دو راهی ثبت نام یا انصراف چرا؟
شهروندان:
با گذشت 3 روز از آغاز ثبتنام مرحله دوم هدفمندی یارانهها، شواهد و قرائن نشان میدهد که مردم در میانه تقاضای دریافت یارانه نقدی یا انصراف از آن با پارهای مشکلات مواجه هستند. دولت بنا را بر این گذاشته که در مرحله دوم هدفمندی با توزیع عادلانه یارانهها به 3 امر مهم یعنی به تحول در بیمه همگانی و کاهش هزینه بهداشت، سلامت و افزایش سهم اقشار محروم یا فرودست و بالاخره کمک به حوزه تولید مبادرت کند.
نباید از نظر دور داشت که دولت در مأموریت خطیر اصلاح نظام یارانه، مجری قانون مصوب مجلس است، قانونی که در مرحله اجرا توسط دولت پیشین از مسیر اصلی خارج شد و اکنون دولت یازدهم باید این راه پرخطا را تصحیح کند.
نخستین واقعیتی که دولت روحانی اکنون با آن مواجه است، اینکه تحقق اهداف قانون یارانهها مشروط به حمایت مردم از شکل جدید هدفمندی و کاهش داوطلبانه متقاضیان یارانه نقدی است. لکن به نظر میرسد ابعاد این موضوع مهم آنگونه که ضرورت دارد، شفاف و روشن از سوی نهادهای متولی و رسانهها برای مردم تبیین نشده است. در این زمینه چند نکته را میتوان مطرح کرد:
۱- ثبتنام یارانهها در حالی چند روز پس از بازگشت مردم از تعطیلات نوروزی کلید خورد که زمینه اطلاع رسانی متناسب با این اتفاق بزرگ فراهم نشد. در ایام تعطیلات، صدا و سیما از سر رفع تکلیف اقدام به انتشار زیرنویسهایی در شبکههای مختلف کرد که به جای پاسخ به سؤالهای مردم، حتی مطالبات به دور از واقعیت و غیرقابل اجرا را دامن میزد. تب بحث یارانه در حالی گستره ایران را فرا گرفته که در رسانه اصلی اتفاق خاصی به چشم نمیخورد. کمترین انتظار این است که در این فرصت صدا و سیما به تریبونی برای بیان نظرات و دیدگاههای کارشناسان و کالبدشکافی حقیقی این موضوع و ضرورت اصلاح میراث ناگوار بر جای مانده از مرحله اول هدفمندی یارانهها تبدیل شود. گویی صدا و سیما با ضرورتهای انصراف غیرنیازمندان از دریافت یارانه، به مانند سایر آگهیهای تجاری برخورد کرده است. حال آنکه دولت مجری قانونی است که مجلس آن را مصوب کرده و همه کارشناسان و دلسوزان کشور اجرای مؤثر و مطابق قانون را از قوه اجرایی مطالبه میکنند.
۲- در حال حاضر اجماع کمنظیری بین کارشناسان، فعالان اقتصادی، تولیدگران، نخبگان و بسیاری از مردم درباره راه اشتباه مرحله اول هدفمندی شکل گرفته شده که البته بسیاری از این اشتباهات از همان ابتدای اجرای قانون هدفمندی در زبان هشدار کارشناسان جاری شد، اما مورد توجه دولتمردان وقت قرار نگرفت. تبعات سنگین آن خطای بزرگ ایجاب میکند که اکنون همه نهادها اعم از دولت، مجلس، رسانهها و سایر نهادهایی که مستقیم یا غیرمستقیم با این موضوع مهم و ملی مرتبط هستند، لحظه به لحظه، گامهای دولت و مجلس در پیشبرد مرحله دوم هدفمندی را رصد کنند و هر اشتباه یا غفلتی را تصحیح کنند.
در این برهه، مهمترین پرسش مردم آن است که چرا باید ثبتنام کرد و چرا باید انصراف داد و تبعات و مزایای هر کدام چیست؟ بعید نیست که شماری از مردم که در بخشهای غیردولتی اشتغال دارند و در واقع حقوقبگیر دولت نیستند، تمایل به انصراف داشته باشند، اما در اثر نبود اطلاعرسانی مناسب یا مطرح شدن نگرانی از مسائل غیرواقعی مثل قرار گرفتن در فهرست افراد پردرآمد مالیاتی اقدام به ثبتنام نمایند. طبیعی است که در نبود اطلاعرسانی شفاف بسیاری از افراد غیر نیازمند ترجیح دهند جانب احتیاط را گرفته و به ستاد ثبتنام بروند تا به اصطلاح نقد را از دست ندهند.
۳- آنچه از ۳ روز گذشته برمیآید اکنون ثبتنام از متقاضیان یارانه نقدی موضوع اول کشور است، اما موضوع اصلی برخی نهادهای دولتی و غیردولتی و تریبونها بخصوص صدا و سیما نیست، حال آنکه اهمیت این مسأله کمتر از برگزاری یک انتخابات بزرگ نیست، زیرا مثل انتخابات تمام مردم باید نسبت به دو گزینه «تقاضا» یا «انصراف» تصمیم بگیرند. هر یک از انتخابهای آنها تعیینکننده مسیر مهمی در کشور خواهد شد. به عنوان مثال فرق بسیاری بین انصراف ۱۰ درصدی یا ۵۰ درصدی از حیث تأثیر آن بر سرنوشت تولید داخلی، نرخ تورم و… وجود دارد. همانطور که انتخاب یک رئیس جمهوری با تفکر اعتدالی یا افراطی در سرنوشت مردم تعیینکننده است.
به راستی رسانهها، دولتمردان، نهادها و کارشناسان با موضوع انتخابات چگونه برخورد میکنند؟ آیا کفایت میکند که در روزهای ثبتنام مردم، صدا و سیما اطلاعرسانی خود را به زیرنویسهایی به محوریت «نیازمند بودن» و «متقاضی بودن» شرط ثبتنام است، محدود کند؟
آیا این جمله کلی پاسخ مناسبی برای سؤالهای پرشمار مردم است؟ بدیهی است اگر اقشار و طبقات مختلف جامعه نتوانند ابهامات خود را برطرف کنند ترجیح میدهند که در این مرحله ثبتنام کنند و در این صورت چگونه میتوان با فراغ بال به انتظار تحقق وعدههایی نشست که دولتمردان داده و صدا و سیما نیز در هفتههای اخیر آن را منعکس و حتی تشدید کرده است.
۴- به رغم بحثهای طولانی چند ماه اخیر، هنوز متأسفانه الگوی مطلوبی برای روشنگری مردم در تعیین نیازشان به یارانه و مزایای انصراف از دریافت آن شکل نگرفته است. حال سؤال این است که چه باید کرد؟ به نظر میآید هنوز هم دیر نشده است، دولتمردان در فرصت باقیمانده باید تلاش کنند با حضور مدام و پرشمار در برنامههای مختلف رادیو و تلویزیونی از طریق گفتوگوهای مستقیم با مردم، پاسخ به پرسشهای پیامکی، مناظره با کارشناسان و تشریح تبعات ثبتنام همگانی یا مزایای انصراف، تصویر روشنی از چشمانداز آتی کشور ارائه کنند تا شهروندان هم بتوانند در فضایی به دور از ابهام نسبت به ثبتنام یا عدم ثبتنام تصمیم بگیرند.
۵- در لابهلای بحث رسانهای یارانهها شاهد کجسلیقگیهایی هم هستیم، از جمله اینکه در روزهای اخیر برخی رسانههای خبری کمکهای خارجی ایران به مناطق جنگزده و بحرانزده را برجستهتر از قبل منعکس کردند. این برجستهسازی با هر هدفی که باشد، موجب سوءتفاهم جدی درباره موج انصراف از یارانهها شده است. با اینکه کمکهای مردمی و دولتی ایرانیان به مردم نیازمند یا بحرانزده کشورهای دیگر جزئی از اصول انسانی و اخلاقی سیاست خارجی کشور محسوب میشود، اما انتخاب زمان و نحوه پخش این خبرها و تبدیل آن به گزارشهای اصلی و محوری رسانههای بزرگ و کوچک منتقد دولت، در خوشبینانهترین برداشت، نوعی کجسلیقگی است.
به هر روی برای برداشتن یک گام موفق در ایستگاه ثبتنام از متقاضیان یارانه نقدی، لاجرم باید نوعی همسویی بین صاحبان تریبونها، دولتمردان و سایر نهادها در امر خطیر اطلاعرسانی مطلوب برای مرحله دوم هدفمندی یارانهها پدید آید.
حسن وزینی
ایران