شناسایی مقصر اصلی فاجعه اهواز
شهروندان:
اثرات مخرب زیستمحیطی جنگ اثراتی پایدار هستند. اثراتی که تا مدتها مردمی را از زیبایی و سالم بودن محیطزیست محروم میکنند. تهدید اکنون خوزستانیها توسط آلایندههای هوا هم ریشههایی در گذشته دارد.
آرمان نوشت: ریشههایی در جنگ ۸ ساله ایران و عراق و ریشههایی در جنگهای دیگر این کشور مقابل کویت و آمریکا. جنگ علاوه بر انسانها محیطزیست را تهدید میکند و تخریب محیط زیست زندگی همه موجودات زنده را. بخشی از آلودگیهای اکنون خوزستان ریشه در جنگ تحمیلی و در جنگهای عراق با دیگران دارد.
مواد شیمیایی و رادیواکتیویته از عراق و آمریکا
ضرر استفاده از سلاحهای شیمیایی توسط عراق تنها برای رزمندههای ایران نبود. «بخشی از آبهای خوزستان، خاک این استان و بخشی از تالابهای خوزستان که در جلوگیری از حضور ریزگردها در هوا نقشی موثر دارند با استفاده از سلاحهای شیمیایی توسط عراق آلوده شدند». این را لاهیجانزاده، مدیرکل اداره محیطزیست خوزستان میگوید. مواد شیمیایی اثرات پایدار بر محیطزیست دارند و سالها طول میکشد که این آلودگیها رفع شود. این تنها آلاینده خوزستان نیست. گاردین در ماه مارس سال جاری میلادی در گزارشی مدعی شد که ۳۰۰ پایگاه آلوده به مواد رادیواکتیویته در عراق تاکنون شناسایی شدهاند. لاهیجانزاده در گفتوگو با آرمان درمورد آلودگیهای رادیواکتیویته میگوید: «در هر دو جنگ آمریکا مقابل عراق این کشور از بمبهایی استفاده کرد که مواد رادیواکتیویته داشتند. آلودگی ناشی از این مواد هم قابل انتقال هستند و منطقه خوزستان را آلوده کردهاند».
جنگ نفتکشها و باران سیاه
دو طرف جنگ ایران و عراق، هر دو در دوران جنگ ۸ ساله تحمیلی، به نفتکشهای یکدیگر در خلیجفارس حمله میکردند. جنگ نفتکشها که آمریکا هم برای تامین امنیت نفتی که از عراق میخرید در آن دخالت میکرد در بیشتر ۸ سال جنگ ادامه داشت. اگرچه هیچکدام از دو کشور ضربات کاری به یکدیگر نزدند ۵۴۳ کشتی دو طرف مورد هجوم دیگری قرار گرفت. جنگهای دریایی این سالها باعث آلودگی خلیجفارس شد. لاهیجانزاده البته سکوهای نفتی درون خلیجفارس را هم به یاد میآورد: «جنگ نفتکشها و انفجار ناوهای حامل نفت باعث پخش شدن مواد نفتی در خلیجفارس و آلوده شدن آن میشد. انفجار سکوهای نفتی هم همین نتیجه را دربرداشت. بسیاری از آبزیانی که در خلیجفارس زندگی میکردند بر اثر این آلودگی تلف شدند. آلوده بودن خلیجفارس از اثرات تخریبی جنگ بر محیطزیست است. این آلودگی اثر خود را هم بر خوزستان داشت». باران سیاه یکی دیگر از اثرات جنگ بوده است. در جنگ عراق و کویت و بعد از آن واکنش آمریکاییها به حمله عراق، ایران دخالتی نداشت اما هزینه بمباران چاههای نفت کویت را خوزستانیها دادند. لاهیجانزاده میگوید: «در جنگ کویت چاههای نفت آتش زده شد و با بارانهای بعدی در خوزستان مواد نفتی روی شهرهای این استان میریخت. پدیدهای که اسمش باران سیاه است».
مناطق حفاظت شده کرخه و دز
دو منطقه حفاظت شده کرخه و دز در دوران جنگ تحمیلی آسیبهای زیادی دیدهاند. جنگ منطقه حفاظتشده نمیشناسد. «بخشی از مناطق حفاظت شده کرخه یا دز جزو مناطق جنگی محسوب میشدند و مورد اصابت گلوله و موشک قرار میگرفتند. بمبارانهای مداوم آلودگی خاک را به دنبال دارد». سلاحها خاک را از بین میبرند و از بین رفتن خاک برابر با نروییدن گیاه است. جنگ تاثیر زیادی بر بیابانی شدن برخی از زمینهای خوزستان داشته است. علاوه بر این تغییر دادن عوارض زمینها در تخریب محیطزیست بیتاثیر نبوده است. مدیرکل محیطزیست خوزستان میگوید: «سیستم زمینها را در جنگ تغییر دادند. ایجاد کردن سنگرها و خاکریزها و عوارض مصنوعی دیگر باعث تخریب زیستمحیطی شد».
حمله ریزگردها به خوزستان
بخش عمدهای از ریزگردهایی که اهواز را به آلودهترین شهر جهان تبدیل کردهاند حاصل خشک کردن تالابهای عراق هستند. لاهیجانزاده خشک شدن این تالابها را عمدی و به دلیل کانالی میداند که صدام ایجاد کرده است: «در رژیم سابق عراق تالابهای عراق را خشک کردند. از بین رفتن این تالابها بود که باعث به وجود آمدن پدیده ریزگردها به عنوان آلاینده هوای اهواز شد. بعد از جنگ اول عراق و آمریکا، نیروهای شیعه هم وارد میدان شدند. بعد از کنار کشیدن آمریکا از جنگ این نیروها وارد نیزارهای تالابها شدند و جنگ چریکی پیشه کردند. صدام در آن مقطع کانالی بزرگ احداث کرد که ۵۰ کیلومتر طول و ۲ کیلومتر عرض داشت. با این کانال او بخشی از آب هورالعظیم و عمده آب تالابهای بینالنهرین را تخلیه کرد تا با نیروهای چریک مقابله کند. اکثر این تالابها رو به خشکی بودند. سازمان ملل در سال ۲۰۰۰ دو فاجعه زیستمحیطی معرفی کرد. در کنار تخریب بخشی از جنگلهای آمازون از بین رفتن این تالابها یکی از این دو فاجعه بود. مشکل وجود ریزگردها در هوای خوزستان و مناطق غربی کشور از آن زمان شروع شد اما به دلیل اینکه زمینها هنوز نم داشتند این قدر حاد نبود. از سال ۲۰۰۲ دیگر این اراضی خشک شدند و مشکل ریزگردها بیشتر شد». این ریزگردها منبع اصلی خارجی آلودگیهای خوزستان و استانهای غربی کشور هستند. عراق برای حل مشکل تالابها اقدام کرده است اما برای رفع کامل آن این کشور هم دچار مشکلاتی است: «عراق مشکل آب دارد. ترکیه سدهای زیادی روی دجله و فرات زده و آب زیادی به عراق نمیرود. این باعث شده که این کشور برای حل مساله تالابها مشکل داشته باشد».
آلودگیها اثر پایدار دارند
خوزستان هنوز هم از آلودگیهای ناشی از جنگهای عراق با ایران و کویت و آمریکا رنج میبرد. آلودگیهایی که البته درکنار آلودگیهای ناشی از فعالیتهای نفتی و گازی، دود خودروها و خشک شدن تالابهای داخلی مثل شادگان قرار داد. لاهیجانزاده میگوید که همه اثرات مخرب محیطزیست جنگ پایدارند: «مواد شیمیایی به سرعت از بین نمیروند. به هم خوردن عوارض زمین و بمبارانها هم خاک را از بین برده و باعث بیابانزایی شده است». ریزگردها هم که مشکل اساسی خوزستان بوده و حل نشده باقی ماندهاند.
آلودگی هوا ناشی از ریزگردها و صنایع
مدیرکل حفاظت از محیطزیست خوزستان دو دسته برای آلایندههای هوای خوزستان قائل است. آلودگی ناشی از ریزگردها که منشا محلی و خارجی دارد و آلودگی ناشی از فعالیتهای نفتی وگازی و کارخانجات دیگر که در اهواز و نزدیکی آن قرار دارند. به این ترتیب بخشی از این آلودگی هوا ناشی از تخریبهای جنگهاست و البته بخش مهم دیگر ناشی از مدیریت نامناسب تالابهای خوزستان و حضور صنایع سنگین در اهواز. با این وجود لاهیجانزاده میگوید اهواز به دلیل شرایط جوی خود به نسبت آلودگیش کمتر به مردم صدمه میزند: «دمای اهواز بالاست و پدیده وارونگی در این شهر اتفاق نمیافتد. بهواسطه بالابودن دما جابهجایی هوا هم در این شهر زیاد است. اغلب اوقات هم باد در اهواز میوزد. آلودگی به این ترتیب جمع نمیشود و اثر تجمعی آن به خاطر باد و گرما کم میشود».
مسمومیت اخیر ناشی از سکون هوا بود
لاهیجانزاده دلیل مسمومیت اخیر شهروندان اهوازی را نبودن باد و رکود هوا میداند. او درمورد مسمومیت اخیر که حدود۵ هزار نفر را در اهواز به بیمارستان کشاند، میگوید: «رکود هوا در دو سه روز قبل از شیوع تنگی نفس باعث شد که آلودگیهای هوای اهواز جمع شوند و روی تنفس شهروندان اهوازی تاثیر بگذارد». روز گذشته نیز سرمست، رئیس دانشگاه علوم پزشکی اهواز علاوه بر سکون هوا باران اسیدی را هم مسبب مسمومیت اهوازیها اعلام کرد. او به فارس گفت: «علت این پدیده نادر باریدن اولین باران پاییزی در شرایطی که کاهش وزش باد و سکون جریان هوا را داشتیم و نیز رطوبت بالا و وجود آلایندههای موجود در هوا بود. البته میزان آلایندههای موجود در هوا بیش از روزهای دیگر نبوده اما همزمانی آن با سکون هوا و نبود وزش باد باعث به وجود آمدن این پدیده نادر شده است. بر اساس گزارشها میتوان گفت علت بروز حادثه نوعی بارش باران اسیدی بوده که تاکنون به مراجعه بیش از ۵۵۰۰ نفر به بیمارستانهای استان خوزستان منجر شده است». وزارت بهداشت هم برای مشخص شدن دلیل بارانهای اسیدی، هیاتی را به اهواز اعزام کرد؛ هیاتی که تا پایان هفته گزارش خود را اعلام خواهد کرد.