تصمیمسازی مهمتر از تصمیمگیری
شهروندان:
اگر قرار باشد دولت تدبیر و امید نشان دهد که مسیری سازنده و متفاوت از مسیر دولت پیشین را در پیش گرفته است، چه عاملی را باید برجسته کند؟ به نظر میرسد که مهمترین عامل باید تفاوت در «نظام تصمیمگیری» دولت جدید با دولت گذشته باشد. به ظاهر در دولت گذشته این امر پذیرفته شده بود که آقای رئیس دولت مغز متفکر و کارشناس همهجانبه است.
به همین دلیل هم میبینیم که بدنه کارشناسی دولت در ۸سال گذشته به شدت ضعیف شد، چرا که نیاز چندانی به آنها نبود. حتی وزرای دولت هم در مقامی نبودند که در برابر رئیس دولت واجد ویژگی کارشناسی باشند.
نتیجه این وضع آن میشود که درباره مهمترین تصمیمات دولت که دههامیلیارددلار هزینه داشته است، چند برگ کار کارشناسی نمیبینیم. در حالی که اگر یک تولیدکننده بخواهد برای طرحی که فقط یک میلیاردتومان هزینه دارد وام بگیرد، باید گزارشهای دهها صفحهای مبنی بر توجیه اقتصادی طرح را به بانک ارایه دهد تا بانک از بازپرداخت وام اطمینان حاصل کند و به پرداخت آن وام رضایت دهد.
دولت جدید باید تأکید خود را بر بازسازی توان کارشناسی دولت بگذارد و هیچ تصمیمی را بدون وجود طرحهای توجیهی و کارشناسیشده اتخاذ نکند. اگر از این منظر نگاه کنیم، این سوال پیش میآید که تصمیم دولت جدید برای عرضه سبد کالا به تعداد قابل توجهی از خانوادههای کشور، مبتنی بر کدام طرح توجیهی و کارشناسیشده بوده است؟ هزینه مستقیم مادی اجرای این طرح بیش از یکمیلیارددلار بوده. این رقم نسبتا کلانی است و در حالی که دولت تقلا میکند که کسری بودجه یارانههای ماهانه مردم را تأمین کند، پرداخت این هزینه نیز فشار مضاعفی را بر دوش دولت و خزانهای که گفته شده خالی است، وارد میکند.
پس در چنین شرایطی و اصولا در هر شرایطی، باید برای اجرای این طرح که تبعات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دارد، طرح توجیهی مفصل و کارشناسیشدهای تهیه و ارایه شود تا دیگران نیز به نقد و ارزیابی آن بپردازند. طیکردن این فرآیند مساله اصلی هر دولت عقلمحوری است. حتی ممکن است با انجام این مراحل، باز هم طرح مورد نظر با شکست مواجه شود، ولی از این نباید نگران بود، اگر ساز و کار منطقی در نظام تصمیمگیری رعایت شود نتیجه نهایی دیر یا زود مثبت خواهد بود.
با ذکر این مقدمه میتوان از دولت محترم پرسید که طرح کارشناسیشده در توزیع سبد کالا کی و از طریق کدام مرجع کارشناسی تهیه شده است؟ آیا نسخهای از آن وجود دارد؟ اگر نه، چرا بدون کارشناسی اتخاذ تصمیم شده است و اگر بلی آن را در اختیار عموم قرار دهید. آیا کارشناسان دیگر فرصت یافتند که آن طرح را نقد کنند؟ بهطور کلی در هر طرح احتمالی در این زمینه، باید پاسخ سوالات زیر مشخص شود:
- ضرورت انجام چنین طرحی چه بوده است؟
- هزینههای اقتصادی آن چقدر و از کجا باید تأمین شود؟
- چه کسانی و چرا باید شامل طرح شوند؟ نکته مهم این که در مرحله اجرا چگونه برخی از گروهها و بر اساس تصمیمات فردی به آن اضافه شدند؟
- تبعات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی این طرح پیشبینی شده بود یا خیر؟
- اکنون که وضع طرح و سرنوشت آن روشن شده است، اشکال کار در کجا بوده است؟ آیا کسی مسئولیت آن را برعهده گرفته است؟
اهمیت پاسخدادن به این پرسشها و دیگر سوالات مشابه است که میان دولت تدبیر و امید با دولت پیشین تمایز ایجاد خواهد کرد. تصمیمات دولت تدبیر باید بهگونهای باشد که مردم پس از اطلاع از آن احساس آرامش و نوعی اعتماد کنند. اگر چند تصمیم مشابه این برنامه اتخاذ شود، در این صورت دیگر کسی به تصمیمات بعدی و امیدهایی که داده میشود اعتماد نخواهد کرد. تصمیمات دولت نباید بهگونهای باشد که موجب ناامیدی و بدتر از آن استهزا شود. تصمیمسازی مهمتر از تصمیمگیری است.
فرق این دولت با دولت پیشین بیش از هر جای دیگر، باید در فرآیند تصمیمسازی خود را نشان دهد. بنابراین بهتر است دولت محترم طی گزارشی مفصل به دلایل و چگونگی اتخاذ این طرح و اشتباهاتی که در آن شده بود به صورت شفاف پاسخ دهد.
عذرخواهی به تنهایی مساله را حل نمیکند. اگرچه خیلی لازم است، ولی باید اطمینان یافت که دیگر شاهد تکرار اینگونه برنامهها نخواهیم بود.
شهروند