ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

جشنواره فیلم فجر و آزادی عمل منتقدان دولت یازدهم

شهروندان:
سی و دومین جشنواره فیلم فجر یازدهم بهمن با پیام رییس جمهوری اسلامی ایران در تهران آغاز شد و 22 بهمن با سخنان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پایان یافت اما این جشن سینمایی، به فضا، فرصت و بهانه ای برای انتقاد و حتی تخریب دولت یازدهم از سوی رسانه های مخالف تبدیل شد.

جشنواره فیلم فجر«حسن روحانی» در پیام خود که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آن را خواند، با تاکید بر ضرورت حرکت شتابنده برای جذب مخاطب بیشتر در سینمای کشور، این امر را مسوولیت امروز مدیران و سینماگران دانست.

وی همچنین با یادآوری این واقعیت که «مردم از سینمای بومی خود راضی اند و به آن دل بسته اند»، تصریح کرد: تلاش را باید صد چندان کرد تا سینما را به هنرمندان واقعی این کشور بسپاریم و به اغیار وا مگذاریم و مراقب باشیم تا سفره تماشا از نان حلالِ سینمایِ خانگی خالی نشود.

رییس جمهوری در همین راستا و «برای حمایت از سینماگرانی که در راه آشتی دادن همه مردم ایران با سینمای ملی و یا عرضه آثار فرامرزی و میان فرهنگی تلاش می کنند»، از جایزه یی ویژه با عنوان «جایزه ملی ریاست جمهوری» خبر داد که هر ساله به بهترین آثار هنری کشور به خصوص آثار سینمای داستانی و مستند داده خواهد شد.

واکنش انتقادی یا تخریب هماهنگ؟

واکنش ها به این رویداد بزرگ سینمایی کشور در میان اهالی فرهنگ و رسانه، متفاوت بود. برخی صاحبنظران و هنرمندان خردمند با رویکردی مثبت به این پدیده نگاه کردند اما منتقدان با رویکردی منفی، سیاست های فرهنگی دولت یازدهم و مسوولان فرهنگی کشور را زیر سوال بردند. جریان های منتقد دولت و نیز رسانه های وابسته به آنان، از روز آغاز جشنواره، رویکرد تخریبی علیه دولت و عملکرد فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد را در پیش گرفتند که تا امروز که جشنواره پایان یافته، تداوم داشته است.

این انتقادها و تخریب ها، معطوف به همه کس و همه چیز بوده است، از کارگردان ها و محتوای فیلم ها و تولیدات فرهنگی گرفته تا نام محل برگزاری (کاخ جشنواره)، نحوه ی پوشش اهالی سینما، سخنان برخی از بازیگران، نحوه و زمان پخش فیلم ها، فیلم های راه پیدا نکرده به جشنواره، آرای مردمی به برخی فیلم ها و ….

نحوه و محتوای انتقادها و دقیق تر، تخریب ها به نوعی شائبه هدفمندی و هماهنگی آن ها را از سوی برخی محافل و رسانه های خاص و مخالف، به ذهن متبادر می سازد. انگیزه ی این رسانه ها را می توان به راحتی از لحن و ادبیات آن ها دریافت.

« دیپلماسی لبخند در جشنواره فجر، مدیران فعلی کاسه داغ تر از آش، گردهمایی سینماگران افسرده، پمپاژ تلخ اندیشی و مصیبت در جشنواره سینمای امید، عقب گرد جشنواره در فرم و شیوه برگزاری، کاخ جشنواره نام بی مسما و بی ربط، برج میلاد بوی مرگ گرفته است، سیاست های متناقض سینمایی، بحران کمبود مخاطب سینما، تعطیلی فله ای سینماها، موهای بیگودی شده و طلایی مردان، محرومیت بچه حزب اللهی ها و …» از جمله عبارت ها و جمله هایی است که منتقدان دولت یازدهم در رسانه ها و خبرها و گزارش های خویش به کار برده اند.

انتقاد از فیلم های جشنواره

افراد و رسانه های منتقد و مخالف دولت از آغاز جشنواره فیلم فجر تا پایان آن، افزون بر انتقادهای کلی، مضمون و محتوای فیلم های به نمایش در آمده نیز زیر سوال بردند. توصیف ها و واژه های به کار برده شده بیانگر دیدگاه و نقطه نظر تخریبی آنان است.

«فیلم نسبتا بی خود، فیلم الکی مهم شده، زجرآور، محبوب منتقدان شبه روشنفکر اما کم فروش و بی مخاطب، تصویر دروغ از جامعه، سوهان روح، شبه روشنفکران وطنی، پمپاژ خشونت و عصبیت به جامعه، موج سواری، سینمای ونک به بالا، سینمای شکاک، فیلم تلخ افسرده ای که در آن مردان فقط با اعضای زیر شکمشان و زنان با کتک خوردن از مردان و روسپی گری، تعریف می شوند» از جمله توصیف های منتقدان از جشنواره بین المللی فیلم فجر است.

هم چنین واژه ها و تعبیرهایی مانند « فیلم ها عزادارند، فیلم های سیاه و کسل آور، فیلم پوچ گرا یا نیهیلیستی، غیرسینمایی و خسته کننده، محتوا زده، فیلم سراسر حرف، نه حرف جدید و نه کمی خلاقیت، فضایی سرد و ضد مخاطب، بیچاره مخاطب عام، توالی خشونت و مصیبت، روایتی از بیانیه ی سیاسی یک کارگردان افسرده، ردیف کردن پشت سر هم یک مشت بدبختی و نکبت، گوشخراش و پر از شعارهای کلیشه شده همیشگی، فیلم های سکوت و غصه» در رسانه های منتقدان دولت یازدهم آمده است.

رسانه های منتقد و اخبار جشنواره

تارنمای مشرق نیوز در همان روزهای آغازین جشنواره با ˈعلیرضا امینیˈ کارگردانی که بنا به دلایلی فیلمش به جشنواره راه پیدا نکرد، گفتگو کرده است. کارگردان فیلم ˈبلوک ۹ خروجی ۲ˈ در این گفت وگو با متهم کردن مسوولان و مدیران دولتی به «دروغگویی» می گوید: «در شرایطی که شعار داده می شود سانسور باید از جانب مردم صورت پذیرد نه مسوولان، جریانی که چنین سخنی را به زبان می آورد دروغگو است و دروغ بزرگی را بیان کرده است».

مشرق نیوز به نقل از این کارگردان سینمایی، سخنان مدیران سینمایی کشور را ˈصرفا برای فریب افکار عمومیˈ دانسته و ادامه می دهد: «خیلی ها گفتند وزیر ارشاد جدید آمده، چنین شده و چنان شده. اما می دانم شرایط برای سینماگر مستقل همیشه به همین شکل است…توصیه ام به مدیران سینمایی این است که لطفا شعار ندهید. چرا دروغ می گویید و متناقض صحبت می کنید».

تارنمای رجانیوز نیز که به طور روزانه به بررسی فیلم های جشنواره پرداخته است، در مورد فیلم های روز نخست نوشت: گردهمایی سینماگران افسرده!/ پمپاژ تلخ اندیشی و مصیبت در جشنواره «سینمای امید»!

در ادامه آمده است: روز فیلم های تلخ و بی مخاطب. روز کارگردانان مثلا اجتماعی ساز اما افسرده و تلخ اندیش که از همین حالا می توان به راحتی شکست تجاری سنگین فیلم هایشان را پیش بینی کرد. رجانیوز هم چنین به بهانه نمایش فیلم ˈقصه هاˈ تیتر زد: «رخشان بنی اعتماد آن قدر بیانیه نوشت که فیلم سازی یادش رفت».

نویسنده ی این مطلب زیر عنوان «برج میلاد بوی مرگ گرفته است، بوی حلوای سوخته» نوشت: فیلم ها عزادارند، عزادار چه؟ معلوم نیست. عزادار بودن، مد شده است و مردم هم باید پاسوز این مد جدید سینمای ایران باشند. سینمای ایران کاملاً افسرده شده است. افسردگی اصلاً در تار و پود، در ریتم، در موسیقی، در بازی بازیگران موج می زند و کسی چیزی نمی گوید. چیزی که نمی گوید هیچ، همه دارند این سینمای افسرده را که مردم ۵ دقیقه هم آن را تحمل نخواهند کرد، حلوا حلوا می کنند».

نویسنده ی این مطلب با انتقاد از مضمون و محتوای فیلم ها ادامه داد: جماعت جالبی شده اند این اهالی سینما، خودشان می سازند، خودشان تمجید می کنند و خودشان می خندند. اما بیرون از مردم بپرسی سینما؟ می گوید حوصله ی غم و غصه ندارم. سینما سیری چند؟!…

این در حالی است که روزنامه کیهان در ستون ˈبرداشت کوتاهˈ خود محتوای جشنواره امسال را «برآیند سیاست های دولت دهم» و تنها «فرم آن را بر عهده دولت یازدهم» دانست. به نوشته کیهان «فیلم ها و فیلم سازهایی که در جشنواره حضور دارند، نتیجه دولت سابق هستند و شیوه برگزاری جشنواره، محصول دولت فعلی است.» البته آنچه که از دیدگاه کیهان تا به این جا اتفاق افتاده، «عقب گرد جشنواره در فرم و شیوه برگزاری است».

در یکی از مطالب کیهان که با عنوان ˈبا خشم، به سوی جشن!ˈ منتشر شد، ضمن ˈمتناقضˈ خواندن سیاست های سینمایی کشور، سینمای ایران را «معلق در این تناقض و درگیری ها و تنش های گروه ها و جریان ها» دانسته است.

در ادامه ی این نوشته آمده است: بحران کمبود مخاطب سینما، در ماه های گذشته به اوج رسیده و حتی زمزمه هایی در مورد احتمال «تعطیلی فله ای سینماها» نیز شنیده می شود.

تارنمای جهان نیوز نیز در مطلبی با عنوان « از موهای بیگودی شده و طلایی مردان در کاخ جشنواره تا محرومیت بچه حزب اللهی ها» با انتقاد از وضعیت ظاهر و پوشش حاضران در جشنواره، به نکاتی چون: خالی بودن نمازخانه، پذیرایی نشدن ریش دارها، محروم کردن حزب اللهی ها از ورود به جشنواره و…اشاره کرده و دست آخر با کنایه و طعنه می نویسد: انصافا جریان های آزادی خواه طرفدار فضای باز فرهنگی-اجتماعی، جریان زنده باد مخالف من عالی عمل کرده بود…سهل الوصول ترین پیشنهاد برای رفع مشکل جشنواره فجر را می توان تغییر زمان به تاریخی غیر منسوب به انقلاب و یا مکان آن به خارج از کشور دانست!

این تارنما همچنین در مطلبی دیگر به نقل از خبرگزاری فارس در مورد فیلم «قصه ها» اثر رخشان بنی اعتماد نوشت: «قصه ها» ی سیاه مادر بزرگ روشنفکران.

جهان نیوز به نقل از فرهنگ نیوز نیز نوشت: «دیپلماسی لبخند» در جشنواره فجر/حاشیه هایی که به نظر می رسد به صورت اتفاقی رخ نداده اند!

جهان نیوز با اشاره به سخنان «حجت الله ایوبی» رییس سازمان سینمایی در مراسم گشایش جشنواره نوشت: به نظر می رسد پس از آنکه دولت اعتدال تصمیم گرفت که با دیپلماسی لبخند پای میز مذاکره با غربی ها بنشیند، این بار نیز قرار است با همین دیپلماسی آغوش باز خود را برای یک جامعه هنری آزاد! نشان دهد؛ البته آزادی که بیشترین مفهومش رهایی از قید و بندهای دینی و ارزش ها معنی شده است.

این تارنما با مرتبط کردن چنین رویکردی با سخنان رییس جمهوری در مورد هنرمند ارزشی و غیر ارزشی در نشست با هنرمندان مدعی شد: امروز سینمای ایران هیچ ارزشی برای ارزش های انقلاب اسلامی ایران و اکثریت پایبند به ارزش های دینی و مذهبی قایل نیست.

رجانیوز در چهارمین روز جشنواره باز هم به مضمون فیلم ها تاخت و نوشت: « بعد از گذشت چهار روز از جشنواره فیلم فجر که به نام سینمای امید مزین است، داریم کم کم باور می کنیم که ایران عزیز به یک خرابه می ماند که باید هر چه سریع تر از آن فرار کرد و هیچ کورسوی امیدی در آن نیست، داریم کم کم باور می کنیم که مرد ایرانی مطابق آنچه در قریب به اتفاق فیلم ها می بینیم موجودی است متوحش و سیگاری که در اوقات فراغت خویش به جهت ادخال سرور همسرش را کتک می زند، داریم کم کم باور می کنیم که احمد شهید بیچاره راست می گفت در آن گزارش های چند هزار صفحه ای اش از وضعیت حقوق بشر در ایران، داریم کم کم باور می کنیم که زن شریف ایرانی به افسانه ها پیوسته است از بس که زن روسپی سیگاری روی پردهٔ سینمای امسال ایران دیده ایم… داریم کم کم افسرده می شویم از دیدن این شبه سینمای افسرده، خلاصه کنم اینجا جشنوارهٔ فیلم فجر نیست. اینجا سوگوارهٔ فیلم تلخ است…».

این رسانه همچنین با ˈمهملˈ خواندن فیلم ˈمتروپلˈ، به صراحت و آزادانه اعلام می کند: مسعود کیمیایی کارگردان فیلم ˈتمام شدهˈ و ˈدر هپروت سیر می کندˈ .

رجانیوز در پنجمین روز جشنواره نیز آرای مردمی را برای انتخاب فیلم ˈقصه هاˈ مورد تردید قرار داد و نوشت: صندوق آرای مردمی شمارش نشده، شبه روشنفکران برنده را معرفی کردند/برنده قطعی با نسبت آرای زیاد؛ «قصه ها» ساخته رخشان بنی‎اعتماد!

این پایگاه خبری در روز هفتم جشنواره در تیتر مطلبی نوشت: بنیاد روایت فتح مزدش را از دست شبه روشنفکران گرفت/ مهمانی که جایش در جشنواره خالی بود/ همه چیز برای وحوش.

این تارنما با استثنا خواندن سه فیلم (چ، شیار ۱۴۳ و خط ویژه)، جریان غالب فیلم های امسال را با این سه واژه توصیف کرد: افسرده، کند و ضد مخاطب. افسردگی در ریتم فیلم ها رسوخ کرده است. فیلمنامه نویسان بیش از دیالوگ، سکوت نوشته اند و سیگار کشیدن و کتک زدن. کارگردانان فیلم نساخته اند، خود را خالی کرده اند…. بگذریم.

پاسخ به منتقدان

هر خواننده ی منصف، خردمند و اخلاق گرا هر گاه مطالب پیش گفته را به دقت مطالعه می کند متوجه می شود که این مطالب نه تنها نقد و انتقاد که بیش تر اتهام ، استهزاء و تمسخر است. هر چه هست عیب جویی، طعنه زنی و عقده گشایی است تا بیان نقاط ضعف و قوت جشنواره، فیلم ها و کارگردانان. از دید مخالفان و منتقدان، گویی جشنواره بین المللی فیلم فجر هیچ نقطه ی مثبت و قوتی نداشته و گویی پیشکسوتان و جوانان از هیچ هنر و حرمتی برخوردار نبوده و نیستند.

واقعیت این است که در هشت سال گذشته اگر یکی از رسانه ها ی جریان فکری و فرهنگی اصلاح طلب و اعتدالگرا یا حتی وبلاگ شخصی طرفداران و منسوبان به این جریان، از واژه ها و عبارت های پیش گفته استفاده می کرد، توقیف یا فیلتر یا بازخواست می شد اما در فضای باز ایجاد شده پس از انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ که بیشتر مردم به رویکرد اصلاح طلبی و اعتدال گرایی رای مثبت دادند، مخالفان و منتقدان اصولگرای دولت یازدهم، امنیت و آزادی کلام و قلم و عمل دارند و به راحتی سیاست ها و برنامه های فرهنگی و اقتصادی دولت یازدهم و وزارت خانه های آن از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جشنواره بین المللی فیلم فجر را زیر سوال می برند، انتقاد و حتی تخطئه می کنند و این، مایه ی خرسندی است.

توصیه به مخالفان و منتقدان این است که می توان هم انتقاد و هم به نقاط مثبت و قوت جشنواره اشاره کرد، می توان هم انتقاد و هم حرمت پیشکسوتان را حفظ و حضور جوانان را تشویق کرد و به فال نیک گرفت. می توان سی و دومین جشنواره فیلم فجر را «نقطه آغاز سال نو سینمای ایران» توصیف کرد و حضور وزیر فرهنگ در مراسم گشایش و پایانی آن و پیام رییس جمهوری را نشانی از شانس بیشتر سینما نسبت به هنرهای دیگر دانست.

از دیدگاه خردمندان و هنرمندان، انتقاد از فیلم ها هم آدابی دارد، این که فیلم را دوست داشته باشیم یا نه، یک بحث است و حفظ حرمت فردی و کرامت انسانی، بحثی دیگر.

در جشنواره ی امسال افزون بر پیشکسوتان، جوان ها نیز فرصت عرض اندام داشتند و فیلم های قابل دفاعی را ارایه کردند. به بیان دیگر، امسال، جوان ترها در کنار پیشکسوتان که بسیار نزد مردم محبوب هستند قرار گرفتند و این، باعث جذابیت جشنواره شد.

جشنواره فیلم فجر امسال که هم زمان در سی و پنجمین سالگرد انقلاب اسلامی و در ابتدای راه دولت یازدهم برگزار شد، اگر چه ماحصل سه دهه تجربه و تلاش هنرمندان و فرهنگ دوستان این مرز و بوم است اما به نوعی جشنواره ی دوره انتقالی و گذار محسوب می شود.

از منتقدان انتظار می رود با رویکردی منصفانه و به دور از حب و بغض های سیاسی و جناحی، تولیدات فرهنگی و هنری یک ساله کشور را داوری کنند و در کنار انتقادهای منفی به نکات مثبت جشنواره نیز بپردازند تا به قول رییس جمهوری کشورمان «سفره تماشا از نان حلال سینمای خانگی خالی نشود».

برچسب‌ها : ,