ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

نهادهای مدنی مشارکت در پیشگیری و مدیریت‌بحران

شهروندان – شهربانو امانی*:
ارتباط دموکراسی با موضوعی به نام بحران هرچند ارتباط خیلی مستقیمی نیست اما این ارتباط در لایه‌های مختلف اجتماعی وجود دارد. وقتی در این مجال، از دموکراسی بحث می‌کنیم، منظور دموکراسی به معنای واقعی کلمه است.

شهربانو امانیارتباط بین وجود دموکراسی و موضوعی مانند مدیریت بحران از آن‌جا شروع می‌شود که اگر دموکراسی به معنای واقعی در جامعه وجود داشته باشد، خروجی دموکراسی تفکر سیستمی است. از سوی دیگر معنای دموکراسی در اصل، یعنی نقش‌پذیری مردم و به رسمیت شناختن ایفای نقش از سوی مردم که توسط حاکمیت باید صورت گیرد.

در این حالت، دموکراسی با توسعه در جامعه، به نهادسازی منتج می‌شود و وقتی نهادسازی شد، گردش درست اطلاعات و شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها به وجود می‌آید و آحاد مردم در جریان مشکلات، چالش‌ها و پتانسیل‌های کشور قرار می‌گیرند. لذا رانت اطلاعاتی، اقتصادی و دیگر رانت‌های مختلف و موجود، حذف می‌شود و در نتیجه مردم از منافع دموکراسی، با کمک نهاد‌های نهادینه‌شده مدنی، بهره‌مند می‌شوند.

به این دلیل که گردش آزاد اطلاعات وجود دارد، اگر مشکلات و بحران‌هایی هم در کشور وجود داشته باشد، به کمک نهادهای نهادینه‌شده (نه‌نهادهای متزلزل دستوری که هر وقت نیاز شد با دستور به‌وجود می‌آید) اجتماعی، سیاسی و مدنی می‌توان بحران را تا حدی، کنترل کرد. این نهادها به این دلیل که محلی برای تمرین کار سازمانی و متشکل است می‌تواند تا حد زیادی از به وجود آمدن بحران‌های مختلف در بخش‌های گوناگون کشور پیشگیری کند و در صورت بروز نیز به همین دلیل متشکل بودن، می‌تواند در حل بحران‌های متعدد، کمک کند.

یکی از مزایای وجود دموکراسی واقعی، ایجاد اعتماد در جامعه است. این اعتمادسازی عمومی یعنی اعتماد فیمابین دولت- ملت، مشروعیت دولت و ملت را به وجود می‌آورد؛ مثال‌های مختلفی در این زمینه وجود دارد که در کشورهای توسعه‌یافته و کشورهایی که دموکراسی شکل‌یافته‌ای در آن وجود دارد، دیده شده است.

یک نمونه در سونامی فکوشیما اتفاق افتاد که مردم ژاپن در مقابله با بحران به‌وجود آمده، حتی مایحتاجی که از قبل تهیه کرده بودند (همه یا بخشی از آن را) برگرداندند زیرا معتقد بودند در این شرایط، احتمالا دیگران بیشتر به آن نیازمند هستند. در همین بحران وقتی خواستند میزان تشعشعات تاثیرگذار بر بدن مردم را بسنجند، همگی با اعتماد کامل در مقابل دستگاه‌هایی که توسط دولت به کار رفت، قرار گرفتند، بدون این‌که نگرانی‌ خاصی داشته باشند.

این موضوع در کشورهای درحال‌توسعه دیده نمی‌شود و تجربه شده است که اگر مردم در این جوامع که دموکراسی و نهادهای مدنی قوی ندارند، باخبر شوند که ممکن است در آینده، مشکلی به وجود آید، به فروشگاه‌ها‌ هجوم برده‌اند و در زمان بسیار کوتاهی فروشگاه‌ها از مایحتاج عمومی خالی شده است و مردم ارزاق عمومی را در خانه‌ها انبار ‌کرده‌اند که این خود بحران به وجود آورده است چه رسد کمک به حل بحران! در گذشته حتی ما دیده‌ایم که بنزین در خانه‌ها و زیرزمین منازل انبار شد که حوادثی را هم پیش آورد.

به این دلیل است که اگر دموکراسی واقعی وجود داشته باشد چون مردم در نهادهای نهادینه‌شده نه نهادهای متزلزل، از پیش کار گروهی و کار سازمان‌یافته را تمرین کرده‌اند، در چنین مواقعی می‌توانند باری از دوش حاکمیت و دولت بردارند نه این‌که خودشان باری بر بحران بیفزایند. اگر دموکراسی به معنای واقعی (که در قوانین ما هم وجود دارد) در کشور وجود داشته باشد و بر نهادهای مدنی تکیه داشته باشیم، مردم خود به‌عنوان نهادی یکپارچه در بروز بحران‌ها وارد صحنه خواهند شد.

این، الگویی است که در کشورهای توسعه‌یافته تمرین شده و پاسخ داده است. در چنین جوامعی، این نهادهای مدنی هستند که دولت‌ها را انتخاب می‌کنند و شایسته‌سالاری به معنای واقعی در کشورهای پیشرفته وجود دارد؛ البته مقادیری از انحراف از هدف هست اما خیلی کم زیرا به‌طور عمومی کار به کاردان سپرده می‌شود.

در موضوع بحران نیز، هم در پیشگیری بحران نهادهای مدنی در بطن قرار می‌گیرند و هم در مدیریت بحران مردم پیشگام هستند چون بخشی از اداره جامعه هستند. این را نباید از یاد برد یکی از مهم‌ترین نهادهایی که می‌تواند در کشوری دموکراسی را نهادینه کند، احزاب قدرتمند هستند؛ احزاب قدرتمندی که برای ایجاد و بقاء، زیرساخت‌های لازم خود را نیاز دارند اما در کشورهای درحال‌توسعه از آن استقبال نمی‌شود چون در این کشورها، همه‌چیز دولتی است و قدرت گرفتن احزاب یعنی بخشی از قدرت دولت را جدا کردن و دولت را تضعیف کردن.

 *فعال سیاسی

شهروند

برچسب‌ها : ,