ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

پیشنهاد کلانتری / ایجاد مناطق ممنوعه کشاورزی اطراف دریاچه ارومیه

شهروندان:
خشک شدن دریاچه ارومیه و حواشی آن چند سالی است که به یکی از سوژه‌های ثابت رسانه‌ای تبدیل شده است. اخبار و گزارشاتی که هر از چندگاهی موجی از بیم و امید را در دل دوستداران محیط‌زیست و مردم ایجاد می‌کند ولی متاسفانه در این میان اظهارنظرهای غیرکارشناسی و به‌دور از نگاه علمی در چند وقت اخیر سبب شده که مردم نا امید‌تر از قبل، بازگشت زندگی به این دریاچه را به انتظار بنشینند.

به همین منظور و برای روشن شدن دلایل خشک شدن دریاچه، راه علاج و اقدامات صورت گرفته برای احیای آن «شهروند» به سراغ دکترعیسی کلانتری عیسی کلانتری، دبیر ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه رفت که در ادامه مشروح این گفت‌و‌گو را می‌خوانید:

  •  فرآیند خشک شدن دریاچه از چه زمانی آغاز شد؟

از اوایل دهه ٨٠ به تدریج میزان تبخیر آب دریاچه از ورودی آن بیشتر شد. البته در سال‌های قبل از آن هم در چندین دوره زمانی این اتفاق افتاده بود ولی مجددا میزان ورودی و تبخیر آب دریاچه بالانس طبیعی خود را پیدا کرد، به همین علت در ابتدا تصور بر این بود که این روند دوباره به حالت قبلی خود باز‌می‌گردد، ولی پس از آن با یک محاسبه ساده از میزان آب برداشتی رودخانه‌ها که بیشتر به منظور توسعه کشاورزی در منطقه انجام شده بود، به این نتیجه رسیدیم که متاسفانه این روند به صورت دایمی برای دریاچه شکل گرفته است.

به عبارت ساده‌تر ورودی آب به دریاچه از طریق رودخانه‌ها و آب‌های سطحی و خروجی آن که در اثر تبخیر اتفاق می‌افتد دارای بالانس منفی شده بود. لذا وقتی من از شکل‌گیری چنین اتفاقی مطمئن شدم در‌ سال ٨٢ طی نامه‌ای به رئیس‌جمهوری وقت آقای خاتمی خطر خشک شدن دریاچه ارومیه را با توجه به تغییر شرایط اقلیمی که آن زمان تازه مطرح شده بود، گوشزد کردم.

حساب‌ها مشخص بود، میزان برداشت آب از سدها و رودخانه‌ها برای کشاورزی، پس آب باقی مانده برای ورود به دریاچه، میزان تبخیر که با توجه به تغییرات آب و هوایی روند افزایشی را در پیش گرفته بود و پیش‌بینی‌های انجام شده در مورد کاهش میزان بارندگی طی یک دهه آینده در مجموع باعث شده بود که ما عددی بین ١۵ تا ٢٠‌سال زمان برای خشک شدن دریاچه در صورت ادامه این روند، پیش‌بینی کنیم که این موضوع هم به صراحت در آن نامه مطرح شده بود.

البته متاسفانه این روند بسیار سریع‌تر از پیش‌بینی ما اتفاق افتاد و دلیل این موضوع هم برداشت بیشتر از ظرفیت منابع آبی پایه‌ای رودخانه‌ها در دولت آقای احمدی‌نژاد بود، که باعث شد دریاچه با سرعت بیشتری پسروی داشته باشد. ما با دولت آقای احمدی‌نژاد مراوده‌ای نداشتیم و به همین دلیل مجبور شدیم در ‌سال ٨٩ نامه‌ای خدمت مقام معظم رهبری بنویسیم. در آن نامه خدمت ایشان عرض کردم که این دریاچه در زمره تالاب‌ها و دریاچه‌های مرده قرار گرفته است و امیدوار بودیم که ایشان به این موضوع ورود کنند که فکر می‌کنم در همان زمان طی دستوری به هیات دولت موضوع دریاچه ارومیه در دستور کار قرار گرفت.

احمدی‌نژاد پیگیری این موضوع را به آقای رحیمی محول کرد و اتفاقا چندین جلسه در این خصوص برگزار شد، ولی متاسفانه به دلیل عدم بررسی علمی و مطالعات کارشناسی برای احیای دریاچه و نبود راهکارهای اجرایی مشخص در این خصوص عملا آن جلسات هیچ خروجی نداشت و به تدریج دریاچه به این روزی درآمد که می‌بینید.

  • یعنی دلیل اصلی خشک شدن دریاچه عدم توازن بین آب ورودی و تبخیر آن است؟

بله. تراز منفی آب، عمده دلیل خشک شدن دریاچه است. البته عمق کم دریاچه نیز این روند را تسریع می‌کند. متوسط عمق دریاچه چیزی در حدود ۶ متر است که این میزان به دلیل رسوب نمک به ٢ متر رسیده است. چراکه تبخیر، غلظت نمک در آب را بالابرده و لایه‌های نمکی به صورت رسوب در کف دریاچه قرار گرفته است. درحال حاضر طبق آخرین گزارشات دانشگاه شریف، دریاچه چیزی در حدود ٧٠٠ کیلومتر مربع وسعت و حدود ۶٠٠ میلیون مترمکعب آب دارد.

این آمار مربوط به ٣٠ مرداد امسال است. البته این دانشگاه از طریق ماهواره هر هفته اندازه‌گیری دقیقی از وسعت و حجم آب موجود در دریاچه را به ستاد احیا ارایه می‌دهد ولی در مجموع مهم‌ترین دلیل خشک شدن دریاچه برداشت آب بیشتر از ظرفیت و کاهش بارندگی در منطقه است. طبق آخرین بررسی‌های انجام شده در ٢٠‌سال گذشته ۵/٢ میلیارد مترمکعب برداشت آب از رودخانه‌ها و آب‌های سطحی افزایش یافته است به علاوه ما در همین مدت با کاهش ١٨ درصدی بارندگی مواجه بوده‌ایم. این یک حساب دو دو تا چهارتای ساده است. میزان آب ورودی به دریاچه با میزان تبخیر آن همخوانی ندارد.

  • پس می‌توان اینطور گفت توسعه کشاورزی متهم اصلی خشک شدن دریاچه است؟

براساس برآوردی که دانشگاه صنعتی شریف انجام داده است، در اوایل انقلاب سطح زیرکشت حوضه آبریز دریاچه چیزی در حدود ٢٩٠‌هزار هکتار و عمدتا با محصولات کشاورزی و باغی کم آب بر، نظیر انگور، جو و گندم بوده است ولی درحال حاضر چیزی بالغ بر ١٩٠‌هزار هکتار به اراضی زیرکشت قبلی اضافه شده است که در مجموع اراضی زیرکشت آبی منطقه به رقمی نزدیک به ۵٠٠ ‌هزار هکتار رسیده است. از طرف دیگر نوع محصولات تولیدی نیز تغییر کرده است.

کاشت سیب، چغندر، یونجه و ذرت که محصولات پرآب بری هستند، میزان آب مصرفی در حوزه کشاورزی را با افزایش چشمگیری مواجه کرده است. براساس آخرین گزارشات میزان آب مصرفی در این حوزه به رقمی بالغ بر ٨/۴ میلیارد مترمکعب در‌ سال رسیده است. از طرف دیگر براساس گزاراشات کمیته منابع و مصارف ستاد، بخش کشاورزی بیش از ۶٠‌درصد از کل منابع تجدیدپذیر حوضه و حدود ٩٠‌درصد از کل مصارف حوضه را به خود اختصاص داده است که در این میان سطح زیرکشت قسمت جنوبی بسیار بیشتر از دیگر نواحی دریاچه است.

  • به همین دلیل نیمه جنوبی به نسبت نیمه شمالی دریاچه بیشتر خشک شده است؟

حدود ۴١‌درصد آب دریاچه از حوضه آبریز زرینه‌رود تامین می‌شد، ولی به علت رسوب در دهانه ورود رودخانه به دریاچه شیب منفی در این قسمت به وجود آمده است. به همین دلیل عملا ارتباط زرینه‌رود با پیکره آبی دریاچه قطع شده است، در نتیجه مقدار آبی که باید از طریق این رودخانه به دریاچه وارد می‌شد، در سطحی به وسعت ‌یک‌هزار کیلومتر مربع پخش شده و به سرعت تبخیر می‌شود. به عبارت دیگر هیچ آبی از طریق زرینه‌رود به دریاچه ریخته نمی‌شود.

این موضوع به علاوه عوامل دیگر که ذکر شد، در مجموع روند خشک شدن دریاچه را تسریع کرده است. درحال حاضر کل آبی که از طریق رودخانه‌ها به دریاچه منتقل می‌شود چیزی در حدود ۵/١ میلیارد مترمکعب در‌ سال است و میزان تبخیر‌ یک‌هزار و ١٠٠ میلی‌متر در هر مترمربع است که براساس محاسبات انجام شده میزان تبخیر در حدود یک‌میلیارد مترمکعب از آب ورودی به دریاچه بیشتر است. اگر این روند متوقف نشود دریاچه به‌طور کامل خشک خواهد شد و در این صورت عملا دیگر نمی‌توان دریاچه را احیا کرد.

  • بعضی از صاحب‌نظران مانند پروفسور کردوانی بر این عقیده هستند که احیای دریاچه عملا غیر ممکن است و باید به فکر تغییر کاربری این دریاچه باشیم. آیا چنین رویکردی در ستاد وجود دارد؟

با تمام احترامی که برای آقای کردوانی قایل هستم، رشته تحصیلی ایشان آبشناسی یا هیدرولوژی نیست و به همین دلیل توان و تخصص لازم را برای مهندسی آب ندارند. ایشان خیلی زود در این زمینه اظهارنظر کردند با بررسی‌های انجام شده توسط دانشگاه شریف مشخص شد، احیا نشدن دریاچه به دلیل حفر چاه‌های زیاد اطراف دریاچه و انتقال آب از دریاچه به سفره‌های زیرزمینی و شور شدن آنها واقعیت ندارد.

خوشبختانه پیکره آبی دریاچه به دلیل وجود رسوب نمکی به نوعی ایزوله شده و غیرقابل نفوذ است. این موضوع با تزریق مواد رادیو اکتیو و بررسی عمر آب موجود دریاچه توسط کارگروه‌های ستاد احیا و با همکاری دانشگاه شریف تایید شد. نتایج به دست آمده نشان داده که عمر آب موجود دریاچه کمتر از ٣‌سال است این درحالی است که همان بررسی‌ها نشان‌دهنده عمر چند صد ساله آب‌های موجود در چاه‌هاست و این به این معناست که خوشبختانه هیچ ارتباط و اندرکنشی بین آب موجود در دریاچه و چاه‌های اطراف و حوضچه‌های آب زیرزمینی وجود ندارد.

به عبارت دیگر نه آبی از حوضچه‌های زیرزمینی به دریاچه وارد می‌شود و نه آبی از دریاچه به چاه‌ها نفوذ می‌کند. محیط درون دریاچه عایق است. آقای کردوانی از این موضوع اطلاعی نداشتند. برای مثال در ‌سال ٧۵ که عمق چاه‌های اطراف شبستر به ٢٠٠ متر رسیده بود، خط آهن تبریز به سمت ترکیه، به دلیل حجم بالای آب دریاچه به زیر آب رفته بود، خوب اگر ارتباطی بین آب دریاچه و چاه‌های اطراف وجود داشت، باید چاه‌های عمیق اطراف منطقه از آب پر می‌شد، که این اتفاق نیفتاد. البته من تعداد بالای چاه‌های غیرمجاز منطقه را رد نمی‌کنم، این موضوع مربوط به سفره‌های آب زیرزمینی است که به شدت دشت‌های کل کشور را تهدید می‌کند.

  • با این توضیحات بحث احیانشدن دریاچه به‌طور کلی منتفی است؟

اگر احیا نشدن دریاچه به دلایل ذکر شده نظیر صحبت‌های آقای کردوانی باشد جواب مثبت است. ولی اگر روند فعلی تغییر نکند و باقی مانده آب دریاچه نیز از بین برود دیگر نمی‌توان برای دریاچه کاری انجام داد. باید هر چه سریع‌تر آب کافی را به دریاچه منتقل کرد، حتی در صورت لزوم باید از کشت و کار در اطراف دریاچه و منطقه به‌طور کامل جلوگیری شود، تا آب مورد نیاز دریاچه تامین شود دلیل این موضوع هم شرایط خاص دریاچه است.

اگر به هر دلیلی آب موجود دریاچه تمام شود، یک لایه گردو خاک روی بستر دریاچه تشکیل می‌شود، این لایه رسی حتی اگر به اندازه ١٠ میلی‌متر هم باشد، حایلی خواهد بود بین رسوبات نمکی که درحال حاضر ارتفاعی در حدود ٢ تا ٣ متر دارند با آب رها شده در دریاچه، در این صورت عملا ارتباط آب با نمک‌های رسوبی از بین می‌رود و نمک در این آب حل نخواهد شد، در نتیجه عمق متوسط دریاچه در حدود ۵/١ تا ٢ باقی خواهد ماند، لذا دریاچه به عمق قابل قبولی نخواهد رسید و هر چه آب به سمت دریاچه هدایت شود در اندک زمانی تبخیر خواهد شد. این بزرگترین مشکل پیش‌رو ما برای احیای دریاچه است. لذا تاکید می‌کنم برای احیای دریاچه زمان زیادی نداریم و باید هرچه سریع‌تر روند اجرایی طرح مصوب عملیاتی شود.

  • سهم جاده میان‌گذر شهید کلانتری در خشک شدن دریاچه چقدر است؟ با توجه به این‌که برخی فعالان و کارشناسان محیط‌زیست اولین و مهم‌ترین عامل شرایط فعلی دریاچه این جاده را عنوان می‌کنند؟

حقیقتا سهم این جاده در فرآیند خشک شدن دریاچه شاید کمتر از یک‌هزارم ‌درصد باشد. متاسفانه برخی افراد بدون تحلیل و دقت‌نظر صحبت‌هایی را مطرح می‌کنند که هیچ پشتوانه علمی و پژوهشی ندارد. در زمان احداث این جاده مهندسین مشاور داخلی و دانمارکی با مدل سازی‌هایی که انجام دادند، گردش آب شمال و جنوب دریاچه را در حد مطلوبی تامین کردند.

البته هنگام ساخت این جاده عملا قسمت زیادی از عرض دریاچه خشک شده بود و به همین دلیل پل ۵٠٠ متری حاشیه غربی دریاچه که در نقشه‌ها و طرح نهایی پیش‌بینی شده بود، ساخته نشد. ولی در طرح احیا با رسیدن دریاچه به سطح اکولوژیکی در ‌سال ١۴٠٢ باید این پل ساخته شود. با این همه در حال‌حاضر ٩٣‌درصد از گردش آب شمال به جنوب دریاچه تامین شده است و با احداث پل غربی کوه زنبیل این عدد به ٩٩‌درصد می‌رسد.

  • از ابتدای آغاز به کار ستاد تاکنون چه اقداماتی انجام شده است؟

ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه در مدت زمان کوتاه فعالیت خود از طریق کمیته‌های ۶ گانه و با ٢٠ کار گروه تخصصی و انجام مطالعات تطبیقی در راستای بررسی راهکارهای اتخاذ شده در جهت احیای دریاچه‌های مشابه در دنیا و ایجاد شوراهای منطقه و با استفاده از تجربیات و نظرات بیش از ۶٠٠ نفر از متخصصان و دانشمندان داخلی در کمیته‌های تخصصی و همکاری تعدادی از دانشگاه‌های معتبر داخلی و خارجی به جمع‌بندی خوبی در فاز مطالعاتی رسید که ماحصل آن تاکنون ارایه ٢۶ راهکار اجرایی و مطالعاتی بوده است که طی ٢ جلسه در اردیبهشت و تیرماه ‌سال جاری به تصویب کار گروه ملی نجات دریاچه رسید.

همچنین یک راهکار پیشنهادی نیز جهت تعیین تکلیف نهایی توسط ستاد و سازمان‌های مربوطه، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. درمجموع ستاد ماموریت اصلی خود را احیای دریاچه تعریف کرده است و براساس مجموعه بررسی‌های کارشناسی و تخصصی صورت گرفته چشم‌انداز خود را در‌ سال ١۴٠٢، بازگشت دریاچه به تراز اکولوژیک قرار داده است.

به‌طور خلاصه می‌توان گفت، عمده تمرکز ما روی انتقال آب رودخانه‌ها به پیکره دریاچه، ممنوعیت هرگونه افزایش برداشت از منابع آبی حوضه، توقف کلیه طرح‌های سدسازی، رهاسازی آب از پشت سدها، انتقال آب از رودخانه ارس و زاب و کاهش حقابه کشاورزی و در صورت همکاری وزارت جهادکشاورزی ممنوعیت کاشت در برخی مناطق حوضه آبریز دریاچه به ویژه در پایاب سد انحرافی نوروزلو است. هزینه اجرای این طرح درمجموع رقمی بالغ بر ١۵‌هزار میلیارد تومان براساس قیمت‌های امسال است.

  • تاکنون هزینه‌های مطالعات و هماهنگی‌های انجام شده در ستاد تامین شده است؟

تاکنون رقمی بالغ بر ۴ میلیارد تومان از طرف دانشگاه شریف برای ستاد هزینه شده است که متاسفانه فقط موفق شدیم ٨/١ میلیارد آن را بگیریم. انصافا دانشگاه شریف همکاری بسیار خوبی با ستاد داشته و از تمام ظرفیت‌های خود برای پیشبرد اهداف ستاد استفاده کرده است.

من بارها شاهد بوده‌ام که اساتید صاحب‌نظر از دانشگاه‌های مختلف دنیا درخصوص دریاچه ارومیه با این دانشگاه از طریق ویدیو کنفرانس جلسات چندین ساعته برگزار کرده‌اند. دلیل این موضوع هم ارتباطات گسترده علمی این دانشگاه با سایر دانشگاه‌ها و مراکز علمی بین‌المللی است.

  • با توجه به مصرف بالای آب در حوزه کشاورزی چه برنامه‌ای برای آن دارید؟

اگر خواهان نجات دریاچه هستیم مجبوریم برای مدتی در برخی مناطق کاشتی صورتی نگیرد. درحال حاضر ستاد تصمیم گرفته است، جهت حفظ بستر موجود و تثبیت شرایط از کاشت حدود ۴۵‌هزار هکتار اراضی زیر کشت آبی زیر سد نوروزلو به مدت ٣‌سال جلوگیری کند. البته خسارت کشاورزان از طریق وزارت جهاد کشاورزی پرداخت خواهد شد. با این اقدام، حدود ۵٠٠ میلیون مترمکعب آب صرفه‌جویی شده، با احداث کانالی به طول ۴ کیلومتر از زرینه‌رود به سیمینه‌رود منتقل شده و پس از آن وارد پیکره اصلی دریاچه خواهد شد.

در حوضه رودخانه آجی چای و سد شهید مدنی نیز که دشت وسیع تبریز را تغذیه می‌کند، مقرر شد هیچ‌گونه توسعه کشاورزی نداشته باشد و آبی به بخش کشاورزی تخصیص داده نشود و با لایروبی این رودخانه سالانه ١۴٠ تا ١۵٠ میلیون مترمکعب آب به پیکره دریاچه وارد خواهد شد. با این دو اقدام مجموعا سالانه چیزی بالغ بر ۶۵٠ میلیون مترمکعب آب وارد دریاچه خواهد شد که این حجم آب وسعت دریاچه را به چیزی در حدود ٢هزار و۵٠٠ کیلومتر مربع می‌رساند، هرچند این پهنه عمق کمی خواهد داشت ولی همین آب کم از تشکیل رسوب‌رسی روی لایه‌های نمکی دریاچه جلوگیری می‌کند. البته این راهکار موقتی خواهد بود تا عملیات اجرایی انتقال آب از ارس، زاب، صرفه‌جویی در آب کشاورزی و اقدامات دیگر در مجموع طی ١٠‌سال تراز آب دریاچه را مثبت کند.

  • طرح انتقال آب از ارس و زاب به دریاچه انجام خواهد شد؟

یکی از مهم‌ترین اقداماتی که باعث خواهد شد این دریاچه به شرایط عادی خود برگردد، انتقال آب ارس است. البته این موضوع از قبل مطرح بود و بخشی از عملیات اجرایی آن آغاز شده است. این طرح انتقال فقط برای استفاده دریاچه است و براساس اعلام وزارت نیرو به‌طور متوسط سالیانه ١۵٠ میلیون مترمکعب آب از سد مخزنی ارس به دریاچه منتقل خواهد شد که این مقدار در سال‌های پرآبی به ٣۵٠ میلیون مترمکعب در‌ سال افزایش پیدا می‌کند.

این پروژه مشتمل بر تاسیسات آبگیری، خطوط انتقال شامل لوله، فلوم و تونل به طول ١٣٩ کیلومتر است که ١٧کیلومتر آن را تونل انتقال آب تشکیل می‌دهد. در طرحی که ما در ستاد ارایه داده‌ایم، این پروژه باید در ‌سال ١٣٩٧ به بهره‌برداری برسد. انتقال آب رودخانه زاب نیز از مهم‌ترین طرح‌های در دست اجرای انتقال آب بین حوضه‌ای جهت تامین بخشی از آب مورد نیاز دریاچه است. درحال حاضر به دلیل عدم بهره‌برداری ما از این رودخانه سالانه یک‌میلیاردو ۶٠٠ میلیون مترمکعب آب این رودخانه تماما وارد کشور عراق می‌شود، در حالی که ۵٠‌درصد آن یعنی چیزی در حدود ٨٠٠ میلیون مترمکعب آن حق کشور ما است ولی متاسفانه این طرح به دلیل عدم تامین اعتبار از پیشرفت خوبی برخوردار نبوده است.

طبق پیش‌بینی‌های مشاور طرح در صورت تامین اعتبار و تملک اراضی زمانی که آب از تونل سد کانی به دریاچه منتقل خواهد شد ابتدای‌ سال ١٣٩٨ است. تاکید می‌کنم هرگونه تاخیر در اجرای این دو پروژه، زمان احیای دریاچه را به تاخیر می‌اندازد.

  • در راهکارهای مطالعاتی، بحث انتقال آب از خزر به این دریاچه نیز مطرح بود. آیا چنین طرحی قابلیت اجرایی دارد؟

با توجه به نظر ویژه رئیس جمهوری به این موضوع، بررسی‌های مفصلی در این زمینه انجام گرفت و درنهایت مطالعات و تحقیقات نشان داد، این طرح عملا منتفی است. براساس برآوردهای انجام‌شده، این طرح ٩٠ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. ما باید آب را تا ارتفاع ٢‌هزار و ۶٠٠ متری پمپاژ کنیم. هزینه تمام شده انتقال هر یک‌متر مکعب آب در ثانیه از خزر به ارومیه ۵/٢ دلار است. چیزی درحدود ۶‌هزار مگاوات ساعت برق لازم دارد.

یعنی سه‌برابر توان فعلی نیروگاه شهید رجایی، همچنین حدود ۵/۶ میلیون تن ورق فولادی نیاز داریم، بر فرض اینکه تمام این امکانات را داشته باشیم و هیچ‌گونه مشکل فنی در روند اجرایی این طرح وجود نداشته باشد، این پروژه به شرط دو شیفت کاری ٢٠‌سال زمان خواهد برد، درحالی که ما برای نجات دریاچه ٢ تا ٣‌سال بیشتر فرصت نداریم.

تازه مشکل اساسی دیگری نیز وجود دارد. املاح دریای مازندران سولفاته است، درحالی املاح دریاچه ارومیه کلراته است، وقتی آب از خزر به ارومیه برسد، سولفات رسوب می‌کند روی کلر و باز هم عمق دریاچه را کم خواهد کرد. این طرح از لحاظ فنی و اقتصادی عملی نیست.

  • برای احیای قسمت جنوبی دریاچه چه برنامه‌ای دارید؟

به دلیل وسعت یک‌هزار و ٣٠٠ کیلومتر مربعی قسمت جنوبی عملا نمی‌توان لایروبی انجام داد. یعنی در صورت رسیدن به سطح اکولوژیکی که در طرح پیش‌بینی شده است، سطح نهایی دریاچه چیزی حدود ۴‌هزار و ٣٠٠ کیلومتر مربع خواهد شد. این قسمت در صورتی آبگیری خواهد شد که تراز دریاچه به یک‌هزار و ٢٧٨ متر برسد.

در این صورت سرریز آب، این منطقه را به زیر آب خواهد داد. خوشبختانه آب این قسمت تا حدی شیرین است و به دلیل کمبود نمک قابلیت تبدیل شدن به زیست‌بوم حیات‌وحش را دارد. این قسمت قرار است به پارک حیات‌وحش تبدیل شود. فراموش نکنیم که برنامه ستاد فقط برای رسیدن به تراز اکولوژیک است که ما برای رسیدن به این نقطه به ١۵ میلیارد مترمکعب آب نیاز داریم، تا غلظت نمک به ٢۵‌درصد برسد و آرتیمیا دوباره احیا شود.

  • فرآیند تصمیم‌گیری در ستاد که منجر به تهیه طرح نهایی مصوب در هیأت وزیران شد به چه صورتی بوده است؟

حقیقتا تمامی تصمیمات اتخاذ شده در ستاد برپایه اجماع بود حتی در کوچک‌ترین مباحث نیز رأی اکثریت را ملاک قرار ندادیم. اگر یک نفر هم مخالفتی داشت یا باید قانع می‌کرد یا باید قانع می‌شد. محوریت ستاد با دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تبریز و ارومیه به‌عنوان بازوی ستاد بودند. تقریبا تمام دانشگاه‌های کشور موسسات تحقیقاتی داخلی در زمینه آب، محیط زیست و خاک، ۶٠ صاحب‌نظر و فعال خارجی در احیای دریاچه‌ها در دنیا، دانشگاه‌های بین‌المللی خارجی به‌ویژه دانشگاه‌های ایالات متحده، روسیه و استرالیا به علاوه تمامی دستگاه‌های اجرایی همکاری بسیار خوبی در فاز مطالعاتی داشتند. فعالیت ۶ ماهه ستاد در بخش مطالعاتی بدون یک روز تعطیلی انجام شده است. می‌توان گفت طرح نهایی ارایه شده، دربرگیرنده تمام توان علمی کشور است. امیدوارم این همکاری در زمان انجام، عملیات اجرایی نیز ادامه داشته باشد.

  • می‌توانید این مژده را به مردم بدهید که این دریاچه احیا خواهد شد؟

در صورت تامین اعتبار این طرح قول می‌دهم این دریاچه احیا شود. خوشبختانه رئیس‌جمهوری محترم آقای روحانی و هیأت‌دولت مصمم هستند این دریاچه احیا شود ولی خزانه‌داری مشکلاتی را برای ما ایجاد می‌کند. دولت و سازمان مدیریت نهایت همکاری را با ستاد دارند و انتظار داریم که خزانه‌داری با ما همکاری داشته باشد و ما را گرفتار بروکراسی‌های دست‌وپاگیر نکند.

 امیر حسین خواجوی

شهروند

برچسب‌ها : ,