سیاست در انجمن صنفی روزنامهنگاران مصداق ندارد
شهروندان – افشین امیرشاهی*:
حدودسه هفته پیش1170 روزنامهنگار ازسراسرکشورنامهای را امضا کردندو ازحسن روحانی رئیس جمهوری خواستند که به وعده اش برای بازگشایی انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران عمل کند.تاکنون سابقه نداشته است که نزدیک به هزارودویست روزنامهنگار امضای شان را روی نامه ای بگذارندواین چنین براجرای خواسته ای پافشاری کنند.
وقتی چنین اتفاقی رخ میدهدوتعداد زیادی ازنویسندگان، روزنامهنگاران وصاحبان قلم که نام برخی ازآنها برای درخواست ازهرمقامی کفایت میکند،یک درخواست مشخص،قانونی و بحق دارند،خواسته یاناخواسته این مسئله به ذهن متبادر میشودکه نه تنهاشخص رئیس جمهور بلکه وزیران مرتبط باموضوع درخواست روزنامهنگاران یعنی وزیران اطلاعات، کاروارشادنیزبایدامضای شان راپای این نامه بگذارندودرجهت احقاق حق قانونی روزنامهنگاران کشور پیش قدم شوند.
امری که البته یک هفته پیش از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفت وایشان دریک حرکت مسئولانه وامیدبخش اعلام کردکه انجمن صنفی روزنامهنگاران میتواندنسبت به برگزاری مجمع عمومی اقدام کند.
اماچراانجمن صنفی روزنامهنگاران ایران که درسال ۸۸ وتوسط سعیدمرتضوی دادستان وقت پلمب شد،بعدازاین سالها هنوزدرمیان روزنامهنگاران کشورازاقبال ومحبوبیت برخورداراست وگذر زمان ازوجاهت این انجمن کم نکرده است.پاسخ به این سوال ساده است،انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران همان طورکه ازنامش بر میآیدیک انجمن صنفی است.انجمنی که هیچ گاه واردفعالیت های سیاسی نشدوالبته درمقابل فشار های سیاسی نیزسرخم نکردوازاصول ومواضع خودش پاپس نکشید.
اگر برگردیم به سخنان علی جنتی وزیر ارشاد در باره انجمن صنفی روزنامهنگاران ولزوم برگزاری مجمع عمومی انجمن صنفی، میبینم که همزمان هجمه سنگینی به انجمن آغاز شد.به طوری که حتی تلویزیون هم به کمک مخالفان انجمن صنفی آمده وباتولید برنامه ای یک طرفه و بی آن که دست کم از یک نفر از میان ۱۱۷۰ نفری که نامه درخواست بازگشایی انجمن راامضا کرده اندنظرخواهی کند،برفشارهای سیاسی برای جلوگیری ازبازگشایی انجمن افزوده است.
اما حرف همه مخالفان تنها یک کلمه است،انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران به فعالیت های سیاسی پرداخته است.درحالی که تا این لحظه هیچ مصداقی برای فعالیت های سیاسی انجمن مطرح نکرده اند.راز محبوبیت انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران هم همین است،انجمن صنفی درچارچوب اساسنامه ووظایف قانونی و حرفه ای خودتنها کا ر صنفی کرده است.
در واقع انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران در چارچوب مفاد اساسنامه خود عمل کرده که میثاق روزنامهنگاران تلقی میشود و در مقابل هیچ دخالتی را درنحوه اداره امورانجمن برنتافته وبرتامین منافع صنف تاکید داشته است.ازهمین زاویه است که برخی فعالیت های صنفی انجمن مانندمخالفت باتعطیلی های پی در پی روزنامهها وبیکار شدن روزنامهنگاران،حمایت بی منت ازروزنامهنگاران،صدور اطلاعیه درباره امنیت شغلی واستقلال حرفه ای روزنامهنگاران ومواردی از این دست راکارسیاسی تعریف کرده اند.
غافل ازاین که وظیفه صنف همین است،دفاع و حمایت ازصنف خودش و تلاش برای ارتقای وضعیت آنها.درعین حال منتقدان دربرچسب سیاسی زدن به انجمن،انتقادهایی هم درباره اطلاعیه های انجمن با موضوع توقیفها و بازداشت های گذشته مطرح کرده اند.درحالی که انجمن صنفی درهیچ ائتلاف انتخاباتی شرکت نکرده و اطلاعیهها نیزدردفاع از امنیت شغلی و استقلال حرفه ای اعضایش بوده است.درواقع کارصنفی را برمبنای دفاع از حق و حقوق هم صنفان میسنجند.
ازهمین زاویه است که انجمن صنفی درچارچوب اساسنامه اش عمل کرده وانجمن های منتقد که نتوانستندفراگیربشوندشایداین اصل مهم را فراموش کرده باشند.انتقاددیگری که گاهی مطرح میشوداین است که اعضای هیات مدیره ویابرخی ازاعضای انجمن،شخصیت هایی سیاسی هستندویابرخی اظهارنظرها ومطالب شان رنگ وبوی سیاست میدهد.
خب وقتی یک انجمن صنفی توانسته باشد از بدو تاسیس در یک رویه صعودی هم صنفان خودش را جذب کندوبین آنها از مقبولیت برخوردار باشدتاجایی که تعداد اعضایش را به ۶ هزار نفر برساند،همین مسئله نشان دهنده این است که تفکیک بین فعالیت های صنفی وعلایق شخصی نمایندگان روزنامهنگاران در صنف صورت گرفته است اگر مرزبندی مشخصی بین وظایف صنفی وعلایق شخصی انجام شودکه البته کارآسانی هم نیست وگرایش های سیاسی را در تصمیم گیریهای صنفی دخالت ندهیم،درچنین شرایطی است که فعالیت هایمان درخارج ازانجمن صنفی از قدرت تاثیر گذاری انجمن واعتبارآن کم نخواهدکرد.اگر غیر از این بوددراین سالها که فعالیت انجمن متوقف شده است حداقل همان انجمنی که به لطایف الحیل فراوان تلاش فراوان داشت که جاپای انجمن صنفی روزنامهنگاران بگذارد ودست برقضا اسمش را هم ماننداسم انجمن انتخاب کرده است، میتوانست فراگیر شودواز اقبال روزنامهنگاران برخوردار شود.
نه این که همیشه نگران باشندجایشان باگشایش دوباره خانه واقعی روزنامهنگاران تنگ شود.به هرحال نبودانجمن صنفی روزنامهنگاران ایران به عنوان انجمنی فراگیرکه بین روزنامهنگاران مشروعیت و مقبولیت دارد،شرایطی رافراهم میکندکه بخش های دولتی،عرصه رسانه رامحل تاخت وتازخودقرار دهندوتصمیم هایی مانندصدورپروانه خبرنگاری،تشکیل انجمن های روزنامهنگاری خودساخته ودولتی وتلاش برای دولتی کردن روزنامهنگاری رادردستورکارشان قرار دهند.درحالی که حضور یک انجمن مستقل که از پشتوانه رای هم صنفان خودش برخوردارباشدبه طور قطع مانع مستحکمی درمقابل این شیوه های ماجراجویانه خواهد بود.
درعین حال انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران درسال هایی که فعالیت میکردبارهها وبارهها محل حل اختلافات کارفرمایان وروزنامهنگاران بوده است.اما دراین سالها هیچ نهادی نتوانست این مهم را انجام دهدواین وظیفه مسکوت مانده انجمن را دنبال کند.نکته پایانی این که براساس تفاهم سه وزارتخانه فرهنگ و ارشاداسلامی،اطلاعات وکارورفاه اجتماعی،انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران میتواندمجمع عمومی برگزارکند.
مهم ترین کاری هم که در دستورکارانجمن قرار دارد،برگزاری انتخابات هیات مدیره جدیدواصلاح اساسنامه است. البته چون انتخابات انجمن درسال های گذشته برگزارنشده است مطابق قانون،آخرین هیات مدیره مسئول برگزاری انتخابات جدید است.بنابراین امید میرودبانظارت وزارتخانه های ارشاد و کار مجمع عمومی انجمن برگزار شودوروزنامهنگاران به نمایندگان خودشان برای حضوردرجایگاه هیات مدیره و بازرسان انجمن رای دهندوخیلی زودشاهدفک پلمب خانه روزنامهنگاران کشور باشیم.
* بازرس و عضو علی البدل انجمن صنفی روزنامهنگاران
قانون