همیشه مترصد پیداکردن سوژهای هستم که بتوانم فیلمی بسازم
شهروندان:
گفتوگو با حمید نعمتالله در محل دفتر سعید سعدی تهیهکننده فیلم آرایش غلیظ انجام شد، یک روز پس از اینکه فیلم را در جمعی محدود تماشا کردم. آرایش غلیظ را میتوان یکی از خوشساختترین و جذابترین فیلمهای سینمای ایران در سالهای اخیر دانست.
جمعی که فیلم را میدیدند به بسیاری از سکانسهای فیلم میخندیدند. با اینکه فیلم یک فیلم جدی محسوب میشود ولی رگههای طنز فراوانی در آن وجود دارد. با آرایش غلیظ میتوان گفت حمید نعمتالله مسیر رو به رشد خود در سینمای ایران را بهخوبی طی کرده است. او که در سالهای ابتدایی دهه ۸۰ با فیلم بوتیک به سینماگری محبوب در میان علاقهمندان جدی سینما تبدیل شد سپس با ساخت فیلمهای بیپولی و سریال وضعیت سفید، کارنامه قابل توجه و تاملی از خود در سینما و تلویزیون به جا گذاشت.
- آقای نعمتالله شما بهعنوان کسی که با فیلم تحسینشده بوتیک در اوایل دهه ۸۰ کار خود را شروع کردید و پس از سالها فیلم بیپولی را ساختید چه شد سراغ فیلم آرایش غلیظ رفتید؟ چه چیزی باعث شد به سمت ساخت چنین فیلمی بروید؟ با توجه به اینکه به نظر میرسد فیلم متفاوتی در کارنامه فیلمسازی شما باشد؟
بههرحال من بهعنوان کسی که شغلش فیلمساختن است و حالا فرقی نمیکند که این فیلمساختن در سینما باشد یا در تلویزیون، همیشه مترصد پیداکردن سوژهای هستم که بتوانم فیلمی بسازم.
بعد هم پس از سریال وضعیت سفید تصمیم جدی گرفته بودم که فیلم سینمایی بسازم. به همینخاطر بهدنبال سوژهای بودم که بتوانم آن را به فیلم تبدیل کنم.
با هادی مقدمدوست که صحبت میکردیم یک خط قدیمی داشتیم درباره گروهی که با هم همراه میشوند برای رسیدن به یک هدفی ولی در مسیر خود پراکنده میشوند. ما در این خط شروع کردیم به کارکردن و پیش خود گفتیم بقیه چیزها را چگونه جا بدهیم؟ اینکه به چه مفاهیمی و چه کاراکترهایی بپردازیم و قصه ما چگونه باشد، قصه ما خردخرد ساخته شد درواقع چیز زیادی نداشتیم.
- به مرور نوشته شد؟
نه اتفاقا، این فیلمنامه را تند هم نوشتیم و تند هم ساختیم. این فیلمنامه درواقع در مدت سهماه نوشته شد.
- با توجه به اینکه موضوع فیلم درباره کلاهبرداری است مقداری درباره اینکه چطور شد به سمت ساخت چنین موضوعی رفتید توضیح دهید. آیا این موضوع از قبل در ذهنتان بود؟
بههرحال بهطور خودکار همه کارهای آدم بهنوعی انعکاس احوالات خود آدم است که آن هم متاثر از جامعه است. اما اینکه بهطور مشخص و سرراست فکر کرده باشیم که فیلمی راجع به دوره بخصوصی از این مملکت بوده باشد نبوده است.
- «آرایش غلیظ» نسبت به کارهای قبلیتان خیلی متفاوت است. شخصیتهای جذاب و متفاوت و بهتعبیری شخصیتهای نویی دارد که تماشاگران را قطعا به خودشان جذب میکند، به این شخصیتها چگونه رسیدید؟
کلا شخصیتهای جالب همیشه جزو سرگرمیها و دلمشغولیهای من بوده تا قصهپردازی، اگرچه آن هم، یعنی قصهپردازی، هم جالب است. فکر کنم در کارهای مختلفم چه در سینما و چه در تلویزیون، این هوس وجود داشته که شخصیتهای جالبی را درست کنم. چه در فیلم «بوتیک» که اولین کارم بود یا فیلم «بیپولی» و حتی در مجموعه تلویزیونی «وضعیت سفید». ما همیشه پلی زدهایم برای خلق شخصیتهای جالب بیشتر. من همیشه هیجان همیشگی برای این مساله داشتهام.
- البته فیلم آرایش غلیظ از داستان خوبی هم برخوردار است و قصه فیلم بهخوبی پیش میرود… .
سعی کردیم که این اتفاق بهخوبی بیفتد و من خوشحالم که اینجوری فکر میکنید.
- با اینکه داستان خوبی هم در فیلم وجود دارد بهنظر میرسد شخصیتها در فیلم مهمتر از داستان فیلم هستند… .
بله، جذابتر هستند.
- البته منظورم این نیست که داستان برای شما مهم نیست بلکه به نظرم داستان هم برای شما مهم است ولی شخصیتها یک مقدار برای شما اولویت بیشتری دارند… .
بله، صددرصد این چیزی که شما میگویید درست است… داستان هم برای ما مهم است و تمام سعیمان را میکنیم که داستان خوبی را روایت کنیم ولی اصولا سرگرمی اصلی ما، شخصیتهای جالب است.
- انتخاب بازیگران این فیلم چگونه صورت گرفت؟ بازی بازیگران فیلم هم خیلی خوب است… .
ما زمانی که فیلمنامه را مینوشتیم با تصور اینکه حامد بهداد و حبیب رضایی این نقش را بازی کنند نوشته بودیم.
- یعنی شما فیلمنامه را جوری مینوشتید که حتما حبیب رضایی و حامد بهداد نقشهای آن را بازی کنند؟
بله.
- از قبل با این دونفر صحبت کرده بودید؟
نه.
- اگر قبول نمیکردند چه میکردید؟
خب باید عوض میکردیم و این اتفاقها تا به حال زیاد افتاده است. بههرحال تجسم ما از بازیگرانی که قرار بود این فیلم را بازی کنند، این بود. حتی اسمهای اولیه شخصیتهای فیلم به اسم خود بازیگران بود یعنی حامد و حبیب که بعدا تغییر کرد.
این دو بازیگر از قبل در ذهن ما بودند ولی بازیگران دیگر، نه. با وجود آنکه حضورشان برای ما بسیار مغتنم و ارزشمند است و در طول پروسه انتخاب بازیگر به آنها رسیدیم.
- کارکردن با بازیگران فیلم چگونه بود؟ سخت که نبود؟
نه. با حامد بهداد که من یک دوستی قدیمی داشتم و رابطهمان در عالم خودمان افتوخیزهایی داشته با این حال رفاقت من و حامد رفاقت ریشهداری محسوب میشود و مشکلی نداشتیم.
- کارکردن با حبیب رضایی چطور بود؟
کارکردن با حبیب رضایی هم خیلی خوب بود. سر صحنه خیلی با هم دوست و همراه بودیم. کلا عوامل فیلم و پشت صحنه، همه همراه و رفیق بودند و فضای خیلی خوبی وجود داشت.
- فکر کنم با طناز طباطبایی برخلاف حبیب رضایی و حامد بهداد آشنایی قبلی نداشتید. کارکردن با او چگونه بود؟
انتخاب اول من برای این نقش، لیلا حاتمی بود. اما خانم حاتمی برای یک کار دیگری قرارداد داشت و صحبت کرده بود و نشد با ایشان همکاری کنیم. به نظرم طبعا خانم طناز طباطبایی در مسیر پیشرفت و موفقیت است. هم اینکه شادابی یک بازیگر تازه را دارد و فکر میکردم انتخاب مناسبی باشد.
- از کارکردن با آقای سعدی، تهیهکننده فیلم راضی بودید؟ چون به نظر میرسد کارکردن با تهیهکننده خوب برای یک کارگردان خیلی مهم باشد. در مصاحبهای که با آقای عسگرپور داشتم او میگفت که تهیهکنندهای مثل منوچهر محمدی به آدم انرژی مثبتی در طول کار میدهد ولی به تهیهکننده دیگری اشاره میکرد که انرژی منفی به او میداد و طبعا همین انرژی منفی روی کار او تاثیر میگذاشت. کارکردن با تهیهکنندهای مثل آقای سعدی چگونه بود؟
بله. من هم موافقم که یک تهیهکننده خوب میتواند به آدم انرژی مثبت بدهد. بهنظرم آقای سعدی تهیهکننده فوقالعادهای است.
این یک تعارف نیست. من خیلی به ایشان علاقهمند بوده و هستم؛ بهعنوان یک آدم سالم و قابلاعتماد و متعهد و مسوول. جالب است که بدانید تا این لحظه که با شما صحبت میکنم من تا به حال قراردادم را هم نبستهام.
اینقدر که من به ایشان اعتماد دارم نیازی به قراردادبستن هم حس نکردهام.
درواقع پاکبودن ایشان امتیاز بزرگی است و آدم مقیدی است به اعتقاداتی که دارد و آدم از آسیبرسیدن مصون است وقتی با آقای سعدی کار میکنیم.
شرق