از روشهای خلقالساعه باید در زمینه جایگزینی یارانههای نقدی پرهیز شود
شهروندان:
بودجه سال 1393 نخستین بودجه دولت روحانی است. این بودجه جهتگیری اقتصادی دولت را هم نشان میدهد از این رو برخی از کارشناسان اقتصادی مانند دکتر حسین راغفر معتقدند که بودجه به رغم مزیتهایی که دارد به ویژه محدودیتهایی که برای جلوگیری از رانتخواری ایجاد کرده اما هنوز دچار کاستیهایی است که بهتر است دولت آن را شفافتر کند.
این کاستیها بیشتر در بحث هدفمند کردن یارانهها خود را نشان میدهد. گفتوگو با دکتر راغفر را بخوانید.
- به نظر شما امسال سهم درآمدهای نفتی درتدوین بودجه به چه شکل دیده شده است و بهطور کلی دخل و خرج درآمدهای نفتی از دید شما چگونه است؟
واقعیت این است که درآمدهای نفتی همیشه بیشتر از آن چیزی بوده که انکار شده البته مزیت بودجه امسال نسبت به سالهای قبل این است که شفافتر است به این معنا که بسیاری از تبصرههایی که در ارتباط با آن تبصرهها فرصتهای رانت خیلی بزرگی ایجاد میشد و از منابع عمومی به جیب افراد خصوصی منتقل میشد محدود و بسته شده و از این جهت یک گام رو به جلو برداشته شده است. بودجه امسال از این منظر شفافتر است و قابل پیگیری است و از اینگونه اقلام و مادهها و تبصرهها که در بالا ذکر شد در آن کمتر دیده شده است. به نظر من مهمتر از وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی چگونگی خرج کردن این بودجه است.
اگر منابع عمومی وجود داشته باشد و قرار باشد همچنان به مخارج جاری دولت کمک کند درست نیست. درآمدهای نفتی بیش از هر چیز باید صرف سرمایهگذاری مولد و زیر ساختهای کشور شود و انتظار است که منابع نفتی که یک سرمایه بین نسلی هستند تبدیل به اشکال دیگر سرمایههایی شوند که منافع بین نسلی داشته باشد.
بایستی اقلام اصلی بودجه به جای استفاده از سرمایههای ملی از منابع مالیاتی تأمین شوند ولی با توجه به سیاستهای غلط دولت قبل شرایط اقتصادی کشور به گونهای نیست که بتوان درآمدهای مالیاتی را افزایش داد بدون اینکه آثار مخرب بویژه روی تولیدکنندگان نداشته باشد. درآمدهای مالیاتی در وضعیت کنونی اگر درآمدهای مولد را نشانه بگیرد به گسترش رکود در جامعه میانجامد و این تبعات بدی در پی دارد، این در حالی است که بهتر است این مقادیر روی مصرف داراییها و ثروت متمرکز شود، به ویژه یکسری داراییهای ملموس همچون املاک و مستغلات که هم قابل پیگیری هستند و هم عبور از این مسیر بسیار آسانتر و تعریف شدهتر است. در یک نگاه کلی اینکه منابع مالی نفت به درستی خرج شود مهم است اگر در مخارج جاری خرج شود قطعاً غلط است ولی اگر در سرمایه گذاریهای دولت در جهت منافع بین نسلی شود بسیار خوب است.
- بهطور کلی از نگاه شما نقاط ضعف و قوت بودجه سال ۹۳ در چیست؟
جهتگیری بودجه هنوز مشخص نیست، نکته مهمی که وجود دارد این است که تصمیمات دولت قبلی، تصمیمات دولت فعلی را مشروط میکند ولی در عین حال این منافاتی با این که دولت یک تصویر روشن به مردم و به ویژه به سیاستگذاران از اینکه چه اهدافی را به چه شکل و چگونه قراراست، با این بودجه محقق کند، نخواهد داشت. اما در یک نگاه کلی باید گفت که بودجه کمی خوشبینانه تدوین شده بهطور مثال در بخش درآمدها، در نظر گرفتن ۶۰ هزار میلیارد تومان اعتبارات از طریق فروش اوراق مشارکت دیده شده که به نظر غیر واقعی میرسد و چنین چیزی تحقق پیدا نخواهد کرد. در بخش هزینهها نیز ۱۵ درصد متورم دیده شده است و بهطور کلی هم در بخش درآمدها و هم در بخش هزینهها مبالغ کمتری تحقق پیدا خواهد کرد.
- اخیراً آقای نوبخت گفته است که ۱۰۰ هزار میلیارد ریال از بودجه صندوق توسعه ملی برای اتمام پروژههای نیمه تمام به بخش خصوصی تعلق میگیرد، نظر شما در این باره چیست؟
همینها موجبات نگرانی را فراهم میکند این بخش خصوصی کیست و چه ساز و کاری وجود دارد که اطمینان حاصل شود که این درآمدها واقعاً به بخش خصوصی و در نهایت به تولید میانجامد نه اینکه در زد و بندها و روابط قوم و خویشی رها شود و مانند قبل به فساد و رانتهایی که هیچ کس هم پاسخگوی آن نیست منجر گردد.
- راهکارشما در این مورد چیست؟به نظر شما شفافیت حضوربخش خصوصی چگونه مشخص میشود؟
اولاً اینکه به نظر من تصمیمگیریها در حوزه اقتصادی کمی کند پیش میرود و این آثار منفی در بر خواهد داشت. دوم، پیش از آنکه به بحث بودجه اهمیت داده شود بهتر است به سیاستگذاریهای کلان و جهتگیریهای اصلیتر همچون هدفمند کردن یارانهها که مبلغ ۴۵ هزار میلیارد تومان درشرایط کنونی بابت آن پرداخت میشود که اصلاً معلوم نیست آنهایی که میگیرند چه کسانی هستند و موجبات بیعدالتی را فراهم میکند در حالی که میتوان آن را در سرمایهگذاری بخشهای مولد به کار گرفت. به نظر من دولت اول بایستی تکلیف خود را با جهتگیریهای رانتی روشن کند، اینکه چه کاستیهایی وجود دارد، چه مشکلاتی باعث شکلگیری بحرانها بوده و دولت چه برنامهای برای حل آنها دارد. پاسخ به روابط قوم و خویشی که در توزیع منابع ملی و درآمدهای عمومی جاری و ساری بوده و اگر دولت فعلی اینها را روشن کند هم میتواند موجب رشد اعتماد عمومی شود و هم موجب اعتماد به بخش خصوصی شود. به نظر من اعتماد بخش خصوصی فقط با واگذاری منابع از صندوق توسعه ملی، تأمین نمیشود، بعد هم معلوم نیست که این به چه کسی داده خواهد شد چون بعداً نهادها و سازمانها و افرادی که به اینها وابسته هستند از این منابع استفاده کنند و باز هم اعتباری به دست بخش خصوصی واقعی نرسد. بنابراین دولت باید سیاستهایش در مورد بخش خصوصی روشن و شفافتر کند.
- برخی از اقتصاددانان میگویند تا بحث هدفمندی روشن نشود نمیتوان درباره بودجه نظر داد نظر شما در این مورد چیست؟
نظر من هم همین است چون باید دید اصلاً بحث هدفمندی قرار است به کجا برسد و هنوز مشخص نیست که با هدفمندی چه میخواهند بکنند و هزینههای آن را چه کسانی باید بدهند، چون اگر افزایش قیمت حاملهای انرژی تأمینکننده آن یارانه نقدی باشد یک خطای فاحش است و اشتباه دولتهای نهم و دهم یک بار دیگر تکرار خواهد شد. از روشهای خلق الساعه باید در زمینه جایگزینی یارانههای نقدی پرهیز شود چرا که اظهارات متفاوتی هم وجود دارد ولی باید با یک مبنای مطالعاتی صحیح و درست اقتصادی که مشکلات دیگر را بوجود نیاورد بررسی شود.
مریم بیامنش
ایران