اهواز؛ شهری که در غبار گم شد
شهروندان:
گزارشی از آلودهترین شهر جهان
اهواز همچنان مریض است، به سختی نفس میکشد و گاهی آنچنان نفسش میگیرد که بیمارستانهای این شهر پر میشود از آدمهایی که آنها هم نفسشان گرفته. باران اسیدی روز یازدهم آبان که بارید، همه گفتند اهوازیها، دچار بحران شدهاند. آنهایی که خوشبینتر بودند، گفتند باران اول سال آبی است و تمام بیماریها را با خود میشوید و میبرد، ولی هر چه باران بارید و هر چه از روز یازدهم آبان گذشت، نفس اهواز و اهوازیها چاق نشد که نشد.
دیروز هم حال اهواز خوب نبود، مخصوصا صبح که به پرواز ساعت ۶ تهران اجازه فرود نداد، آن هم به خاطر اینکه بامداد دیروز، میدان دید در شهر اهواز، فقط ۵۰ متر بود. این را برج مراقبت به پرواز شماره ۹۵۶ تهران گفته بود و البته مدیرکل حفاظت از محیط زیست خوزستان هم تایید کرد. احمدرضا لاهیجانیزاده به «اعتماد» گفت بین ساعات ۷ و ۸ صبح، میزان ذرات غبار آلاینده در جو، ۲۰۰ واحد بوده است. در حالی که میزان استاندارد این ذرات، در بالاترین حد قابل قبول، تنها باید ۱۵۰ واحد باشد، یعنی ۵۰ واحد بیشتر از حالت عادی. البته یک عامل دیگر هم باعث شده بود که دیروز، اهواز باز هم نفسش کیپ شود، رطوبت ۱۰۰ درصدی. این هم در گزارش سازمان محیط زیست بوده، رطوبت صد درصدی و غبار ۲۰۰ واحدی، نتیجهاش میشود لایهیی از گرد و خاک و سایر آلایندههایی که معلوم نیست چیست که خود را هوار کرده روی سر خاک خوزستان. در این وسط، متهمان دیگری هم معرفی شدهاند.
از جمله در جلسه دیروز ظهر استانداری خوزستان که باز، پای یک متهم دیگر به این پرونده برزمین مانده، باز شد؛ هاگ گیاهان. این نظریه یک استادیار دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور و متخصص ایمونولوژی بود که درباره انتشار هاگ یا گرده علفهای هرز در استانداری خوزستان صحبت کرد. دکتر محمدعلی عصارزادگان، مولکوآلرگولوژیست در این رابطه به «اعتماد» میگوید: «این فقط یک فرضیه است و ما روی آن سه سال تحقیق کردهایم. سال گذشته نیز هشدار دادهایم اگر درباره علفهای هرز اطراف این شهر فکری نشود، به زودی با بحران آلرژی و حساسیت در شهروندان روبهرو خواهیم شد.»
بحرانی که به گفته این دانشمند، باعث شده است هر کسی که دچار حساسیتهای تنفسی بود، در زمان بارشهای اخیر در اهواز، گرفتار مشکل شود. مردم اما، زندگی عادی خود را ادامه میدهند، با همان سرفههای همیشگی که گلویشان را خراش میدهد و چارهاش، اگر آهسته و قابل تحمل باشد، دوا و درمان خانگی است و اگر موج سرفه و تنگی نفس، آنقدر بالا بزند که چارهیی نماند به جز رفتن به بیمارستان، باز هم آن موج مراجعه مردم به بیمارستانها تکرار میشود که چند بار پیاپی اهواز را تکان داده و باعث شده استاندار این شهر، تاکید کند دیگر کسی حق ندارد آمار مربوط به بیماران اورژانسی را منتشر کند. ولی بیمارستانهای این شهر، هنوز هم شلوغ و پر از بیمارانی است که به هوای بهتر نفس کشیدن، به تخت بستری دچار شدهاند. بیمارستانهایی مانند مرکز تخصصی گلستان که اورژانس آن، همیشه پر از بیمار و همراهانی است که میکوشند برای درد خود، مرهمی از پزشکان این مرکز دریافت کنند.
متهم ردیف یک، همچنان ناشناخته
آسمان سربی اهواز اما، رازهای خود را تاکنون به کسی نگفته است. نتایج آزمایشهای محیط زیست و دانشگاه علوم پزشکی این شهر، نتوانسته تعیین کند کدام عامل باعث شده نفس اهوازیها تنگ شود، آیا گرد و غباری که میگویند ریشه در آن سوی مرزها دارد، نفس این شهر را تنگ کرده یا اورانیوم ضعیفی که برخی از نمایندگان استان خوزستان در مجلس گفتهاند سوغات امریکاییها در حمله به سرزمین میانرودان است.
حتی کسی نمیداند شرکتهای کشت و صنعت نیشکر در خوزستان، سرزمین خوز و نیشکر مسوولند که میگویند در فصل پاییز، زمینهای زیر کشت را آتش میزنند تا زمین؛ قوت بگیرد یا وزارت نفت، متهم ردیف اول است؟ وزارتی که با سوزندان گازهای همراه نفت گوگرددار (گاز ترش) سالانه میلیونها تن ترکیبات آلی را وارد هوای خوزستان میکند. هنوز کسی نمیداند. ولی مردمی که در شهرهایی مانند اهواز، امیدیه، آبادان و رامهرمز زندگی میکنند، با این وضعیت کنار آمدهاند. مانند این راننده تاکسی که در راه فرودگاه سوارش شدهاند. کسی که با این ماشین قراضه من را به فلکه چهارشیر میرساند، شیشههای پراید قدیمی را پایین داده و وقتی میبیند شیشه را بالا میکشم، با لهجه عربیاش میگوید: سردت شد به این زودی؟می گویم: «نه، این هوا، نفسم را میگیرد. نمیتوانم تحمل کنم.»دنده را سبک، سنگین میکند. میگوید: «بچهام حساسیت دارد، در این روزها که آسمان خاکستری میشود، اجازه نمیدهم به مدرسه برود. میگویم از درسات عقب میمانی که بمان. بهتر از این است که سلامتت را از دست بدهی.»
ولی در این شهر سربی همه مانند فرزند این راننده تاکسی اختیار تعطیلی خود را ندارند، چون از زمان بحرانهای آلودگی اخیر در اهواز، تاکنون ادارات و کارخانههای اطراف این شهر، تعطیل نشدهاند. این موضوعی است که باعث اعتراض مدیران شهری شده. درست بر خلاف تهران که شهرداری و شورای شهر میگویند نباید ادارات تعطیل شود. ولی در اهواز، سخنگوی شورای این کلانشهر نظر دیگری دارد.
دکتر مریم ابریشمکار میگوید: «اگر یکدهم آنچه بر سر ما در اهواز میگذرد، به سر تهرانیها بیاید، تمام پایتخت را تعطیل میکنند، ولی در بحرانهای اخیر، فقط یک نوبت صبح، دبستانهای اهواز را تعطیل کردند.»او معتقد است نباید کودکان این شهر در معرض آلودگیهایی قرار گیرند که تاکنون ماهیت آن برای مسوولان بهداشتی و محیط زیستی استان روشن نشده است.
به گفته وی، در حال حاضر، هیچ کس حاضر نیست توضیحی درباره علت مشکلاتی که برای شهروندان پیش آمده ارائه کند.واقعیت این است که در حال حاضر، مشخص نیست متهم ردیف اول آلودگیهای اهواز، کیست یا چیست؟ به جز متهم بودن دستگاههای سپر یونی که در حوالی حمیدیه، واقع در ۴۰ کیلومتری جنوب غربی این شهر مستقر شده بودند ولی از اواخر تیرماه گذشته، از کار افتادند، همه گزینهها، روی میز مسوولان است؛ مسوولانی که در به در به دنبال متهم اصلی قصه آلودگی هوای اهواز میگردند ولی هر چه میگردند، کمتر مییابند. هنوز اهواز، با بوی زهم کارونش، با بوی تند فلافل و سمبوسههایش و با آتش همیشه شعلهور چاههای نفت اطرافش، نمیتواند درست نفس بکشد.
امید سلیمی بنی – اعتماد