فرش زباله در گیلان
شهروندان:
زباله های خانگی و شهری بجا مانده ازساکنان منطقه و مسافران طبیعت زیبای گیلان،تهدید جدی برای محیط زیست این استان همیشه سبز است.
وجود طبیعت منحصر به فرد و آب و هوای دلپذیر گیلان موجب شده تا گردشگران زیادی به این نقطه زیبای ایران سفر کنند. اما امروزه آنچه در این قسمت از شمال کشور بسیار به چشم میخورد وجود انواع زباله ها در دامان طبیعت و مجاورت جاده ها است. بیشتر این زباله ها یا غیرقابل بازیافتند یا برای تجزیه و بازیافت در طبیعت حداقل به ۱۰۰ سال زمان نیاز دارند.
مشکل انباشت و جمع آوری نشدن زباله ها تنها به جنگلها و کنار جاد ه ها اختصاص ندارد و در بسیاری از کوچه وخیابان های شهر و بخش های استان هم دیده میشود. به عنوان مثال در شهر رشت محلههایی مانند لب آب، گذر خواهر امام، میدان شهرداری به طرف فلکه صیقلان، ساغریسازان و کوچه پس کوچه های دیگر این شهر نمونه ای از این دست است که گاهی تا چند روز زباله ها در کوچه و خیابان رها می شوند .
شهروندان بسیاری در باره حل این مشکل با رسانه های گوناگون صحبت کرده اند و انتقاد خود را از شیوه جمع آوری و امحای زباله از سطح شهر به گوش مسئولان شهری استان رساند ه اند.حتی برخی از آنها نیز پیشنهاد هایی در این خصوص داشته اند. فعالان محیط زیست استان و بعضی از سازمان های مردم نهاد که هدف شان حفظ محیط زیست منطقه است نیز در این راه تلاش هایی انجام داده و می دهند. اما انچه مسلم است اینکه تا مسئولان شهری به طور جدی به رفع این مشکل نپردازند ،مردم به تنهایی از حل مشکل بر نخواهند آمد. «محمد اکبرزاده» معاون استاندار گیلان با بیان اینکه حضور گردشگران در استان باعث رونق اقتصادی است، گفت: مشکل زباله در مسیر های منتهی به مناطق گردشگری همواره باعث منظرهای بسیار زشت و ناراحتکننده در دامان طبیعت می شود.
شهرداری بخواهد مردم آماده اند
رئیس هیات مدیره جمعیت زنان و جوانان حافظ محیط زیست میگوید: اگر شهرداری بخواهد مردم این امکان را دارند که زبالهها را تفکیک و بازیافت کنند تا جایی که شهرداری به جای هر روز تنها هفتهای دوبار زبالههای خشک را جمعآوری کند.
«شیرین پارسی» با شرح اینکه جمعیت زنان و جوانان حافظ محیط زیست در سال ۹۱ با شهرداری سنگر قرار داد بست و امسال هم این همکاری ادامه پیدا کرده است، میگوید: در جریان اجرای طرح در شهرها و روستاها مردم دائم میپرسیدند که شما از طرف دولت آمده اید یا خیر و زمانی که میفهمند یک نهاد مردمی هستیم بیشتر اعتماد و همکاری میکنند.
شهرداری سنگر یکی از ارگانهایی است که با سازمانهای مردم نهاد در زمینه بازیافت همکاری میکند. شهردار سنگر در اینباره میگوید: ما شهروندان مسئولی داریم که نسبت به محیط زیست شان حساسیت فراوان دارند. اگر این دغدغهها با آموزش و همینطور خدمات کافی همراه شود قطعا بر چهره شهر تاثیر قابل توجهی خواهد گذاشت.
«سید ابراهیم سقایی» میافزاید: شهرداریها نهادی مردمی هستند و طبیعتا آموزشهای مردمی بخش مهمی از کار ما را تشکیل میدهد. آموزش بازیافت زباله در این میان نمونه خوبی از همکاری با سازمانهای مردم نهاد بود و تاثیر ملموسی داشت.
لزوم ساماندهی سیستم جمع آوری زباله
یکی از روشهای نابود کردن زباله سوزاندن آن است ولی آلودگیهایی مانند دود ناشی از سوزاندن مواد پلاستیکی میتواند از راه دیگری به محیط زیست لطمه بزند و باعث بیماریهای فراوان از جمله بروز سرطان شود. شیرین پارسی در این باره میگوید: منطقه سراوان نزدیک به رشت محل دفن زبالههای شهری است. شیرابههای این زبالهها در محلی که ارتفاع زیادی از سطح دریا دارد وارد آبهای زیر زمینی میشود و تمام رودخانههای اطراف را آلوده کرده است. رودخانههایی که از درون شهر رشت میگذرند و به دریای خزر میریزند کاملا آلوده شدهاند و هیچ اثری از حیات در آنها دیده نمیشوند. «گوهررود» و «زرجوب» نمونه خوبی برای درک این نکته هستند که دپو کردن زبالههای شهری و روان شدن شیرابهها ی زباله ها آسیب زیادی به محیط زیست میزند.
وی با شرح مشکل جمعآوری زبالههایی که در طبیعت رها شده اند میگوید: یکی از معضلاتی که با آن روبرو هستیم این است که تمام سطح جنگلها و حاشیه سبز شهر از زباله پرشده است زیرا هیچ فرآیند تعریف شده ای در روستاها و شهرها وجود ندارد بسیاری از روستاییان در حاشیه رودخانه یا جاده زباله را رها میکنند. از طرف دیگر سیستمی که اکنون برای جمع آوری و دفع زباله ها وجود دارد خیلی سازماندهی شده نیست. در سراوان، هشتپر، لنگرود و لاهیجان زبالهها دپو شده و بعضا در کنار تالابها رها میشوند. در سنگاچین بندر انزلی بخشی در کناره تالاب قرار دارد که زبالهها در آنجا دپو میشود و گاوهای محلی و پرندههایی مانند مرغ ماهیخوار از آن تغذیه میکنند. در این نقطه تقریبا تالاب دیده نمیشود.
استفاده از کرم ها برای امحای زباله
اما دفن کردن همه زبالهها در گیلان عملی نیست. رییس هیات مدیره جمعیت زنان و جوانان حافظ محیط زیست با بیان اینکه سطح آب های سطحی در گیلان بالا ست، میگوید: شیرابه زبالهها هرجا روان شود با یک اکوسیستم حساس و شکننده روبرو خواهد شد. تنها روش ممکن برای حل مشکل زباله خانگی این است که زباله خشک جدا شده و به چون چرخه بازیافت سپرده شود. زباله تر نیز جدا شود و به طبیعت برگردد. الان روش هایی برای بازیافت زباله تر ارائه شده است مانند اینکه با استفاده از یک نوع کرم آن را تبدیل به کود میکنند.
کسی زباله ها را حمل نمی کند
پسماندهای گردشگری هم مشکل دیگری در زمینه زباله در گیلان است که پارسی درباره آن میگوید: گردشگران سرمایه میآورند و به رونق اقتصادی استان کمک میکنند اما زباله هم تولید میکنند که اگر سیستم معقول و مدرنی داشته باشیم میتوانیم مانع خسارت آن شویم. ما در ساحل به مسافران کیسه پلاستیکی میدهیم و آن ها داوطلبانه زبالهها را جمع میکنند ولی بعد همه کیسهها دپو میشوند زیرا کسی آنها را حمل نمیکند.
پارسی با تاکید بر اینکه به عنوان اولین نهاد غیر دولتی نزدیک ۱۰ سال قبل توانستند موافقت چند شهرداری را برای آموزش شهروندان جلب کنند، میگوید: مردم به دنبال راهکاری میگردند تا این مشکل را حل کنند. شاید باید همفکری بیشتری داشته باشیم و ببینیم چطور مشارکت مردم را جلب کنیم.
علی احمدی فر از شهروندان دوستدارمحیط زیست است. او می گوید : از آنجا که به محیط زیست علاقمندم درجریان فعالیتهای انجمنهای مردمی برای آموزش بازیافت زباله قرار دارم. از مشکلات مهم که در کشور ما است آموزش بدون فراهم کردن بستر مناسب است.
احمدی فر میگوید: آموزش مستقیم یا غیر مستقیم از طریق رسانههای گروهی و همینطور آموزش در مدارس خیلی تاثیر گذار است و غیر از دانشآموزان اولیا را هم تحت تاثیر قرار میدهد.
این شهروند مثالی زده و میگوید: در چند نقطه داخل شهر سطلهای تفکیک زباله کار گذاشته اند که عملا شکل نمادین پیدا کرده و کاربرد لازم را ندارد. اگر امکانات و آموزشهای لازم همراه با یکدیگر باشند مردم به این نتیجه میرسند که تفکیک زباله کار خود آنها است و همین شهروندان هستند که باید برای حفاظت از محیط زیست خود تلاش کنند.
اما در سالهای اخیر میزان استفاده از سازمانهای مردم نهاد برای آموزش بازیافت زباله در گیلان کمتر شده است. وی در این باره میگوید: به تدریج متولیان بازیافت این کار را به عهده گرفتند و از سال ۸۴ به بعد به ما گفتند دیگر نیازی به نهادهای غیر دولتی نداریم. البته ما سعی کردیم با ارتباطات شخصی کار را ادامه دهیم مثلا در کوچصفهان آموزش را دنبال میکردیم و در تک تک خانه ها به مردم آموزش میدادیم. در انتهای طرح هم یک جشنواره بازیافت در مدارس اجرا کردیم که با نقشی و کاردستی دانش آموزان همراه بود.
اما انجام این طرحها چقدر به معنای نهادینه شدن رفتار شهروندان است. پارسی در این باره میگوید: ما در ابتدای طرح یک پرسشنامه توزیع کردیم که دیدگاهها و اطلاعات مردم در باره بازیافت را نشان میداد پس از پایان طرح با پرسشنامهای دومی که توزیع کردیم مشخص شد مردم درباره بازیافت اطلاعات بیشتری پیدا کرده اند. این پرسشنامهها همینطور نشان میدهد که مشارکت عملی مردم در بازیافت بیشتر شده است.
به دلیل شرایط زیست محیطی خاص این استان و رطوبت زیادی که در تمام نقاط آن وجود دارد آسیبهای وارد شده به محیط زیست بیشتر از استانهای گرم و خشک بروز میکند و این خطر وجود دارد که زبالههای خطرناک و غیر قابل تجزیه وارد چرخههای محیط زیستی شوند.
محمد سرابی – همشهری