ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

پرهیز از افراط

شهروندان -فتح‌الله آملی(جوادی):
اخیراً یکی از برنامه‌های سیما به موضوع جمعیت پرداخته‌است. در سایر برنامه‌های صداوسیما نیز بحث‌های کارشناسی قابل توجهی در مورد لزوم افزایش جمعیت دیده می‌شود. از جمله، فیلم مستندی از زندگی سالم یک روحانی جوان با تعداد فرزندان زیاد، تهیه شده که در آن به جای تشویش و اضطراب و نگرانی و گلایه و اندوه، رضایت و شکر دیده می‌شود.

خانواده

عکس تزئینی است

خانواده‌ای که با توکل به خدا ازدیاد فرزند را موجب دردسر نمی‌دانند و زندگی خوشبخت و شیرینی نیز دارند. ظاهراً رویکرد رسانه ملی به سمت تغییر سبک زندگی گرایش پیدا کرده و در یکی از برنامه‌ها هم یک خانم پزشک که صاحب ۵ فرزند بوده از ضرورت تغییر سبک زندگی ما ایرانیها سخن به میان آورده که در جای خود همه این تبلیغات رسانه‌ای خوب و روشنگرانه به حساب می‌آیند.

تأکید رهبر معظم انقلاب نیز در مورد لزوم توجه به مسأله جمعیت البته موجب چنین رویکردی در این رسانه‌ و برخی رسانه‌های مکتوب و غیرمکتوب شده است. علت این هشدارها و اعلام خطرها نیز تغییری است که در نرخ باروری کل روی داده و رقم آن را از ۶ در دهه ۶۰ به ۷/۱ در سرشماری سال ۹۰ رسانده است که کمتر از نرخ جایگزینی به شمار می‌رود. قاعدتاً این نگرانی وجود دارد که جمعیت ایران اگر با همین نرخ رشد و نرخ باروری جلو برود حدود سی سال بعد( یعنی ۱۴۲۰) رو به کاهش می‌گذارد که البته در آن صورت خطراتی به دنبال خواهد داشت که کمبود نیروی فعال و افزایش جمعیت بالای ۶۰ سال و نیازمند حمایتهای بیمه‌ای از جمله تبعات آن است. این بحث که باید سیاستهای کنترل جمعیت جدی گرفته شود بحثی کاملاً درست است و اینکه نباید بگذاریم رشد جمعیت در کشور منفی شود هم حرف حساب به حساب می‌آید. برنامه‌ریزی صحیح و مناسب برای نسل آینده و آینده کشور نیز کاملاً منطقی و لازم است اما در این میان برخورد علمی و منطقی با این مسأله و برنامه‌ریزی کارشناسی و دقیق در این مورد نیز بسیار لازم و ضروری است. متأسفانه چون ما در موارد و مقاطع بسیاری نشان داده‌ایم که بیش از حد لازم اسیر احساسات و گاه افراط و تفریط هستیم و متأسفانه اغلب دولتمردان و مسئولان ما نیز گاه تندتر از جامعه گرفتار این حس می‌شوند لذا لازم است که از هرگونه حرکت و اقدام شتاب آلود و احساسی و افراط و تفریطی پرهیز کنیم. همه ما دیدیم که رها کردن مسأله تنظیم خانواده در دهه۶۰، بر سر متولدین این دهه که در دهه ۸۰ جوان به حساب می‌آمدند، چه آورد. نتیجه‌آن افراط، تفریطی بود که در دهه‌های هفتاد و هشتاد اتفاق افتاد و نرخ رشد را از ۹۱/۳ در سال ۶۵ به ۲۹/۱ در سال ۹۰ و نرخ باروری را از میانگین ۶ به ۶/۱ رساند … در این رابطه توجه به چند نکته ضروری است.

نخست آمایش سرزمینی و توجه به تراکم و پراکندگی جمعیت در سرزمین است. کشور ما مساحت قابل توجهی دارد اما متأسفانه تراکم جمعیت و نیز پراکندگی جمعیت در آن سامان‌ درستی ندارد. در سال ۳۵، ۳۰ درصد جمعیت ایران شهرنشین بوده‌اند اما در سال ۹۰ این رقم به بالای ۷۰ درصد رسیده است. عدم توسعه یافتگی متوازن و رشد انتظارات جمعیتی همزمان با افزایش سواد و میل به زندگی شهری و رفاه موجب خالی شدن هزاران روستا و هجوم جمعیت از روستا به شهر و از شهرهای کوچک به بزرگ و نهایتاً کلانشهرها و تهران شده است به شکلی که شهرهای بزرگ و به ویژه تهران ظرفیت خالی برای پذیرش جمعیت بیشتر را ندارد. مشکلات اقتصادی، بیکاری جوانان در شهرها و افزایش ناهنجاری‌ها و مسائلی از این دست نیز بویژه در کلانشهرها، بر کیفیت زندگی که از جمله شاخص‌های توسعه مطلوب به حساب می‌آید اثرات مخربی برجای گذاشته است. لذا هرگونه سیاستی در مورد افزایش جمعیت باید همراه با دقت و هوشمندی و کار کارشناسی و دقیق صورت گیرد و از جمله به این نکات به دقت توجه شود.

۱ـ بررسی دقیق این مسأله که با توجه به میزان آب، زمین‌های قابل کشت و تولید محصولات استراتژیک، جمعیت مطلوب برای این سرزمین در مسیر توسعه متناسب چه جمعیتی است؟ در این مورد اختلاف نظر و فاصله عجیب و غریبی از شصت تا دویست میلیون نفر وجود دارد که نشان می‌دهد هیچکدام از دقت کافی و علمی برخوردار نیست.

۲ـ پراکندگی جمعیت و توزیع جغرافیایی آن باید به چه سامانی برسد؟ در کدام مناطق نیاز به برنامه‌های ایجابی برای تشویق خانوارها به فرزندآوری بیشتر داریم و درکدام مناطق باید همچنان سیاست‌های کنترلی و سلبی را در دستور کار قرار دهیم؟

۳ـ در چه گروه‌هایی به عنوان گروه هدف باید سیاست‌های تشویقی را محور قرار دهیم؟ قاعدتاً نگاه ما به جمعیت اگر صرفاً جنبه کمی داشته باشد خدمت به حساب نمی‌آید بلکه باید نگاه کیفی جمعیتی هم در دستور کار قرار گیرد. متأسفانه در حال حاضر پرهیز از فرزندآوری اتفاقاً در گروه‌های هدف بیشتر دیده می‌شود. باید شرایطی را برای ترغیب و تشویق آنان فراهم کرد که ما را به افزایش جمعیت مولّد برساند.

۴ـ از هرگونه افراط و تفریط بپرهیزیم و نیز از هرگونه سطحی‌نگری و اقدامات پرهزینه و بی‌نتیجه… از جمله طرح یک میلیون تومانی که خام آمد و کال رفت. حتی طرح‌هایی نظیر افزایش مرخصی زایمان نیز برای بانوان (که حتی بعضاً برای آقایان هم پیشنهاد کرده بودند!) ممکن است نتیجه عکس بدهد و بسیاری از کارفرمایان بویژه در بخش خصوصی را از به‌کارگیری زنان منصرف کند و یا زنان کارمند را به خاطر ترس از دست دادن کار به خاطر زایمان از فرزندآوری پرهیز دهد.

۵ـ در مورد خطر به اندازه خود خطر هشدار دهیم و از بزرگنمایی بیش از حد آن که ممکن است ما را به شتاب و عجله و افراط و اقدامات احساسی وا دارد خودداری نماییم. در حال حاضر هر سال بیش از یک میلیون و چهارصد هزار نوزاد متولّد می‌شوند و هر ساله بیش از یک میلیون نفر هم به جمعیت کشور افزوده می‌شود. لذا حال مسأله کاهش جمعیت مطرح نیست بلکه جلوگیری از منفی شدن رشد جمعیت است که در این دوره که ما در بهترین دوره جایگزینی هستیم باید منطقی و عاقلانه و درست و متناسب با نیازها و اقتضائات و ظرفیت‌های کشور برای آن برنامه‌ریزی کنیم.

۶ـ تصمیم‌گیری برای خانوار، بیش از هر چیزی، جدای از تبلیغ و سیاست‌های تشویقی، امری واقعی و اقناعی است. یعنی قدر مسلّم با از بین بردن چالش‌های متعدّد پیش‌روی خانوارها و افزایش امید به آینده و زندگی و ایجاد آرامش در محیط اقتصادی و فضای کسب و کار و در یک کلام کاهش فشارهای اقتصادی و روانی و رفع موانع برسر راه آرامش محیط زندگی و خانواده، گرایش خانواده‌های مرجع در این بخش به فرزندآوری نیز افزایش خواهد یافت… به عبارت دیگر باید خود خانواده‌ها، در عالم واقعیت، شرایط اقتصادی و اجتماعی و آموزشی و… را برای فرزند آوری‌شان، حامی و مشّوق و مناسب ببینند. نه اینکه فقط روزنامه بنویسد و تلویزیون بگوید. در این مورد نکات فراوان دیگری هم وجود دارد که به فرصت‌های آینده موکول می‌شود.

اطلاعات