ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
گفتگو با رئیس اتحادیه چاپخانه‌داران تهران

ضربه‌ای که هدفمندی یارانه‌ها به صنعت چاپ زد، بی‌سابقه بود

شهروندان:
به گفته رئیس اتحادیه چاپخانه‌داران تهران «وعده‌هایی که در دولت قبل به اصناف داده شد از قبیل اعطای بسته‌های حمایتی، سرِ کاری بوده است» نیکوسخن همچنین معتقد است:.«ضربه‌ای که تا پایان دولت دهم از هدفمندی یارانه‌ها به تولید و از جمله صنعت چاپ وارد شد، بی‌سابقه بوده است».

علی نیکوسخنعلی نیکوسخن از پیشکسوتان صنعت چاپ کشور است. او که اکنون ۷۶ سال دارد، سال ۱۳۳۸ فعالیت خود را در صنعت چاپ با کار در چاپخانه اسلامیه، آغاز کرد. نیکوسخن سپس فعالیت خود را در چاپخانه‌های رحیمی و صفا ادامه داد. با اینکه او در سال ۱۳۹۰ برای دومین دوره پیاپی به هیئت مدیره اتحادیه چاپخانه‌داران تهران راه یافت و اکنون بیش از ۶ سال است سکان هدایت آن را بر عهده دارد، هرگز ماشین‌ چاپ را رها نکرده و همچنان در چاپخانه خودش یعنی سازمان چاپ سخن که سال ۶۸ آن را بنیان گذاشت، به فعالیت در این حوزه ادامه می‌دهد هر چند به گفته خودش از زمانی که هدایت اتحادیه را بر عهده گرفته، چاپخانه‌اش به ورطه رکود رفته است. با او درباره مسائل و معضلات صنعت چاپ و حواشی آن به گفتگو نشسته‌ایم که بخش نخست این مصاحبه در ذیل از نظر مخاطبان می‌گذرد.

  • شما در سال ۹۰ برای دومین بار به عنوان رئیس اتحادیه صنف چاپخانه‌داران تهران انتخاب شدید. یادم می‌آید آن سال در مصاحبه‌ای گفتید که می‌خواهید مبارزه کنید و هر مبارزه‌ای هم هزینه دارد. می‌خواهم بدانم در این دو سال با چه کسانی و یا چه مسائلی مبارزه کرده‌اید و چقدر توانسته‌اید در این مبارزه پیروز شوید؟

فکر می‌کنم با توجه به جو فعلی در صنعت چاپ، پاسخ دادن به این سوال بسیار راحت است اما از یک طرف فکر می‌کنم مطرح کردن آن و رسانه‌ای کردنش، هم دیر شده و هم ممکن است با وضعیت فعلی همخوانی نداشته باشد و لذا می‌توانم در زمان دیگری به این سوال جواب بدهم هر چند باز هم معتقدم که این پاسخ در کل قضایای مربوط به صنعت چاپ تاثیر آنچنانی داشته باشد. الان نزدیک به ۲ سال و ۴، ۵ ماه می‌گذرد و مسائل تازه‌تری هست که می‌توان به آنها پرداخت با این حال چون سوال کردید، دو جمله در یک پرانتز می‌گویم و از آن می‌گذرم؛ آن قضیه مربوط می‌شد به مسائل چاپ کتاب‌های عراق و پیگیری‌هایی که ما داشتیم و تهدیدهایی که بعدها از ناحیه افرادی نسبت به ما مطرح شد. من گفتم اگر قرار باشد برای گفتن حرف حق، برای ما پاپوش درست کنند و ما را تهدید کنند، ما هم هزینه آن مبارزه را می‌پردازیم. همین. البته من در آینده نه چندان دور آمادگی دارم که از سیر تا پیاز مسئله را بشکافم چون هم مدارک و شواهدش هست هم اثبات شد و هم کسانی که تعهد این کار را کرده بودند، نتوانستند آن را انجام دهند. خوشبختانه این مسئله به خیر گذشت و اثبات کردیم در این قضیه حق با ما یعنی اتحادیه چاپخانه‌داران بوده است.

  • پس عجالبتاً می‌رویم سراغ خود اتحادیه و مسائل و مشکلات آن. اتحادیه چاپخانه‌داران تهران در حال حاضر چند عضو دارد و هیئت مدیره تاکنون چه خدماتی به این اعضا ارائه کرده است؟

اتحادیه چاپخانه‌داران تهران یکی از قدیمی‌ترین اتحادیه‌های کشور و بزرگترین و قدیمی‌ترین اتحادیه صنعت چاپ کشور است. اتحادیه به روایتی در سال ۱۳۲۰ تاسیس شده اما بر اساس مکتوبات و اسناد موجود، از مرداد ۱۳۲۵ تاسیس شده و الان نزدیک به ۷۰ سال عمر دارد. ما در حال حاضر حدود ۱۷۰۰ عضو داریم که غیر از خود چاپخانه‌داران که مستقل هستند، ۷ رسته هم داریم شامل: حروفچین‌ها، جعبه‌سازان دارای ماشین چاپ، تعمیرکاران ماشین‌آلات چاپ، فروشندگان ملزومات چاپ، سازنده قالب‌های تیغ و برشة جعبه‌های مقوایی، دفتر کار و تولیدکنندگان مرکب چاپ. اضافه شدن ۲ رسته دیگر شامل چاپ دیجیتال و دفتر فروش ماشین‌آلات چاپ، در کمیسیون نظارت بازرگانی استام تهران در دست بررسی است. در مورد خدماتی که اتحادیه به اعضای ارائه می‌کند، باید بگویم اتحادیه چاپخانه‌داران یک اتحادیه صنفی است و کار صنفی انجام می‌دهد نه کار دیگر و این هم بر اساس مقررات قانون نظام صنفی است که ۱۲ شهریور ۱۳۹۲ قانون نظام صنفی جدید به تصویب مجلس محترم شورای اسلامی رسیده است. برخلاف بعضی‌ها که برداشتشان این است که وزارت ارشاد به چاپخانه‌دار مجوز می‌دهد، ارشاد پروانه تاسیس تخصصی و فرهنگی را صادر می‌کند و کار صنفی آن با اتحادیه است. تا قبل از اینکه وزارتخانه‌های بازرگانی سابق و صنایع و معادن سابق در هم ادغام شوند و وزارت صنعت، معدن و تجارت تشکیل شود، اتحادیه زیر نظر سه ارگان قرار داشته است، حال به صورت مستقیم یا غیرمستقیم. همانطور که گفتم مسائل فنی و فرهنگی مربوط به واحدهای چاپخانه‌داران مربوط به ارشاد بوده، اخذ مجوز مربوط به قانون نظام صنفی به وزارت بازرگانی مربوط بوده و کارهای مربوط به مکان چاپخانه هم به اتحادیه‌ چاپخانه‌داران مربوط بوده است. اتحادیه بر اساس همین قانون عضوگیری می‌کند. در اتحادیه ما غیر از چاپ – که از وزارت ارشاد باید مجوز داشته باشند – سایر رسته‌ها می‌توانند به اتحادیه مراجعه کنند و ما هم در چارچوب قانون و پس از اخذ تائیدیه اماکن، ظرف ۲ تا ۳ ماه اتحادیه برای آنها پروانه کسب صادر می‌کند.

  • بحث‌هایی وجود دارد که گویا از این پروانه فعالیتی که اتحادیه صادر می‌کند، سوء استفاده‌هایی می‌شود. به این معنی که کسی که این پروانه را می‌گیرد، تنها از اعتبار آن استفاده خود را می‌برد و در واقع در حیطه چاپ کار نمی‌کند. در واقع کسانی که این را می‌گویند، معتقدند مجوزهای شما فقط صوری است. می‌توانید بگوئید چند درصد از مجوزهایی که شما صادر می‌کنید، طبق قانون از آن استفاده می‌شود؟

به نظرم کسانی که چنین ذهنیتی دارند، اطلاعات بسیار پائینی دارند و به قول معروف «تو باغ نیستند». چنین چیزی اصلاً امکان ندارد. پروانه‌ای که ما صادر می‌کنیم، بر اساس قانون صادر می‌شود. در این پروانه قید می‌شود که آقای ایکس در رسته فروشندگان ملزومات چاپ، صلاحیت فعالیت دارد. البته ما موظف هستیم قبل از صدور پروانه، از مکان واحد صنفی بازدید کنیم و در صورت منطبق بودن مکان با شرایط و ضوابط، پروانه را در اختیار متقاضی می‌گذاریم. بعد از آن دیگر منِ مسئول اتحادیه چاپخانه‌دار مسئول این نیستم که دنبال طرف راه بیفتم که آیا پروانه‌اش را نصب کرده یا نکرده؟ و یا کاری مطابق با شرح وظیفه‌اش انجام می‌دهد یا کار دیگر؟ البته تداخل صنفی به طور کلی در مجموعه‌ها وجود دارد. مثلاً سرّاج کیف و کفش و چرم می‌فروشد. یا مثلاً طرف حروفچنی دارد اما کار چاپی هم قبول می‌کند ولی تا زمانی که شاکی نداشته باشد، کسی متوجه این کار او نمی‌شود. ما الان پرونده‌هایی داریم مربوط به کسانی که دفتر تبلیغاتی غیرمجاز دارند و کارهای چاپی را گرفته‌اند و بعد که به مشکل برخورده‌اند، پرونده‌شان رفته سازمان بازرسی و از آنجا احاله شده است به اتحادیه. خُب! ما جلوی این مسئله را می‌گیریم و دنبالش می‌رویم تا جایی که درِ آن را ببندیم چون هم تداخل صنفی به وجود آورده و هم به اسم چاپ، صنعت چاپ و چاپخانه‌داران ما را برده زیر سوال. در نتیجه تا زمانی که شاکی نباشد و این قبیل مسائل را به ما گزارش ندهند، ما هم نمی‌توانیم بگوئیم چه کسی خلاف می‌کند. اصل بر برائت است مگر خلافش ثابت شود. البته ما به اعضایمان گفته‌ایم که چنانچه کاری خلاف موضوعی که در پروانه کسب آنها درج شده، انجام دهند، ما خودمان می‌شویم مدعی. البته اعضای صنف چاپ جایشگاهشان خیلی بالاتر از اینهاست که بخواهند از شرح وظایف خود عدول کنند.

  • آقای نیکوسخن! شما خودمات چاپخانه‌دار هستید و با مشکلات این صنعت آشنا. نوساناتی که حداقل در ۲ سال گذشته در قیمت مواد اولیه کالاهای چاپی به وجود آمده است، فعالیت چاپخانه‌داران را دچار مشکل کرده است و خودتان هم چندین بار طی گزارش‌هایی اعلام کرده‌اید که بعضی از چاپخانه‌ها در اثر این مسائل به حالت نیمه تعطیل درآمده‌اند و یا با ظرفیت تولید کمتری فعالیت می‌کنند. می‌توانید آماری به ما بدهید که این ۱۷۰۰ واحد چاپی عضو اتحادیه، در حال حاضر با چند درصد از ظرفیت تولیدشان فعالیت می‌کنند؟

من از شما سوالی می‌کنم، اگر جواب من را دادید، من هم به سوال شما به صورت کامل جواب می‌دهم. می‌توانید بگوئید وضع اقتصادی جامعه نسبت به دو سال پیش چطور است؟

  • به نظر من بدتر شده است.

کاملاً درست است. اقتصاد یک جامعه یک حلقه زنجیر است که به هم وصل هستند. وقتی ساخت و ساز نشود، معمار و آرشیتکت و پیمانکار و مقاطعه‌کار و … کار خودشان را متوقف می‌کنند، اموری را هم که مربوط به خرید آهن ‌آلات است، متوقف می‌کنند، اموری که مربوط به راه‌اندازی برق و گاز و تاسیسات و …. را متوقف می‌کنند. وقتی اقتصاد جامعه در حد پائین و ضعیفی باشد و کاسب امنیت کسب و کار و سرمایه‌گذاری نداشته باشد، شرایط بدتر و بدتر می‌شود. مسلماً چاپخانه‌دار هم از این جامعه مستثنی نیست. به نظر من در جامعه ما غیر از اقلام خوراکی و بخش خدماتی که رونق دارد، کارهای تولیدی مخصوصاً از زمان هدفمندی یارانه‌ها خیلی ضربه خورد. صنعت چاپ هم بخشی از تولید است و چون صنعت مادری است، مشکلاتش هم بیشتر است. موضوع دیگر بحث سرمایه‌گذاری است؛ در هر سرمایه‌گذاری دیگر غیر از چاپ، شما سرمایه‌تنان را می‌توانید تبدیل کنید: در عرض دو ساعت می‌توانید ماشینتان را ببرید راهنمایی و رانندگی و بعد دفترخانه و سندش را تنظیم کنید و ماشینتان را واگذار کنید. در صنعت چاپ متاسفانه سرمایه قفل است یعنی منِ چاپخانه‌دار اگر بخواهم ماشین چاپم را بفروشم، اولاً باید مشتری‌اش را پیدا کنم که خواهان آن باشد و بعد از فیلتر مراجع امینی و اطلاعاتی و فرهنگی بگذرد و آن وقت طرف شاید بتواند ماشین من را بخرد.

  • به هدفمندی یارانه‌ها اشاره کردید. می‌فرمائید اجرای این طرح اساساً چه تاثیری بر صنعت چاپ ما گذاشت؟

من اوایل سال ۹۱ چند قبض برق چاپخانه را به هیئت عالی نظارت و مرکز امور اصناف ارائه کردم. برق ۱ میلیون و ۹۰۰ هزار تومانی عضو ما، قبل از هدفمندی یارانه‌ها رسیده بود به بیش از ۱۰ میلیون تومان. یعنی بیش از ۵ برابر. قیمت آب و گاز هم همینطور افزایش پیدا کرد. طرف دیگر قضیه، بالا رفتن هزینه‌ها بوده است. هزینه کارگر، مواد اولیه، مواد مصرفی و ….

  • چاپخانه‌ها چطور خودشان را با این وضعیت تطبیق دادند یا بهتر است بپرسم اصلاً توانستند خودشان را با این وضعیت تطبیق دهند؟

متاسفانه در دولت قبل، وعده‌هایی به اصناف دادند از قبیل اعطای بسته‌های حمایتی که ناچارم اینجا بگویم این وعده‌ها سر کاری بوده است. ضربه‌ای که تا پایان دولت دهم از هدفمندی یارانه‌ها به تولید و از جمله صنعت چاپ خورد، اصلاً سابقه نداشت. صنعت چاپ صنعت مادری است که دیگر صنایع به آن وابسته‌اند و مثل اکسیژن برای سایر صنایع است. متاسفانه برخی از مسئولان به این صنعت مادر توجه نکرده‌اند و این صنعت ضربه‌های سنگینی خورد. شما تصور کنید اگر صنعت چاپ حتی یک لحظه متوقف شود، ضربه جبران ناپذیری به کل جامعه وارد خواهد شد. متاسفانه تا آن زمان یعنی پایان دولت دهم، گوش شنوایی برای این حرف‌ها نبود و این اولین باری هم نیست که من این را می‌گویم و قبلاً هم اینها را گفته‌ام. متاسفانه دولت قبل به قول‌هایی که داد، عمل نکرد. قرار بود وام ۵۰ میلیون تومانی به چاپخانه‌ها بدهند که بعد شد ۳۰ تومان و بعد شد ۱۰ تومان و برای همین ۱۰ میلیون هم آنقدر صغری و کبری چیدند که آخرش هم با هزار جور مشکلات در ثبت نام اعضا، پرداخت نشد.

  • پس شما عملاً سیاست‌های حمایتی دولت قبل را از صنعت چاپ، شکست خورده می‌دانید.

کاملاً. ما حتی از بُعد فرهنگی هم حمایت نشدیم. صنعت چاپ را در جایگاهش حفظ نکردند. ما از دولت جدید هم خواسته‌ایم که این صنعت را به جایگاه اصلی خودش برگردانند که قول‌هایی داده‌اند و امیدوارم به قولشان عمل کنند. متاسفانه اعضای ما هم این مسائل را از چشم اتحادیه می‌بینند. در صورتی که اتحادیه فقط می‌تواند رابطی باشد بین صنف و مسئولان که پیام را برساند، ما هم تا حدی که می‌توانستیم و می‌توانیم پیام رسان هستیم و ممکن است جایی بگویند که این دیگر خط قرمز است و شما حق ندارید از آن عبور کنید.

  • همواره بحث‌هایی درباره نحوه تعامل اتحادیه چاپخانه‌داران با دفتر امور چاپ وزارت ارشاد مطرح بوده است. در ۲ یا ۳ سال گذشته این دفتر ۳ مدیر عوض کرده و شما هم در مراسم تودیع مدیرکل سابق (احمد علمشاهی) از عملکرد او تقدیر کردید. ارزیابی‌تان از عملکرد این سه مدیر یا بهتر بگویم این سه دوره تصدی‌گری دولت در چاپ در حمایت از این صنعت، چیست؟

من از سال ۶۱ خودم در وزارت ارشاد بوده‌ام و در تمام این سال‌ها هم با این وزارتخانه در ارتباط بوده‌ام. من کار با حدود ۲۸ مدیرکل دفتر امور چاپ و حدود ۷، ۸ معاون وزیر را تجربه کرده‌ام. از حق نگذریم از اواخر دوره آقای صفارهرندی تعامل ارشاد با اتحادیه خیلی فرق کرد و هر چه جلوتر آمدیم، بهتر شد. خود من یک دهم تعداد دفعاتی که در این دو، سه سال به طبقه سوم وزارت ارشاد (معاونت امور فرهنگی) رفته‌ام، قبل از آن به آنجا نرفته بودم. البته وزارت ارشاد تنها متولی بحث فرهنگی صنعت چاپ است و بودجه‌ای برای تغذیه آن ندارد ولی حمایت‌های معنوی و مکاتباتش را در خصوص این صنعت انجام داده است و حالا اگر این تلاش‌ها نتیجه نداده، بحث دیگری است. در دولت فعلی هم با توجه به همدلی که در وزرا است – البته نسبت به دولت قبلی – امید ما به آینده‌ای بهتر است. من به عنوان مثال بحث مالیات چاپخانه‌ها را مطرح می‌کنم؛ این بحث مربوط به سال ۸۱ یا ۸۲ است، اما متاسفانه آمدند تمام فعالیت‌هایی را که در فرآیند تولید کتاب نقش داشتند، از مالیات معاف کردند بجز واحدهای چاپی. در این مورد، مسئولان اداره امور مالیاتی چوب لای چرخ گذاشتند. البته در دولت تدبیر و امید با توجه به ارتباطاتی که وزیر محترم ارشاد با وزیر محترم صنایع و وزیر محترم اقتصاد دارد، من فکر می‌کنم بخشی از این مشکلات حل شود. درباره آقای علمشاهی هم باید بگویم که ایشان در مدت کمی که در دفتر امور چاپ حضور داشت، چند اقدام مهم انجام داد؛ البته اصل موضوع به تشکیل شورای سیاستگذاری صنعت چاپ برمی‌گردد در زمان آقای حسینی و آقای دری. آقای اسماعیلی (معاونت محترم امور فرهنگی وزارت ارشاد) و آقای علمشاهی هم پیگیر مسائل این شورا بودند. اولین کاری که آقای علمشاهی انجام داد، تشکیل یکسری کارگروه‌های اقماری متشکل از بدنه صنعت چاپ و کارشناسان آن بود. یکی از موضوعاتی که در یکی از این کارگروه‌های تخصصی مطرح شد، بازنگری در آئین‌نامه و دستورالعمل‌های تاسیس چاپخانه‌ها و واحدهای وابسته بود.

  • خُب آیا همین مسئله به جایی رسید؟

این بحث همچنان مطرح است و الان که آقای برازش (مدیرکل جدید دفتر امور چاپ) سکاندار دفتر امور چاپ شده‌اند، این موارد پیگیری می‌شود. مدیرکلی که تک تک حرف‌های یک فعال صنعت چاپ را می‌شنود و نُت بردار می‌کند و دو روز بعد هماهنگ می‌کند و از این بخش می‌خواهد که نماینده‌اش را برای این کار معرفی کند، با مدیری که بنشیند فقط گوش کند و بعد هم موضوع را به بوته فراموشی بسپارد، خیلی فرق می‌کند. آقای علمشاهی این کار را کرد؛ او قولی را که رئیس جمهور محترم سابق اوایل امسال برای دادن وام به صنعت چاپ و نشر از محل صندوق توسعه ملی داد، پیگیری کرد و واقعاً اگر پیگیری‌های آقای دکتر اسماعیلی و آقای علمشاهی و آقای محسنی در دفتر امور چاپ و به طور کلی مجموعه معاونت فرهنگی نبود، این حرکت به اینجا نمی‌رسید.

  • به کجا رسیده؟ مگر این قول از روی کاغذ درآمده و وارد فاز اجرایی شده است؟

تا جایی که من اطلاع دارم، همه کارهای آن انجام شده است. قرار بوده بانک عامل را معرفی کنند که ظاهراً یکی از این بانک‌های عامل، بانک ملی است که البته هنوز این مسائل به ما ابلاغ نشده است. مهمتر از این کار جلساتی بود که اهالی صنعت چاپ با مدیرکل دفتر امور چاپ برگزار کردند که به طور متوسط هفته‌ای دو، سه جلسه برگزار می‌شد. ما با آقای برازش هم با اینکه مدت کمی است که این مسئولیت را بر عهده گرفته، تا به حال سه جلسه داشته‌ایم. من می‌خواهم بگویم اصلاً فرمول کار تغییر کرده است. هدف مدیران جدید این است که برای چاپ قدم بردارند و من فکر می‌کنم اگر مدیران قبلی هم اینطور بودند، وضعیت صنعت چاپ ما بهتر از این بود.

کمال صادقی – مهر