30درصد از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند. این افراد با توجه به پایگاه‌های اطلاعاتی کشور قابل شناسایی هستند.

حسین راغفر

اطلاعات دارایی افراد نظیر ملک، خودرو و سایر اموال موجود است اما موضوع این است که مشکل هدفمندی یارانه‌ها با حذف یارانه این افراد حل نمی‌شود.

درست است که کسری بودجه یکهزار میلیارد تومانی هدفمندی یارانه‌ها با این اقدام جبران می‌شود اما سؤال این است که ۲هزارو۵۰۰میلیارد تومان دیگر نیز که به غلط توزیع و اتلاف می‌شود هم باید مورد بازنگری قرار گیرد. هدف از اینگونه سیاستگذاری‌ها این است که منابع به نحو درست و مطلوب توزیع شود و از ابتدا هدفمندی یارانه‌ها با این هدف اجرا شد درحالی‌که نفس پرداخت ۳هزارو۵۰۰میلیارد تومان به‌طور نقدی به‌صورت فعلی نافی هدف توزیع عادلانه ثروت است.

در این شرایط برای اصلاح این روند می‌توان تعداد بیشتری را از لیست یارانه حذف کرد و موضوع دیگر این است که آیا باید این یارانه به‌طور نقدی پرداخت شود یا به‌صورت کالاو خدمات؟ در این شرایط مجلس بدون پاسخگویی به این سؤال، فرمولی بسیار ساده را پیشنهاد کرده است که امیدواریم در اجرا مشکلاتی بر آن حادث نشود چراکه این گروه‌ها چه از دهک‌های بالا و پردرآمدها و چه از دهک‌های پایین، قابل شناسایی است. اگر گروه‌های پایین درآمدی موردشناسایی قرار گیرد و تنها یک سیستم حمایتی برای این گروه درنظر گرفته شود، می‌توان انتظار داشت که روند فعلی به شکل مطلوب تری اصلاح شود.

نکته دیگر این است که لازم نیست یک شیوه پرداخت به‌کار گرفته شود. قاعدتا باید به محرومان پرداخت بیشتری انجام شود و به آنها که کمتر محرومند، پرداختی کمتری صورت گیرد. همین میزان دریافتی که متفاوت خواهد بود نیز نباید به‌طور نقدی پرداخت شود. ترکیب‌های مختلفی از کالا و خدمات باید ارائه شود و این کالا و خدمات نیز می‌تواند محدود شود به چند قلم که یکی از آنها می‌تواند تضمین‌کننده دسترسی عموم به تغذیه باشد که کسی در گروه‌های پایین درآمدی دچار سوء‌تغذیه نباشد. دسته دیگر می‌تواند خدمات بخش سلامت و درمانی باشد و دسته سوم خدمات آموزشی است برای اینکه افراد از موقعیتی برای ارتقای توانمندی خود برخوردار شوند تا بتوانند با توانمندی که به‌دست می‌آورند از فقر رهایی یابند.

این شیوه یکی از اصلی‌ترین راهکارهای مقابله با فقر در دنیاست. خدمات دیگری که دولت می‌تواند مورد توجه قرار دهد مربوط به تسهیل حمل‌ونقل عمومی است که طبقات پایین برای رفتن به مدرسه و محل کار نیازمند کمک‌های حمایتی برای حمل‌ونقل هستند. در این شرایط مبالغی که ممکن است به‌طور نقدی پرداخت شود فقط به کسانی ارائه شود که توانایی کار کردن ندارند و هیچ منبع دیگری برای درآمد ندارند. افراد از کار افتاده و معلول در این دسته قرار می‌گیرند که تعدادشان از ۲ یا ۳ درصد فراتر نمی‌رود بنابراین دلیلی برای پرداخت یارانه نقدی به‌صورت فعلی وجود ندارد چراکه به غیراز آثار تورمی، آسیب به اخلاق کار را در پی دارد. در همین مدت هم شاهد این موضوع در برخی روستاها و شهرهای کوچک بوده‌ایم.

افرادی که برای گذران زندگی صاحب شغل بوده‌اند ولو اینکه درآمد اندکی به‌دست می‌آوردند اما بعد از پرداخت یارانه‌ها برخی از این افراد دیگر به‌کار خود ادامه نمی‌دهند و با دریافت یارانه زندگی می‌گذرانند. منابعی که با حذف یارانه کسانی که استحقاق دریافت ندارند را می‌توان صرف ایجاد اشتغال برای گروه‌های محروم کرد و از این طریق می‌توان یارانه این افراد را هم به‌عنوان یارانه تولید و یارانه اشتغال ارائه کرد.

درباره نویسنده