ضرورت حفظ حرمت بازنشستگان
شهروندان – ضیاء مصباح*:
واژه: دیون، معوقه، مطالبات، تتمه بدهی و…، شنونده آن هم صاحبنظران بازنشسته را یاد گذشتههای دور میاندازد. در مصاحبه اخیر وزیر رفاه و مدیرعامل صندوق بازنشستگی اعلام شد که مانده معوقه و طلب بازنشستگان بهحساب آنان واریز شد.
این خبر با عناوینی همچون «توجه به بازنشستگان و وظیفهبگیران»، «برنامهریزی در مسیر تامین حقوق بازنشستگان»، «تامین نیازهای مادی این قشر از فرهیختگان جامعه»، «پرداخت مابهالتفاوت ناشی از اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری به پیشکسوتان و اندیشمندان» و… همراه بود.
توضیح اینکه: در پی اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری در سال۸۶ و تطبیق وضع شاغلان و بازنشستگان با این قانون، سازمان بازنشستگی (یا صندوق) متولی و مسوول امور بازنشستگان که با اندوخته خود بازنشستگان تاسیس شده… بار مالی احکام را بهجای سال۸۶ به تاریخ صدور احکام یعنی سال۸۸ تغییر داد و تفسیربهرای کرد. بانیان این مکتب یعنی پیشکسوتان طراحی، تنظیم، دفاع و تصویب این قانون متفقا رای بر محکومیت سازمان مزبور که صادرکننده و مجری احکام انطباق بود… در پی مراجعات مکرر و اثبات حقانیت خود، داده و این سازمان بهجای پرداخت یکجای این مبالغ در آن زمان که دارای ارزش نسبی بود (توان خرید یا ارزش ریال در سال۸۸ و امسال را میتوان بهسادگی محاسبه و تشخیص داد) بهتدریج طی چهارسال و آخرین آن را اخیرا به حساب بازنشستگان واجد شرایط واریز کرد.
از همه جالبتر و گفتنیتر اینکه رییس سازمان در هر مرحله که بخشی از این بدهیها پرداخت میشد همراه با وزیر یا شخص اول تشکیلاتی که این سازمان زیرنظر او بود یعنی به ترتیب: سازمان مدیریت و برنامهریزی، معاونت نیروی انسانی ریاستجمهوری، وزارت تعاون، وزارت کار، وزارت رفاه و… با تبلیغات گسترده، ادای این دین را بدون ذکر چگونگی با عباراتی که اشاره شد برای خاص و عام مطرح کردند که آخرین آن مصاحبه اخیر این بزرگواران بود.
آیا میتوان گفت آنچه گذشت ناشی از بیاطلاعی از چگونگی ماجرا یا بیخبری عمدی نسبت به سابقه این موضوع است که با قضاوت هزارانهزار بازنشسته بخرد مواجه است؟پرهیز از تبلیغات نابجا به روال دولت قبل آن هم در دولت تدبیر و امید حداقل انتظاری است که میرود.
صاحبان این حق از واریز مانده مطالبات خود آگاه میشوند و هیچ دلیلی بر انعکاس آن، آن هم در این سطح و با این عبارات نمیبینند مگر اینکه باز هم ناخواسته با خبر تزریق نقدینگی باعث گرانیها و افزایش مجدد قیمتها شوند. باور بفرمایید اینگونه تبلیغات و اطلاعرسانی ضدهدف و تبلیغ بهشمار میروند و در اینگونه موارد بالاخص با این طبقه شاخص اجتماعی «هرچند گرفتار معاش» افت بیشتر ارزشها را در پی دارد.
بدون اغراق افت حدود ۳۰۰درصدی ارزش ریال از لحاظ قدرت خرید طی پنجسال گذشته با این تبلیغات، اولین پاسخی است که به ذهن این اندیشمندان خطور میکند و آزردگی بیشتر را در پی دارد.ایجاد ترحم یا توهین ناخواسته به این جامعه محترم یکی از مواردی است که باید دقیقا به آن توجه شود.دولتمردان تدبیر و امید – روی سخنم با خانم محترم رییس سازمان بازنشستگی است – گویا فراموش کردهاند که دولتی دیگر و نه دولت گذشته، متولی امور است.
در تکمیل روشهای گذشته میتوان به روال دولت سابق از طریق کانونهای بازنشستگی دستگاههای عریضوطویل دولتی، جلسه تشکر و تقدیری همراه با اهدای لوح سپاس بازنشستگان به متولیان امور در آذرماه که چندان دور نیست تشکیل داد تا این ایثار، فداکاری، توجه، بذل مرحمت، احساس مسوولیت، حمایت، همت، بزرگواری، ازخودگذشتگی و… لوث نشود.
توصیه اینکه دستگاههای متولی امور بازنشستگان پیوسته در ادبیات گفتاری و تبلیغی، آنهم با توجه به ویژگیهای این پیشکسوتان که صاحبان اندیشه، تجربه، علم و آگاهی بوده و با صبر و متانت شرایط را تحمل میکنند… تجدیدنظر بنیانی به عمل آورند و در مسیر رفاه واقعی آنان با مطالعات کافی و لازم بر اساس حداقل استانداردهای موجود در سایر کشورها که حتی فاقد درآمد نفت هستند و با کارشناسان خبرهای که در اختیار دارند، بکوشند و مطمئن باشند که چگونگی تامین رفاه و آرامش و آسایش بازنشستگان ملاک و معیاری برای شاغلان از هر لحاظ است؛ یعنی روش برخورد با بازنشستگان و وضع این عزیزان، دلبستگی به کار یا نگرانی و دغدغه آینده شاغلان را خواهناخواه در پی دارد.
*دبیر کانون علوم اداری ایران
شرق