رنجنامه روزنامهنگاران ایران
شهروندان:
علی جنتی، وزیر فرهنگ کابینه اعتدالی، سرکشی به نهادهای فرهنگی کشور را با بازدید از مؤسسه فرهنگی – مطبوعاتی ایران آغاز کرد.
پیش از این، البته مدیران ارشد دولت، دیدارهای نغز و نافعی با نمایندگان شاخص عرصه فرهنگ و هنر ترتیب داده بودند که چشمنوازترین آنها، دیدار و رایزنی حجتالله ایوبی با پنج فیلمساز توانمند کشور بود اما نکته نو این است که دامنه دیدار با اهل فرهنگ، محصور به مدیران ستادی ارشاد نماند و کار تا آنجا بالا گرفت که حتی وزیر کشور هم در ضیافت سینماگران حضور یافت و برای اصلاح و ترمیم نابسامانیهای اجتماعی، دست طلب به سمت آنها دراز کرد. قطع نظر از اشتیاق وزرای دولت به اصحاب هنر، دولتمرد ارشد کابینه در حوزه فرهنگ وقتی نقشه حرکت خود برای بازدید از نهادهای فرهنگی کشور را طراحی میکرد، منزل اول را «ایران» قرار داد.
گزینش یک روزنامه برای افتتاح این تور فرهنگی، به خودی خود گویای آن است که در چشم دولت یازدهم، «رسانه» شأنی شایان دارد. چه بسا معنای مکتوم این انتخاب آن باشد که وزیر فرهنگ به نمایندگی از نهاد دولت، قصد دلجویی از جماعت خسته و افسرده حال روزنامهنگارانی را داشته که دستکم به قاعده ۸ – ۷ سال در کانون بیاعتنایی و شاید سوءظن قرار گرفته بودند، دیدار جنتی از «ایران»، افزون بر ترمیم و تقویت روانی اصحاب رسانه، برکات دیگری هم در پی دارد که میتوان از آن تحت عنوان «طراحی منشور رسانهای دولت یازدهم» یاد کرد. آنچه در دیدار وزیر با روزنامهنگاران «ایران» گذشت مجموعاً ترسیم هندسه عمل و جغرافیای اقدام مطبوعات میتواند باشد. مهمترین مؤلفههای این منشور رسانهای از این قرارند:
۱٫ پایبندی رسانهها به اصول استقلال حرفهای
۲٫ التزام به اخلاق به عنوان مرز غیرقابل عبور فعالیت
۳٫ پرهیز از تن دادن به رذائلی چون دروغزنی، تحریف و جعل واقعیات
۴٫ میل به سمت همه جانبهنگری، جامعیت و پاسخگویی به نیازهای متنوع مخاطبان
۵٫ تحکیم مناسبات متقابل ملت و دولت
۶٫ رعایت بیطرفی در نقل اخبار و پرهیز از جانبداریهای تعصب آلود جناحی
۷٫ تقویت نشاط اجتماعی و توزیع هنرمندانه امید در بدنه اجتماع
۸٫ دوری همزمان از بزرگنمایی و بیاعتنایی رسانهای
۹٫ متانت و آداب دانی در قبال همه جریانهای فرهنگی و سیاسی کشور
۱۰٫ جذب سرمایه نخبگانی کشور و هدایت نقدهای آنان به سمت حاکمیت
به این فهرست، البته عناوین و عبارات دیگری نیز میتوان افزود اما آنچه اهمیت دارد، دعوت یک دولتمرد از رسانهها برای رعایت بیطرفی است. گفتن ندارد که دولتها نوعاً خوش دارند رسانه را نهادی اساساً مدافع عملکرد خود تربیت کنند یا دستکم از میان رسانههای متکثر، یکی دو رسانه را اختصاصاً از آن خود کنند تا هر صبح و شام، خطبه به نام آن دولت بخوانند.
در سخن علی جنتی، اما به تکرار تأکید شد که نیابت مطلق یک روزنامه از دولت (ولو روزنامهای در تراز ایران) در حکم خدشه افتادن بر اعتماد عمومی مردم است و رسانهای قرین توفیق خواهد بود که دوگانه ملت- دولت را در طرحی هنرمندانه به شکلی متوازن پوشش دهد. سخن به اینجا که رسید، مهمان از کلاف متراکم اندوهی گره باز کرد که سالها اصحاب رسانه را در ایران آزار داده است.
رنجنامه وزیر، روایتی از تنگ چشمی مدیرانی بود که دست نجیب روزنامهنگاران را به اجبار، کج کرده بودند؛ بخل و قدرت پرستانی را شرح میداد که به روزهای عسرت، زبان پاک اصحاب رسانه را به گفتن سخن خلاف واقع الزام میکرد؛ شیطنت مدعیانی را فاش میکرد که با تکیه بر قدرت بیمهار، قلم قلندر روزنامهنگاران را زخم میزد و ایشان را خاضع میخواست. اکنون همه شادند که سایه آن مدعیان از سر اصحاب رسانه برداشته شده است. این شادی، عین فرخندگی است اما هنوز هم – جای افسوس است – که این سو و آن سو یکی دو روزنامه، یکی دو وبگاه، یکی دو رسانه کلان و فراگیر، منشور اقدام و بیانیه عملشان، تضییع سرمایههایی چون امیدواری و نشاط اجتماعی است. رنجنامه وزیر در باب رفتار این جماعت، برای همه وابستگان شریف خاندان مطبوعات آشناست.
جمال کاظمی
ایران