جدال نابرابر با موانع شهری
شهروندان:
از خانه که بیرون میآید، جدال آغاز میشود. جدال با جوی آب، جدال با پلهها، جدال با پیادهروی ناسازگار با آن بالا و پایینهای بیمروتش، جدال با اتوبوس و تاکسی و مترو؛ درست مانند این است که حریفی نابرابر او را به مبارزه طلبیده؛ حریفی که هر روز به محض آنکه پایش را از در خانه بیرون میگذارد، جلو راهش سبز میشود تا در جدالی نابرابر، مغلوبش کند.
او اما چارهای ندارد. قرار نیست به خاطر اینکه مجبور است تمام عمر روی ویلچر بنشیند، خانه نشین هم بشود و ارتباطش را با دنیا و آدمهایش قطع کند.
زندگی و حضور در جامعه برای معلولان گاهی آنقدرها هم که تأکید میشود، ساده و عادی نیست. درست است که آنها مانند بقیه به دانشگاه میروند و درس میخوانند، کار میکنند و پستهای حساس دارند، تفریح میکنند و به پارک و سینما میروند اما انجام این کارها، گاه به چنان جدالی برایشان تبدیل میشود که تمام قوا و انرژیشان را میگیرد و روحشان را آزرده میکند.
بر اساس اعلام معاونت امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور، هماکنون ۱۲ میلیون معلول در کشور زندگی میکنند که البته متأسفانه این آمار در حال افزایش است و هر روز به تعداد معلولان کشور اضافه میشود.
طبق آمارها در کشورمان سالانه حدود ۲۰ هزار نفر در تصادفات جادهای کشته شده و پنج تا هفت برابر این آمار نیز در تصادفات دچار معلولیت میشوند؛ علاوه براین بخشی از معلولیتها نیز به دلیل ازدواجهای فامیلی به جامعه تحمیل میشود که با وجود پیشرفتهای پزشکی و توانایی در تشخیص این نوع ناهنجاریها، همچنان در برخی شهرها و روستاها، خانوادهها به دلیل ناآگاهی و فقر فرهنگی و مالی، همچنان صاحب فرزندانی معلول میشوند.
البته بحث ما در اینجا مربوط به معلولیت و راههای پیشگیری از آن نیست، بلکه باید دید برای زندگی و رفت و آمد این تعداد معلول، چه راهکارهایی اندیشیده شده و آیا آنها میتوانند در شرایطی مناسب، به فعالیتهای روزمره بپردازند؟
متأسفانه در نقاط مختلف شهرهای کشور، ساختمانها، اماکن عمومی همچون مدارس، دانشگاهها، مساجد، مراکز درمانی، اماکن ورزشی و معابر به گونهای ساخته نشدهاند که برای استفاده معلولان مناسب باشند و شاید این اصول در تعداد کمی از آنها رعایت شده باشد.
احسان ۳۸ ساله است. ۱۳ سال پیش بر اثر تصادفی که در جاده شمال برایش اتفاق افتاد، دچار ضایعه نخاعی شده، البته به گفته خودش شانس آورده که از مهره پایینتر آسیب دیده و میتواند به راحتی از ویلچر استفاده کند. میگوید: «خدا را شکر دستهایم کار میکند. خیلیها هستند که از مهرههای بالا دچار ضایعه میشوند و مشکلاتشان خیلی بیشتر است.»
احسان به گفته خودش در این ۱۳ سال آنقدر بالا و پایین داشته که باورش برای خودش هم سخت است. روزهایی که در ناامیدی مطلق به سر میبرده و هیچ روزنه امیدی پیش رویش نبوده است.
میگوید: «دو سال اول در شوک بودم. باورم نمیشد که این اتفاق برای من افتاده است. آن زمان که دچار این ضایعه شدم، دانشجوی سال سوم مدیریت صنعتی بودم. به خاطر این اتفاق درسم نیمه کاره رها شد و هیچ انگیزهای هم برای ادامه تحصیل نداشتم. بعد از دو سه سالی که گذشت، کم کم تصمیم گرفتم از لاک تنهایی بیرون بیایم و وارد اجتماع شوم. البته کار راحتی نبود. ارتباط با دوستانم دیگر مانند قبل نبود. گاهی برای تفریح با آنها قرار میگذاشتم اما فقط در برنامههایی که مناسب شرایطم بود میتوانستم شرکت کنم. تفریحاتی مانند رستوران رفتن که تازه آن هم باید حتماً در رستورانی قرار میگذاشتیم که پله نداشته باشد.»
او ادامه میدهد: «تصمیم گرفتم درسم را هم ادامه بدهم. البته دوست داشتم رشته روانشناسی بخوانم تا با توجه به شرایطم بتوانم در این زمینه کار کنم. کنکور شرکت کردم و در رشته روانشناسی پذیرفته شدم. به زندگی امیدوار شده بودم. یادم میآید که چه ذوق و شوقی داشتم و بعد از مدتها احساس میکردم میتوانم مانند قبل به زندگی ادامه دهم. روز اول ورود به دانشگاه، واقعیت مانند پتک خورد توی سرم. کلاسهای من در طبقه سوم دانشکده تشکیل میشد و رسیدن به آن بدون وجود آسانسور، برایم مانند کابوس بود. البته با بچههای با معرفتی هم دانشگاهی شده بودم. چند نفری کمک میکردند و مرا از پلهها بالا میبردند اما خدا میداند که چقدر بابت این لطفشان شرمنده میشدم و خجالت میکشیدم. چندبار از ادامه تحصیل منصرف شدم اما به هر زحمتی بود، درسم را تمام کردم و در حال حاضر هم به عنوان مشاور، در یکی از مراکز مشاوره تهران مشغول کار هستم. البته خیلی وقتها به صورت تلفنی مشاوره میدهم که برای خودم هم بهتر است.»
احسان میگوید: «افرادی که مانند من هستند، مشکلات زیادی در رفت و آمد دارند. حتی گاهی سر زدن به خانه اقوام هم میسر نیست. بعضی ساختمانها هستند که ظاهراً بالابر مخصوص معلولان دارند اما عملاً راه اندازی نشده و قابل استفاده نیست. پیاده روها هم وضعیت مناسبی ندارند. گاهی آنقدر پستی و بلندی دارند که استفاده از آنها برای ما مقدور نیست و ناچاریم از کنار خیابان رفت و آمد کنیم که بدون شک، خطراتی هم به دنبال دارد.»
ترانه میلادی، دبیر کانونهای معلولان شهر تهران هم گفتههای احسان را تأیید میکند و میگوید: «با تمامی سختیهای موجود در تردد، معلولان سعی میکنند رفت و آمدهایشان را به حداقل برسانند و تنها برای تحصیل، درمان یا کار از خانه خارج شوند بنابراین امکان بیرون رفتن معلولان از خانه برای تفریح و یا دل خودشان بسیار محدود است.»
او ادامه میدهد: «علاوه بر اینکه به دلیل مناسبسازی نشدن معابر، معلولان دسترسی مناسبی به خدمات راهبری شهری مانند اتوبوسهای BRT و مترو ندارند خود این وسایل نیز مناسب شهروندان دارای معلولیت نیست. استفاده از مترو یا اتوبوس در بسیاری از موارد برای معلولان آسیبزا بوده و حتی منجر به فوت یا آسیبدیدگی شدید جسمی آنها شده است، بنابر این معلولان ترجیح میدهند از ونها و اتوبوسهای مناسبسازی شده استفاده کنند.»
میلادی میگوید: «طی آماری که گرفتیم ایستگاههای مترو از استاندارد لازم برای شهروندان معلول برخوردار نیست. حتی دربرخی ایستگاهها دسترس معلولان بهطور کلی غیر ممکن است. البته در گذشته تنها سامانه حمل و نقلی از سوی بهزیستی به معلولان خدمات میداد اما به دلیل شکایت معلولان از کیفیت و هزینههای بالای آن به تازگی سامانه جدیدی را راهاندازی کرده است و هرچند که کیفیت اتوبوس و ونهای این سامانه بهتر است اما تعداد آنهاکافی نیست. این سامانه حدود ۴۰ ون و ۲۰ اتوبوس دارد که تنها معلولان جسمی و حرکتی میتوانند از آنها استفاده کنند و قابل توجه است که فقط تعداد معلولان جسمی- حرکتی که در کانون معلولان تهران عضو هستند به ۲۵۰۰ نفر میرسد.»
تردد برای افراد سالم هم آسان نیست!
شهرداری، نهادی است که وظیفه مناسبسازی فضا برای معلولان را بر عهده دارد، با این همه گویا اقدامهای انجام شده در این زمینه، چندان هم با انتظارها مطابق نبوده است.
علی صابری، عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر نیز این مسأله را تأیید میکند و میگوید: «متأسفانه هیچ خلاقیتی بابت اصلاح وضعیت موجود در شهر صورت نگرفته و ساختار شهر از اساس دچار مشکل است. شیب زیاد تهران در برخی محلهها حتی تردد را برای افراد سالم نیز دشوار میکند.»
او اعتقاد دارد که باید با مردم صحبت کرد تا فرهنگسازی صورت بگیرد و شخصی که خانهای میسازد باید به این فکر کند که اگر دچار آسیب و مصدومیت شد چطور میتواند در خانه و محله خود تردد کند؟ به هرحال هر فرد سالمی میتواند معلول شود و همه باید به این مسأله فکر کنند.
البته اینکه مردم تنها به فکر ساخت خانههایی با شرایط مناسب برای رفت و آمد معلولان باشند، تنها چاره کار نیست، چرا که تجربه ثابت کرده تا پای قانون و اجبار به میان نیاید، نمیتوان به بعد فرهنگی قضیه اتکا کرد و منتظر بود تا همه به صورت خودجوش به رعایت اصول در این رابطه بپردازند.
بر اساس بند ب ماده ۱۶۹ قانون مناسب سازی، شورای عالی شهرسازی و معماری موظف است طرحهای مناسبسازی ساختمانها و فضاهای شهری و روستایی برای معلولان جسمی و حرکتی را بررسی، تهیه و تدوین کند.
شهرداریها و دهیاریها موظفند بر اساس ضوابط و طرحهای موضوع این بند، نسبت به مناسبسازی معابر و فضاهای عمومی شهری و روستایی اقدام کنند.
الزام اداره کل تربیت بدنی استان تهران به تهیه و ارائه لایحه برنامه جامع مدیریت پایدار ورزش شهر تهران با همکاری شهرداری تهران نیز در این قانون آمده است.
همچنین بر اساس بند ۵۹ برنامه پنج ساله شهر تهران، به منظور تأمین امنیت و سلامت شهروندان با اولویت حرکت جانبازان، معلولان و سالمندان، شهرداری تهران موظف است با توجه به مفاد مصوبات شورای اسلامی شهر تهران و سایر قوانین و مقررات موضوعه نسبت به ارائه برنامه اجرایی مشخص درخصوص ساماندهی شبکههای دسترسی مناسب و حرکت پیاده برای تردد آرام و ایمن در محلات و بین محلات اقدام کند.
با این همه محمد پرپایی مدیر طرح مناسبسازی شهرداری تهران اذعان میکند: «طبق ارزیابی و نظر کارشناسان ژاپنی ۱/۹۴درصد از فضاهای شهری در تهران برای استفاده همه قشرها بویژه معلولان مناسب نیست.»
او میگوید: «در حوزه ساختمانسازی در بخشهای دولتی و خصوصی، رعایت اصول و مقررات باید شامل فضاهای اداری و تجاری، مسکونی، بهداشتی و درمانی، نظامی، انتظامی و مذهبی باشد تا همگان بویژه معلولان بهطور یکسان از این فضاها استفاده کنند.»
به هرحال نباید این نکته را از ذهن دور نگه داشت که نامناسب بودن محیط سبب شده تا بسیاری از حقوق معلولان از آنان گرفته شود بنابراین تأکید بر موضوع مناسبسازی محیط برای معلولان در جامعه باید مورد توجه مسئولان بویژه جامعه مهندسان قرار گیرد تا در طراحیهای محیطهای عمومی و عام المنفعه، از ضوابط این مناسبسازی استفاده شود.
گذر از هفت خوان حمل و نقل شهری
سامانه حملونقل ویژه معلولان و جانبازان پایتخت اواخر اسفندماه سال ۹۱ با حضور قالیباف شهردار تهران به بهرهبرداری رسید که قطعاً یک گام رو به جلو بود. اقدامی که در جهت رفع بخشی از مشکلات عبور و مرور افراد دارای معلولیت بود تا شرایط حضور بیشتر آنها را در جامعه فراهم کند.
شماره تلفن ۶۳۰۵ با ۳۰ شماره پشتیبان برای برقراری تماس همزمان ۳۰ نفر در نظر گرفته شد. همچنین سیستم پیامکی سامانه به شماره ۷۳۳-۴۵۷۸-۰۹۳۳ برای برقراری ارتباط و سرویسدهی و همچنین دریافت انتقادات و پیشنهادات مسافران راهاندازی شد.
ونها برای ۲ تا ۳ نفر ویلچرنشین و ۴ نفر همراه طراحی شدهاند و گرچه با وجود آنها گوشهای از مشکلات حمل و نقل شماری از معلولان کم میشود، اما به هرحال جوابگوی نیاز این قشر نیست.
البته کاهش کرایه سامانه حمل و نقل جانبازان و معلولان پایتخت از ۷۰۰۰ تومان به ۱۰۰۰ تومان طی روزهای اخیر، این سامانه را در حجم تقاضاها دچار غافلگیری کرد و البته با بروز محدودیتهایی هم برای معلولان همراه شد، چرا که به گفته برخی از معلولان، به این ترتیب برای مصارف غیر ضروری هم از خدمات این سامانه استفاده میشود، حال آنکه بسیاری از معلولان با این شرایط، جهت رفت و آمد به مراکز درمانی با مشکل مواجه شدهاند.
سعید زارع، مدیر سامانه حمل و نقل جانبازان و معلولان شهرداری تهران در این خصوص میگوید: «طی روزهای اخیر حجم تماس با سامانه حمل و نقل معلولان پایتخت ۵۰ درصد افزایش پیدا کرده ولی ما به این مسأله با نگرش مثبت نگاه میکنیم، زیرا این اتفاق بهطور حتم افزایش خودروها را به همراه خواهد داشت. البته تحقق این هدف نیازمند صبر بیشتر برای توسعه زیرساختهای ارائه خدمات درون شهری از جمله افزایش خودروها است.»
او ادامه میدهد: «تمام تماسها در سامانه ثبت میشوند و چیدمان ما براساس این تماسها انجام میشود که اولویت اول با افراد ویلچرنشین و اولویت بعد با افرادی است که در مسیرهای یکسان قرار دارند. سپس با افرادی که از دریافت سرویس جا میمانند تماس میگیریم و بر اساس جدول تنظیمی، زمانهای خالی را به افراد پیشنهاد میدهیم.»
زارع همچنین میگوید: « تا آخر شهریورماه ۲۰ خودرو دیگر به ناوگان اضافه خواهد شد و ما بهطور جدی در حال افزایش ظرفیت سامانه حمل و نقل معلولان هستیم اما اجرای این فرایند نیاز به صبر بیشتر عزیزان دارای معلولیت است.»
از ونهای سامانه حمل و نقل معلولان و جانبازان که بگذریم، میرسیم به مترو که با توجه به اینکه روزانه بیشترین تعداد مسافر شهر تهران را جابهجا میکند، این توقع وجود دارد که سهمی هم برای شهروندان معلول در نظر بگیرد. البته در شماری از ایستگاهها آسانسور وجود دارد که بعضیشان به دلیل فرسودگی از کار افتادهاند، به همین دلیل در حال حاضر سفر با مترو برای معلولان نوعی ریسک محسوب میشود، زیرا وقتی وارد یک ایستگاه میشوند معلوم نیست در ایستگاه مقصد، آسانسوری برای خروجشان وجود داشته باشد یا خیر!
شرکت واحد اتوبوسرانی هم ملزم است شرایطی را فراهم کند تا همه اقشار جامعه بتوانند از اتوبوس استفاده کنند. یکی از برنامههای شرکت واحد برای این منظور نیز اختصاص اتوبوسهایی با شرایط ویژه و مناسب جهت استفاده معلولان، سالمندان و اقشاری است که نیاز به توجه بیشتر دارند.
به گفته پیمان سنندجی، مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، هماکنون در تمام ایستگاههای BRT بحث مناسبسازی رعایت شده، اما مناسبسازی فضای بیرونی ایستگاه، خیابان، اختصاص بالابر و غیره جهت ورود معلولان به ایستگاه از وظایف شرکت واحد نیست.
سنندجی البته خبرهای خوب دیگری هم برای معلولان دارد. او میگوید:< شهرداری ۹۰۰ اتوبوس از ۶۵۰۰ اتوبوس در تهران را خریداری کرده که عمدتاً اتوبوسهای دو کابین هستند و ویژگیهای مربوط به معلولان را دارند اما سایر اتوبوسها فاقد چنین ویژگیهایی هستند که در این صورت برای کسانی که امکان استفاده از پله ندارند قابل استفاده نیست.»
او ادامه میدهد: «یکی از مسائل مهم این افراد اعلام رسیدن به ایستگاههاست که در حال حاضر برنامهریزیها بر این اساس است که ابتدا در خطوط BRT و سپس در سایر خطوط این کار انجام شود. در این صورت تردد به وسیله حملونقل عمومی برای نابینایان نیز میسر خواهد شد.»
با تمام این اوضاع و احوال و با وجود تمام مشکلات و کاستیهایی که در زمینه تردد معلولان وجود دارد، آنها تلاش میکنند که به زندگی همانند دیگر افراد جامعه ادامه دهند در شهری که هر روز به محض آنکه قدم به خیابانهایش میگذارند، گویی در میدان جدالی نابرابر وارد شدهاند.
ایران