ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

سبک زندگی زیست محیطی و مدیریت پسماند

شهروندان – معصومه اشتیاقی*:
در آغاز سده بیست و یکم، جهان با مسائلی چون ازدیاد جمعیت، توسعه شهرنشینی، رواج مصرف‌گرایی و تغییر الگوهای مصرف مواجه است که یکی از پیامدهای ناشی از این موارد، بحران‌های محیط زیستی است.

زباله روند سرسام‌آور میزان تولید زباله خانگی از جمله مخاطرات محیط زیستی ناشی از این تغییرات است که کشور ما نیز با این تهدیدمواجه است. شاید گفته شود بازیافت زباله یکی از سودآورترین صنایع جهان است و زباله طلای کثیف با ارزش اقتصادی است که می‌تواند به مثابه فرصت تلقی شود.

بر همین اساس ایجاد نیروگاه‌های زباله‌سوز و کارخانه‌های کمپوست مورد توجه قرار می‌گیرد که یکی از مهم‌ترین برنامه‌های دولت یازدهم نیز حمایت از شکل‌گیری صنایع بازیافت برای مدیریت پسماندهاست. اما واقعیت‌های موجود حکایت از آن دارد که این بخش از زیرساخت‌ها در کشور ما در حد بسیار پایین قرار دارد و نیازمند صرف هزینه‌های کلان است. به عنوان مثال در مازندران که یکی از استان‌های پرخطر در موضوع زباله است، باجود مصوبات دولت‌های نهم و دهم، همچنان در فاز اولیه احداث کارخانه‌های کمپوست قرار دارد.

از این رو در شرایط فعلی گمان می‌رود مهم‌ترین و با صرفه‌ترین گزینه، روش تفکیک زباله از مبدأ است که مشمول کم‌ترین هزینه و بیشترین سلامت انسانی و محیطی است که نیاز به فناوری پیشرفته و خاصی هم ندارد. این امر موجب کاهش وزن و حجم زباله شده و در نهایت منافع اقتصادی حاصل از فرآیند بازیافت را افزایش می‌دهد. از سال ۱۳۸۴ که آیین‌نامه اجرایی قانون مدیریت پسماندها تصویب شد و شهرداری‌ها و دهیاری‌ها موظف به مدیریت پسماندهای غیرصنعتی شدند، فعالیت‌های مختلفی برای تفکیک زباله از مبدأ در حال اجراست که از آن میان می‌توان به احداث ایستگاه‌های بازیافت، آموزش خانه به خانه و جمع‌آوری زباله از شهروندان از سوی شهرداری‌ها در کلان‌شهرها و به تدریج در سایر شهرها اشاره کرد.

با وجود فعالیت‌های سازمانی و نهادی در چند سال اخیر در امر مدیریت پسماند، آمارها حاکی از آن است که سرانه تولید زباله در جهان ۵۰۰ تا ۵۵۰ گرم و در ایران ۷۵۰ گرم است و هم‌چنان زباله‌ها یکی از چالش‌های مدیریت شهری است. اگرچه مدیریت پسماندها در شمار وظایف نهادها و دولت‌ها قرار دارد و آن‌ها نیز برای کاهش و رفع این مسئله سیاست‌های اجرایی را به کار بستند و تا حدی هم مفید واقع شد، اما می‌توان بخش مهمی از این مسئله را در سطح فردی دنبال کرد. «کاهش تولید زباله» را می‌توان مهم‌ترین مرحله مدیریت پسماند زباله دانست که به نوعی وابسته به انتخاب‌ها و رفتار افراد است.

در ادبیات علوم اجتماعی «سبک زندگی» مجموعه‌ای از انتخاب‌های فرد درون ساختار اجتماعی است. ویژگی اصلی سبک‌ زندگی‌های مختلف این است که فرد از میان انتخاب‌های رفتاری در دسترس دست به گزینش می‌زند. می‌توان گفت سبک زندگی انعکاسی از سبک مصرف و رفتار افراد است. جدا کردن انواع زباله‌های خشک و تر، استفاده‌نکردن از ظروف یکبار مصرف و استفاده مجدد از مواد بازیافتی و غیره (یا به‌عنوان مثال مواردی چون خاموش‌کردن برق اضافی، مصرف نکردن وسایل برقی در ساعات اوج مصرف، استفاده نکردن از خودروی تک‌سرنشین و سایر موارد) از رفتارهایی هستند که در شمار سبک زندگی محیط‌زیستی به حساب می‌آیند. گزاره‌های موجود در سبک زندگی محیط زیستی باهدف سوق دادن افراد به سوی انتخاب‌ها و رفتارهای حافظ محیط زیستی ما را بر آن می‌دارد تا به این امر تأکید کنیم که اگر سیاست‌ها، برنامه‌ها و طرح‌های اجرایی در سطوح کلان، میانی و حتی خرد در سطح محله، بتواند عناصر سبک زندگی محیط زیستی مسؤلانه را نشان دهند و شیوه‌های اجرایی کردن آن از سوی افراد را مشخص کنند، احتمال تحقق مهم‌ترین مرحله مدیریت پسماند که همان کاهش تولید زباله است، افزایش خواهد یافت.

*کارشناس ارشد جامعه شناسی

قانون