شعارهای پوپولیستی دیگر رای نمیآورند
شهروندان:
دکتر هادی صالحی اصفهانی، استاد تمام وقت رشته اقتصاد در دانشگاه ایلینویز امریکاست. او سالهایی به عنوان مشاور و محقق با بانک جهانی نیز همکاری داشته است.
او همچنین سردبیر مجله علمی Quarterly Review of Economics and Finance و از بنیانگذاران و عضو هیات امنای سازمان پژوهشهای اقتصادی خاورمیانه (Economic Research Forum) و انجمن بینالمللی اقتصاد ایران (International Iranian Economic Association) است. هادی صالحی اصفهانی در گذشته ریاست انجمن اقتصاددانان خاورمیانه (Middle East Economic Association) و مدیریت مطالعات خاورمیانه در دانشگاه ایلینویز را نیز به عهده داشته است. پژوهشهای علمی وی در رشتههای توسعه و اقتصاد سیاسی تاکنون به چاپ چند کتاب و بیش از ۵۰ مقاله در نشریات علمی اقتصاد انجامیده است. صالحی اصفهانی دیدگاه خود را درباره اقتصاد سیاسی هدفمندی یارانهها مطرح کرد که در زیر میخوانید.
- با توجه به اینکه قرار است دولت در روزهای آینده نسبت به فاز دوم هدفمندی تصمیمگیری کند، ابتدا مختصری درباره فاز نخست هدفمندی صحبت بفرمایید تا پس از آن به فاز دوم هدفمندی بپردازیم. شما از کسانی بودید که موافق پرداخت نقدی در فاز اول هدفمندی بودید. الان نظرتان راجع به پرداخت یارانه نقدی در فاز دوم چیست؟
بله من موافق پرداخت یارانه نقدی در ابتدای کار بودم. به نظر من راه دیگری برای آن اصلاح قیمتی در آن زمان وجود نداشت و جامعه قبول نمیکرد. اما الان فکر میکنم دیگر درست نیست در فاز دوم هم پرداخت نقدی با پوشش سراسری وجود داشته باشد. الان اقتصاد با چنان بحرانی روبهرو است که پرداخت نقدی دیگر کمکی نمیکند. پرداخت نقدی میتواند خوب باشد ولی وقتی که هزینه فرصتش کم است. شما الان پروژههای بزرگ و بلندمدتتان خوابیده است و در نتیجه هزینه فرصت پرداخت نقدی بسیار بالا رفته است. از طرف دیگر مردم تاثیر پرداخت نقدی را دیدهاند و درک بهتری الان بین مردم برای اصلاح قیمت بدون پرداخت یارانه نقدی همگانی وجود دارد. الان راحتتر نسبت به ۳ سال پیش میتوان قیمتها را بدون پرداخت نقدی سراسری افزایش داد. ولی آن موقع نمیشد.
- الان دولت به دنبال آن است که برخی دهکها را از یارانهها حذف کند. نظر شما در این باره و پیشنهادتان به دولت چیست؟
به نظر من دولت باید از این موقعیتی که پیش آمده و خوشبینی نسبت به آینده پیش آمده استفاده کند و بگوید که پرداخت یارانه نقدی جدید برای همه دیگر ممکن نیست. ولی دولت باید تعهد کند که هرچه را تا به حال میداده بدهد. یعنی نباید یارانه ۴۵ هزار تومانی را کم کنند. برای هیچکس. کسی نباید حذف شود. به چند دلیل؛ اول اینکه این کار بسیار گران تمام خواهد شد، شناسایی این افرادی که باید حذف شوند هزینه زیادی دارد و نمیصرفد. این خیلی مشکل است و دولت عملا ابزارهای لازم برای این کار را ندارد یعنی علاوه بر هزینه زا بودن عملا غیرممکن هم به نظر میرسد. دوم اینکه وقتگیر است و بیخود انرژی دولتمردان را تلف میکند و همچنین اینکه هزینه سیاسی زیادی برای دولت ایجاد میکند و سر و صدا درمیآورد. در حالی که منابعی هم که برای دولت ایجاد میکند پایین است و عملا تاثیر بزرگی نخواهد داشت. به نظر من کسری بودجه برنامه هدفمندی را با بالا بردن اندکاندک قیمت انرژی راحتتر میتوان فراهم کرد. پس دولت ۴۵ هزار تومان را بدهد ولی فاز دوم را بدون پرداخت نقدی به شکلی که در فاز اول انجام شد اجرا کند. البته باید از راههای دیگر به قشرهای کم درآمد کمک کند تا با تغییرات قیمت انرژی و شوکهای دیگر اقتصادی مقابله کنند و موقعیت معیشتی بهتری داشته باشند.
- فاز دوم را چگونه اجرا کند؟
من فکر میکنم چون یارانه نقدی فاز اول پخش شده و یک بار داده شده باید ادامه پیدا کند. دولت نباید خودش را وارد این جنگ سیاسی کند. اما اینکه فاز دوم چگونه اجرا شود، به نظر من فاز دوم باید بدون پرداخت نقدی به همه مردم همراه باشد. قیمتها هم به هیچوجه نباید به صورت یکباره افزایش یابند. در یک مقاله که من و دکتر هاشم پسران اخیرا نوشتهایم استدلال کردهایم که دولت باید فرمولی تهیه کند برای اینکه قیمت بنزین طی چند سال به سطح هزینه فرصتش برسد. هزینه فرصت به نظر من قیمت فوب یک لیتر بنزین در خلیج فارس است به اضافه حدود ۴۰ سنت هزینه توزیع و مالیاتهای اصلاحی کاهش تراکم ترافیک و آلودگی هوا و محیط زیست. البته بحث دقیقتر این محاسبه در آن مقاله آمده است. به نظر ما دولت باید بگوید میزان یارانهیی که برای هر لیتر بنزین میدهد فلان عدد است و قیمت را مساوی هزینه فرصت منهای این عدد بگذارد. این عدد را ابتدا باید مساوی میزان یارانه فعلی بنزین بگذارد و سیاستگذاریاش را روی آن متمرکز کند و نه قیمت نهایی بنزین. بعد با شیب ملایمی یارانه را کم کند و نهایتا بعد از حدود ۵ سال به صفر برساند.
در فاز اول اشتباه این بود که قیمت اسمی بنزین شد ۴۰۰ تومان و بعد ثابت نگاه داشته شد. با افزایش قیمت بنزین جهانی و با توجه به افزایش نرخ ارز، از آنجایی که قیمت اسمی بنزین ثابت نگاه داشته شده بود، میزان یارانه پنهانی که دولت به بنزین میداد دوباره به سطح قبل از فاز اول برگشت و تمام اهداف هدفمندی از بین رفت و برگشتیم به پله اول به اضافه اینکه دولت حالا یارانه نقدی هم میپردازد و نهایتا پولی که بابت فروش بنزین دست دولت میرسد کمتر از نصف پولی است که قبل از فاز اول میرسید.
الان نباید آن اشتباه بزرگ تکرار شود. به نظر من فرمولی باید تهیه شود، که قیمت بنزین نوسانات هزینه فرصت آن را منعکس کند یارانه ضمنی بنزین طی ۵ سال به صورت تدریجی و آرامآرام کاهش پیدا کند. همه هم باید فرمول را بدانند. ولی در این فرمول، میزان یارانه پنهان بنزین (فاصله میان قیمت و هزینه فرصت بنزین) نباید بیش از میزان آن در امروز شود. مثلا الان بنزین ۴۰۰ تومانی حدود ۱۳ سنت میشود. ۸۵ درصد مصرف بنزین هم همین بنزین ۴۰۰ تومانی است. فوب خلیج فارس هم حدود ۷۰ سنت است که با احتساب ۴۰ سنت هزینه توزیع و مالیات اصلاحی هزینه فرصت ۱۱۰ سنت را به دست میدهد. یعنی ۹۷ سنت داریم برای هر لیتر بنزین یارانه پنهان به نسبت هزینه فرصت میپردازیم.
در این راهحل من، میگوییم نمیگذاریم تحت هیچ شرایطی یارانه پنهان از این ۹۷ سنت بیشتر شود. بعد مثلا هدفگذاری میکنیم که ظرف ۵ سال این ۹۷ سنت را برسانیم به صفر و هر هفته حدود ۳۵/۰ سنت (یعنی حدود ۱۰ تومان به نرخ فعلی) از یارانه هر لیتر کم میکنیم تا نهایتا یارانه به صفر برسد و قیمت بنزین مساوی هزینه فرصتش شود. در این مدت هم اگر قیمت فوب خلیج فارس بالا یا پایین رفت، به همان میزان قیمت بنزین در داخل را تغییر میدهیم. در ضمن باید اجازه بدهیم قیمت در محلهای مختلف هم بر اساس هزینه توزیع و میزان آلودگی هوا تغییر کند. این تغییرات محلی تا حدودی هم نظر کسانی را که پیشنهاد میکنند قیمت بنزین برای دهکهای بالای درآمدی بیشتر باشد تامین میکند چون اجاره و سرقفلی جایگاه پخش بنزین در محلههای مرفهتر بالاتر است و باید در قیمت بنزین منعکس شود.
- با توجه به اینکه شما روی اقتصاد سیاسی ایران هم کار کردهاید، فکر نمیکنید افزایش یکباره بهتر از افزایش اندک هفتگی باشد؟
به هیچوجه. افزایش یکباره و شوک آور کلا درست نیست. یکی از مشکلاتی که من در اجرای فاز اول دیدم این بود که قیمت را یکباره زیاد کردند و قیمت را هم ثابت کردند روی ۴۰۰ و ۷۰۰ تومان. اگر از روز اول میگفتند که ما یارانهیی که میدهیم اینقدر است و میگفتند که یارانه را ثابت نگاه میداریم ولی قیمت ثابت نخواهد ماند و بستگی به قیمت جهانی انرژی دارد خیلی قضیه عوض میشد. اگر این طور شده بود، الان این کسری بودجه را نداشتیم و میتوانستیم به راحتی یارانه نقدی را بدهیم. در آن زمان دلار حدد ۱۰۰۰ تومان بود. در نتیجه این بنزین ۴۰۰ تومانی میشد حدود ۴۰ سنت، در آن زمان قیمت فوب خلیج فارس حدود ۶۰ سنت بود و هزینه فرصت بنزین یک دلار میشد.
این یعنی در ابتدای هدفمندی ما ۶۰ سنت یارانه میدادیم ولی الان که ۳ سال از آن گذشته ۹۷ سنت داریم یارانه پنهان میدهیم به اضافه کل یارانه نقدی. الان به نظر من دولت اصلا نباید قیمت بدهد. باید این فرمول را بدهد و از مجلس بخواهد که تصویبش کند. نباید قیمت ثابت تعیین کنند. این کلا غلط است. من معتقدم که در این فرمولی که گفتم باید یک چیزی روشن شود و آن این است که مثلا بگویند ۱۰ درصد از هر میزانی که از این یارانهها برای دولت نقد شد، باید برسد به نهادهای حمایتی. نهادهای حمایتی هم یعنی کمیته امداد و بهزیستی. دولت باید به این نهادها و سازمانها و افراد تحت پوششان اعتماد کند. از دانش این نهادها برای شناخت افراد ضعیف استفاده کند. ولی برای بقیه مردم نباید یارانه نقدی را اضافه کند. کسی را هم نباید از یارانه فعلی حذف کند.
- برخی معتقدند این نهادها کارآمد نیستند و بیشتر سیاسی عمل میکنند.
من خیلی معتقد نیستم که این نهادها کارآمد نیستند. به نظرم عملکردشان بد نبوده. قبلا هم راجع به این مقاله نوشتهام. به نظر من کمیته امداد در بسیاری جاها مخصوصا در شهرها فقرا را نسبتا درست شناسایی کرده است. حالا شاید در برخی روستاها شناسایی خوب صورت نگرفته باشد ولی بالاخره این نهاد تقریبا در همه روستاها نیرو دارد. این ظرفیت بزرگی است. بهزیستی هم همینطور. من مقالهیی ۱۰ سال پیش نوشتم و گفتم که هرچند درمقابله با آسیبهای اجتماعی NGO ها جای خودشان را دارند ولی نباید جایگزین کمیته امداد شوند. الان هم از آن تزم دفاع میکنم و شواهد بسیار خوبی برای آن دارم. به نظر من ترکیب اینها مهم است. اگر بشود طوری این پول را به اینها داد که کمیته امداد و بهزیستی به صورت مشترک این پول را پخش کنند و روی یکدیگر نظارت هم بکنند به احتمال زیاد نتیجههای خوبی خواهیم گرفت.
- به لحاظ سیاسی این نهادها بعدا در انتخابات تاثیرگذار نخواهند بود؟
چرا هستند. الان هم هستند. چارهیی هم نیست. مهم این است که این نهادها با توجه به پایداری که داشتهاند انگیزه بهتری از جایگزینهای احتمالی برای این کار دارند. مثلا NGO های مردمی میتوانند در مقابله با بسیاری آسیبهای اجتماعی و اقتصادی و بهداشتی جای مهمی داشته باشند ولی در فقرزدایی جایگزین خوبی برای این نهادها نیستند. به هرحال من فکر میکنم کمیته امداد از آلترناتیوهایش بهتر است چرا که وجودش چندان به نتیجه انتخابات وابسته نیست و از این رو انگیزههای این نهاد افق طولانیتری دارد و سرمایهگذاریهای دراز مدتتری را میتواند به انجام برساند. در ضمن نسبت به جایگزینهایش انگیزه قویتری برای کمک به فقرا دارد چون اثر هر یک تومان هزینهیی که برای یک نفر مددجو میکند با درآمد آن مددجو نسبت معکوس دارد.
- به نظر شما این یارانههای پنهان در چند سال باید از بین برود؟
به نظر من در حدود ۵ سال خوب است. تجربه ترکیه را هم داریم. آنها در حدود ۴ سال بین ۲۰۰۲ و ۲۰۰۵ قیمت بنزینشان را ۸۰ سنت بالا بردند که تمامش هم ازدیاد مالیات بود. الان هم که بالاترین قیمت بنزین در جهان را دارند. وضعیت نروژ هم که مثل ایران نفتخیز است همین است. دلیل این نوع سیاستگذاری در آن کشورها هم روشن است چراکه قیمت پایین بنزین هم ترافیک ایجاد میکند و هم به محیط زیست و سلامت مردم آسیب میزند.
- مردم چطور این را قبول میکنند؟
مردم بیشتر جاهای دنیا قبول کردهاند. البته اعتماد مردم به دولت خیلی در این داستان نقش دارد. مردم باید بدانند که این پول تبدیل میشود به چیزهایی که لازم دارند. الان به نظر من آقای روحانی باید بیاید شفاف به مردم بگوید که این کارها و این پروژهها را به صورت مشخص با این پول انجام خواهم داد. اطلاعات این پروژهها را هم شفاف روی وب بگذارد که چه سرویسی در ازای این پول ارائه خواهد شد و چگونه و در چه فاصله زمانی.
- قیمت چه نوع انرژیهایی اول باید افزایش پیدا کند و ترتیب اینها چطور باشد؟
باید اصلاح قیمتها را به همه انواع انرژی و تمام مصرفکنندهها با هم پیش برد. به ویژه باید از ایجاد انگیزه برای جایگزینی یک نوع انرژی با دیگر فقط به دلیل تفاوت یارانه جلوگیری کرد. باید هزینه فرصت انواع انرژی محاسبه شود. ببینیم یارانه پنهانی که به هر کدام میدهیم چقدر است. انرژی که یارانهاش بیشتر است باید افزایش هفتگیاش بیشتر باشد.
فقط آقای روحانی باید اینها را شفاف اعلام کند. اعلام کند برنامهاش برای افزایش قیمتها و فرمولش در سالهای آینده چیست و ثبات سیاستی را سرلوحه کارش قرار دهد.
- آنوقت فکر میکنید که آقای روحانی دور بعد هم رای خواهد آورد؟
به نظر من وقتی این ثبات سیاستی را اجرایی کند و سرویسهایی که جامعه نیاز دارد را با این پولها به جامعه برساند، مردم میفهمند. از طرف دیگر، مردم از فاز اول هدفمندی و یارانه نقدی درس گرفتهاند. مردم دیگر از کسی که بگوید پول نفت را سر سفرهتان میآورم استقبال نمیکنند. این مهم است. روحانی باید از این فرصت استفاده کند و سیاستهای درست را اجرایی کند. سیاست درست هم رشد و ثبات اقتصادی را به همراه میآورد. این خیلی مهم است. مردم در پایان چهار سال این رشد و رونق اقتصادی را خواهند دید. آقای روحانی نباید از این امر بترسد. به نظرم آقای روحانی باید با این برنامه جلو برود که قیمت انرژی باید بالا برود. کسری بودجه بزرگی داریم. پروژههای بزرگ عمرانی خوابیده است. این ضربه بزرگی به بلندمدت اقتصاد کشور است. ما با بالا بردن قیمت انرژی میتوانیم یکسری پروژههای عمرانی را زنده کنیم. این شغل، امکانات و فرصت ایجاد میکند برای تولید در آینده. به نظر من آقای روحانی باید قطعی اعلام کند که یارانه نقدی در فاز جدید وجود نخواهد داشت غیر از سیاستهایی حمایتی و از طریق نهادهایی که عرض کردم.
- نظر شما درباره متفاوت بودن قیمت بنزین در هر خیابان و هر پمپ بنزین چیست؟
به نظر من توزیع بنزین باید خصوصی باشد یعنی دولت بنزین را در مناطق مختلف به جایگاهداران خصوصی تحویل دهد و آنها بر اساس اینکه هزینه تحویل بنزین در جایگاه مختلف با توجه به اجاره مکانشان و غیره چیست، قیمت بنزینشان را تعیین کنند. دولت میتواند با فروش همین جایگاههای سوختی که دارد پول بسیار بزرگی را حاصل کند. مبلغی که بخش خصوصی حاضرخواهد بود برای هر جایگاه بپردازد براساس هزینه توزیع و درآمد خانوارهای محل و امکان خرید بنزین از جایگاههای دیگر خواهد بود. بنابراین اختلاف قیمتی بنزین در مناطق مختلف طوری نخواهد بود که جابهجایی بنزین خارج از سیستم صرف داشته باشد و وقت و انرژی بیهوده تلف شود.
اعتماد