به لحاظ تامین داروی بیماران سرطانی هماکنون وضعیت بهتر از گذشته است
شهروندان:
دکتر حبیبالله محمودزاده، رییس بخش کنسر بیمارستان امام خمینی و جراح متخصص سرطان و همچنین عضو هیات علمی جراحی دانشگاه علوم پزشکی تهران است.
با وی درخصوص وضعیت فعلی بیماران سرطانی، وضعیت درمانی و داروهای آنها پس از فشارها و محدودیتهای دو، سه سال اخیر، وضعیت بیمههای پوششدهنده بیماران سرطانی، طرح بیمه سلامت و وضعیت حمایت از آنها گفتوگو کردیم.
- در ابتدا کمیانستیتوکنسر بیمارستان امام خمینی را معرفی کنید.
نخستین، بزرگترین، تخصصیترین و پیشروترین مرکز مراقبت و درمان بیماران سرطانی متعلق به مرکز انستیتو کنسر (سرطان) بیمارستان امام خمینی است. این مرکز شامل بخشهای جراحی، شیمی درمانی، رادیوتراپی، ژنتیک، پاتولوژی، طب تسکینی و درمانگاههای مختلف من جمله کلینیک پستان است. تعداد بیماران سرطانی که به این مرکز مراجعه میکنند بسیاربالاست. اما این به آن معنی نیست که الزاما همه بیماران سرطانی کشور برای درمان به اینجا میآیند بلکه برای انواع اقداماتی که جهت درمان سرطانهای مختلف انجام میشود به اینجا مراجعه میکنند. اینجا در واقع مرکز ریفرال است. بیمارانی با انواع سرطان در اینجا تحت جراحی یا سایر اقدامات ازجمله شیمی درمانی، رادیوتراپی و توانبخشی، ادامه درمان میشوند. اما در سایر مراکز سرطانی کشور که شامل همه مراکز دولتی و دانشگاهی کشور میشود، ممکن است همه این بخشهای مورد نیاز و امکانات در یکجا موجود نباشد. گاهی اوقات به دلیل پیچیده بودن نوع بیماری، سایر مراکز بیماران سرطانی خود را به مرکز ما جهت درمان میفرستند.
- ظرفیت پذیرش بیماران سرطانی دراین بیمارستان چه میزان است؟
به لحاظ ظرفیت پذیرش محدودیتی نداریم. بهتراست عنوان شود لیست عملهای ما چه وضعیتی دارد و چه میزان طول میکشد تا نوبت به جراحی بیماران برسد. بر اساس نوع عمل با توجه به اقدامات دیگری که از قبل انجام شده، به صورت میانگین هر بیمار باید دو تا سه هفته منتظرجراحی بماند. به لحاظ تعداد بیمارانی که دراین مرکز رادیوتراپی میشوند نیز تعداد بسیار بالاست. باز هم بستگی به زمان و نوع بیماری دارد.
بر اساس نوع جراحی و اقدامات انجام شده روی هرفرد میتوان گفت گاهی به مدت یک ماه الی یک ماه ونیم بیمار باید در نوبت جراحی باشد. به لحاظ تخت، بستری دربخشهای مردان و زنان چیزی حدود ۲۰۰تخت داریم. علاوه برآن یک کلینیک مراجعه درمانی داریم که بیماران به صورت سرپایی ویزیت میشوند. یک بیمارستان۵۴۰ تختخوابی جدید نیز در حال ساخت است و به بخش سرطان اضافه خواهد شد که امکانات مرکز را بسیارگسترده خواهد کرد. در این فرصت از خیرین محترم مستدعی هستم همانطور که تاکنون به ما کمک کردند تا خدمات ما به بیماران سرطانی با کیفیت بهتری ارائه شود، در جهت ساختن این مرکز جدید نیز دست ما را بگیرند تا بیمارستان جدید انستیتوکنسر هرچه زودتر به بهرهبرداری برسد.
- آیا بیمارانی دارید که به مدت چند ماه بستری شوند؟ با وجود اینکه ظرفیت تختهای شما در حال حاضر کم است.
خیر بیمارانی که چندین ماه بستری شوند نداریم. ممکن است استثنائا بیماری باشد که نوع سرطانش پیچیده باشد و چندین جراحی سنگین و پشت سرهم داشته باشد و مدت طولانیتری بستری شود اما بسیاری از بیماران سرطانی به مدت طولانی بستری نمیشوند. یک بخش با عنوان درمانگاه تسکینی داریم که مخصوص نگهداری از بیمارانی است که دردهای خیلی سختی دارند و در منزل نگهداری از آنان دشواراست.
- آقای دکتر! بحثی که ظرف ماههای اخیر در رسانهها تحت عنوان سونامی سرطان در کشور فراگیر شده چه میزان صحت دارد؟ با توجه به اینکه وضعیت زندگی جدید، موضوع آلودگی هوا و پارازیتها و امواج در کلانشهرها تبدیل به معضل بزرگی برای سلامتی مردم شده و از سوی دیگر تغییر نوع تغذیه مردم که خود باعث افزایش میزان سرطان شده است. آیا واقعا سونامی سرطان در راه است؟
اینکه واقعا سونامی وجود خواهد داشت یا خیر مستلزم یک آمارگیری دقیق در این زمینه است. اما پیشبینی این است که احتمال بروز سرطان ظرف سالهای آینده بسیار بیشتر خواهد بود. همین مواردی که شما اشاره کردید و زندگی شهرنشینی و تغییر سبک زندگی مردم که خاصیت زندگی مدرن است، همه پیامد بروز و افزایش سرطان است. از سوی دیگر اتفاق دیگری هم رخ داده است. سطح بینش و آگاهی مردم به دلیل افزایش اطلاعرسانی رسانههای مجازی و اینترنت بسیارگسترش یافته است. در واقع مردم در گذشته مبتلا به انواع سرطانها میشدند اما یا مطلع نبودند یا اهمیت چندانی به پیشگیری ازاین بیماری نمیدادند ولی در حال حاضر وضعیت تغییر کرده. بیمار با کوچکترین علامت مثلا تغییر رنگ خال به بیمارستان مراجعه میکند و این سطح آگاهی بسیار خوب است.
براین اساس تعداد موارد جدیدی که سالانه به عنوان سرطان تحت عنوان سیستمهای غربالگری کشف میشوند، هم به دلیل افزایش آگاهی مردم است و هم به دلیل پیشرفتهایی که در سیستم پزشکی و غربالگری رخ داده است. به همین دلیل موارد جدید سرطانی را زودتر از حد پیشرفت بیماری کشف میکنیم. در نتیجه همین افزایش آگاهی و مراجعههای بیشتر باعث میشود تعداد بیماران کشف شده سرطانی هم افزایش پیدا کند.
- با همه این اوصاف اما ما جزو نخستین کشورهای دارای سرطان در سطح دنیا هستیم و این موضوع قابل توجه و خطرناکی به لحاظ میزان مرگ و میر در این عامل بیماری است.
در سایر نقاط دنیا هم میزان سرطان کم نیست. منتها آنها بیش از ما توانستهاند شدت رشد برخی سرطانها را کنترل کنند. مثلا در امریکا تا حدود بسیار زیادی توانستهاند با کنترل بهتر این بیماری میزان آن را کاهش دهند. به عنوان مثال در مورد سرطان معده آگاهیهایی به مردم دادهاند که چه عواملی باعث بروز این نوع سرطان میشود و باعث کنترل نسبی این بیماری شده است. هماکنون این آگاهی در میان مردم ایران هم وجود دارد. اما از آنسو عوامل دامن زننده به سرطان هم در حال پیشروی است. مسائل روحی روانی، آلودگی هوا، رژیمهای غذایی پرنمک، افزایش جمعیت و همچنین مهاجرت از روستا به شهر نیز باعث افزایش تعداد کسانی شده که سرطان میگیرند. اما اگر بخواهیم عامل خاصی را عنوان کنیم که به آن دلیل سرطان درکشورما اینقدر گسترش یافته و جزو رتبههای نخست دنیا شده است، نمیتوان پاسخ دقیقی داد و اینکه جزو رتبههای نخست دنیا هستیم صحیح نیست.
- در واقع میزان کنترل سرطان در کشور ما نسبت به دنیا کمتراست.
این موضوع نیاز به بررسی و تحقیقات بسیار پیشرفتهیی دارد. ما متاسفانه در این سیستم ضعیف هستیم. نه اینکه اقدام خاصی انجام نداده باشیم. اقداماتی جهت ثبت سرطان در کشور انجام شده اما امکانات اطلاعرسانی و ثبت این موضوع در کشور بسیارضعیف است. کشورهای بسیار پیشرفته دنیا آمار به روز و دقیقی در مورد تعداد بیماران سرطانی به تفکیک هرنوع سرطان دارند ولی ما چنین آماری به دلیل نبودن اطلاعات همهجانبه در ایران نداریم.
- به همین دلیل ظرف دو، سه سال اخیر آمارهای متناقض ۷۰، ۸۰ و۹۰هزار مورد جدید سرطان ثبت شده در کشوراعلام میشود. در نهایت کدام رقم صحیحتر است؟
می توان گفت میانگین بین ۷۵تا ۹۰هزارنفر است. این موضوع به دلیل همان ضعف سیستم اطلاعرسانی و ثبت دقیق تعداد بیماران سرطانی است. به عنوان مثال در برخی نقاط دورافتاده بیماری سرطان کشف نمیشود اما به دلیل همان ضعف، ثبت آن بیماری درآن نقطه دشوار است. یکی دیگر از دلایلی که ضعف اطلاعرسانی و ثبت نوع بیماری داریم، به این علت است که مثلا بیماری فوت میکند ومرگ او علت پیچیدهیی دارد. جهت تشخیص نوع بیماری او بیمار باید کالبد شکافی شود به دلیل نوع فرهنگ ما اجازه کالبد شکافی داده نمیشود وخانواده فرد متوفی نمیگذارند بیمارفوت شده با بدن شکافته شده دفن شود.
همین عامل باعث میشود بسیاری از افرادی که فوت میکنند یا درخانه یا به هر دلیلی بیماریشان ناشناخته باقی بماند و نوع آن ثبت نشود و این آمار به این صورت از زیر دست افراد ثبتکننده در میرود. بنابراین درصد بالایی از بیمارانی که ثبت نمیشوند به دلیل کشف نشدن و دیده نشدن هستند. اینکه شما در غرب میبینید که مثلا عنوان میشود تعداد ۳۴۷۱نفر سرطان ریه در سال گذشته داشتهاند به این دلیل است که بیمارانشان به دلیل سیستم ثبت سرطان دقیق شناسایی شدهاند اما در ایران ما با مواردی روبهرو هستیم که به دلیل ضعف پزشکی یا به دلیل مراجعه نکردن به پزشک و بیمارستان، کشف و ثبت نمیشوند ولی وجود دارند.
- مساله اصلی و در واقع معضل اصلی بیماران سرطانی هزینه درمان و تهیه داروهای گرانقیمتشان است. از نیمه دوم سال ۹۱ که ناگهان دچار افزایش قیمت داروهای بیماران خاص به خصوص بیماران سرطانی شدیم، عنوان میشد ماهی ۳میلیون تومان به صورت میانگین هزینه درمان بیمار سرطانی است. برگردیم به آن دوره و روزهای پرفشاری که با کمبود و نبود شدید داروها در بازار مواجه بودیم و داروهای دیگر هم با قیمت بالایی عرضه میشد. چه میزان مشکلات و کمبودهای آن دوره به بیماران سرطانی آسیب زد؟
در کل موضوع تحریمهای آن دوره، خدمات مورد نیاز بیماران سرطانی انجام میشد. درحال حاضر هم با وضعیت بهتری درحال انجام است. درست است که ما در تامین برخی داروها دچار مشکلاتی شدیم که بعضا داروهای مشابه هم جایگزین آنها میشد، اما طی این زمان هیچگاه در روند درمانی بیماران سرطانی با اتفاق جدی و خطرناکی مواجه نشدیم.
- اما وضعیت جامعه در مورد بیماران سرطانی و اخبار رسانهها درآن روزها چیز دیگری را نشان میداد و حاکی از اتفاقات ناگواری درخصوص وضعیت درمانی آنها و کمبود داروهایشان بود.
خیر. اینکه عنوان میشد در اتاق عمل در داروهای بیهوشی به مشکل برمیخوردیم وجود داشت.
- مقصود من مساله داروهای بیهوشی نیست. موضوعی که عنوان میشد مبنی براین بود که بسیاری افراد با افزایش هزینههای درمان سرطان، دیگر قادر به ادامه روند درمان خود نیستند و انصراف میدهند و بیماران خود را از بیمارستان میبرند و در انتظار مرگ میمانند.
به هیچ عنوان این طور نبوده. اصلا این اتفاق رخ نداده که مثلا به دلیل اینکه ما امکانات پزشکی و درمانی زیادی دراختیار نداشتهایم، بیمار ناچار شود از ادامه درمان انصراف دهد.
- موضوع نداشتن پرداخت هزینه درمان از سوی بیمار و همراهانش بود. اگر پول نداشته، شما اجازه ادامه درمان به او دادهاید؟
حتی اگر بیمار سرطانی هزینه درمان نداشته، ما باز هم وی را تحت پوشش قرار دادهایم. به دلیل اینکه اینجا یک مرکز دولتی است، هیچ بیماری نبود که به دلیل نداشتن هزینههای ادامه درمان، جراحی نشده باشد یا وی را پذیرش نکرده باشیم.
- اما آقای دکتر مواردی بوده که به دلیل نداشتن پول بیمار را پذیرش یا بستری نکردهاند. ۳میلیون تومان در ماه هزینه کمی نیست.
در اینجا دو مساله وجود دارد؛ یک موضوع مربوط به جراحی است و موضوع دیگر مربوط به سایر روشهای درمانی مانند رادیوتراپی و شیمی درمانی است. ممکن است در ماه بیش از چندین میلیون تومان فقط صرف داروهای شیمی درمانی بیماران سرطانی شود. ممکن است بیمار به دلیل نداشتن پول ازبرخی داروهای شیمی درمانی محروم شده باشد. اما درمانهای استاندارد برای کمک در این زمینه وجود دارد که دولت آنها را تقبل کرده است.
همچنین سیستم خیرین نیز هستند که به بیماران سرطانی زیادی کمک میکنند. برخی درمانهای بسیار پیشرفته با برخی داروها وجود دارد که مربوط به خط دوم و سوم درمان بیماری است. در واقع به این مفهوم که وقتی در مرحله اول درمان یک بیمار سرطانی شکست میخورد، در مرحله دوم داروهای بسیار گران قیمتی وارد چرخه درمان میشود که ممکن است آنها هم برای آن بیمارتاثیر زیادی نداشته باشد، اما شانسی برای ادامه زندگی بیمار باز میکند ولی بسیار گرانقیمت هستند.
بله ممکن است بیماری از این داروهای بسیار گرانقیمت محروم شده باشد. حتی در کشوری پیشرفته همچون امریکا هم که توانایی مالی قدرتمندی دارد، برخی داروهایی که ما در مراکز درمان سرطانمان با کمکهای دولتی به بیماران تجویز میکنیم را به بیمارانش ارائه نمیدهد. حتی با وجود اینکه داروهای استاندارد شدهیی جهت درمان موثر بیماران سرطانی هستند، اما به دلیل هزینههای درمانی و بار مالی زیادی که به کشورش تحمیل میکند، وارد سیستم داروییاش نکرده است و در واقع به عهده بیمار گذاشته تا هر کسی با پول خود آن را دریافت کند.
به عنوان مثال یکی از داروهای سرطان پستان مانند هرسپتین (Herceptin) در آنجا چنین شرایطی دارد اما در ایران دولت خدمات ویژهیی در این زمینه ارائه میدهد و هزینههای آن را تقبل کرده است. داروهایی در بازار برای بیماران سرطانی وجود دارد که ممکن است طول عمر را فقط چندماه افزایش دهد اما قیمت آن۲۰میلیون تومان است. بهطور طبیعی دولت هزینههای این دارو را تقبل نمیکند. نه فقط دولت ما بلکه در تمام دنیا دولتهای کشورهای بزرگ همچون انگلستان یا فرانسه نیز این هزینه را تقبل نمیکنند. این موضوع منحصربه ما نیست که بگوییم توان مالیاش را نداریم.
از سوی دیگر متاسفانه این موضوع گاهی به بیمار اطلاع داده نمیشود و خب گاهی هم عنوان میشود که چنین دارویی هم هست که فقط چندین ماه عمر را افزایش میدهد. بیمارهم میگوید توانایی پرداخت این هزینه را ندارد و خب انتظار دارد دولت هزینه این دارو را پرداخت کند. پزشک میتواند بگوید که مثلا چند ماه بیشتر زنده نیستی و نتیجه درمانت طولانیمدت نیست. در واقع باید این نکته را در نظر گرفت که چه هزینهیی را برای چه میزان نتیجه میتوان در نظر گرفت.
اگر عنوان شود هزینه یکی از دوره درمانها چند صد میلیون تومان فقط برای چند ماه زنده ماندن بیشتر است، برخیها ممکن است بپذیرند، برخیها ممکن است نپذیرند. زمانی که از سوی پزشکان ما این موضوع حساس به بیمار اطلاع داده نمیشود، نتیجهاش میشود همین که بیمار در رسانهها میگوید به پزشک مراجعه کردم و گفته چندین میلیون تومان هزینه درمانت میشود و من پول ندارم تا درمان کنم. دولت هم هزینه مرا نمیدهد. برهمین اساس ممکن است اینگونه مطرح میشود که از درمان انصراف داده.
- با همه این توصیفات در نهایت وقتی بیماری توانایی پرداخت ندارد و دولت هم نمیتواند هزینه را پرداخت کند، حتی با وجود عمر کمی که در انتظارش است، منتظر مرگ مینشیند.
این موضوع طبیعی است که هیچگاه نمیتوان در درمان سرطان این التزام را داد که حتما بیمار بهطور کامل بهبود پیدا میکند. اما این مرزی که چه زمانی به بیمار درمان ارائه شود و چه زمانی ارائه نشود، استانداردهایی در دنیا دارد. همان موردی که اشاره کردم که مثلا یک نوع درمان چه میزان عمر بیمار را افزایش میدهد و چقدر به صرفه است. در واقع این مرز درمانی در کشورهای مختلف بر اساس میزان درآمدهای ناخالص ملی و وضعیت بیمههایشان متفاوت است. این مرزها و استانداردها را سیستمهای وزارت بهداشت هر دولتی تعیین میکند. هماکنون ما داروهایی در بازار داریم که هفتهیی حدود۱۰ میلیون تومان هزینه با نتیجه بسیارکم طول عمر برای بیمار دربردارد. بهطور طبیعی نمیتوان این نوع درمان را پذیرفت و برای ادامه درمان پیشنهاد داد.
- بنابراین دولت برای زنده ماندن و نماندن این دست از بیماران اهم و فیالاهم کرده و به نوعی اولویت تعیین میکند؟
بله، به صورت طبیعی همین کار را میکند. نه تنها ما، تقریبا درهمه دنیا همین طور رفتار میشود.
- با توجه به صحبتهای شما در نهایت به دلیل تحریمها و محدودیتهایی که جهت واردات و تولید داروهای بیماران خاص ظرف سالهای گذشته مواجه بودیم، برای بیماران سرطانی مشکل خاصی ایجاد نشده است؟ مثلا ما در بیماران تالاسمی با کمبود شدید داروهای تزریقی مواجه بودیم.
در تامین داروهای اساسی بیماران سرطانی یا امکانات جهت جراحیهای آنها خیر مشکل خاصی نداشتیم. هر روند درمانی چندین مرحله دارو لازم دارد که ممکن بود دو مرحله از آنها به دلیل کمیاب بودن در اینجا وجود نداشته باشد، اما جایگزین آنها یا داروهای مراحل بالاتر درمانی موجود بود. برای مرکز کنسر امام خمینی حتی یک موردهم این اتفاق رخ نداده که به دلیل کمبود داروها کسی دچار مشکل شود یا جراحی نشود. درخصوص بحث داروهای بیماران تالاسمی بحث متفاوت است و در مورد واردات فاکتورها و… اتفاقات زیادی رخ داد.
- حالا وضعیت داروهای بیماران سرطانی در دولت جدید و پس از آرام شدن نسبی فضا و برداشته شدن تحریمها برای شش ماه چگونه است؟
به لحاظ دارویی وضعیت بسیار بهتر شده. شرکتهای دارویی راحتتر میتوانند داروهای مورد نیازشان را وارد کنند. به لحاظ قیمت هم بعد از ثابت شدن نرخ دلار در چند ماه گذشته، قیمتها هم کاهش پیدا کرد.
بهطورکلی میتوان گفت به لحاظ تامین دارو هماکنون وضعیت ما بهتر از گذشته است. در مورد سایر بیماران خاص هم وضعیت تنوع دارویی و هم میزان آن بسیار بهتر از روند گذشته شده است.
- موضوعی که از همان دوران تا همین چند وقت اخیر تحت عنوان مرگ خاموش برای بیماران سرطانی رخ میداد، چقدر صحت دارد؟ اینکه بخشی از بیماران سرطانی که پول کافی نداشتند، به دلیل عدم درمان کمکم فوت میکردند و صدایی درنمیآمد و چون آماری از آنها ثبت نمیشد، مرگ خاموش سرطانیها نام گرفت.
خیر، اصلا اینطور نیست. باز هم تاکید میکنم که بیمار سرطانی چه در مرحله جراحی و چه در مراحل شیمی درمانی یا رادیوتراپی نداریم که در مرکز ما به دلیل نداشتن مسائل مالی نتواند خود را درمان کند.
- موضوع پذیرش را نمیگویم آقای دکتر. مبحث این است که بیمار پذیرش شده. درمان را آغاز کرده، اما در ادامه دیگر نتوانسته هزینه درمان را تامین کند و مدتی پس از مرخص شدن یا خروج از بیمارستان فوت کرده. اما آماری مبنی بر این دلیل ثبت نشده و همان زمان عنوان میشد که به دلیل افزایش بسیار بالای هزینههای درمان سرطان، چنین مرگهایی افزایش یافته است. نمونه آن مرگ چند بیمار خاص در نقاط مختلف کشور به خصوص بیماران هموفیلی بودکه رسانهیی هم شد.
در مورد بیماران خاص اطلاعی ندارم، اما در مورد برخی بیماران سرطانی که سرطان در همه بدن آنها مانند ریه و کبد تا استخوانها پخش شده و به اصطلاح پزشکی در مرحله آخرEnd stage قرار گرفته و آنقدر پیشرفت کرده که اقدامات درمانی قادر به افزایش طول عمر بیماران نیست، باید بگویم این بیماران هر جای دنیا باشند، انتخاب درمانی بسیار محدودی برای آنها وجود دارد. این بیماران در بخش تسکینی تا حدودی میتوانند خدمات دریافت کنند که البته آمار رضایتمندی بسیار بالایی دراین بخش وجود دارد. خب توصیه پزشکان این است که بیمار را پس از انجام خدمات تسکینی به خانه خود که راحتتر است ببرند. اگر نام این نوع مرگ، مرگ خاموش است، بله. این اتفاق میافتد، اما این موضوعی نیست که ما مطلع نباشیم، بلکه پزشک درجریان است و میداند چند ماه دیگر فوت میکند و حتی به این دست بیماران توصیه میکنیم که بیهوده داروهای بیشتر و درمانهای متعددتر و امتحان و خودش را اذیت نکند و هزینه گزافی برای خانوادهاش ایجاد نکند زیرا درمان برایش دیگر فایدهیی ندارد.
- آقای دکتر! پس از کش و قوس فراوان، موضوع تحریمهای دارویی چه بود؟ ظرف دو، سه سال گذشته بین دولت و فعالان مربوط به دارو و از سوی سایر کشورهای دنیا بحثها و تناقضهایی مطرح بود که ما به لحاظ دارویی تحریم نبودیم و این سیستم بانکی و گردش پول ما بود که شامل تحریم میشد و به دلیل نداشتن ارز لازم، نمیتوانستیم داروهای مورد نیاز را به راحتی وارد کشور کنیم.
تا آنجایی که براساس رسانهها میدانم موضوع همین بود که در ورود دارو، ترخیص دارو از گمرک و تهیه مواد اولیه ساخت دارو از دنیا به دلیل همین تحریم بانکی مشکل وجود داشت نه خود دارو. به دلیل اینکه باید از مسیر قانونی پول تامین مواداولیه و دارو تامین میشد واین مساله هم به جز سیستم بانکی میسر نبود، از این لحاظ این مشکل برای کشورهای صادرکننده دارو به ایران وجود داشت که نمیتوانستند به راحتی مبادله پولی با ایران انجام دهند. شیطنتهایی درآن دوران شکل گرفت و البته من اطلاع چندانی از آنها ندارم و نمیخواهم وارد آن مباحث شوم.
- در دو سال آخر دولت احمدینژاد با ارز دارو، خودروهای لوکس وارد کشور شد و تعرفه واردات دارو صرف رانتهای دیگری شد. وزیر بهداشت دولت دهم به وضوح به این مساله اشاره کرد که به جای دارو، دسته بیل و چه و چه وارد کشور میشده.
واقعا در جریان جزییات اتفاقات آن دوران نیستم. نه اینکه نخواهم چیزی بگویم. نه. واقعا نمیدانم که دلیل آن همه مشکل برای تامین دارو به جز موارد تحریمهای بانکی چه بود. در آن دوران ما به لحاظ تامین کالاهای مختلف، دارو و تجهیزات پزشکی دچار مشکلات بودیم و به سختی وارد میشدند.
- مبحث دیگر در خصوص طرح بیمه سلامت است. این طرح تاکنون که بیش ازیک ماه از اجرایی شدنش میگذرد، چه تاثیری در نوع درمان بیماران داشته و آیا بیماران سرطانی هم شامل این بیمه میشوند؟
پیش از اینکه این طرح ایجاد شود، ما پوششهای قوی بیمهیی داشتیم که ازطرف دولت برای بیماران خاص درنظرگرفته شده بود. دراین بیمهها بسیاری از بیماران سرطانی به لحاظ هزینه دچار مشکل نمیشدند. خیلی از هزینهها از بیماران دریافت نمیشد یا در برخی موارد داروها به صورت مجانی از سوی دولت به بیماران داده میشد.
- اما یک مدت چند ماهه چنین پوششی برای بیماران نبود یا خیلی کم شد. به خصوص برای بیماران خاص که ناچار بودند خودشان داروهایشان را با قیمت بالاتری نسبت به قبل خریداری کنند.
خیر، حمایتهای بیمهیی درهمان دوران هم کم نشد. هماکنون هم هست. حتی درطرح بیمه سلامت که از سوی دولت دکتر روحانی پایهریزی شده، در بخش طرح تحول سلامت، بسته ویژهیی هم برای بیماران صعبالعلاج در نظرگرفته شده که هنوز به صورت گسترده مطرح نشده و به زودی این اتفاق رخ میدهد و این موضوع خدمت ویژه به بیماران سرطانی است.
- چه میزان هزینه بیماران سرطانی با این بیمه کاهش یافته است؟
بسیار کمتراز قبل شده. به عنوان مثال پیش از این بیمار سرطانی که تحت جراحی قرار میگرفتند، بسیاری از وسایل جراحی یا پروتزهای خاص را باید با هزینه خودش از بیرون خریداری میکرد و بیمه براساس قیمتی که خودش تعیین میکرد و قیمت شرکت را قبول نداشت، بعدا به آنها پول میداد و در این فرآیند بیمار هزینه زیادی متقبل میشد. اما الان شرایط بهگونهیی شده که تمام وسایلی که برای جراحی و بستری شدن بیماران مورد نیاز است و تمام داروهایی که لازم است، توسط ما تامین میشود. بر این اساس دیگر بیمار دنبال وسیله برای جراحی نمیگردد. درواقع بیمار در حال حاضر با این بیمه فقط ۱۰ درصد از هزینهها را پرداخت میکند. در حالی که پیش از این ۷۰ الی ۸۰ درصد هزینههای برخی از اقلام برعهده بیمار بود و فقط حدود ۳، ۴میلیون تومان وسیله برای درمان خریداری میکرد.
- این بسته ویژه که در مورد اختصاص پیدا کردن به بیماران صعبالعلاج ازجمله بیماران سرطانی عنوان کردید، شامل چه چیزاست؟
هنوز به صورت گسترده مطرح نشده که دقیق مشخص باشد. اما ممکن است طرحی باشد که طی آن تمام هزینههای مربوط به بیماران سرطانی رایگان شود.
- دولت توانایی تقبل چنین هزینه سنگینی را دارد؟
حتما میتواند که چنین بستهیی را پیشنهاد داده. همین طرح بیمه سلامت که ۹۰درصد هزینههای بیماران را خودش تامین میکند، گام بسیار بسیار بزرگی است.
- اگر ادامه پیدا کند.
بله تمام هم و غم این است که حتما این طرح ادامه پیدا کند. طرحی است که بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا هنوز نتوانستهاند آن را اجرایی کنند.
- طرح بیمه سلامت فقط مشمول بیمارستانهای دولتی است؟
بله. شامل بیمارستانهای خصوصی نمیشود ودربیمارستانهای خصوصی بالطبع هزینههای درمان سرطان بسیار بالاتر است. مگر اینکه بیمههای تکمیلی وجود داشته باشد که آن هم شرایط خاص خودش را دارد.
- افرادی که خودشان تحت نظر بیمههای تامین اجتماعی یا بیمههای دیگر تکمیلی هستند نیز، شامل بیمه سلامت میشوند؟
بله باز هم تحت پوشش بیمه سلامت قرار میگیرند.
- سهم بیمه تامین اجتماعی درحمایت از بیماران سرطانی چقدر است؟
همان اقداماتی که قبلا انجام میداده را درحال حاضر هم انجام میدهد. نوع خدمات و فرانشیز آنها در بیمارستانهای مختلف، متفاوت است.
- چندی پیش گزارشی عنوان شد وبر اساس آن هزینه هرنوع سرطان در ماه طبق بررسیهای انجام شده از چند مرکز دانشگاهی و همین بیمارستان امام خمینی عنوان شد. پس از اجرایی شدن طرح بیمه سلامت چه میزان دراین هزینهها که به عنوان مثال در سرطان پستان ماهیانه ۳میلیون و ۸۷۰ هزار تومان بود یا در سرطان ریه ۳میلیون و ۶۹۰ هزار تومان یا در سرطان مغز و اعصاب محیطی ۳میلیون و ۲۵۰ هزار تومان عنوان شد، تغییرات ایجاد میشود؟
این هزینهها مربوط به همه بیمارانی است که چه در مراکز دولتی و چه درمراکز خصوصی درمان میشوند. در بیمارستانهای خصوصی قاعدتا هزینهها به همین میزان بالاست چون بیمههای پوششی در این زمینه زیاد نیست.
- همین حالا اگر کسی برای درمان سرطان ریه ازابتدای بیماریاش برای درمان به مرکز شما مراجعه کند، این مبلغ درماه باید هزینه پرداخت کند؟
اینکه این مبلغ برای چه میزان از دوره درمان است، بسیار متفاوت است. مثلا رقم اعلام شده برای درمان سرطان پستان قطعا این میزان نیست و این رقم اشتباه است. برای چه دوره درمانی چنین مبلغی عنوان شده؟ برای یک دوره درمانی شش ماهه؟ ممکن است کسی در طول دوره درمانش که مثلا یک سال میشود این قدرهزینه کند. اما اینکه بیماری جراحی شود و پس ازآن برای ادامه درمانش بخواهد هرماه تا آخر عمرش چنین مبلغی راهزینه کند، قطعا غلط است.
زمانی که یک بیمار درمان سرطانش را آغاز میکند، ممکن است جراحی داشته باشد و پس از آن چند ماه شیمی درمانی و سه ماه رادیوتراپی داشته باشد و این درمان ۸ الی۱۰ ماه طول بکشد و در طول این مدت این مبلغ را هزینه کند. در این صورت ممکن است این رقم درست باشد. اما هر ماه چنین هزینهیی به هیچ عنوان درست نیست. پس از اجرای طرح بیمه سلامت قطعا این هزینه کاهش یافته و به هنگام بستری شدن همانطور که اشاره کردم، ۹۰درصد هزینه با دولت است. البته در موارد دیگری که درمان سرپایی است یا بیمار، داروهای خاص ومراقبتهای خاصی نیاز دارد، دولت پوشش۹۰درصدی ندارد.
- هماکنون شایعترین سرطان درآقایان و خانم هاچیست؟
درآقایان سرطان گوارش و ریه و درخانمها سرطان پستان بیشترین میزان شیوع را دارد.
- در کودکان وضعیت به چه نحو است؟
مبحث کودکان متفاوت است. در این مرکز کودکان سرطانی پذیرش نمیشوند و سیستم درمانی آنها متفاوت است.
- درخصوص همراهان بیمارانی که از شهرهای دور برای درمان مراجعه میکنندو به مدت طولانی در انستیتوکنسر بستری میشوند، آیا جایی جهت اسکان از سوی بیمارستان تعبیه شده است؟ تا پیش از این در پارک لاله و خیابانهای اطراف چادر میزدند و وضعیت اسکان نامناسبی داشتند.
بله در مجموعه بیمارستان، فضایی به صورت خوابگاه جهت اسکان آنان فراهم شده. به دلیل اینکه برخی بیماران با خانواده خود مراجعه میکنند وما ظرفیت محدودی جهت اسکان همراهان داریم و فقط برای هر بیمار یک همراه میتوانیم بپذیریم. البته عنوان شده که قراراست شهرداری برای اسکان این افراد اقدامات اساسیتری انجام دهد.
فاطمه بیکپور
اعتماد