پروژه ۱۰ میلیارد دلاری انتقال آب خزر به ارومیه
شهروندان:
دریاچه ارومیه، همچنان چشم انتظار تصمیمات کارگروهی است که برای نجاتش ایجاد شده، کارگروهی که دولت یازدهم در ابتدای شکلگیریاش تصمیم به ایجاد آن گرفت تا به قول خود به آذربایجانیها وفا کرده باشد.
دریاچه، این روزها روزهای بدی را از سر میگذراند، به گفته مدیرکل حفاظت محیط زیست استان، ۹۰درصد دریاچه ارومیه نمکزار شده است و با تشدید خشکسالی، هر روز از آب دریاچه ارومیه کم میشود.
در دولت گذشته اما بحث انتقال آب بینحوضهیی، از اصلیترین راهکارهای پیش پای دولتمردان شده بود، راهکاری که مخالفان زیادی داشت. اول قرار بود آب دریاچه خزر به فلات مرکزی ایران منتقل شود و کویر را سرسبز کند. سمنان، شهری بود که احمدینژاد تاکید داشت به واسطه خزر هم که شده به شهری خوش آب و هوا تبدیل شود. کلنگ پروژه هم زده شد و کارها تا حدی پیش رفت، مخالفتها از مجلس گرفته تا سازمان بازرسی کل کشور تا کارشناسان محیط زیست ادامه داشت تا اینکه مانع از اجرای آن شدند و پروژه به حال خود رها شد. حال بحث انتقال آب خزر است به دریاچه در حال احتضار ارومیه.
پیشنهاددهندگان از روی نقشه جغرافیا شایدچنین تصمیماتی میگیرند و حجم آب خزر وسوسهشان میکند که هر جا آب کم میآید و با خشکی دست و پنجه نرم میکند پای خزر به میان میآید. کارگروه نجات دریاچه ارومیه متشکل ازکارشناسان و متولیان امر در حوزههای مختلف است، قاعدتا طرح انتقال آب آنهم از حوضهیی چون خزر به ارومیه نمیتواند پیشنهاددهنده داخلی داشته باشد، اعضای کارگروه هم خبر از فشارهای خارجی برای به ثمر نشستن این پیشنهاد میدهند.
مرتضی جمالی، عضو گروه اکولوژی کارگروه نجات دریاچه ارومیه، از مشکلاتی که این طرح برای هر دو حوضه آبریز ایجاد خواهد کرد به خبرنگار ما گفت: «خطراتی که حوضه خزر و ارومیه را تهدید میکند مربوط به اختلاط آب این دو اکوسیستم است، وقتی آب دو حوضه مخلوط میشود، محصولاتی غیرقابل پیشبینی ایجاد میکند، از مرگ آرتمیاهای دریاچه ارومیه که با آب شور سالیان سال است به تعادل رسیدهاند تا جلبکها و دیگر گونههای آن که به واسطه ورود گونههای آبی خزر از بین میروند. آنچه در اینجا با آن بیشتر مواجه خواهیم شد، تغییر شیمی دریاچه مقصد است.»
جمالی که عضو پژوهشگاه ملی اقیانوسشناسی هم هست طرح انتقال از خزر را مردود میداند و میگوید: «این طرح به هیچوجه عملی نیست، آب خزر را از منفی ۲۶ متر پایینتر از سطح آبهای آزاد اگر بخواهیم به ارتفاعات ۱۲۵۰ متری دریاچه ارومیه ببریم، یعنی ۱۳۰۰ متر جابهجایی در ارتفاع و این یعنی غیرممکن، چون باید از سلسله جبال منطقه رد شود، همچنین پمپاژ آب در این ارتفاع هم به خودی خود نیازمند چند نیروگاه اتمی است. اما انتقال آب از رودخانه ارس و زاب که در نواحی مرزی آذربایجان هستند، طرحی است که نسبت به طرح خزر عملیتر است.»
مشکلات سیاسی محتمل برای برداشت آب از رودخانههای مرزی و برخوردهایی که ممکن است بین کشورهای همسایه بر سر این حق اضافی ایجاد شود از مشکلات دیگر این طرح بود که جمالی به آن اشاره کرد. او معتقد است: «هرحوضه آبی مقدار آبش معین و تنظیم شده با نیازش است، همه حوضهها هم در حال حاضر با کم آبی مواجهند. با این کار تنها مشکلات هر حوضه را بیشتر میکنیم، باید مشکلات هر حوضه را درون خودش حل کرد.»
اما مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی اعلام کرده است در حال حاضر ۳/۲ میلیارد مترمکعب آب در دریاچه ارومیه باقی مانده و در واقع ۹۰ درصد از آب این سرمایه ملی خشک و تبدیل به نمکزار شده است. حسن عباسنژاد معتقد است: «داشتن این ذهنیت که آذربایجان غربی رتبه دومین استان پرآب کشور را به خود اختصاص داده، موجب شده طی دهههای گذشته مصرف بیرویه آب و افزایش فعالیتهای بخش کشاورزی را در منطقه شاهد باشیم و با دست خود تیشه به ریشه طبیعت زیبای استان بزنیم. استان ما دارای تنوع زیستی متعددی است و با دارا بودن جنگلهای بلوط سردشت در جنوب، مناطق کویری در شمال، سه منطقه حفاظت شده، دو منطقه حیات وحش و ۳۰ تالاب که تعداد شش تالاب به ثبت جهانی رسیده است از زیباترین استانهای کشور است ولی متاسفانه مورد هجوم و فشار یک طرفه از سوی ساکنانش قرار گرفته و شاهد از بین رفتن برخی منابع طبیعی از جمله دریاچه زیبای ارومیه که روزگاری میزبان مسافران بیشماری بود، هستیم.»
راهکارهای نجات؛ تامین حقابه و اصلاح کشاورزی
اما راهکارهای میان مدت تامین حقابه و اصلاح سیستم کشاورزی از راهکارهای مورد نظر کارگروه است که در حال حاضر اعضای آن در حال بررسی راهکارها هستند. این عضو کارگروه در خصوص راهکارهای در پیش روی کارگروه برای نجات دریاچه ادامه داد: «به اعتقاد ما به اکوسیستم دریاچه نباید دست زده شود، راه اول تامین ۳۰ تا ۴۰ درصدی حقابه دریاچه است که با بازگشایی سدها عملی میشود که قرار است در سال اول اتفاق بیفتد و سال دوم احیا هم به اصلاح سیستم کشاورزی و آبیاری میپردازیم.
نوع آبیاری و همچنین نوع کشت و زرعی که در منطقه اتفاق میافتد باید هماهنگ با آب و هوای منطقه باشد، درختان سیب قطعا از سازگاریای که درختان انگور با منطقه دارند، برخوردار نیستند. آبیاری گلخانهیی هم باید جایگزین آبیاری غرقابی شود.»برخی دیگر از اعضای کارگروه معتقدند با کانالکشی و لولهکشی آب را به بخشی از دریاچه انتقال دهند و بخشی دیگر از آن را خشک ک و از نمک موجود استفاده کنند که مورد مخالفت اعضای گروه اکولوژی قرار گرفته است، گروهی که معتقدند اساس کارشان دست نزدن به اکوسیستم دریاچه است، پارک ملیای که هیچ ارگانی حق ورود و تغییراکوسیستم را ندارد.
نشست آب در میان راه فاجعه دیگری است
اما رییس گروه اکولوژی کارگروه نجات دریاچه هم با مخالفت با انتقال آب خزر به ارومیه معتقد است: «آب صرفا H2o نیست، آب بستر زندهیی است که این بستر زنده در هر محیطی بر اساس شرایط فیزیکی، جغرافیایی و آب و هوایی طی هزاران سال شکل گرفته است. انتقال آب از حوضهیی به حوضه دیگر یعنی انتقال یک اکوسیستم با تمام موجودات آن. بزرگترین خطرانتقال باکتریها و موجودات آبزی است، موجوداتی که در محیطی دیگر خطر محسوب میشوند.»
حسین آخانی در ادامه به مشکلات انتقال اشاره میکند و میگوید: «آنچه بعد از مشکلات دو حوضه اهمیت دارد این است که مسیر انتقال مسیر کوهستانی است، مسیری که شامل جنگلهای غرب خزر میشود که از مهمترین جنگلهای هیرکانی ما محسوب میشوند. اگر در میان راه لولههای انتقال آب به واسطه رانش زمین، زلزله، عملیات تروریستی یا هر عامل دیگری نشست کنند و آب شور وارد زمین این مناطق شود، کل منطقه را که تنها منطقهیی است که خاک اسیدی دارد از بین بردهایم. ضمن اینکه ساخت لوله و کانال هم به خودی خود جنگلهای هیرکانی منطقه را از بین خواهد برد.»
او هزینههای برآورد شده برای این پروژه را ۱۰ میلیارد دلار میداند و میگوید: «پمپاژ آب از مبدا به مقصد، لولهکشی و ایجاد کانال همه و همه را حدود ۱۰ میلیارد دلار برآورد کردهاند، آن هم در این شرایط اقتصاد مقاومتی که دولت در تنگنای شدید اقتصادی است، انصاف نیست در شرایط فعلی با چنین پروژهیی که در نهایت نهتنها ارومیه را احیا نمیکند که جز ضرر برای هر دو اکوسیستم چیزی به همراه نخواهد داشت، بودجه مملکت را از بین ببریم. این پروژه باعث ایجاد ردپا اکولوژیکی در منطقه میشود و تاثیرش را در کل کشور خواهیم دید، تاثیری که باعث ایجاد اختلال در چرخههای طبیعی آب و هوایی خواهد شد.»
نیمه اردیبهشت ماه قرار است کارگروه به جمعبندی برسد و نتایج را به هیات دولت اعلام کند، هیات دولت هم در خرداد ماه راهکارهای نهایی را اعلام کند. فشارها بر کارگروه برای پذیرفتن طرح انتقال آب خزر به ارومیه همچنان ادامه دارد، اینکه اعضا بتوانند بر این فشارها مقاومت کنند و راهکارهای علمیتر را به تایید برسانند بستگی به عوامل مختلف دارد، شاید قدرت فشارواردکنندگان به کارگروه آنقدر زیاد باشد که کارگروه مجبور به پذیرش شود و به جای مرگ ارومیه در اثر خشکی، ارومیه آب را به چشم ببیند و بمیرد.
غزل حضرتی
اعتماد