ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
رئیس اسبق سازمان امور مالیاتی و سازمان خصوصی‌سازی:

۵‌میلیون میّت در ایران یارانه می‌گیرند

شهروندان:
نفت و درآمد آن همیشه یکی از پایه‌های ثابت‌ و اصلی تامین بودجه دولت‌های ایران در یک قرن اخیر بوده و در این سال‌ها دولت‌ها هرگز نتوانسته‌اند از این درآمد چشم‌پوشی و دریچه جدیدی برای درآمدهای خود پیدا کنند.

غلامرضا حیدری‌کردزنگنه دولت‌های پیشین در ۴دهه گذشته جملگی با شعار بودجه بدون نفت روی کار آمده‌اند اما گزارش‌های دوره‌ای دولت‌ها حاکی از آن است که نتوانستند در این امر موفق عمل کنند.

در سال‌های اخیر هم، اجرای سیاست هدفمندی یارانه‌ها اجرا شد تا به نوعی با تقسیم عادلانه درآمدهای نفت بین همه مردم گامی برای بهبود مصرف حامل‌های انرژی و عدالت اقتصادی برداشته شود. اما در واقعیت، نحوه پرداخت یارانه‌های نقدی در دولت دهم (به صورت برابر) باعث شد تا اهداف مطرح تامین نشود و وضعیتی پدید‌ آید که نه‌تنها بهبودی حاصل نشود که حتی اوضاع بدتر از قبل شود.

در همین خصوص و برای تشریح حال و روز اقتصاد ایران با غلامرضا حیدری‌کردزنگنه که سابقه ریاست بر سازمان امور مالیاتی و سازمان خصوصی‌سازی را در پرونده خود دارد، به گفت‌وگو نشسته‌ایم تا نقدهای او درخصوص درآمدهای نفتی را بشنویم. او در این خصوص با اشاره به این‌که دولت‌های بزرگ توانستند زودتر از ایران پیشرفت کنند، می‌گوید که این دولت‌ها نفت را از بودجه خود جدا کردند. او در تشریح قانون هدفمندی و آثارش هم معتقد است که یارانه نقدی در جوامع پیشرفته معنایی ندارد و باید زیرساخت‌های اقتصادی کشور بهبود پیدا کند و مشکلات آن مرتفع شود. در ادامه گفت‌وگوی با او را بخوانید:

  • وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی را چه میزان در مشکلات کنونی موثر می‌بینید و به نظر شما دلیل اصلی مشکل اقتصاد ما در کدام بخش است؟

مشکلات زیادی در این سال‌ها با اقتصاد ایران دست و پنجه نرم کرده است؛ بخشی از آنها مربوط به فرار مالیاتی، بخشی به درآمدهای نفتی و بخش دیگری مربوط به عدم‌تخصیص درست منابع است چون درآمد نفتی در بخش‌های مولد هزینه نمی‌شود.

  • نظر شما درباره نفت و درآمدهای آن چیست؟ آیا از این نعمت درست استفاده کرده‌ایم؟

ما بوی نفت به مشاممان نرسیده مریض می‌شویم؛ نفت ۱۰۰‌سال است که در کشور ریشه دارد و متاسفانه باعث شده که این نعمت خدادادی که سرمایه ملی است به یک کالای مصرفی تبدیل شود. نفت متعلق به یک نسل نیست متعلق به همه است و باید یک کاری انجام دهیم که در نفت سرمایه‌گذاری شود تا همه بهره‌مند شوند. ما حق نداریم ثروت را مصرف کنیم و بخوریم. شما مالزی را مشاهده کنید که نفت اندکی در اختیار داشت اما توانست بهترین عملکرد را انجام دهد. آنها نفت را از بودجه جدا کردند و سرمایه‌گذاری برای کشور کردند و برج‌های دوقلو را ساختند اما ما جیره‌خواران دولت را زیاد کردیم. از طرفی سیستم مالیاتی دولت که باید هزینه‌های خود را از طریق مالیات تامین کند، موفق نیست و یک بروکراسی عظیم درست کردیم که این دولت بزرگ بیاید از ثروت مصرف کند و بخورد.

  • در اقتصاد ایران، سهم بودجه از نفت چند ‌درصد است؟

۶۵ تا ۷۰‌درصد بودجه با سهم درآمدهای نفتی پر می‌شود؛ با بررسی اعداد و ارقام گذشته و حال می‌توان گفت که ۸۵‌درصد سهم نفت در بودجه کل کشور است. البته در اعداد کلی این رقم حدود ۳۰‌درصد است اما با احتساب صنایع وابسته این رقم تا ۸۵‌درصد بالا می‌رود. ملاحظه می‌کنید که از برنامه سوم توسعه هر ساله مصوب شده که دولت باید اعتبارات جاری خودش را از محل غیرنفتی پوشش دهد که این سهم از ۳۰‌درصد بالاتر نرفته است.

  • با این شرایط به نظر شما راه اصلی برای بهبود شرایط چیست؟

باید یک بودجه بدون نفت داشته باشیم؛ نباید فراموش کرد که تنبلی هم در این شرایط و استمرارش تاثیر دارد. معمولا بچه‌های ارث‌خور تنبل هستند و این تنبلی فرهنگ کار را کشته است. ژاپن در کتاب کلاس اول نوشته که ما زلزله داریم، کمبود خاک داریم و تمام مشکلات ژاپن را ذکر می‌کند و بعد نوشته همه این مشکلات یک راه چاره دارد آن هم کار، کار و کار است. اما ما می‌گوییم بابا آب داد. بابا نان داد. این درآمد نفتی باعث شده که حتی روی رفتارمان تاثیرگذار باشد و به ارباب رجوع اهمیتی ندهیم. چون فرد کارمند بر این عقیده است که خرج من را نفت می‌دهد پس نیازی به احترام به ارباب رجوع نمی‎بینم. ما تا زمانی که نفت را از بودجه جدا نکنیم نمی‌توانیم این مشکلات را حل کنیم.

  • با این شرایط، حذف دهک‌های ثروتمند چه مقدار می‌تواند وضع دولت را بهبود ببخشد؟

دهک ثروتمند کسانی هستند که نیاز به یارانه ندارند؛ نه این‌که همه‌ آنها دارای ثروت‌های فراوان هستند. این دهک ۳۰‌درصد جامعه را تشکیل می‌دهد. در کشورهای پیشرفته ۴ تا ۵قرن پیش از این راه پرداخت یارانه را رفتند و دیدند که راهشان اشتباه بوده و به سرعت رویه خود را تغییر دادند. یارانه نقدی در دنیا منسوخ شده است. دولت باید تولید را افزایش دهد و آن را تقویت کند تا تورم پایین بیاید. یارانه تولید باید به تولیدکنندگان پرداخت شود. با این کار ثبات قیمت‌ها مشاهده می‌شود. ثبات قیمت‌ها، باعث می‌شود توسعه صنعتی و کشاورزی نیروهای بیشتری را جذب کند. ما اکنون چند ‌میلیون بیکار و جوان تحصیلکرده داریم که جویای کار هستند اما نمی‌توانند برای خود کاری دست وپا کنند.

  • آسیب‌های ادامه پرداخت یارانه نقدی چه خواهد بود؟

آمارها نشان داده که ۲‌میلیون نفر بیشتر از جمعیت یارانه می‌گیرند. با توجه به این‌که حدودا ۳‌میلیون نفر برای دریافت یارانه ثبت‌نام نکرده‌اند، ۵‌میلیون نفر از دنیا رفته‌اند اما یارانه‌شان پرداخت می‌شود و این نشان می‌دهد که مرده‌ها هم یارانه می‌گیرند.

  • راه شناسایی و حذف آن چیست؟

باید از طریق بانک سهام عدالت و اطلاعات موجود به جای این‌که ۳ دهک را حذف کنیم، بیاییم ۷دهک را شناسایی کنیم و به آنها یارانه اختصاص دهیم. پرداخت یارانه نقدی موجب افزایش قیمت می‌شود اما این افزایش قیمت باید یک تناسبی با مردم داشته باشد. متاسفانه تورم بیش از حد در سال‌های اخیر باعث شده که دولت از طریق تورم به جامعه کالاهای خود را گران کند و قیمت تمام شده بخش خصوصی هم گران شود.

  • نظرتان درباره بودجه ۹۳ و راهکارهای اعلامی دولت برای بهبود وضع اقتصاد ایران چیست؟ آیا بودجه واقع‌گرایانه است؟

بودجه۹۳ یک بودجه شفاف است. دولت سعی کرده که به‌طورکلی و تا جایی که امکان دارد سرمایه‌گذاری‌های خودش را کاهش و حمایت را به سرمایه‌گذاری‌های خصوصی و مردمی سوق دهد.

  • قیمت نرخ ارز چگونه است؟

نرخ ارز بسیار پایین به نفع صادرات و تولید داخل نیست. ارز ارزان باعث واردات کالاهای بنجل و بی‌کیفیت می‌شود. حمایت از صادرات از مهم‌ترین بخش‌های دولت باید باشد. توسعه سیاست اقتصادی با سیاست خارجی عجین شده. هیچ کشوری به تنهایی پیشرفت نکرده است. تنش‌های خارجی باید کمتر شود و منافع ملی ایجاب می‌کند که تنش‌های خارجی را کاهش دهیم تا آرامش نسبی به اقتصاد بازگردد.

  • با توجه به همکاری شما با دولت پیشین، عملکرد این دولت‌ها و شعارهایی را که داده شد، چگونه ارزیابی می‌کنید؟

آقای احمدی‌نژاد ۸‌سال ریاست دولت را برعهده داشت و عملکرد خوبی را ارایه نداد. در چشم‌انداز ۲ساله باید ۳۷۰۰‌میلیارد دلار در بخش داخلی سرمایه‌گذاری می‌شد اما ۲۴۰۰‌میلیارد دلار بیشتر عاید بخش داخلی نشد و در بخش خارجی باید سالانه ۱۲۰۰‌میلیارد دلار سرمایه‌گذاری صورت می‌گرفت که تنها ۶۵‌میلیارد دلار آن تحقق یافت. ما ۶‌سال طلایی را در دولت نهم و دهم از دست دادیم. سرمایه‎گذاری‌های خارجی بیشتر نشد و ریشه آنها در تحریم‌هاست. اگر بخواهم مثال عامیانه‌ای بزنم باید بگویم که سرمایه‌گذار مانند آهو یا پرنده است. سرمایه‌گذار احساس امنیت نکند، سریع دور می‌شود. ما باید این امنیت سرمایه‌گذاری را ایجاد کنیم و به آن ثبات دهیم.

سیاست‌های صادراتی و وارداتی قوانین کشور باید بازنگری شود. با این سیاست پولی و مالی ما چه کسی اطمینان می‌کند که در این‌جا سرمایه‌گذاری کند؟ من ۱۱‌سال قبل به آلمان سفر کردم و به نمایشگاه سبیت رفتم و جویای یک دستگاه چاپ پیشرفته شدم. آقای فروشنده که از من پرسید برای کجا می‌خواهید گفتم برای ایران، پاسخ داد که ما مجاز نیستیم به ایران کالا بفروشیم. بحث ما بحث تحریم شفاف نبود، تحریم‌ها در یک جنگ نرم قرار داشتند. اما ما توانستیم در رویارویی با دشمنان انقلاب به خودمان بیاییم و دست روی زانوی خودمان بگذاریم و بگوییم یا علی. البته برخی از تحریم‌ها به دلیل مسائل هسته‌ای است و ورود خیلی از کالاهای استراتژیک و مدرن قطع شده است. اما در برخی از مسائل هم توانستیم پیشرفت‌های زیادی را رقم بزنیم.

  • شما با وزیر نفت نسبت فامیلی دارید؟

نسبت فامیلی خیر اما همشهری هستیم.

سهراب علی‌اکبری

شهروند