ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

جوانان را باید صاحب شخصیت بدانیم

شهروندان – محمدطاهر فقیه:
احترام به شخصیت مردم باعث جلب مهر و محبت و رمز پیروزی و شادکامی است و اهانت و تحقیر مردم به وسیله ایجاد خشم و دشمنی و مایه محرومیت و ناکامی است. نکته یی که در این بحث باید مورد توجه قرار گیرد، شناخت روان جوان و آگاهی از مقتضیات جوانی است. پدران و مادران باید بدانند که فرزند جوان شان مراحل کودکی را طی کرده است.

جوانان جوان به کشش طبیعی، عاشق استقلال و تشخص است. می خواهد هرچه زودتر خود را از محدودیت های دوران کودکی رها سازد و به گروه بزرگسالان بپیوندد و مانند آنان آزاد و مستقل باشد. او خواسته خود را به زبان نمی آورد، ولی اگر به مقصود خویش نایل نشود و به حق طبیعی خود دست نیابد، سرکشی و طغیان می کند. به کارهای غیرعادی دست می زند. بدرفتار و تندخو می شود و با زبان حال می گوید: به شخصیت من احترام بگذارید. مرا مستقل و آزاد بشناسید و با من هم مانند یک فرد بزرگ برخورد کنید. پدران و مادران باید این واقعیت را بپذیرند که فرزند جوان شان دیگر کودک نیست و نباید مانند دوران کودکی اش با وی رفتار کنند و با تندی و خشونت به او امر و نهی نکنند.

قال رسول الله صلی الله علیه و آله: الولد سید سبع سنین، و عبد سبع سنین، و وزیر سبع سنین «مکارم الاخلاق»

رسول اکرم (ص) فرموده: فرزند، در هفت سال اول سید و آقای والدین است، در هفت سال دوم بنده مطیع و فرمانبردار پدر و مادر است و در هفت سال سوم وزیر مسوول و طرف شور والدین است.

ما با هفت سال سوم یا دوران جوانی کار داریم.

در این دوره اندام و افکار فرزند به کلی دگرگون می شود و تحولات چشمگیری در جسم و جانش پدید می آید. ممیزات کودکی از میان می رود و نشانه های بزرگسالی در وی آشکار می شود. رسول اکرم (ص) موقعیت او را در این دوره با کلمه وزیر تعبیر کرده است. او نه مانند هفت سال اول آقا و فرمانروای والدین است و نه مانند هفت سال دوم، بنده و فرمانبردار پدر و مادر است، بلکه فرزند در این دوره نقش وزیر را در کشور خانواده ایفا می کند. وزارت به معنی یاری و معاونت و به معنی کمک فردی و همکاری در تدبیر و مصلحت اندیشی آمده است. جوان باید در محیط خانه معاون پدر و مادر باشد. باید با مشاوره و تبادل فکر، والدین خود را یاری کند و در تدبیر امور زندگی همکار آنان باشد. رسول اکرم (ص) با به کار بردن کلمه وزیر طرف تشخص طلبی و استقلال جویی جوان را مورد توجه قرار داده و او را در کشور کوچک خانواده وزیر مسوول شناخته است. از طرف دیگر به پدر و مادر فهمانده است که با جوان امروز هم مانند بچه دیروز رفتار نکنید، و با او آمرانه سخن نگویید و با تندی و خشونت شخصیتش را تحقیر نکند. بچه دیروز بنده و مطیع شما بوده و جوان امروز وزیر و مشاور شماست.

دکتر هاریس می گوید:

«جوانان برای خود موجودات مستقلی هستند و شما هم باید آنها را صاحب شخصیت بدانید. در دوران بلوغ بیش از هر زمان دیگر، انسان به اینکه مورد توجه و پذیرش باشد، اهمیت می دهد و به شدت احتیاج دارد که به عنوان یک دوست و شریک تلقی می شود. چقدر مکرر از دهان جوانان شنیده

می شود کاش یک بار بزرگ ترها با ما جدی صحبت می کردند. این حقیقتی است که آنها، مانند هر زن و مردی در صحنه گیتی بدان نیاز دارند. احتیاج جوانان به استقلال، درست به همان اندازه است که در کودکی به حمایت و راهنمایی احتیاج داشتند. یاغیگری جوانان برای نیل به استقلال، یک امر طبیعی محسوب می شود، و زمانی این یاغیگری به صورت دردسر می آید که برای دست یافتن به استقلال، ناچار باشند از در مبارزه با والدین سرسخت خود در آیند.

هیچ چیز بیش از حق رای در تربیت آنان موثر نیست. باید در خانه و مدرسه به آنها حق اظهار عقیده داده شود، درست همان طور که تمام مردم امریکا این حق را دارند. (من وقت توضیح دادن ندارم و آنچه گفتم بکن)، این جمله را فقط وقت آتش سوزی حق داریم به کار بریم. یا آنکه اگر بگوییم (فلان ساعت منزل باش و هیچ چون و چرا مکن)، و بعد به روزنامه خواندن مشغول شویم، سیاست کاملاغلطی در پیش گرفته ایم. البته منظور از استقلال، آزادی، حق رای و اظهار عقیده این نیست که جوانان را به کلی رها کرده و در خانه و مدرسه آنها را به حال خود بگذاریم تا هر چه می خواهند بکنند. این کار برای آنها ایجاد ناامنی روحی و نگرانی می کند. مسلما آنها نمی توانند به تنهایی راه سربالایی زندگی را بپیمایند و باید دست شان را گرفت.»

استقلال دادن به جوان و تکریم شخصیت او بدان معنی نیست که وی در تمام اعمالش آزاد باشد تا بر وفق میل خود در هر محیط فاسدی برود و با هر رفیق آلوده و منحرفی بنشیند و هر کاری را که بخواهد انجام دهد و در نتیجه خودسر و لاابالی بار بیاید. این اشتباهی است که دنیای غرب مرتکب شده و به جوانان آزادی بیش از حد مصلحت داده و اکنون با مشکلات و مصایب ناشی از آن دست در گریبان است.

از کلمه وزیر، که در حدیث رسول اکرم (ص) آمده است، محدودیت آزادی جوانان به خوبی استفاده می شود. زیرا وزارت به معنی یاری و معاونت است. فرزند جوان، گر چه در کشور خانواده به مقام وزارت می رسد و بدین وسیله شخصیتش مورد تکریم و احترام قرار می گیرد، ولی نباید فراموش کند که او وزیر است، یعنی معاون پدر و مادر است و خود آزادی و استقلال کامل ندارد. به جوان حق داده شده است که در مسائل خانوادگی اظهارنظر کند و در انجام کارها پدر و مادر را یاری و کمک کند، ولی تصمیم نهایی در انجام امور خانواده مربوط به والدین است. بنابراین در مکتب تربیتی اسلام، استقلال و آزادی جوانان اندازه گیری شده و نمی توانند خودسر و بی قید باشند.

جوانان حق ندارند از آزادی و استقلال خود سوءاستفاده کنند، و با رفتار زشت و نادرست، باعث سیه روزی و بدبختی خویش و مایه رسوایی و بدنامی والدین و دیگر اعضای خانواده خود شوند. پدر و مادر مکلفند با او معامله وزیر کنند و بدین وسیله خواهش طبیعی وی را برآورده سازند و استقلال و شخصیتش را محترم شمارند و او را یک انسان شایسته و لایق برای اجتماع بسازند. اگر پدران و مادران به تمایل خداداد جوانان اعتنا نکنند نتیجه چنین رفتار نادرستی ممکن است به دو صورت نامطلوب در وجود فرزندان جوان شان بروز کند. اول آنکه جوان بر اثر فشارهای طاقت فرسا و نظارت های خسته کننده پدر و مادر، نیروی مقاومت خود را از دست بدهد و تسلیم شرایط موجود شود و از تشخص طلبی و استقلال خواهی چشم پوشی کند. البته چنین جوانی، سازگار و سر به راه خواهد بود و برای والدین خود ناراحتی به وجود نمی آورد، ولی این طرز تربیت، استعدادها را در ضمیر جوان می میراند و او را فرومایه و نالایق می سازد، و بر اثر محروم ماندن از استقلال و اتکای نفس، واپس رو و عقب افتاده بار می آید، و در آتیه به گروه انسان های بدبخت و سیه روز جامعه می پیوندد.

دوم آنکه جوان، متکی به نفس و مصمم باشد و با اراده نیرومند خود، در مقابل سختگیری های نابجا و فشارهای بی مورد پدر و مادر مقاومت کند و از دست یافتن به شخصیت و استقلال، که حق طبیعی و شرعی اوست چشم پوشی نکند. در این موقع است که اختلاف و ناسازگاری به شدت بروز می کند. طغیان و ستیزه جویی آغاز می شود، و محیط منزل به صحنه مبارزه و نبرد مبدل می شود. عربده و فریاد، تندی و خشونت، اشک و زاری، هیجان و ناراحتی، اختلاف و تضاد و گاهی فحش و دشنام، برنامه عادی چنین خانه یی خواهد شد. هر قدر پدر و مادر بر سختگیری خود بیفزاید، مشکلات نیز افزایش می یابد.

پدران و مادران مسلمان که می خواهند فرزند جوان خود را به شایستگی پرورش دهند و او را انسانی لایق و باارزش بسازند، باید همواره به فرموده رسول اکرم (ص) متوجه باشند و عملادستور ثمربخش آن حضرت را به کار بندند. باید جوان را وزیر خانواده بدانند و شخصیتش را محترم شمارند، در امور داخلی با وی شور کنند و نظریه اش را مورد بررسی قرار دهند، و بدین وسیله خواهش استقلال طلبی او را برآورده سازند.

برچسب‌ها : ,