ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

تالاب میقان؛ گهواره‌‌ای در میان آتش

شهروندان – محسن تیزهوش*:
در یک دهه اخیر اکثر تالاب‌های شاخص کشورمان به دلیل تشدید مخاطرات زیستی وارد شدیدترین تنش‌های محیطی شده‌اند؛ آنچه که امروز بر سر این زیستگاه‌های ارزشمند آمده حاصل بی‌توجهی به معیارها و استانداردهای رایج در اصول توسعه پایدار و عملکرد خنثی در برخورد با طبیعت‌ستیزانی است که تنها به سودهای کوتاه‌مدت و منافع شخصی و گروهی نظر داشته‌اند.

تالاب میقاناین در حالی است که تالاب‌ها از دیدگاه جوامع بین‌المللی همواره در ردیف راهبردی‌ترین زیستگاه‌های کره زمین قرار گرفته و امروزه کمتر کشوری است که نداند اهمیت نگهداشت این گهواره‌های ارزشمند تنوع زیستی به چه میزان در پایداری اقتصادی سرزمین نقش داشته و در همین راستا برای حفاظت از تالاب‌ها از اجرای هیچ برنامه جامع و مانعی که به پایداری این اکوسیستم‌های آبی کمک کند، دریغ نمی‌کنند.

با نگاهی به شرایط حال حاضر تالاب‌ها و دریاچه‌های مهم کشور در خواهیم یافت که نتیجه تخریب این زیستگاه‌های آبی تا چه میزان می‌تواند برای پارامترهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تنش‌زا باشد؛ شوربختانه امروز می‌توان از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب این سرزمین ده‌ها تالاب و زیستگاه آبی را نام برد که چگونه در میان عمیق‌ترین بحران‌های زیستی گرفتار شده‌اند.

این در حالی است که در یک سال اخیر و در میان موج ارومیه‌گرایی که از سوی گروه‌های دولتی و محیط زیستی دنبال می‌شود، بسیاری از تالاب‌های مهم کشور که شرایط زیستی و اقلیمی آنان نیز به‌شدت نگران‌کننده است، به دست فراموشی سپرده شده و آنچنان که شایسته است به کنترل مخاطرات آنان اهمیت داده نمی‌شود.

در این بین تالاب میقان یکی از همان ده‌ها زیستگاهی است که در یک دهه اخیر در میان تنش‌های توسعه ناپایدار گرفتار شده است؛ این اکوسیستم ارزشمند که نزدیک به  ۱۶ درصد پرندگان کشور را میزبانی می‌کند در  شمال شرقی اراک در استان مرکزی قرار داشته و از لحاظ شاخص‌های اکولوژیکی یکی از زیستگاه‌های منحصر به فرد جهان است.

این در حالی است که این گهواره ارزشمند تنوع زیستی سالانه میزبان تعداد زیادی از پرندگان مهاجر به ویژه درنای خاکستری بوده و پلانگتون آرتمیا نیز تنها زیستمند آبزی منطقه است که با شرایط اقلیمی این زیستگاه سازگار شده و از لحاظ پوشش گیاهی نیز گونه قر‌هداغ نقش بسیار مهمی در تثبیت خاک و کاهش گرد و غبار منطقه و تلطیف هوای شهر صنعتی اراک بر عهده دارد.

شوربختانه طی سال‌های اخیر مجموعه‌یی از تنش‌های مغایر با اصل بهره‌برداری پایدار به جان تالاب میقان افتاده و به این ترتیب شرایط برای از بین رفتن پایداری منطقه، به خطر افتادن تنوع زیستی و تولید ریزگردها فراهم شده است؛ در این بین می‌توان به موارد بسیاری اشاره کرد که عملکرد خنثی مسوولان این تالاب گرانبها را در میان آتشی از جنس بهره‌کشی رها کرده و برای نجات این گنجینه عظیم زیستی اصولی و کارشناسی شده اقدام نشده است.

این در حالی است که احداث و تعریض جاده در داخل تالاب یکی از همان موارد مخرب بوده و اسباب قطع ارتباط اکولوژیکی قسمت شمال با جنوب تالاب را فراهم کرده و احداث سد در بالادست حوزه آبریز این منطقه نیز سبب کاهش آب ورودی به تالاب شده است. این در حالی است که امروز در کنار قطع حقابه طبیعی این زیستگاه شاهد ورود پساب شهرک‌های صنعتی اطراف تالاب و فاضلاب تصفیه‌خانه شهر اراک هستیم که شرایط گیاهی منطقه را دگرگون ساخته است.

از سوی دیگر تغییر کاربری اراضی و چرای بیش از حد دام در کنار شکار غیرمجاز پرندگان و زنده‌گیری پرندگان توسط جوامع محلی در داخل منطقه و استقرار پروژه‌هایی همچون فرودگاه اراک و احداث صنایع مخرب بدون لحاظ کردن ارزیابی‌های محیط زیستی در اطراف میقان شرایط را برای ایجاد تنش‌های محیطی فراهم کرده و این گونه آرامش حیاتی تالاب به هم ریخته است.

در بین تمامی مخاطراتی که شرایط زیستی تالاب میقان را در بر گرفته موضوع بهره‌کشی از منابع معدنی چالشی است که نمی‌توان به سادگی از کنار آن گذشت؛ در حقیقت تالاب میقان در دل خود منابع ارزشمندی از سولفات سدیم را نگاه داشته که امروز به بدترین شکل ممکن شاهد بهره‌برداری ناپایدار از این منبع هستیم؛ هر چند بیش از ۶۰ درصد نیاز کشور به سولفات سدیم از طریق بهره‌برداری از میقان انجام می‌شود و تولید شوینده‌ها، صنایع کاغذ، شیشه و چرم به این منبع بستگی دارد اما این دلیل خوبی برای از بین بردن شرایط زیستگاهی یکی از ارزشمندترین مناطق زیستی کشور نبوده و نیست.

در حقیقت باید به این نکته بسیار مهم و البته تلخ اعتراف کنیم که هنوز نمی‌دانیم یا نمی‌خواهیم بدانیم که برطرف ساختن نیاز صنعتی کشور در کوتاه‌مدت مهم‌تر است یا نگهداشت ذخیره‌های استراتژیک زیستی در بلندمدت که می‌تواند در شرایط حساس نه‌تنها نسل فعلی را بلکه حتی نسل‌های آتی را نیز یاری کند! اگر امروز بهره‌برداری پایدار برایمان بی‌معنی است و با چشمان بسته به بهره‌کشی ناعادلانه روی آورده‌ایم، باید بدانیم روزی که بسیار هم دور نیست از این عملکرد خود پشیمان خواهیم شد.

*کارشناس محیط زیست

اعتماد