پایتخت هم برود مشکلات تهران باقی میماند
شهروندان:
میخواهند جابهجایش کنند؛ غولی که تکان دادنش به این راحتیها هم نیست؛ طرح انتقال تهران، که قرار بود سال ۶۹ منتقل شود، اما نشد. حالا در خانه ملت، کلیات طرح تشکیل شورایعالی برای انتقال پایتخت تصویب شده است. هرچند مخالفانش هم میان اعضای مجلس و هم خارج از آن کم نیستند.
اما جایگزین مناسبی هم برای تهران وجود ندارد و این نکتهای است که از جانب موافقان این طرح غافل مانده است. آلودگی هوا، ترافیک، احتمال وقوع زلزله، افزایش جمعیت و مشکلات بهداشتی درمانی شهروندان، از مسائلی است که سبب شده تا به جای حل این معضلات، پایتخت را به همراه تعدادی از ساکنانش منتقل کنند.
منصور آرامی، عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی که از مخالفان این طرح است، گفت: «این طرحی که تصویب شده است، طرح انتقال پایتخت نیست. بلکه طرح تشکیل شورایعالی برای انتقال پایتخت است که تصویب شده است تا شورایی به ریاست رئیسجمهوری تشکیل شود و به همراه نمایندگان ۱۴ ارگان دیگر، وضع انتقال پایتخت، جانمایی، بررسی وضع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و… را بررسی کنند. البته این تنها کلیات طرح است و جزییات آن هنوز بررسی نشده است و نمیتوان بهطور قطع در مورد آن صحبت کرد. شورا تشکیل میشود و ظاهرا یکسال طول میکشد تا وضع را بررسی کند و بعد اگر به قطعیت برسند، انتقال صورت میگیرد».
او درباره علت مخالفتش گفت: «برای بحث طرح انتقال پایتخت چند دلیل را مطرح میکنند که از آن جمله میتوان به وضع آلودگی، ترافیک و جمعیت اشاره کرد. برای کنترل همه این مسائل میتوان راهکارهای بهتری را هم مطرح کرد که دیگر نیازی به انتقال پایتخت نباشد. در دیگر کشورهای دنیا هم این مسائل وجود داشته است، اما راهکار آنها انتقال پایتخت نبوده است. منطقی نیست نصف شهر را انتقال دهیم درحالیکه بسیاری از شهرهای بزرگ مانند اصفهان، اراک و تبریز هم دچار مشکل آلودگی هوا و ترافیک هستند. نکته بعدی بحث زلزله بود که مطرح کردند. در این مورد هم بسیاری از شهرهای ایران این مشکل را دارند. شهر توکیو هم بهطور مثال، یکی از شهرهای زلزلهخیز است اما با وجود زلزلههایی به اندازه ۸ ریشتر، خسارتی به شهر وارد نمیشود و نمیآیند شهر را منتقل کنند. برای کنترل جمعیت هم مساله این است که در همه جای دنیا، غیراز پایتخت، ۲، ۳شهر بزرگ دیگر هم هستند که فاصله چندانی با پایتخت ندارند و امکانات در آنها به اندازه پایتخت توزیع میشود. درحالیکه در ایران فاصله تهران با دیگر شهرها بسیار زیاد است و تهران با جمعیت ۱۲میلیونی، فاصلهاش با شهر بعدی که حدود ۴میلیون جمعیت دارد بسیار زیاد است. چه ضمانتی وجود دارد که این امکانات را به شهر دیگری منتقل کنیم و دوباره این فاصله با دیگر شهرها ایجاد نشود و همین اتفاق نیفتد. مساله این است که با کدام اعتبار و چند هزار میلیاردتومان میخواهیم پایتخت را منتقل و از کجا و چه منبعی باید بودجه را تامین کنیم. درنهایت من فکر نمیکنم این طرح عملی باشد. مشکلات تهران و شهرهای دیگر را میتوانیم با راهحلهای بهتری حل کنیم».
موافقان و مخالفانش کم نیستند، هرچند همه آنها دلیل خود را دارند. حمیدرضا ناصرنصیر، مهندس معمار درباره طرح انتقال پایتخت گفت: «با توجه به تمرکز زیاد جمعیت در تهران و فشار بسیاری که بر ظرفیتهای زیستمحیطی این شهر است، در مجموع دستیابی به تعادل زیستی در تهران دچار مشکل شده است. تراکم و تمرکز کاربریهای سیاسی، فرهنگی، خدماتی، درمانی و… در تهران سبب مزاحمتهای این فعالیتها و کیفیت دستیابی به آنها برای یکدیگر شده است. مسائل زیستمحیطی و بهداشتی در تهران سبب مشکلاتی بر بهداشت روانی شهروندان و همچنین افزایش آلودگی هوا شده است. تراکم و ازدحام جمعیت از یک طرف و مسائل فرهنگی و اجتماعی از سوی دیگر، سبب شده است تا دستیابی به فرصتهای برابر از نظر توسعه اقتصادی، اجتماعی و… و توزیع عادلانه امکانات در همه شهرها صورت نگیرد. تهران ظرفیت محدودی دارد، اگر بیش از حد ظرفیت آن استفاده شود، هم ظرف و هم مظروف دچار آسیب میشوند که ما عملا این وضع را در تهران شاهد هستیم. وضع ترافیک، کیفیت ساختوساز و خدمات شهری در تهران کاهش پیدا کرده است».
او که با طرح انتقال پایتخت در طولانیمدت و برنامهریزی شده موافق است، در ادامه افزود: «این طرح اگر در قالب طرح سنجیده آمایشی و بلندمدت انجام شود، بهطوری که وظیفه هرکدام از حوزهها برای بر عهده گرفتن نقشها روشن شود، فشارهای زیادی که بر تهران است، کمتر و فرصتهای توسعه برای سایر نقاط نیز فراهم میشود. افزون بر موارد فوق باید به پتانسیل زلزله در شهر تهران نیز توجه داشته باشیم. تهران روی گسترهای از گسلها نشسته و وقوع زلزلهای قدرتمند در آن محتمل است به نظر میرسد، میزان مقاومت ساختمانها در مقابل زلزله، توان پایداری سدهایی که کلانشهر تهران را احاطه کردهاند، شرایط ایمنی شبکه لولهکشی گاز تهران، میزان پایداری شبکه آسفالت تهران در مقابل حریق، پرسشهای قابل تاملی را درخصوص آسیبهای احتمالی زلزله و تلفات احیانی پس از آن در اثر شیوع بیماریها و خدمترسانی به آسیبدیدگان مطرح میکند. گرچه یقیقنا برای تمامی موارد مزبور پیشبینیهایی در قالب طرحهای اقدامات پس از بحران صورت گرفته اما هوشمندانهتر آن است که تمامی تخممرغها را در یک سبد نگذاریم».
اما کارشناسان محیطزیست هم چندان با این طرح موافق نیستند. پرویز کردوانی هم که از مخالفان این طرح است، گفت: «در قوانین جمهوری اسلامی ایران، در ابتدای انقلاب، قانونی بود که هر فردی که میخواهد خانه بخرد، باید ۱۰سال در آن منطقه سکونت داشته باشد. اما تنها زمان محدودی این طرح اجرا شد. در سال ۶۹ نیز برای انتقال پایتخت شورایی تشکیل شد که در آن زمان حدود ۱۵هزار میلیارد تومان اعتبار برای طرح انتقال پایتخت تخمین زده شد، و ۱۲ ماه هم مهلت به آن داده شد، اما آن هم اجرا نشد. اما اتفاقی که درباره تهران افتاد، این بود که در را باز گذاشتند تا همه وارد شدند و مدیریت اشتباهی انجام دادند و حالا هم این طرح، اشتباه است. تهران ایرانی را نابود کرد که خودش احیا شد، اما خودش هم نابود شد. مثلا شمیران که ریه تهران بود، از بین رفت و آلوده شد. مناطق خوش آب و هوای اطراف تهران هم که محلی برای تفریح مردم بود، حالا ساختمانسازی شده است و دهها شهرک اطرافش ساختند. ما دچار سرطان جمعیت در تهران هستیم. میتوان از مهمترین مشکلات تهران به آلودگی هوا، ترافیک، مشکل آب و جمعیت و مساله زلزله اشاره کرد. اما وقتی قرار است عدهای بروند تا جمعیت کاهش یابد، پس تکلیف بقیه چه میشود؟ اگر قرار است مقامات و افراد ممتاز بروند، پس تکلیف بقیه مردم چه میشود؟ اما باید مساله به صورت ریشهای حل شود تا بدانیم چه شد که تهران به این روز افتاد. روستاها تخلیه شد و همه به شهرها آمدند».
این کارشناس محیطزیست در ادامه افزود: «تا امروز این اتفاق افتاده است که مجلس و دولت را در برخی کشورها منتقل کردند، اما پیش از انتقال برنامهریزی و مطالعه شده است؛ اینکه منطقهای باشد که شرایطش مساعد باشد و دوباره مشکلاتی از قبیل آلودگی هوا را پیدا نکند. حالا ما میگوییم میخواهیم تهران را منتقل کنیم، مساله این است که مشخص نیست چه واحدهایی باید منتقل شوند؟ مجلس؟ دولت؟ هیچ مشخص نیست. دولت هم اگر منتقل شود، پس تکلیف کارمندان و خانواده آنها چه میشود. ابتدا باید مشخص شود که کجا قرار است منتقل شود. اولا باید آن منطقه به تهران نزدیک باشد و از نظر ترافیکی باید راههای متعددی به استانهای دیگر داشته و درضمن محیط آرامی داشته باشد».
بحث انتقالش همچنان داغ است. اما باید دید تغییر پایتخت که در سال ۶۹ به نتیجه نرسید، حالا صورت میگیرد یانه. هرچند موافقان این طرح در ابتدای راه هستند و مخالفان، همچنان راهحلهای سادهتری را برای حل مشکلات دارالخلافه پیشنهاد میدهند.
شفق محمدحسینی
شهروند