ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

آزادسازی یک‌میلیاردمترمکعب آب

شهروندان- امیر محمدی‌نژاد*:
بی‌تردید عملکرد بالا و صرفه‌جویی قابل ملاحظه در حجم آب مصرفی، مهم‌ترین مزیت تولید در محیط گلخانه است. این مزیت به‌ویژه در ایران که به‌لحاظ جغرافیایی در منطقه خشک و نیمه‌خشک واقع شده و با معضل بهره‌برداری بی‌رویه از سفره‌های آب زیرزمینی مواجه است، بسیار حایزاهمیت است. هرچند تولید محصولاتی همگن، باکیفیت و مطابق با سلیقه بازار در خارج از فصل تولید نیز از دیگر مزایای این نوع کشت محسوب می‌شود.

بر اساس آمار رسمی منتشرآبه توسط وزارت جهاد کشاورزی در سال ۱۳۹۱ از مجموع ۵/۷هزارهکتار مساحت گلخانه‌های کشور، حدود ۲/۴هزارهکتار آن (معادل۶۰-۵۵ درصد) به کشت خیار، ۱۵درصد به کشت گوجه‌فرنگی و مابقی به تولید گل‌ها و گیاهان زینتی و محصولاتی مانند توت‌فرنگی، فلفل و بادمجان اختصاص داشته است.

سطح زیرکشت خیار در فضای باز، موسوم به خیار رسمی نیز در سال یادشده حدود ۷/۶۳هزارهکتار، یعنی حدود ۱۶برابر مساحت گلخانه‌های خیار بوده است. در حالی که متوسط عملکرد تولید خیار در فضای باز نزدیک به۴/۲کیلوگرم/مترمربع و در گلخانه‌ها حدود ۷/۱۷کیلوگرم/مترمربع (بیش از ۴/۷برابر) است. همین عملکرد بالا باعث شده حجم آب مصرفی که برای تولید یک‌کیلو خیار رسمی (فضای باز) حدود ۵۰۰ لیتر (معادل ۳۶۰ بطری آب ۵/۱لیتری) است، در تولید خیار گلخانه‌ای به کمتر از یک‌دهم (حدود ۴۰ لیتر) تنزل یابد.

پتانسیل صرفه‌جویی در منابع آب و زمین: با یک حساب سرانگشتی می‌توان دریافت که درصورت حمایت و توسعه از کشت محصولات گلخانه‌ای و فراهم کردن زمینه لازم برای بهره‌مندی کامل از ظرفیت بالقوه و بالفعل آنها، فقط از طریق جایگزینی خیار گلخانه‌ای به‌جای خیار رسمی بدون کاهش مقدار تولید، امکان آزادسازی بیش از ۵۵هزارهکتار زمین (معادل ۹۰درصد وسعت تهران بزرگ) و ۷۰۷میلیون‌مترمکعب آب فراهم می‌شود.

لازم به ذکر است، این حجم آب معادل کل مقدار آب مصرفی سالانه ۸میلیون شهروند تهرانی و بیش از مجموع ذخایر اسمی سدهای لار، لتیان و کرج است. روشن است درصورت جایگزینی تولید گلخانه‌ای سایر محصولات، پتانسیل لازم برای صرفه‌جویی یک‌میلیاردمترمکعب آب در بخش کشاورزی آن‌هم با تکنولوژی نه‌چندان مطلوب فعلی گلخانه‌های کشور وجود دارد.

دلایل عدم توسعه مناسب کشت گلخانه‌ای در ایران: از آنجایی که تکنولوژی تولید در گلخانه‌ها در مقایسه با فضای باز از نوع سرمایه‌بر (Capital intensive) آب‌اندوز (water Saving) است و با عنایت به‌ گران‌بودن سرمایه در ایران و رایگان‌بودن تقریبی آب کشاورزی، تولید در فضای باز ارزان‌تر و به صرفه‌تر از گلخانه‌ها تمام شده و در نتیجه انگیزه اقتصادی لازم برای بهره‌گیری کامل از ظرفیت گلخانه‌های موجود یا احداث گلخانه‌های جدید وجود نخواهد داشت.

بدیهی است اتخاذ این رویکرد غیراقتصادی در ۵۰سال گذشته، باعث شده الگوی کشت محصولات کشاورزی به‌گونه‌ای شکل بگیرد که تولید سرانه محصولات آب‌بری مانند خیار (۳۰کیلوگرم/نفر)، هندوانه، طالبی و امثالهم که جایگاه چندانی نیز در سبد امنیت غذایی خانوارها ندارند، در کشور خشک و نیمه‌خشک ایران‌زمین بیش از ۲/۵برابر نُرم جهانی آن باشد.

هرچند به نظر می‌رسد ضایعات بالا، ماندگاری پایین این محصولات و سرانه مصرف آن تفاوت زیادی با میانگین جهانی نداشته باشد. لذا اصلاح مدیریت تقاضای منابع آب در کشاورزی صرفا در گرو اصلاح قیمت نسبی عوامل تولید، یعنی سرمایه و آب در بلندمدت و محدودکردن برداشت از منابع آب زیرزمینی در کوتاه‌مدت است.

پیشنهادات: لذا به مسوولان وزارت جهاد کشاورزی و نیرو توصیه می‌شود، با کنارگذاشتن ملاحظات سال‌های قبل و بهره‌گیری همزمان از ابزارهای قیمتی (نظیر سهمیه‌بندی آب، واقعی‌کردن قیمت آب و درصورت امکان تشکیل بازار آب کشاورزی) و غیرقیمتی (مانند تجهیز چاه‌ها به کنتور حجمی، نظارت و کنترل دقیق و مستمر بر میزان برداشت از منابع آب زیرزمینی) به‌سمت مدیریت بهینه تقاضای آب حرکت کنند.

امید است متولیان امر با اتکا بر خداوند متعال و احساس مسوولیت در قبال نسل‌های آینده، با برنامه‌ریزی، فرهنگ‌سازی و سیاستگذاری مناسب، مانع از تخریب بیشتر منابع آب زیرزمینی و نابودی حیات (علاوه بر کشاورزی) در آن دسته از دشت‌ها و حوضه‌های آبریز شوند که باوجود برداشت بی‌رویه، هنوز آب‌های زیرزمینی آن شور نشده و زمین‌های کشاورزی آن نشست نکرده است.

 *استادیار اقتصاد کشاورزی دانشگاه آزاد

شرق

برچسب‌ها : ,