فرهنگسازی، راه مقابله با کاهش جمعیت
شهروندان:
ابراز نگرانیهائی که این روزها از تغییرات هشدار دهنده در ترکیب جمعیتی کشور و اصولاً در مورد منفی شدن نرخ رشد جمعیت صورت میگیرد، از اهمیت زیادی برخوردار است.
متأسفانه طی دهههای ۷۰، ۸۰ و ۹۰ سیاست کنترل جمعیت که سیاستی کاملاً غلط بود همراه با تبلیغاتی وسیع و پشتوانههای قانونی و سیاسی و با برخورداری از امکانات کشور اجرا شد و آنچه امروز مشاهده میشود میراث آن سیاست غلط است.
آمارهائی که امروز منتشر میشوند واقعاً تکان دهنده هستند و اگر اقدام حساب شدهای صورت نگیرد، تهدید بزرگی در راه است. اکنون بیش از هر چیز به خط پیر شدن جمعیت کشور اشاره میشود که البته درست است کما اینکه منفی شدن نرخ رشد نیز یک خطر است، ولی خطرهای بزرگتری نیز وجود دارند که برای مقابله با آنها باید فکری کرد.
این خطرها یکی نفوذ “فرهنگ فرزند کمتر” در روح و جان مردم است و دیگری تغییرات عمدهایست که در توازن جمعیتی به نفع اقلیتهای دینی و اقلیتهای مذهبی پیش آمده و درحال گسترش است.
آمارها میگویند در طول سه دهه گذشته درحالی که تبلیغات پرحجم ضرورت کاهش جمعیت براساس شعار ا نحرافی “فرزند کمتر زندگی بهتر” در بخش اکثریت جامعه همین شعار را به یک فرهنگ تبدیل کرد و نرخ رشد جمعیت را به حدود یک درصد کاهش داد، در میان اقلیتهای مذهبی به دلیل اینکه آنها به این شعار و این سیاست عمل نکردند نرخ رشد جمعیت به حدود ۵۰ درصد افزایش یافته است. وضعیت در میان اقلیتهای دینی هر چند تا این میزان حاد نیست ولی آنها نیز از رشد مثبت قابل ملاحظهای برخوردار بودند.
توجه به بخشی از آماری که هفته گذشته مدیرکل فناوری، اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در مورد مناطق برخوردار از رشد بیشتر موالید ارائه کرده، میتواند روند استمرار این وضعیت را گوشزد کند. وی در عین حال که گفته است در سال گذشته یک میلیون و چهارصد و هفتاد و یک هزار و ۸۳۳ واقعه ولادت در کشور به ثبت رسیده، بلافاصله این نکته را نیز اضافه کرده است که استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و هرمزگان (که از بیشترین جمعیت اقلیتهای مذهبی برخوردار هستند) در ثبت موالید پیشتازند بطوری که نرخ ولادت به ثبت رسیده در این استانها به ترتیب ۳۵/۹، ۲۵/۴ و ۲۳/۶ در هزار بوده است درحالی که ارقام ثبت ولادت در استانهای گیلان، مازندران و تهران به ترتیب ۱۳، ۱۴/۴ و ۱۴/۹ بود (روزنامه جمهوری اسلامی ۹۳/۲/۱۶ صفحات ۱ و ۱۲)
هر چند عواملی از قبیل افزایش نرخ طلاق و افزایش سن ازدواج، که خود دلایل ویژهای دارند، در منفی شدن نرخ رشد جمعیت تأثیر گذارند ولی مهمتر از اینها همان دو عامل است که به آنها اشاره کرده ایم. مدیر کل فناوری، اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در ادامه گزارش خود گفته است در سال ۹۲ میزان طلاقها ۳/۲ نسبت به سال قبل افزایش داشته و سن ازدواج ۸۶ درصد از مردان در سنین بین ۲۰ تا ۳۴ سالگی و ۸۵ درصد از زنان در سنین بین ۱۸ تا ۲۹ سالگی انجام میشود. این تأخیرها قطعاً در کاهش جمعیت مؤثرند ولی نکته نگران کننده اینست که در مورد همین افراد نیز به دلیل آنکه تحت تأثیر فرهنگ غلط “فرزند کمتر، زندگی بهتر” قرار دا رند، ماجرای کاهش موالید به نحو دیگری جریان مییابد.
در دو سال اخیر بعد از آنکه رهبر معظم انقلاب، اشتباه بودن سیاست کنترل جمعیت را اعلام کردند، اقداماتی برای بازگشت به مسیر صحیح در مورد سیاست جمعیتی کشور صورت گرفته و کارهائی نیز درحال انجام است ولی هنوز تغییر اساسی در روند خطرناکی که در اثر سیاست غلط کنترل جمعیت در جامعه پدید آمده مشاهده نمیشود.
روزنامه جمهوری اسلامی از همان آغاز اجرای سیاست کنترل جمعیت در سه دهه قبل، انحرافی بودن این سیاست را در قالب صدها مقاله، گزارش و مصاحبه با صاحبنظران، گوشزد کرد و بر نادرست بودن آن پافشاری نمود ولی نه تنها گوش مسئولان بدهکار هشدارها نبود بلکه به نحوی مسئولان روزنامه را به جمود و عدم درک واقعیتها متهم میکردند! اکنون خدا را شکر میکنیم که سرانجام، انحرافی بودن سیاست کنترل جمعیت بر مسئولان نیز مبرهن شده ولی باز هم هشدار میدهیم که جبران خسارتهای ناشی از این سیاست، تلاشها، سرمایه گذاریها و کارهای فرهنگی زیادی را میطلبد.
برای جا انداختن سیاست کنترل جمعیت و تبدیل کردن آن به یک فرهنگ، امکانات زیادی صرف شد، صدا و سیما با تمام توان و ظرفیت خود عمل کردند، عناصر ویژهای – که همان زمان به مأموریت داشتن آنها اشاره کردیم – برای فرهنگ سازی در این زمینه به صحنه آمدند، قوای مقننه و مجریه بیدریغ برای هرچه قویتر اجرائی شدن این سیاست عمل کردند… و سرانجام جامعه ما به وضعیتی مبتلا شد که امروز به عنوان یک تهدید از آن یاد میشود.
راه چاره، تغییر فرهنگ غلط موجود به فرهنگ فرزند بیشتر به تناسب مقدورات خانوادههاست. سیاست صحیح اینست که هر خانوادهای به تناسب مقدوراتی که برای تأمین نیازهای تغذیه سالم و تربیت فرزندان دارد، صاحب فرزندانی شود که بتواند آنها را با کارآمدی لازم به جامعه تحویل دهد. رسیدن به این هدف، نیازمند “فرهنگ سازی” است.
به اقلیتهای مذهبی و دینی نمیتوان گفت دست از اعتقادات خود بردارند ولی اکثریت را میتوان نسبت به آثار زیانبار “فرهنگ کنترل جمعیت” هوشیار کرد و “فرهنگ فرزند بیشتر” را جایگزین آن ساخت. برای آنکه این سیاست با موفقیت قرین شود، دولت باید تلاشهای حساب شدهای در جهت حل مشکلات اقتصادی، تأمین رفاه خانوادهها و در نظر گرفتن عوامل تشویقی به عمل آورد. تنها در این صورت است که تهدید کنونی را میتوان خنثی کرد.
جمهوریاسلامی